وحدت به معنی یکی بودن، یگانگی و هماهنگ بودن اجتماع می باشد و از نظر فلاسفه ای چون شیخ اشراق؛ از اموری است که قابل تمدید و تعریف نمی باشد، مگر به مقابله با کثرت. وحدت همان صراط مستقیمی است که قرآن، احادیث و سنت پیامبر و یارانش مبیّن آن است و مخالفت با آن مخالفت با سخن خداوند و کفر محسوب می شود. قرآن به وحدت توجه فراوانی داشته است و وحدت میان دل های مؤمنان را ضروری دانسته و راه کارهای گوناگونی را برای این کار پیش بینی کرده است. محور وحدت در دیدگاه قرآنی «توحید» و دین اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «ای پیامبر! به اهل کتاب بگو، بیایید بر اساس کلمهای که بین ما و شما مشترک است، غیر از خدا را نپرستیم و یکدیگر را در برابر خداوند به عنوان رب و پروردگار نگیریم پس اگر روی برگرداندند بگویید، شاهد باشید که ما اهل تسلیم در برابر حق هستیم».(آل عمران، 64) براساس آیات قرآنی، وحدت امت، سبب مصونیت دین، تأیید الهی و نصرت است و نعمتی است که هیچ مسئله ای با آن برابری نمی کند.(انفال، آیات 62 تا64) قرآن کریم حفظ وحدت و پیشگیری از هرگونه تفرقه را فلسفه تشریع دین و بعثت پیامبران معرفی کرده، می فرماید: «مردم امتی یگانه بودند، سپس خداوند پیامبران را مژده رسان و بیم دهنده برانگیخت و به همراه آنان، کتاب را به حق نازل کرد تامیان مردم دران چه که اختلاف داشتند داوری کند. (بقره،213) قران کریم اختلاف و تفرقه را عامل ضعف مسلمین و از بین رفتن عظمت و شوکت مسلمین دانسته و هشدار می دهد: «و أطیعواالله و رسولهُ و لاتنازعوا فَتَفشَلوا و تَذهبَ ریحَکُم ...» (انفال/46) و آن را موجب گرفتار شدن در عذاب الهی می داند و می فرماید: «و لاتَکونوا کالَّذینَ تفرَّقوا و أختَلِفوا مِن بَعدِ ماجاءَهُمَ البیِّناتُ و اولئِکَ لَهُم عذابٌ عظیم» (آل عمران/105) در احادیث نبوی نیز به مسئله وحدت توجه خاصی شده است. رسول خدا(ص) فرمودند: «تَری المؤمنینَ فی تَراحُمِهِم، وَ تَوادِّهِم، و تَعاطُفِهِم، کَمَثَلِ الجَسَدِ، اِذَا اشتَکی عُضوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَ الحُمَّی». یعنی مؤمنان در شفقت، دوستی و مهربانی با یکدیگر مانند اعضای یکدیکرند که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اعضا بی قرار می گردند و تب می کنند. و در فرازی دیگر وحدت را عامل رحمت و تفرقه را موجب عذاب دانستند: پیامبراکرم(ص)فرمودند: «الجماعهُ رحمهٌ و الفُرقهُ عذابٌ»
مقدمه
وحدت همان چیزی است که کتاب آسمانی، احادیث پیامبر و سنت پیامبر و یارانش مبیّن آن است و عقل و فطرت انسان آن راستایش می کند. وحدت همان صراط مستقیم است و مخالفت با وحدت در حقیقت همان مخالفت با سخن خداوند در قرآن کریم است که این عمل بدترین نوع کفر محسوب میشود. اگر چه وحدت را می توان به شاخه هایی چون وحدت مرام و وحدت ملی تقسیم کرد، امّا مراد ما در این زمینه بیشتر بحث راجع به وحدت اسلامی می باشد که در قرآن و احادیث پیامبر و بزرگان دین بارها درباره آن سخن به میان آمده است. این وحدت باعث می شود تا اسلام معنویت و روحانیت خود را حفظ کرده، بیش از