چند روز پیش شاهد یک مقایسه جالب در رابطه با مصرف بنزین ایران و ترکیه بودیم. در این مقایسه تعداد خودروهای حاضر در خیابان های دو کشور تقریبا برابر، اما مصرف بنزین روزانه ایرانی ها حدود 10 برابر بیشتر اعلام شده بود و برداشت ها عمدتا به گونه ای به نظر می رسیدند که گویی فقط مردم مقصر چنین مصرف بی رویه ای هستند.
در این نوشتار قصد داریم به طور خلاصه به برخی از فاکتورهایی که می توانند در اختلاف چشمگیر میزان مصرف بنزین ایران و ترکیه نقش داشته باشند، بپردازیم. اگر این موضوع برایتان جذابیت دارد، دعوت می کنیم در ادامه با ما همراه باشید.
تفاوت در خودروهای زیر پای مردم و به طور کلی اختلاف فاحش در سطح تکنولوژی صنعت خودروسازی ایران و ترکیه، یکی از اولین دلایلی است که در رابطه با چرایی اختلاف قابل توجه مصرف بنزین دو کشور به ذهن خطور می کند. در حالیکه بسیاری از خودروهای ایرانیان، متعلق به چند دهه پیش بوده و دارای موتورهایی قدیمی هستند، در کشور ترکیه خودروهای روز با موتورهای کم مصرف به دست عموم مردم می رسند.
چنانچه نگاهی به برندهای پرفروش ترکیه داشته باشیم، با نام های بزرگی مثلی فولکس واگن، رنو، فورد، فیات، تویوتا، هیوندای و حتی مرسدس بنز روبرو خواهیم شد. عمده مدل های فروخته شده از این برندها در خاک ترکیه هم، دارای ابعادی کوچک و موتورهای کم مصرف هستند.
با این حساب منطق می گوید هرگاه پای این برندها و محصولات کم مصرفشان به خیابان های کشور باز شد و یا انواع سمند، پژو و پراید از مصرفی مشابه برخوردار شدند، می توان انتظار مصرف بنزین مشابهی را داشت.
برندهای پرفروش ترکیه در شش ماهه نخست سال 2018
مساله بعدی اینکه در مقایسه مورد بحث اشاره نشده که چه تعداد از خودروهای حاضر در خیابان های ترکیه، دارای پیشرانه های بنزینی هستند. بر اساس تحقیقی که ما انجام دادیم، تا ماه مارس امسال تنها 25.7 درصد از اتومبیل های سواری در ترکیه دارای موتورهای بنزینی بوده اند؛ حال آنکه 35.8 درصد از این اتومبیل ها نیروی خود را از موتورهای دیزلی دریافت می کنند، 38.2 درصد نیز به موتورهای گازسوز LPG مجهز هستند.
در مقابل قسمت اعظمی از اتومبیل های سواری حاضر در ایران، از موتورهای بنزینی بهره می برند. بنابراین مقایسه مصرف بنزین زمانی درست است که تعداد خودروهای بنزین سوز نیز مشابه باشند.
میزان سفرهای شهری با خودروهای شخصی دیگر فاکتوری است که مصرف روزانه بنزین را تحت تاثیر قرار می دهد. این فاکتور به نوعی با عوامل دیگری از جمله شبکه حمل و نقل عمومی و کیفیت آن در ارتباط است.
با توجه به وجود حجم زیادی از اتوبوس ها، مینی بوس ها و تاکسی های مدرن تر و همچنین تجهیز شهرهای بزرگ به مترو و تراموا، شبکه حمل و نقل عمومی ترک ها پاک تر و پیشرفته تر به نظر می رسد. در کنار این موارد، میزان استفاده مردم از سفرهای ریلی، هوایی و دریایی نیز در میزان مصرف روزانه بنزین نقش دارد.
در هر صورت هر گاه شبکه حمل و نقل عمومی و تعداد سفرهای عمومی دو کشور مشابه هم بود، انتظار مصرف بنزینی مشابه، انتظاری منطقی پنداشته خواهد شد.
قاچاق سوخت دیگر عاملی است که سبب افزایش چشمگیر مصرف روزانه می شود. به گفته برخی مسئولان، طی سه ماه گذشته روزانه 10 تا 13 میلیون لیتر بنزین از کشور قاچاق شده است.
بی تردید بروز شرایط اقتصادی خاص نقشی بسزا در زمینه سازی قاچاق و سودجویی برخی افراد دارد. بی انصافی است که این مساله را نیز به پای عموم مردم نوشته و آنها را به عنوان عامل اصلی مصرف بی رویه بنزین معرفی کنیم.
هر گاه شرایط اقتصادی بهبود یافت و قاچاق ریشه کن شد، می توان به مقایسه منطقی مصرف بنزین ایران و ترکیه پرداخت.
حجم متفاوت ترافیک در خیابان های دو کشور، عامل دیگری است که در میزان مصرف روزانه اثرگذار است. از آنجایی که در شهرهای بزرگ ایران به ویژه تهران، تقریبا در تمامی روزهای سال شاهد ترافیکی سنگین هستیم، بخشی از بنزین موجود در باک خودروهای مردم به خاطر این معضل به هدر می رود.
بدیهی است که در صورت مدیریت بهتر ترافیک، از میزان مصرف روزانه بنزین کاسته خواهد شد. حال سوالی که پیش میاید اینست که آیا مردم مسئول اصلی مدیریت ترافیک هستند؟
بنا به دلایلی که ذکر شد، مقایسه مصرف روزانه 91 میلیون لیتر بنزین در ایران با مصرف روزانه 8.2 میلیون لیتر بنزین در ترکیه چندان منطقی به نظر نمی رسد، زیرا همانطور که اشاره کردیم، شرایط دو کشور از جنبه های مختلف تا حد زیادی متفاوت است.
البته در این نکته که برخی از رفتارهای نادرست مردم در افزایش مصرف بنزین تقش دارد، شکی وجود ندارد، اما مطمئنا مسئول اصلی اختلاف چشمگیر ایران و ترکیه در زمینه های گوناگون از جمله مصرف بنزین، عموم مردم نیستند.