آیا با گروههایی که همه در آنها با سعی و جدیت و با هماهنگی کامل در کنار یکدیگر شروع به کار میکنند، کار کردهاید؟ آیا با تمام قدرتتان در گروه فعالیت میکنید، یا زمانهایی هم هست که افراد گروهتان به خوبی همکاری نمیکنند؟
در هر صورت، کار گروهی تا حدی برای تکمیل برخی از پروژهها اجتناب ناپذیر است. فعالیتهای گروهی اغلب باعث ایجاد مهارتهای جدید و اصلاح و بهبود مهارتهای قبلی افراد میشود، همچنین به وجود آمدن مشارکتهای ارزشمند نیز از نتایج یک کار گروهی مؤثر خواهد بود.
تیمهای ورزشی نمونهی کاملی از این مسئله هستند. اینکه چگونه بازیکنانی که با یکدیگر همکاری میکنند، میتوانند به موفقیت بیشتری در مقایسه با بازیکنی که تنهایی کار میکند دست یابند. برای مثال، شاید شما بهترین گلزن نباشید، اما در حرکت توپ به جلو بسیار عالی عمل میکنید. میدانید که اگر آن توپ را به فردی که میتواند گل بزند پاس بدهید، تیم شانس بهتری برای برنده شدن خواهد داشت. هر کس بسته به نقاط قوت خود در تیم نقش متفاوتی ایفا میکند و با کمک به هم و تشویق یکدیگر برای حرکت در امتداد مسیر میتوانید باعث به وجود آمدن اتفاقات الهامبخشی شوید.
حال به موضوع محل کار برگردیم که در آن اصطلاح «عضو خوب گروه» زیاد به گوشمان میخورد. اما این اصطلاح در بافت کاری دقیقا به چه معناست؟ رهبران گروهها از اعضای گروهشان چه چیزی میخواهند و شما چگونه میتوانید مشارکت برجستهتری در گروه داشته باشید؟
اینها برخی از پرسشهایی هستند که در این مقاله به آنها میپردازیم. ما به شما نشان میدهیم که چه چیزی باعث میشود عضو خوبی برای گروه خود باشید و در مورد این مسئله که چگونه در آینده مشارکت بیشتری داشته باشید توصیههایی میکنیم.
اهمیت عضو خوب گروه بودن
گروهها به دلایل مختلفی به وجود میآیند. آنها ممکن است فقط به خاطر یک پروژه به وجود بیایند یا به طور مداوم با یکدیگر کار کنند. در هر دو مورد، اگر شما از انرژی و خلاقیت جمعی گروه بهرهمند شوید، آن گروه میتواند در زمان کمتری به موفقیت بیشتری دست یابد.
این مسئله برای شما چه معنایی دارد؟ گروهها بخش جداییناپذیری از شیوهی انجام کارها در سازمان هستند. اگر نشان دهید توانایی به خوبی کار کردن با دیگران را دارید، میتواند تأثیر زیادی روی حرفهتان داشته باشد.
عضو باارزش گروه بودن میتواند فرصتهای حرفهای جدیدی در اختیارتان بگذارد؛ زیرا رهبران شاهد این هستند که شما چه کار عظیمی انجام میدهید. ممکن است حتی از شما بخواهند تا نقاط قوت خود را در گروه دیگری و در پروژههای پیشرفتهتر و حیاتی نیز نشان دهید. به همین دلیل است که آموختن این مسئله که چگونه عضو خوبی برای گروه باشیم مهم است. هرگز نمیدانید اگر تأثیر خوبی به جا بگذارید چه فرصتهای بی نظیری در آینده برایتان مهیا خواهد شد.
از نقاط قوت خود استفاده کنید
آیا میدانید در چه کاری بهترین هستید؟ شاید شما به طور شگفتانگیزی منظم هستید، شاید هم در ایجاد انگیزه در افراد، کمک به پاسخگویی مخالفتها، یا جستوجوی اطلاعاتی که به دشواری به دست میآیند، بهترین باشید.