پیش مستحکمترنماید. جلوی بهره برداری استعمار و تجزیه شدن کشورهای اسلامی را بگیرد. وحدت باعث می شود تا از تشتت و تفرقه جلوگیری شود و اصول راکه همان خدای واحد، پیامبر واحد، قبله واحدقرآن واحد و... است؛ سرلوحه کارمان قرار دهیم و با برادری، یکرنگی و وحدت در میان مسلمانان موجبات نزول رحمت و خیر الهی را فراهم آوریم. آنچه از مجموع مفاهیم قرآنی، بیانات و سیره پیامبر و یاران برگزیده اش فهمیده میشود، این است که همواره حفظ نظام اسلامی و مصالح عمومی بر منافع شخصی و گروهی مقدم بوده است و اینان از هر اقدامی که تفرقه و شکاف میان جماعت اسلامی را به دنبال داشته باشد، اگرچه نفع شخصی در آن میدیدهاند، احتراز میکردهاند. در این نوشتار مختصر برآنیم، جایگاه، اهمیت وآثار و برکات وحدت از منظر آیات و روایات و نیز در اشعار عارفان و شاعران که ملهم از آیات و روایات است مورد بررسی قرار دهیم. همچنین نیم نگاهی داریم به آسیب هایی که از ناحیه اختلاف و تفرقه بر پیکر جامعه اسلامی وارد می شود.
وحدت در قرآن
انسان موجودی مدنی است و هیچ تفاوتی بین توده مردم وجود ندارد و قرآن برای ما نازل شده تا از دستورات الهی و قانونی آن پیروی کنیم. در قرآن هرموضوعی به طور روشن بیان شده و هر کس به اندازه استعداد ونیروی ذهنی خود از آن بهره مند می شود. یکی از این موضوعات بسیار مهم و قابل توجه ،موضوع وحدت است که با مفاهیمی چون: «وَاعتَصِموا»(1)، «تَعاوَنوا»(2)، «أصلِحُوا»(3)، «إصلاح بَین النّاس»(4)، «الََّفَ بینهم» (5)، «أمَّةٌ واحِدة »(6)، «أمَّة وَسط»(7)، «حِزب الله»(8)، «صبغة الله»(9) و «اخوة» (10) آمده است. قرآن به مساله اتحاد از دیدگاه اجتماعی آن نگریسته و بر اهمیت اتحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و نهاد خانواده تاکید کرده است و پیوند میان دل های مؤمنان را نوعی تصرف الهی می شمارد و برای ایجاد و برقراری چنین یگانگی، بعثت پیامبران به همراه شرایع را ضروری می داند و علاوه بر آن، برای برقراری، مداومت و نیز حفظ این یگانگی تدابیر گوناگونی را پیش بینی کرده که بخشی از آن، جنبه پیش گیری از تفرقه، و بخشی دیگر به درمان آن ناظر است. از نظر قرآن، انسان ها از جنس مذکر و مؤنث آفـــریده شده اند.(حجرات،13) و مردمان امتـی یگانه و واحد می باشند.(بقره،213) و تفاوت رنگ و زبان آنها مایه امتیاز و برتری نیست، بلکه نشانه های قدرت الهی است. قرآن می کوشد تا همه انسان ها را در یک جامعه جهـانی گردآورد و جهانی شدن به عنـوان یک فرایند طبیعی و جهانی سازی به عنوان یک برنامه اسلامی مورد تأکید و تأیید اسلام و قرآن است. قرآن در کنار برنامه های تشریعی، پیروان مذاهب و شریعت های مختلف را به گردآمدن به نقاط مشترک با یک دیگر فرامی خواند. (آل عمران،64) و بدین ترتیب، بنیاد جامعه جهانی آرام و امن همراه با احترام متقابل به فرهنگ ها و ملیت ها را پایه گذاری می کند و خود را کتاب مصدّق می نامد.(بقره،41)
وحدت محوریکتاپرستی
