خبرگزاری مهر: با گذشت بیش از یک ماه از جنایت قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار و فعال سیاسی منتقد حکومت ملک سلمان، هر روز ابعاد جدید از ماجرا به مطبوعات و رسانهها درز پیدا میکند.
در این بین ما شاهد رفتارهای مختلف و بعضا متناقش از مقامات عربستان هستیم که این حادثه را آشفتهتر کرده است، در آخرین اطلاعاتی که از سوی مقامات عربستانی منتشر شد، اعتراف به قتل و تکه تکه شدن جسد خاشقجی است که قبلا انکار کرده بودند. سازمان اطلاعات سیا نیز اعلام کرد که دستور قتل این فعال روزنامه نگار منتقد عربستانی از سوی محمد بن سلمان ولیعهد جوان سود صادر شده است و اعلام این موضوع کار را پیچیدهتر کرد.
با این حال افکار عمومی میخواهد بداند که واکنش احتمالی دولتهای منطقه در آینده چه خواهد بود؟ کشورهای منطقه و دولتهای غربی چه سیاستی را در قبال عربستان در پیش خواهند گرفت؟ آیا عربستان از سوی غرب تحریم میشود، آیا روابط سیاسی عربستان و آمریکا و یا عربستان و دولتهای غربی به تحلیل خواهد رفت یا خیر؟ برای رسیدن به پاسخ پرسشهای فوق، از رفتار صورت گرفته توسط دولتها و اظهارات مطرح شده میتوان به نتایج ذیل رسید:
1-دولت ترامپ بر سر یک دو راهی قرار دارد، از یک طرف بن سلمان با تزریق دلارهای کلان و انعقاد قراردادهای میلیارد دلاری به گاو شیرده ترامپ و دامادش تبدیل شده است که رها کردن آن به مصلحت اقتصاد آمریکا نیست، ترامپ برای به صفر رساندن نفت ایران به عربستان دل خوش کرد، اما بعد از مرگ خاشقجی بسیاری از کشورهای بزرگ در سمینار بزرگ اقتصادی در عربستان شرکت نکردند و ضربه سنگینی به سیاست اقتصادی بن سلمان وارد شد، اتفاقات اخیر نیز باعث شد که عربستان از کاهش صدور نفت صحبت کند، دو پاره شدن کنگره نیز از دیگر چالشهای ترامپ است، ترامپ اقتدار بالنسبه تام در وضع و اجرای قوانین یکجانبه را از دست داد بنابراین با توجه به اسناد منتشر شده علیه بن سلمان در پرونده خاشقجی، ترامپ هم نمیتواند مانند گذشته از وی حمایت کند. پس باید عواقب هر نوع تصمیمی را نیز پذیرا باشد، هر گونه فشار ترامپ برای برکناری بن سلمان ممکن است به لغو قراردادها منجر شود که وضعیت اشتغال وعده داده شدن ترامپ نیز با مشکل مواجه میشود، هر نوع همراهی با بن سلمان نیز منجر با اختلاف با کنگره و جامعه آمریکاییها خواهد شد. در این زمینه ترامپ کاملا بر سر دو راهی است.
2-کشورهای عربی منطقه خلیج فارس نیز از حادثه مرگ جمال خاشقجی به نوعی خوشحال هستند چرا که اقتدار عربستان فروکش کرد و در به جای تهاجم به کشورهای منطقه، در لاک دفاعی فرو رفته است، عربستان در دوران بن سلمان در موضوع اختلافات ارضی و مرزی با کشورهای منطقه از جمله کویت، عمان و به ویژه قطر گردن کشی میکرد، اما اکنون در شرایط ضعیفی قرار دارد. به طور کلی کشورهای منطقه از سیاستهای بسیار تند بن سلمان به ستوه آمده بودند و در حال حاضر، پیگیری این جنایت را فرصت خوبی برای تغییر مواضع پادشاهی عربستان و سیاستهای منطقهای آن کشور میبینند.
3- به نظر میرسد ترکیه تا رسیدن به نتیجه مطلوب از این حادثه کوتاه نیاید. این کشور در مسیری هوشمندانه، ذره ذره ماجرای قتل را به نقطهای میرساند که مقامات عربستان قتل توسط برخی از نیروهای نزدیک به حاکمیت را بپذیرند، اردوغان رئیسجمهور ترکیه در یادداشتی که برای واشنگتنپست نوشت، تأکید کرد که آمران قتل جمال خاشقجی از مسئولان رده بالای سعودی هستند، اما شخص ملک سلمان در این پرونده نقشی ندارد. این نشان میدهد که دولت ترکیه از این حادثه کوتاه نخواهد آمد، ماجرا را در مسیری هدایت کرده که قابل برگشت نیست و اردوغان نیز دوست دارد به دنیا بفهماند که در این ماجرا قانونی برخورد میکند؛ بنابراین برای عربستان چندان ساده نخواهد بود بویپه اینکه در ماجرای حمایت ترکیه از قطر، روابط ریاض و آنکارا نیز دچار تیرگی شد.
