خشونت در جامعه به مرز بحران رسیده است و قتل مصداق بیرونی این خشونت است. اگر بگوییم هر روزه یقیناً گزاف نگفتهایم، اما تقریبا هفتهای نیست که خبری از قتل و خشونت در رسانهها منعکس نشود، اما چند وقتی است که در کشور قتلهای فجیع تری رخ میدهد و جنایتها رنگوبوی تلختری به خود گرفتهاند، قتلهایی که رنگ و بوی خانوادگی دارد و از همسرکشی، فرزند کشی و حتی پدر و مادرکشی حکایت دارد.
به گزارش به نقل از همدلی ، آخرین قتلی که از این دست اتفاق افتاد و فضای کشور را تحت تاثیر قرار داد، 4 قتل فجیع در پایتخت فقط در 30 دقیقه شوم بود. در این حادثه یک زن و مرد سالخورده و دو دختر 17 و 19 ساله در خانهای واقع در خیابان نبرد جنوبی به قتل رسیدند. با حضور ماموران در محل مشخص شد عامل جنایت پدر 47 ساله خانواده است که به نشانه اعتراض به قهر همسرش ، در یک حرکت جنون آمیز پس از بیهوش کردن پدرزن و مادرزن و دو دخترش، آنها را با چاقو به قتل رسانده است. بسیاری از کارشناسان میگویند قتلهای خانوادگی قبلا هم بوده، و حالا به مدد شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند، فقط اطلاعرسانی آن بیشتر شده است، عده دیگری هم میگویند، جامعه خشنتری داریم و اگر در گذشته قتلها و خشونتها شامل اعضای جامعه میشد، حالا به درون خانواده راه پیدا کرده و اعضای خانواده خشمشان را بر سر همدیگرخالی میکنند.
قتل های خانوادگی از جمله آسیب های اجتماعی رو به افزایش در کشور است که مثل خیلی از آسیبهای اجتماعی دیگر آمار مشخص و مطمئن از آن ارائه نمی شود، اما اگر خبر های مربوط به حوادث را در کشور دنبال کنیم بدون شک متوجه افزایش آن خواهیم شد. افزایش چشم گیری که حتی صدای دستیار ویژه رئیسجمهور در امور شهروندی را نیز در آورده است.
دیروز «شهیندخت مولاوردی» در واکنش به افزایش قتل های خانوادگی با بیان این که جامعه نباید به نحوی مدیریت شود که روز به روز شاهد افزایش چنین فجایعی باشیم، از مسئولان و متولیان خواست که در این زمینه دست روی دست نگذارند.
وی در واکنش به قتلهای خانوادگی اخیر و پدیده همسرکشی و دخترکشی، گفت: اینها را نمیتوانیم تعمیم دهیم و بگوییم پدیده است و شایع شده، این مسائل به صورت موردی اتفاق میافتد و حتی ممکن است، برخی مواقع یک زن، شوهرش را بکشد. این مساله حتی یک موردش هم زیاد و دردناک است و برای جامعه ما که داعیه عدالت اجتماعی و حکومت دینی دارد، زیاد است. به نظرم ریشه بیشتر این فجایع در فقر است.
یک جامعه شناس با بیان این که قتلهای خانوادگی محدود به یک یا دو علت نیستند، بلکه مجموعه عواملی هستند که به خشونت و قتل منجر میشوند، ریشه قتلهای خانوادگی را به خشونت شایع در جامعه گره زد خیلی وقت است که آژیر قرمز خشونت در کشور ما به صدا در آمده است. خشونتی که ریشه در مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد.
«امان الله قرایی مقدم» تاثیر مشکلات اقتصادی و فقر را بیشتر از گزینههای دیگر دانست و افزود: وقتی فقر در جامعه حاکم شود به درون خانوادهها نیز سرایت میکند و فضای حاکم بر خانواده را متاثر میکند.
وی با بیان این که اقتصاد زیر بنای یک جامعه سالم است، افزود: اگر اقتصاد فرو بریزد بدون تردید ارکانهای دیگر را نیز با خود به پایین میکشد. اعتیاد، طلاق، عدم آموزش، فقدان امنیت شغلی، امنیت روانی و بسیاری از موارد دیگر ریشه در فقر اقتصادی دارند . همه این آسیبها به طور زنجیرهوار به همدیگر وصل هستند و درنهایت میتوانند زمینه یک قتل و حتی چند قتل را فراهم کنند.