محور وحدت در دیدگاه قرآنی «توحید» و در مرتبه دیگر دین اسلام است. قرآن کریم، پیامبر را به سوی اهل کتاب میفرستد و از آنان برای پیوستن به شعار توحید و جدایی از غیر او دعوت میکند: «ای پیامبر! به اهل کتاب بگو، بیایید بر اساس کلمهای که بین ما و شما مشترک است، غیر از خدا را نپرستیم و یکدیگر را در برابر خداوند به عنوان رب و پروردگار نگیریم (وحدت کنیم). پس اگر روی برگرداندند بگویید، شاهد باشید که ما اهل تسلیم به حق هستیم». (آل عمران،64) آیه شریفه فوق نشان میدهد که مرز اتحاد «توحید» است و مشرکان و کافران که بر محور غیر توحید حرکت میکنند، در وحدت دینی پذیرفته نخواهند شد. در تبیین محور وحدت، آیات دیگری نیز وجود دارد که اعتقاد به رسول خدا، اعتقاد به اولیالامر و قبول حَکم را اضافه میکند. به این ترتیب وحدت واقعی با توجه به این آیات تفسیر میشود.
وحدت بین امت اسلامی
بر اساس آیات قرآنی، وحدت امت، سبب مصونیت دین، تأیید الهی و نصرت است و نعمتی است که هیچ مسئله ای با آن برابری نمی کند. (انفال،آیات 62 تا 64) در آیه 103 سوره «آل عمران» آمده است: «و اعتَصِموا بِحَبلِ الله جَمیعاً و لاتَفَرََّقوا...»؛ یعنی همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرّق نشوید و نعمت خدا را به خود یاد کنید، آن گاه که باهم دشمن بودید و او میان دل های شما الفت انداخت تا به لطف او برادر یکدیگر شدید و بر پرتگاهی از آتش بودید و او شما را از آن رهانید. این آیه شریفه از مسلمانان میخواهد که با اسلام از دنیا خارج شوند، از این رو اعتصام به ریسمان الهی با توحید منهای نبوّت پیامبر و لوازم آن صادق نیست. درآیه 10 سوره حجرات(49) خداوند بیان می کند: «انّما المؤمنونَ اِخوهٌ فَاَصلَحوا بینَ اَخَوَیکُم واتَّقوااللهَ لَعَلَّکُم تُرحَمون» یعنی مومنان با هم برادرند، میان برادرانتان صلح برقرارکنید و خدا ترس و با تقوا باشید، باشد که مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید. درآیه 136 بقره آمده است:«...لا نُفَرِّقُ بینَ أحَد مِنهُم وَ نَحنُ لَه مُسلمون» خداوند این وحدت را درآیه 138 بقره به عنوان صبغه الله معرفی می نماید و می گوید: «صبغه اللهِ ومَن احسنُ مِنَ اللهِ صبغهً» و سرانجام درآیه 29 سوره فتح می خوانیم:«محَمدٌ رسُولُ اللهِ والَّذِینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» یعنی: محمد رسول خداست و کسانی که با اویند بر کافران سخت گیر و در میان خود مهربانند.
وحدت، استوار ساختن نقاط هم بستگی
این شیوه اصیل قرآنی نه تنها میان مسلمانان بلکه میان کسانی که نزدیک ترین ادیان آسمانی را برگزیده اند و اهل کتاب به شمار می آیند، دیده می شود. آن جا که خداوند در آیه 64 آل عمران می فرماید:«قُل یا اَهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا و َبَینَکُم اَلّا نَعبُدَ اِلَّا اللّهَ و لانُشرِکَ بِهِ شَیئاً و لایَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضاً اَرباباً مِن دُونِ اللّهِ فَاِن تَوَلَّوا فَقولوا الشهَدوا بِاَنّامُسلِمونَ» بگو: ای اهل کتاب بیابید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد؛ پس اگر [ازاین پیشنهاد] روی گرداندند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما].