نقاط قوتتان هر چه که باشند، چیز ارزشمندی برای ارائه دارید. نقشی را در گروه پیدا کنید که به شما امکان میدهد آنچه را در آن مهارت دارید انجام دهید. این به شما کمک میکند تا مشارکت معناداری داشته باشید و شانستان را برای انجام کاری خوب افزایش میدهد. علاوه بر این، انجام وظایفی که ذاتا مهارت انجام آنها را دارید برایتان بسیار آسانتر و رضایتبخشتر است.
گروهها معمولا دور هم جمع میشوند تا به مسئلهای رسیدگی کنند که انجام آن به تنهایی، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار است. زمانی که افراد به خوبی با یکدیگر کار میکنند، سطح خلاقیت به طور کلی زیادتر میشود؛ چرا که آنها نقاط قوت یکدیگر را درک میکنند. این امر اغلب منجر به بهره وری بیشتر و ایجاد حس الهامبخش همکاری میشود و همهی افراد و نیز پروژه را به جلو میراند.
موفقترین گروهها تنها مهارتهای فنی مختلف را ترکیب نمیکنند؛ آنها این امکان را هم به اعضایشان میدهند تا نقشهای کلیتری بر عهده بگیرند که از خطوط کارکردی مرسوم فراتر میروند. ما در این مقاله سه مدل مختلف ارائه میدهیم که به شما نشان میدهند این نقشها کدامند. اگر تمایل دارید اطلاعات بیشتری در این خصوص کسب کنید یا کشف کنید که چه نقشهایی برای شما بهترند، منتظر مقاله های بعدی سایت چطور باشید.
نقشهای گروهی بلبین
مدل بلبین (Belbin’s Team Roles) نشان میدهد که مردم تمایل به پذیرش «نقشهای گروهی» دارند و 9 نقش وجود دارد که مبنای موفقیت تیم هستند. این نقشهای عبارتند از:
- شکلدهندگان: افرادی که گروه را برای بهبود یافتن به چالش میکشند.
- مجریان: افرادی که کارها را انجام میدهند.
- تمامکنندگان: افرادی که مراقب هستند پروژهها به طور کامل به انجام رسیده باشند.
- هماهنگکنندگان: افرادی که نقش سنتی رهبری گروه را بر عهده دارند.
- خدمتگزاران گروه: افرادی که مذاکرهکننده هستند و تأیید میکنند که در گروه همکاری وجود دارد.
- بازرسان منابع: افرادی که با ذینفعان بیرونی کار میکنند تا در دستیابی به اهداف، به گروه کمک کنند.
- ایدهپردازان: افرادی که ایدهها و رویکردهای جدیدی ارائه میدهند.
- ارزیابها: این افراد ایدههایی که دیگران ارائه میدهند را تحلیل و ارزیابی میکنند.
- متخصصان: افرادی با دانشی تخصصی که برای انجام کار نیاز است.
سرپرستان گروه از مدل بلبین استفاده میکنند تا مطمئن شوند که بین نقاط قوت و نقاط ضعف گروهشان تعادل صحیحی وجود دارد.
نقشهای گروهی بن و شیتس
این روش (Benne and Sheats’ Group Roles)، یکی از شیوههای جالب برای مشاهدهی نقشهای گروهی است که هم رفتار مثبت و هم رفتار منفی در گروه را شناسایی میکند. برخی از افراد مفید و پشتیبان هستند، برخی فقط میخواهند کار انجام شود و برخی دیگر موجب اختلاف در گروه میشوند.
26 نقش گروهی متفاوت وجود دارد که یک یا چند فرد در گروه آن را ایفا میکنند. این نقشها به مقولههای زیر تقسیم میشوند:
- نقشهای وظیفهای: نقشهای لازم برای انجام مرحله به مرحلهی پروژه تا تکمیل آن. نقشهایی که شامل جستوجوگر اطلاعات، نظردهنده و ارزیاب یا منتقد میشوند.
- نقشهای شخصی و یا اجتماعی: این نقشها به عملکرد بهتر گروه کمک میکنند و شامل ترغیبکننده، سازشکار،نگهبان یا کارچاقکن میشوند.
