ریزدگرد سالهاست مهمان ناخوانده و البته ماندگار جلگه شده است؛ مهمانی که نفس میزبان را بریده است. در این میان نیز خشکسالی در مدیریت منابع آبی بر زندگی مشقتبار مردم خوزستان افزوده است.
به گزارش به نقل از قانون ،این روزها دولت سرگرم نوشتن بودجه سال 98 است؛ چشم امید مردم جلگه به دولت برای بازگرداندن زندگی به خوزستان است. سال گذشته بودجه مقابله با ریزگردها با حاشیههای فراوانی همراه بود؛ ابتدا از حذف بودجه خبر دادند و پس از آن، خبر را تکذیب کردند. هماکنون دولت میتواند با نگاهی واقعی و کارشناسی به ریزگردها، اعتبار مناسب برای مقابله با این پدیده اختصاص دهد تا شاید از رنج مردم خوزستان کاسته شود.
خوزستان این روزها مترادف با ریزگرد، بحران آبی و خشکسالی است. سرزمینی که روزگاری با نخلستان، باغهای سرسبز، مزارع خرم، رودهای خروشان و تالابها، هوش از سر هر گردشگری میربود اما هماکنون به جهنمی برای خوزستانیها تبدیل شده است که کوچ اجباری از سرزمین مادری را به ماندن در جلگه ترجیح میدهند.سالهاست که دیگر شاهد جوش و خروش کارون نیستیم. بهجرات میتوان گفت یکی از دلایل اصلی حال و روز ناخوش خوزستان و کارون ، سدها و انتقال آب از سرشاخههای کارون است.
اما چه شد، استانی که به سرزمین تالابها و رودها مشهور بود و روزگاری آن را شکرستان مینامیدند، اینچنین در عطش بیآبی میسوزد. امروز شرایط اقلیمی خوزستان درحال تغییر و حرکت به سمت بیابانی شدن است.هنگامیکه شتابزده به سمت توسعه ناپایدار گام برداشتیم این فاجعه را برای خوزستان رقم زدیم. بحران در مدیریت منابع آبی کشور بیش از بحران آبی به ایران آسیب وارد کرده است. هنگامیکه مسئولان سودای تبدیل فلات مرکزی ایران به دشت در سر میپرواندند، با اجرای پروژههای آبی تیشه به ریشه این سرزمین بهویژه خوزستان زدند. مدیریت اشتباه که توسعه صنایع آببر بهویژه در فلات مرکزی و توسعه کشاورزی به شیوه سنتی را اولویت خود قرار داده است و برای تامین آب مورد نیاز کشاورزی و صنایع بهنام آب شرب، پروژههای انتقال آب یا سدسازی را از سرشاخههای کارون اجرا کردند، پروژههایی که سرانجام توسعه ناپایدار در پی داشت و به بحران آبی و خشکسالی در خوزستان منجر شد.
غبار فراموشی بر جلگه
سالهاست که غبار فراموشی بر منابع آبی خوزستان نشسته است. درحال حاضر بخش بزرگی از تالاب شادگان، هورالعظیم و رودخانه یراهی خشک شده است. وضعیت کرخه نیز نگرانکننده است. سرشاخههای آن بهسوی هورالعظیم خشک شدهاند. کارون، پرآبترین و بزرگترین رودخانه ایران است. براساس آمار 10 درصد از آب کارون به کشت و صنعتها اختصاص یافته و این حقابه حتی در دوران خشکسالی و کمآبی تغییر نیافته است. اما در این سالها پروژههای بسیاری همانند سدسازی و انتقال آب در سرشاخههای کارون اجرا شدهاند که موجب کاهش آب ورودی به کارون شده است. درگذشته حجم آب در رودخانه کارون 20 میلیارد مترمکعب بوده اما در سالهای اخیر به 14میلیارد مترمکعب کاهش پیدا کرده است. یکی دیگر از تالابهای خوزستان هورالعظیم است. در سال 1361 مساحت هورالعظیم بیش از 90 هزار هکتار بوده است اما پس از روی کار آمدن دولتهای نهم و دهم متاسفانه شرکت نفت تا آزادگان امتداد پیدا کرد و عامل اساسی خشکشدن هورالعظیم بود.