وحدت، فلسفه بعثت پیامبران
قرآن کریم حفظ وحدت و پیشگیری از هرگونه تفرقه را فلسفه تشریع دین و بعثت پیامبران معرفی کرده، می فرماید: «مردم امتی یگانه بودند، سپس خداوند پیامبران را مژده رسان و بیم دهنده برانگیخت و به همراه آنان، کتاب را به حق نازل کرد. تا میان مردم در آن چه که اختلاف داشتند، داوری کند.» (بقره،213)
اتحاد، اطاعت از پیامبران
خداوند درآیه 285 سوره بقره می فرماید: «...و المؤمنونَ کلٌّ امنَ بِاللّهِ و ملائکتهِ وکُتُبهِ و رُسُلهِ، لانُفرِّقُ بینَ احدٍ مِن رُسُلهِ و قالوا سَمِعنا و اطَعنا غُفرانَکَ ربَّنا و اِلَیکَ المَصیر» یعنی و مومنان همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیامبران خدا ایمان آوردند و(گفتند): ما میان هیچ یک از پیامبران خدا فرق نگذاریم و همه یک زبان و یک دل فرمان خدا را شنیده و اطاعت کردیم. خدایا ما آمرزش تو را می خواهیم و می دانیم که بازگشت همه به سوی توست.
اتحاد، یاوری و پشتیبانی
اگر اندکی بیندیشیم درمی یابیم که خدای بزرگ، چگونه مردان و زنان با ایمان را یاور و پشتیبان یکدیگر قرارداده و گفته است: «و المؤمنون و المؤمنات بعضُهُم اولیاءُ بعضٍ یأمرونَ بِالمعروفِ و ینهَونَ عن النمکرِ...»(بخشی از آیه 71 سوره توبه) نخستین توصیف مؤمن در این آیه تعاون و همکاری نسبت به یکدیگر است. پیامبراکرم نیز مؤمنان را برادر یکدیگر و مانند پیکری واحد می دانند، که اگر عضوی به درد آید اعضا ی دیگر نیز احساس درد می کنند. (اصول کافی، ترجمه و شرح دکتر جوادمصطفوی، ج3، ص242) و چه زیبا سعدی علیه الرحمه فرموده است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند(یک پیکرند) که درآفرینـش زیک گــــوهرند
چــوعضــوی به دردآورد روزگـار دگر عضــوهارا نیابـــد قــرار
توکز محنـت دیگــران بی غمــی نشایــد که نامــت نهنـد آدمی
(گلستان سعدی، باب اول، ص47)
و به قول سیّد قطب، در طبیعت فردِ مؤمن یگانگی و همکاری وجوددارد، همه با هم، پشتیبان یکدگر و مددکارند و همکاری آن ها در کار نیک و جلوگیری از کار ناپسند است.(فی ظلال القرآن، ج4، ص253)
تفرقه، پیروی از شیطان
«یا ایُّها لَّذین ءامنوا ادخلوا فی السلم کافَّه ً و لاتتَّبعوا خُطُوات الشیطانِ انَّهُ لکم عدوٌّ مبین.» (بقره،208) ای کسانی که ایمان آوردید همگی در اسلام داخل شوید واز راه شیطان پیروی نکنید همانا او دشمن آشکار شماست. دراین آیه، ایمان به عنوان عاملی سودبخش برای ایجاد صلح و آرامش معرفی می شود.
