به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری میزان، نشریه واشنگتن پست امروز سه شنبه با انتشار مقالهای به قلم «کارن د. یانگ» خبرنگار ارشد امنیت ملی به انتقاد از دولت آمریکا و سیاست نزدیکی با عربستان پرداخته و اشاره میکند ترامپ در موارد معدودی توانسته از طریق اتحاد با عربستان به اهداف اعلام شدهاش در خاورمیانه برسد؛ چرا که اساس این سیاست تنها "پول" بوده است.
در این مطلب آمده است: هنگامی که ترامپ درباره اتحاد آمریکا با عربستان سعودی صحبت میکند، به ندرت به نقش عربستان در دستیابی به اهداف ادعاییاش در خاورمیانه مانند مقابله با ایران، تلاش در راستای صلح فلسطین و رژیم اسرائیل و ... اشاره میکند.
در عوض، بیشتر درباره میزان پولی که سعودیها باید بپردازند، حرف میزند.
نویسنده در موضوع قتل خاشقجی و رویکرد دولت آمریکا نوشت: ترامپ روز شنبه درخصوص نتایج اعلام شده تحقیقات سیا درباره قتل خاشقجی که محمد بن سلمان حاکم در قدرت عربستان را آمر قتل این روزنامه نگار سعودی منتقد اعلام کرد، گفت: "آنها به ما مشاغل زیادی دادند. آنها به ما کسب و کارهای زیادی را دادند. "
وی در ادامه با اشاره به خریدهای تسلیحاتی میلیارد دلاری عربستان از آمریکا گفت: "آنها واقعا از جنبه ایجاد مشاغل و توسعه اقتصادی برای ما متحدی فوق العاده هستند. میدانید که من رئیس جمهور هستم؛ من باید چیزهای زیادی را در نظر بگیرم. "
یانگ در ادامه نوشت: شاید ترامپ بر همکاریهای ضد تروریستی و حمایت از اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه متمرکز شده باشد که اساس رابطه آمریکا و عربستان از دیرباز بر این محور ادعا شده، اما دیگر دولتمردان وی این چنین فکر نمیکنند و به وضوح نگران به نظر میرسند.
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا این ماه گفت: در حالی که دولت تلاش میکند عوامل مسئول در قتل خاشقجی را وادار به "پاسخگویی" کند، " باید از منافع استراتژیک بسیار مهم آمریکا که با ریاض حفظ میشوند" از جمله "نقش مهم عربستان در تغییر رفتار ایران" نیز محافظت کند.
در حالی که 2 حزب رقیب کنگره در ائتلافی روزافزون محمد بن سلمان را به دلیل قتل خاشقجی محکوم کرده و خواستار مجازات شدیدی برای وی شدهاند، برخی از مقامات کنونی و پیشین آمریکا هم صدا با کارشناسان منطقهای بر این باورند که منافع مشترک 2 کشور و ریشههای عمیق روابطشان ایجاب میکند که ضمانتهای کلیدی این روابط همچنان حفظ شوند.
یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی سابق آمریکا که به دلیل حساسیت موضوع خواست نامش فاش نشود، گفت: اگر مقامات دولت "اقدام جدی" علیه عربستان انجام میدادند، ریاض "احساس میکرد که باید واکنشی در برابر آن نشان دهد، اما آنها میخواستند این کار را به گونهای انجام دهند که موضوع گسترش نیابد". وی گفت: "شاید آنها در بازار نفت از سیاستهای ما حمایت نکنند و یا این که از روسها یا چینیها خریدهای کلان تسلیحاتی کنند ... ما میتوانیم با این شرایط کنار بیاییم. "
این مقام سابق اطلاعاتی ادامه داد: روابط اطلاعاتی ما نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. "فکر میکنم وقتی یک رابطه سیاسی با چالش مواجه میشود، چه اتفاقی میافتد و آن چه لازم است این است که روابط اطلاعاتی دست نخورده و دور از تعرض باقی بماند ... این موضوع بسیار مهمی برای هر 2 کشور است."
برخی نیز میگویند حتی اگر شکاف جدیای در روابط به وجود آمده باشد، چیز زیادی از دست نخواهد رفت، زیرا هر دو مورد پول سعودی و همکاری استراتژیک کمتر از آن چه که به نظر میرسد، زیر سوال میروند.
آن پترسون، دیپلمات با تجربه که سابقه خدمت طولانی در منطقه داشته و معاون وزیر خارجه دولت باراک اوباما در امور خاورمیانه و شمال آفریقا بود، گفت: "در روند صلح، دولت میخواهد سعودیها فلسطینیان را با پرداخت پول یا ترغیب و یا ترکیبی از آن دو تسلیم سازد. "
در ادامه مقاله به موضع دولت ترامپ در رابطه با روند صلح اشاره کرده و می نویسد: جرد کوشنر داماد ترامپ و مشاور ارشد کاخ سفید و عنصر کلیدی در روند صلح به امید سوق دادن جهان عرب به اتخاذ رویکرد جدید نسبت به اسرائیل و داشتن روابطی نوین با این رژیم از طریق وعده بالقوه یک دولت فلسطینی ماندگار، روابط شخصی مستحکمی را با محمد بن سلمان برقرار کرده است. ترامپ نیز در حال حاضر با شناسایی قدس به عنوان مرکز رژیم اسرائیل و قطع کمکهای آمریکا به فلسطینیان در این مسیر گام برداشته است.
اما دیگر روسای عرب مدتهاست که این امیدها را ساده لوحانه دانسته و هشدار میدهند هرگونه قطع حمایت از فلسطینیان خطر خشم و طغیان عمومی را در پی خواهد داشت.