قرایی مقدم به نبود شادی وافزایش خشونت در کشور اشاره کرد و فقدان شادی را نیز یکی از دلایل افزایش خشونت در سطح جامعه دانست. وی افزود جامعه ما جامعه غمزدهای است که مردمانش خندیدن را فراموش کردهاند. چرا که نه تنها زمینههای شادی و خندیدن در جامعه از بین رفته است، بلکه برای احیای این موضوع هم هیچ اقدامی صورت نمی گیرد. بدون تردید زمانی که شادی در کشور نباشد غم و خشونت جای آن را پر میکند. وی با انتقاد از برنامههای صدا وسیما افزود: اغلب برنامههای رادیو و تلویزیون به جای ترویج شادی و نشاط غم و خشونت را ترویج میکند.
این جامعه شناس به پایین آمدن آستانه تحمل جامعه اشاره کرد و افزود: آستانه تحمل مردم بخاطر شرایط نامطلوب جامعه کم شده است و بسیاری از مردم سر کوچکترین موضوعی زبان به دشنام باز میکنند یا با هم دیگر به زد و خورد و برخوردی فیزیکی میپردازند. شاید باورش دشوار باشد اما بهخاطر پارک کردن ماشین تا حال قتلهای زیادی اتفاق افتاده است. وقتی موضوع سادهای مانند جای پارک قتل فجیعی را رقم میزند، نشان از تحملناپذیری مردم دارد.
قرایی مقدم با بیان این که عدالت اجتماعی در کشور به محاق رفته است، افزود: شکاف طبقاتی عمیقی در جامعه شکل گرفته است. به نحوی که برخی دغدغه نان شب دارند اما برخی که اغلب از فرزندان مسئولان هستند زندگیهای لاکچری خود را در صفحات اجتماعی در معرض دید همگان قرار میدهند. بنابراین این شکاف باعث تعارضهای فراوان در خانوادهها میشود و برخی از خانوادهها با الگو قرار دادن زندگی افراد متمول خواهان برخورداری از آن امکانات هستند و زمانی که پدر خانواده در تامین مایحتاج آن نیازها عاجز است، زمینه خشونت در جامعه افزایش مییابد، خشونتی که حتی میتواند به قتل یکی از افراد خانواده منجر شود. قتلی به این شکل چند وقت پیش در رسانهها منتشر شد. پدری زمانی که نتوانست خواسته دختر نوجوانش را که خرید یک تبلت بود برآورده کند، با سرزنش و اعتراض دخترش مواجه شد، و او برای فرار از سرزنش دخترش او را به قتل رساند.
وی افزود: واقعیت این است که خشونتهایی در سطح کلان جامعه در حال انجام است، این موضوع تاثیر خودآگاه و ناخودآگاه بر جامعه دارد. وقتی فردی میبیند اختلاس کلان انجام میشود، در صورتی که او حتی از گرفتن وام دو میلیونی ناتوان است، وقتی کسی سلطان سکه میشود، سیستمی که در آن برخی به راحتی میلیونها تومان بلکه میلیاردها تومان را میدزدد و بدون هیچ مشکلی از کشور میگریزد، چطور به او بگوییم دزدی کوچک نکن؟ چطور به افراد بگوییم قوانین را رعایت کنید وقتی ببینند بالادستیها قوانین را رعایت نمیکنند، جامعهای که مورد خشونت باشد، چطور بگوییم خشونت نورز؟
وی با بیان این که افزایش آمار قتل در جامعه کنونی ایران از نظر جامعه شناسی جای تعجب ندارد، تصریح کرد: زمانی که تمام زمینه های وقوع جرم در جامعه مهیا است و وقتی اقدامات موثری انجام نشده که در جهت کاهش عوامل منجر به قتل باشد، چطور باید انتظار داشته باشیم که این جنایت خود به خود از بین برود؟ بدون تردید تا زمانی که مسئولان برای برطرف کردن عوامل منجر به قتل، کاری انجام نداده باشند، سادهاندیشی است که انتظار داشته باشیم اوضاع بهتر شود.
قرایی مقدم با بیان این که جامعه ما ناامید شده است. تاکید کرد: نمیخواهم سیاهنمایی کنم اما باید واقعیتها را بگویم. وضعیت کنونی جامعه همه را ناامید کرده است و من امید چندان و چشم انداز روشنی را نمیتوانم برای این جامعه متصور باشم. مگر این که بر رفع مشکلات مردم تمرکز شود به ویژه رفع مشکلات اقتصادی به عنوان ریشه تمام مشکلات کشور.