تفرقه، پیروی از خواهش های نفسانی
قرآن کریم درآیات فراوانی، منشأ پیدایش اختلافات را انگیزه های روانی و نفسانی بیان می کند که از آن جمله می توان به:«بقره آیات 176و213و253، نساء آیه 157، یونس آیه 93، نمل آیه 124، شورا آیه 14»اشاره کرد و نیزآیه 17 جاثیه که می فرماید:«...فما اختلفوا الّا من بعد ماجاءَهُمُ العِلمُ بَغیاً بینَهُم...» از حضرت علی(ع) منقول است: مرد واقعی کسی است که همیشه با نفس در نبرد باشد.(سخنان نغز از صاحبان مغز، ص98، سخن591)
بیزاری خدا و پیامبراز تفرقه
درآیه 159 سوره انعام خداوند می فرماید: «اِنَّ الَّذینَ فَرَّقوا دینهُم و کانوا شِیَعاً لَستَ منهُم فی شِئٍ، انَّما أمرُهُم إلی اللهِ ثُمَّ یُنَبِّئَهُم بِماکانوا یَفعَلون» خداوند در این آیه ضمن اشاره به اسلام به عنوان آیین وحدت؛ بیزاری خود و پیامبرش را از هرگونه تفرقه اعلام میدارد و به تفرقه افکنان و گروه گرایان می گوید: کار آن ها با خداست و اوست که با مجازات، آنان را از کردار زشتشان آگاه خواهدکرد. در حدیثی از پیامبرآمده است: «لیس منّا مَن دَعا الی عَصَبیه» کسی که مردم را به قومیت و نژادپرستی دعوت کند، از ما نیست. (رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه، ج1، ص160، مقاله: قرآن و وحدت اسلامی، نوشته شیخ محمد ابوزهره، ترجمه سید محمدصادق سجادی)
وحدت در احادیث
حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) نمونه یک انسان کامل الهی است و نگاه ما به پیامبر اعظم (ص) به عنوان یک الگوی ازلی هیچگاه تغییر نمی کند؛ زیرا پیامبر رحمتٌ للعالمین است. هیچ نبی و کتابی همانند پیامبراکرم و قرآن کریم نبودهاند که آن قدر به این رمز سعادت بشری یعنی وحدت تکیه داشته باشند، اما جامعه مسلمانان دچار تفرقه است و این سایه شوم متاسفانه بر سر جامعه اسلامی سایه افکنده است.
وحدت، هم دردی با یکدیگر
از نعمان بن بشیر روایت شده است که رسول خدا(ص) فرمودند: «تَری المؤمنینَ فی تَراحُمِهِم، وَ تَوادِّهِم، و تَعاطُفِهِم، کَمَثَلِ الجَسَدِ، اِذَا اشتَکی عُضوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَ الحُمَّی». (بخاری: 6011) یعنی مؤمنان در شفقت، دوستی و مهربانی با یکدیگر مانند اعضای یکدیکرند که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اعضا بی قرار می گردند و تب می کنند.(مختصر صحیح البخاری، ج2، ص، 587، باب دهم، حدیث1995) در حدیث دیگری از پیامبر روایت شده است:«المُؤمِنُ لِلمُؤمِنِ کَالبُنیانِ یَشُدُّ بَعضُهُ بَعضاً» ثُمَّ شَبَّکَ بَینَ اَصابِعِهِ ...(بخاری :6027) یعنی مؤمنان برای یکدیگر مانند اجزای یک ساختمان هستند که باعث تقویت واستحکام یکدیگر می شوند. سپس رسول الله انگشتانش را داخل یکدیگر نمودند(و با این کار استحکام را به حاضرین نشان دادند)...» (مختصر صحیح البخاری، ج2، ص، 590، باب شانزدهم، حدیث2003) آیه 4 سوره مبارک صف نیز ناظر بر همین معناست: «اِنَّ الله یُحب الَّذینَ یُقاتِلون فی سَبیله صَفا کَأنَّهم بُنیان مَرصوص» در حقیقت خدا دوست دار کسانی است که در راه او صف در صف، چنان که گویی بنایی ریخته شده از سرب اند، جهاد می کنند. روایت دیگری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که: «المؤمنونَ کَرَجُلٍ واحدٍ اِنِ اشتکی عینَهُ اِشتکی کُلُّهُ و اِنِ اشتکی رأسُهُ اِشتکی کُلُّهُ» (زادالطالبین، ص8، به نقل از مسلم) شخص مؤمن مانند مرد واحدی است اگر چشمش شکایت کند تمام اعضای بدنش شکایت می کند و اگر سرش شکایت کند، تمام اعضای بدنش شکایت می کند.