4- روسیه رد ماجرای قتل خاشقجی موضع مبهم و دوگانهای گرفت، بن سلمان از پوتین خواسته بود که واسطه شود و از ترکیه بخواهد تا ماجرا را خاتمه دهد، اما پوتین تنها به این مطلب بسنده کرد که در ماجرای قتل خاشقجی باید سیاستها و اظهارات اعلام شده خاندان حاکم عربستان را بپذیریم. به نظر میرسد روسیه در این ماجرا به دنبال منافع خود است، بدین صورت که اگر غربیها عربستان را تحریم کنند، قطعا روسیه فرصتی پیدا خواهد کرد که بخشی از قراردادهای فروش اسلحه و سرمایه گذاری عربستان را کسب کند، و اگر دولتهای غربی بخواهند با این همه اسناد و شواهد با عربستان مصالحه کنند، بازهم روسیه فرصت استثنایی بدست خواهد آورد تا دو رویی و برخورد دوگانه غرب در زمینه حقوق بشر را به چالش بکشد. چون اروپا در بحث ترور جاسوس روسیه در انگلیس، با اینکه مدارک مستحکمی ارائه نداد، تحریمهای زیادی را علیه روسیه به نام حقوق بشر و دفاع از انسانیت وضع کردند. روسیه دست بالا خواهد داشت و میتواند فریاد بزند که اروپا برای حادثهای که اثبات نشد روسیه را با تحریم شدید مواجه کرد، اما برای جنایتی که عربستان مرتکب شد، فقط به ابراز تاسف بسندده کرد؛ بنابراین در هر دو صورت برای روسیه فرصت و برای عربستان چالش برانگیز خواهد بود.
5- عربستان سعودی، هرچند شواهد علیه بن سلمان در ماجرای قتل خاشقجی به زبان بی زبانی موجود بود، اما با اعتراف سازمان سیا مبنی بر صدور فرمان قتل توسط بن سلمان، کار برای عربستان و حامیان غربی و آمریکایی اش بسیار سخت شده است. ابقای محمد بن سلمان هم برای عربستان و هم برای آمریکا هزینه دارد، حتی قراردادهای فروش اسلحه به عربستان نیز ترامپ باید از کنگره بگذراند که در چنین شرایطی فضا مساعد نیست. افکار عمومی غرب و آمریکا مخالف بن سلمان است، حتی هر نوع ملاقات و دیدار با بن سلمان نیز برای مقامات غربی و آمریکایی مشکل ساز خواهد شد، این جنایت به گونهای است که هر اندازه عربستان جزئیات بیشتری را اعلام کند، بیشتر در باتلاق فرو میرود، سوالات زیادی در این زمینه وجود دارد که هرچه مطالب را دستکاری کنند، بیشتر مورد تهدید افکار عمومی قرارمی گیرند؛ بنابراین دولت عربستان نیز در این حادثه بین برکناری بن سلمان و خاتمه دادن به این جنایت و ابقای وی، با چالشهای زیادی مواجه خواهد بود.
سخن پایانی
بعد از تلاشهای تیم ترامپ برای خواباندن جنایت قتل خاشقجی و خارج کردن نام محمد بن سلمان در این حادثه، اعلام سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به «سیا» مبنی بر دست داشتن ولیعهد عربستان در این حادثه، این مساله مورد قبول است که هیچ دلیلی وجود ندارد این اتفاق بدون اطلاع یا مداخله وی صورت گرفته باشد.
حال دولت عربستان دیگر نمیتواند از حمایت قاطع و صد درصد ترامپ در این حادثه برخوردار باشد و این نشان میدهد نهادهای قدرت در آمریکا دیگر پشتیبان بی، چون و چرای بن سلمان نخواهند بود.
علاوه بر این مخالفان ترامپ در آمریکا از طریق رسانههای همسو و دولتهای قطر و ترکیه پرونده خاشقجی را تا برکناری بن سلمان ادامه خواهند داد. شاید تنها اقدامی که بتواند به ابقای بن سلمان کمک کند، تحویل فتح الله گولن متهم اصلی حادثه کودتا علیه اردوغان توسط ترامپ به دولت ترکیه باشد، در واقع ترامپ میتواند با تحویل گولن، از اردوغان بخواهد پرونده خاشقجی را خاتمه داده و بحران قطر و عربستان را نیز کاهش یا خاتمه دهد.
چرا که دولت ترامپ به عربستان به عنوان متحد استراتژیک خود در ماجرای ایران هراسی و مقابله با ایران مینگرد؛ بنابراین میتواند با این سیاست بار دیگر کشورهای عربی را در کنار عربستان برای آنچه مقابله با ایران مینامد، متحد کند.
حال باید منتظر بمانیم و ببینیم در آینده با توجه به افشاگریهای بیشتر و فضای ایجاد شده، کدام سناریو اتفاق میافتد، برکناری بن سلمان یا مصالحه آمریکا و ترکیه در ماجرای تحویل گولن و خاشقجی و نهایتا ابقای بن سلمان؟