فرصت سوزی در خوزستان
رودها و تالابهای خوزستان یکی پس از دیگری درحال خشک شدن است، با شیوه مدیریتی فعلی نیز امیدی به احیای آنها نیست. در روزگاری که سهم ایران از ریزشهای جوی تنها یک سوم میانگین بارندگی جهان بوده و میزان تبخیر و تعرق نیز آماری نزدیک به سه برابر میانگین جهانی است، تنها تغییر رویه در مدیریت منابع آبی کشور میتواند معجزهای برای خوزستان باشد چراکه از منابع نفتی خوزستان انتظار هیچ معجزهای نمیرود. ریزگردها بلای جان مردم جلگه شدهاند؛ ریزگردهایی که بهگفته عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، علت اصلی بروز آنها عدم تخصیص حقابههای محیط زیستی به خوزستان بوده و برخلاف روال گذشته که منشأ آن را خارجی اعلام میکردند، اینبار منشأ ریزگردهای خوزستان 100 درصد داخلی است.
بودجه دردسرساز
بودجه ریزگردها سال گذشته جنجالهای فراوانی بهدنبال داشت. ماجرا نخست از آنجا آغاز شد که معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست از حذف بودجه ریزگردهای خوزستان در سال 97 توسط کمیسیون تلفیق بسیار انتقاد کرد.رییس کمیسیون تلفیق نیز پس از اعتراض جامعه محیطزیست و رسانههای کشور در مصاحبهای از باقی ماندن ردیف بودجه ریزگردها در سال 97 خبر داد. اما آنچه در میان این دعواهای سیاسی مسئولان بهوادی فراموشی سپرده شده بود، مساله نحوه تامین نقدینگی بودجه ریزگردها درصورت تصویب در مجلس بود. دولت محل تامین بودجه ریزگردها را صندوق توسعه ملی بیان کرد اما مجوز برداشت آن را اخذ نکرده بود. صندوقی که مجوز برداشت از آن در دستان دولت یا مجلس نیست و نیاز به اخذ مجوز از سوی رهبری دارد. اما خوشبختانه با پیگیریهای که انجام شد، با اذن مقام معظم رهبری 150 میلیون دلار از محل صندوق توسعه ملی برای مقابله با ریزگردها اختصاص یافت.
ریزگردهای وطنی، نفس جلگه را برید
براساس آمار، بخشی از این ریزگردها منشأ خارجی و بخش دیگری از آن منشأ داخلی دارند. براساس آمار در سال 68 ، چشمههای تولید گرد و خاک در منطقه عراق و سوریه 6 چشمه بوده اما درحال حاضر به بیش از 300 چشمه افزایش یافته است. اتفاقات جدیدی درباره آلایندگی گرد و خاک خوزستان رخ داده است. ذرات کوچکتر از 2.5 میکرون بسیار افزایش یافته و این بار آلایندگی ارتباط چندانی با ریزگردها با منشأ خارجی ندارد و حدود 90 درصد آن منشأ داخلی دارند.
گرد و غبار با منشأ داخلی بهدلیل خشکی تالابها، خشکسالی، رها شدن اراضی کشاورزی، بارگذاریهای اشتباه منابع آبی بالادست سد مارون در حوزه آبریز رودخانه زهره، انتقال بخشی از آب سد کوثر برای کشاورزی به استان فارس، شهر نورآباد ممسنی، استان کهگیلویه و بویراحمد و شهر بهبهان، رخ داده است. تمامی این اقدامات موجب خشکی رودخانه زهره شده است. این خشکی،چشمههای تولید گرد و خاک رادر پایین دست رودخانه و دشت سیجان بهوجود آورده است. همچنین بهدلیل فاصله بسیار کم شهرهای اهواز و آبادان با رودخانه زهره ، در مواقعی که جهت باد از سمت جنوب به شمال است، شاهد پدیده گرد و خاک و بحران در شهرهای اهواز و آبادان هستیم.
طبق گزارش اداره منابع طبیعی استان خوزستان، 350 هزار هکتار کانون فرسایش بادی در خوزستان وجود دارد. اعتبار مهار این کانونهای فرسایش بادی بسیار اندک است و با وضعیت فعلی بودجه، مهار کانونهای فرسایش بادی، چندین دهه بهطول میانجامد. امسال میتواند فرصت طلایی برای اختصاص بودجه حقیقی برای مقابله با ریزگردهاباشد، البته پیش از ارائه آن توسط دولت به مجلس باید برای اخذ مجوزهای احتمالی نیز اقدام شود تا شاهد درگیری و جنجالهای سال گذشته درخصوص بودجه ریزگردها نباشیم.