* نویسنده این یادداشت، «رضا الفت نسب» سخنگو و عضو هیات مدیره «اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی» است.
هشت ماه از سال 97 گذشت و اقتصاد ایران کوچک و کوچکتر شد. جامعه به شدت احساس فقر میکند و تلاش برای رفع فقر به الویت یک جامعه تبدیل شده است.
مردم سعی می کنند کمتر مصرف کنند تا بتوانند زندگی خود را اداره نمایند. بنا بر آمار غیر رسمی قدرت خرید مردم 33 درصد سال 96 است. در این اوضاع حتی فکر کردن به خرید آنلاین و استفاده از خدمات استارتآپها، می شود پایینترین سطح اولویت مردم.
وضعیت فروشندگان کالا که تقریبا مشخص است. حتماً انتظار نداریم مردم کالای با دلار 13 یا 14 هزار تومانی بخرند. ارائه دهندگان سرویس هم تمام تلاش خود را صرفاً جهت فرهنگسازی و آشنایی کاربران با خدمات خود نمودهاند و با وضعیت موجود، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. این از وضعیت بازار که معلوم نیست تا چه عمقی قرار است شکاف برداریم.
از آن طرف هم ورود روزانه سازمانها و نهادهای مختلف به موضوع کسب و کارهای آنلاین را داریم. هر روز یک بهانه جهت تخریب این کسب و کارها صورت می گیرد.
یک روز شهرداریها، تاکسیهای اینترنتی را پلمب می کنند. یک روز وزارت ارشاد، درخواست فیلتر سایتهای تبلیغاتی مانند Anetwork را میدهد. یک روز اتحادیه خشکشویی برای زودشور اخطار پلمب میدهد. یک روز مدیرعامل آزمایش آنلاین به درخواست وزارت بهداشت جلب میشود و همه اینها در حالیست که هنوز سازمان امور مالیاتی و بیمه مرکزی نیز درک صحیحی از کارکرد اکوسیستم استارتآپی ندارند و باعث اختلال در فعالیت شرکتهای نوپا میشوند.
سوال این است که جرم فعالین این اکوسیستم چیست که اینگونه زیر ضربوشتم این افکار و عملکردها قرار گیرند؟ واقعیت این است که حمایت نمیخواهیم؛ لطفاً فقط راهها را باز کنید.
بارها پیش خودم فکر میکنم اگر یک روزی غولهای آنلاین مثل آمارون، گوگل و... پایشان به ایران باز شود همینها که مانع ایجاد میکنند تا کمر سر تعظیم خدمت عالیجنابان فرود خواهند آورد. امید آن روز نیاید.
حساب ترامپ و تحریم که مشخص است؛ حواسمان به غضنفر باشد.