اگرچه ملک سلمان پدر محمد بن سلمان در اکثر موضوعات به پسرش اختیار تام داده است، اما مکررا نظرش را درباره روند صلح تصریح کرده است.
ملک سلمان روز دوشنبه در افتتاحیه جلسه سالانه شورای عربستان سعودی گفت: "موضوع فلسطین نگرانی اصلی ما است و تا زمانی که برادران ما، مردم فلسطین، همه حقوق مشروع خود را به ویژه حق ایجاد دولت مستقل خود به مرکزیت قدس را به دست نیاورند، همچنان موضوع اصلی باقی خواهد ماند. "
یانگ با اظهار این نکته که مسلما برخی از اقدامات عربستان سعودی به اهداف آمریکا در منطقه آسیب زده است، به نقش مخرب عربستان در تحولات منطقه اشاره کرده و موضوع استعفای اجباری سعد حریری را یادآوری میکند.
دولت آمریکا سال گذشته با اقدام عربستان درباره لبنان مخالفت کرد. در آن جریان محمد بن سلمان به زعم خود تلاش کرد از طریق دعوت از سعد حریری نخست وزیر لبنان به عربستان و سپس بازداشت وی، او را مجبور به استعفا کند تا از این طریق حزب الله را که به ادعای ریاض مورد حمایت ایران است، تضعیف کند. این در حالی است که حزب الله پس از آزادی حریری و بازگشتش به قدرت در اثر فشارهای بین المللی، قویتر از پیش ظهور یافت.
پترسون گفت: در مورد ایران که هم آمریکا و هم حاکمان سعودی در ریاض از آن به عنوان بزرگترین تهدید منطقه یاد میکنند، عربستان میخواهد تنها نقشی جانبی در مبارزه ما علیه ایران را بازی کند و ما را به میدان جنگ فرستاده و خود نظاره گر باشد. "
نویسنده میافزاید: آمریکا از خطوط دریایی منطقه که نفت عربستان از طریق آنها صادر میشود، محافظت میکند. نیروهای هوایی و دریایی آمریکا که برای شکست داعش و تضعیف دولت سوریه تلاش میکنند، از پایگاههای آمریکایی در کویت، بحرین و قطر استفاده میکنند. حضور نظامی آمریکا در عربستان در سال 2003 زمانی که عربستان از آمریکا خواست این کشور را ترک کند، پایان یافت.
دولت ترامپ در تلاش است تا با ایجاد اتحاد سیاسی و امنیتی جدیدی میان کشورهای خلیج فارس مانند کویت، بحرین، امارات، قطر و عمان، ایران را به چالش بکشد. این در حالی است که تاکنون عربستان و امارات از برقراری روابط مجدد با قطر امتناع کردهاند. این دو به همراه مصر و بحرین در ماه می 2017 تنها چند روز پس از دیدار ترامپ از ریاض قطع روابط خود را با قطر اعلام کردند. نشستی که دولت امیدوار است برای ایجاد اتحاد میان آنان و نیز پیوستن به واشنگتن برای مقابله با ایران برگزار شود، بارها برنامه ریزی شده، اما به تعویق افتاده است.
عربستان سعودی در جریان جنگ فعلی خود در یمن – جنگی که در نتیجه حملات هوایی سعودیها هزاران غیرنظامی را قتل عام کرده و به فاجعهای بشردوستانه تبدیل شده است- تلاش دارد تا توجهات را از جنایات خود به ادعاهایش مبنی بر کمکهای ایران به حوثیها(انصارالله) منحرف کند. این در حالی است که کمکهای لجستیکی و اطلاعاتی آمریکا به تلاشهای جنگ طلبانه عربستان و شخص محمد بن سلمان که همزمان وزیر دفاع این کشور نیز است، موجب برانگیخته شدن آتش خشم عمومی و اعتراض کنگره در آمریکا شده است. آتشی که قتل خاشقجی آن را شعله ورتر ساخت.
گزارشهای مبنی بر پیشرفتهای اخیر تلاشهای سازمان ملل برای انجام مذاکره به منظور پایان دادن به جنگ سبب شد تا برخی به این نتیجه برسند افزایش فشار آمریکا بر محمد بن سلمان احتمالا دلیل تلاش وی برای پایان دادن به این درگیری باشد.
مقام ارشد اطلاعاتی سابق میگوید: "در واقع من فکر میکنم سعودیها فشار آمریکا برای خروج از یمن را به این دلیل میخواهند که بتوانند دیگران را متهم کنند، کسانی که در این ماجرا نقش ندارند. "
نویسنده در پایان با اشاره به قرارداد تسلیحاتی عربستان با آمریکا نوشت: در مورد پول، گزارش جدیدی از «ویلیام دی. هارتنگ» از مرکز سیاست بین الملل که قرار است روز سه شنبه منتشر شود، منافع اقتصادی ناشی از فروش تسلیحات که ترامپ آن را جار میزند، تنها خیالی واهی میداند. اگرچه رئیس جمهور آمریکا ادعا میکند که در سفر سال گذشته خود به پادشاهی عربستان موفق به امضای قرارداد 100 میلیارد دلاری شد، باید توجه داشت بخش عمدهای از مذاکرات این قرارداد در دولت باراک اوباما انجام شده و بسیاری از ادعاهای مطرح شده تنها خیالی بودند. قرارداد نهایی که طی دولت ترامپ اجرایی شد 14.5 میلیارد دلار بوده است.
ضمن این که قرارداد تسلیحاتی با عربستان در آمریکا تنها چند ده هزار شغل ایجاد میکند نه آن گونه که ترامپ بارها ادعا کرد صدها هزار و حتی یک میلیون شغل. این موضوع را هارتنگ محققی که به صورت ویژه موضوع تجارت تسلیحات را بررسی کرده است، اعلام کرد.