- نقشهای غیرکارکردی و یا فردی: این نقشها موجب اختلال در گروه میشوند و میتوانند پیشرفت را مختل کنند. این نقشها شامل افراد پرخاشگر، حکمفرما و افراد خودنما میشوند.
ابزار مدیریت گروه مارگریسون و مک کان
ابزار مدیریت گروه مارگریسون و مک کان (Margerison-McCann Team Management)، ابزاری روانسنجی است که برای توسعهی گروه به کار میرود و علاقهی افراد به گردآوری اطلاعات، ارتباط با دیگران، تصمیمگیری و سازماندهی خود و دیگران را میسنجد. هشت نقش مورد علاقه عبارتند از:
- گزارشدهنده-مشاور: افرادی که اطلاعات جمعآوری کرده و برای درک آنچه رخ میدهد، به دیگران کمک میکنند.
- خلاق-نوآور: افرادی که به دنبال روشهای متفاوتی برای مشاهدهی چیزها هستند.
- جستوجوگر-ترویجدهنده: افراد متقاعدکنندهای که قادرند به آسانی بر دیگران تأثیر بگذارند.
- ارزیاب-توسعهدهنده: افرادی که ارزیابی و تحلیل میکنند.
- پیشبرنده-سازماندهنده: افراد نتیجه گرایی که باعث رخ دادن اتفاقها میشوند.
- تمامکننده-سازنده: افراد کارآمدی که فعالیتها را با توجه به طرح و زمانبندی به انجام میرسانند.
- کنترلکننده-بازرس: افرادی با اطلاعات دقیق که بر جزئیات کنترل دارند و تأیید میکنند که استانداردها برآورده شدهاند.
- حامی-نگهدارنده: افرادی که گروه را متحد نگه میدارند و به دنبال نیازهای عاطفی و اجتماعی اعضا هستند.
یک نقش «پیونددهنده» هم به منظور هماهنگی کارهای همهی افراد وجود دارد که معمولا توسط رهبر گروه انجام میشود.
اهداف گروه را درک کنید
مواقعی که گروهها کارکرد خوبی ندارند، اغلب به دلیل عدم ارتباط و آگاهی از اهداف گروه است. اگر میخواهید عضو خوبی برای گروه باشید، مطمئن شوید که از اهداف گروه آگاهی دارید. سؤالات مهمی این قبیل را بپرسید:
- چرا اینجاییم؟
- سرانجام تمام و کمال این پروژه چیست؟
- آخرین مهلت چه زمانی است؟
- هر چند وقت یکبار ملاقات خواهیم کرد؟
- بودجه چقدر است؟
- چه کسی مسئول پیادهسازی ایدههای ماست؟
- هر کدام از ما چه نقشها و مسئولیتهایی بر عهده داریم؟
دربارهی علت حضور خودتان شفاف باشید. این به شما کمک میکند تا وظایف خود را به نحو احسن انجام دهید.
قابل اعتماد باشید
همهی ما احتمالا با افرادی کار کردهایم که به قول خود عمل نکردهاند. ناامیده کننده است که کسی چیزی بگوید و به گونهای دیگر عمل کند و این کار پیشرفت گروه را واقعا کند میکند.
شما با ارائهی آنچه وعده دادهاید به موقع انجام خواهید داد، به دارایی ارزشمندی برای گروهتان بدل میشوید. برای برخی افراد قول انجام کارهایی که نمیتوانند به آنها عمل کنند کاری بسیار ساده (و متأسفانه بسیار رایج) است. اما شما واقعا میتوانید از طریق دنبال کردن آنچه که گفتهاید انجام میدهید، افراد را غافلگیر کنید و تحت تأثیر قرار دهید. اگر متعهد میشوید که چیزی را تا آخر روز برای گروه کامل میکنید، حتما آن را انجام دهید. اگر میگویید به قرار ملاقات 5:30 میرسید، پس دیر نکنید.
قابل اطمینان بودن به کاری که برای گروه انجام میدهید هم تسری پیدا میکند. اگر استانداردهای بالایی داشته باشید، دیگران برای تولید کارهای باکیفیت به شما اعتماد میکنند. اگر خروجی فعالیتتان یک روز عالی است اما روز بعد متوسط است، گروه شما را به عنوان فردی غیرقابل اطمینان به حساب میآورد.
ارتباط برقرار کنندهی خوبی باشید
در گروه فعالیت کنید و مشارکتکننده باشید. اگر ساکت بنشینید، در حالی که کس دیگری در مورد ایدهای ناکارآمد صحبت میکند، به شانس گروه برای دستیابی به نتایج مناسب، صدمه میزنید. اگر پیشنهاد دیگری دارید که میتواند مؤثرتر باشد، آن را با گروه در میان بگذارید.
عکس این مسئله نیز صادق است. اگر افراد در مورد طرحی حرف میزنند که فکر میکنید عالی است، در مورد آن صحبت کنید. به آنها بگویید فکر میکنید این ایدهی بسیار الهامبخشی است. آنها ممکن است به شدت نیازمند حمایت شما باشند حتی اگر این مسئله را نشان ندهند.
وقتی با اعضای گروهتان ارتباط برقرار میکنید، چه حمایت میکنید، چه تفکراتشان را به چالش میکشید، باید مثبت و محترمانه باقی بمانید. حتی اگر با کسی مخالف هستید احساساتی نشوید. مخالف بودن و منصف بودن تأثیر خوبی خواهد گذاشت ولی ناراحت و عصبی بودن نه.
انعطافپذیر بمانید
اگر تا به حال با گروهی کار کرده باشید احتمالا میدانید که اوضاع به سرعت تغییر میکند. ممکن است افرادی به گروه اضافه شوند یا گروه را ترک کنند، شاید بودجه کاهش پیدا کند، یا اهداف دوباره تعریف شوند.
بهترین اعضای گروه میدانند که چگونه منعطف باشند. آنها در مقابل تغییر جبهه نمیگیرند. در عوض، تغییر را به عنوان فرصت تازهای برای رشد میبینند.
ممکن است دریابید که اعضای گروه، رویکردتان و اهداف آغازیتان، تا زمانی که کارتان به اتمام رسیده، همگی دچار تغییر شدهاند. با منعطف بودن میتوانید از فرصتهای تازهای که در طول پروژه به وجود میآیند بهره ببرید و قادر خواهید بود به دیگران نیز کمک کنید که همین کار را انجام دهند.
تمایل شما به آسوده و مثبت بودن در محیطی که دائما تغییر میکند مهارت مهمی در کسبوکار است و رئیستان احتمالا این مسئله را تشخیص خواهد داد.
توصیههایی برای عضو خوب بودن
- بهترین پروژهها را انتخاب نکنید. ممکن است وسوسه شوید تا تنها پروژههایی را انتخاب کنید که به نظر ساده میآیند یا منفعت بیشتری دارند. اما اگر پروژههای دشوارتر را انتخاب کنید و آنچه که به شما پیشنهاد میشود را بپذیرید به خاطر سختکوشیتان اعتبار به دست میآورید. رئیستان متوجه تمایل شما به پذیرفتن چالش میشود و این مسئله در طولانی مدت به سودتان خواهد بود.
- با بازخوردهای مثبت و کمک کردن به دیگران، از افراد گروه حمایت کنید. تمایل شما به همکاری و کمک به دیگران تأثیر خوبی هم بر گروه و هم بر مدیریت خواهد گذاشت.
- اطلاعات و منابع را با گروه خود به اشتراک بگذارید. به خاطر داشته باشید که همهی شما برای هدف مشترکی گرد هم آمدهاید و با اطلاعرسانی به همه، به دستیابی به هدفتان کمک میکنید. اگر تجارب یا دانشی از گذشته دارید که میتواند به دیگران کمک کند آن را ارائه کنید. دیگران این کمک شما را تحسین میکنند.
- نگرش مثبتی داشته باشید. اگر گلایه کنید، تأخیر داشته باشید، یا وظایف سختی به دیگران بدهید، آنها متوجه خواهند شد و ممکن است سعی کنند از شما دوری کنند. نگرش مثبت میتواند تغییری نو باشد و به دیگران کمک خواهد کرد تا متمرکز و مؤثر باشند.