وحدت، برکت و رحمت الهی
پیامبراکرم(ص)فرمودند:«الجماعهُ رحمهٌ والفُرقهُ عذابٌ».(نهج الفصاحه،کلمه ی قصار3)جماعت و وحدت مایه رحمت الهی و تفرقه باعث عذاب الهی است. و در حدیث دیگر می فرمایند:«یَدالله عَلی الجَماعَه» (زادالطالبین، ص12، به نقل از ترمذی) دست خدا همراه جماعت است. و نیز:«دو تن، از یکی بهتر و سه تن، از دو تن برتر و چهارتن، از سه تن نیکوتراست، پس همیشه با جماعت باشید.» ابوالدرداء می گوید: اسلام نیست مگر به فرمانبرداری،و خیری نیست مگر در جماعت.(تاریخ مدینه عشق، 25/24). در خطبه 127 نهج البلاغه از حضرت علی (ع) نقل شده است: «وَ اَلزِموا السَّوادَ الاَعظَم» یعنی با سواد اعظم اجتماع و جمعیت) همراه شوید.(رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه، ج2، ص39)
وحدت، برادری اسلامی
پیامبر اکرم در اندیشه و علم و عمل با تعصبات قومی و نژادی مقابله و مبارزه می نمودند و همواره به وحدت و برادری و عزّت و مودّت فرا می خواندند. این سخن ژرف و بیدارگر از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «ای مردم همه شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است. عرب را بر غیر عرب هیچ فضیلت و برتری نیست مگر به تقوا و پر هیزگار ی.» (تحف العقول، ص34) و نیز:«المسلمونَ اِخوهٌ لا فَضلَ لِاَحَدٍ اِلّا بِالتَّقوی». مسلمانان با هم برادرند و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد مگر از حیث تقوا. و سرانجام باید دانست که هیچ دینی مانند اسلام، به برادری و اخوّت فرانخوانده است و به پی ریزی اتّحاد و همبستگی و هم یاری و همکاری فرمان نداده و بالطبع به شدّت از اختلاف و تفرقه، برحذر داشته است.
وحدت، ریسمان الهی
ابن مسعود(رض) می فرماید: به این طاعت و جماعت پایبند باشید زیرا این همان ریسمانی است که خداوند فرمان داده است؛ بدان چنگ زنید و آن چه در جماعت خوش نمی دارید بهتراست از آن چه در پراکندگی خوش می دارید. (ابن ابی شیبه، المصنف، 8/627؛ اتحاد و انسجام اسلامی در احادیث مشترک میان اهل سنت و شیعه، ص86) در صحیحین به روایت ابن عباس از پیامبر(ص)آمده است: هر کس به اندازه یک وجب از جماعت مسلمانان فاصله بگیرد و در این حال جان بسپارد، بر جاهلیت مرده است.(بیداری اسلامی و مواجهه صحیح با اختلافات، ص40)
تفرقه، طعمه شیطان
از حضرت علی (ع) روایت شده است: «اِیّاکُم و الفرقه فَاِنَّ الشّاذَ مِنَ الناس لَشیطان کما اِنَّ الشّاذَ مِن الغَنمِ للذِّئب». ازتفرقه بپرهیزید؛ چرا که هر کس از دایره اتحاد و انسجام خارج شود، طعمه شیطان است و همچون گوسفندِ تنها طعمه گرگ می شود.
اختلاف، تسلط باطل بر حق
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: «مَا اختَلَفَ اُمَّهٌ بَعدَ نَبیِّها الّا ظَهَرَ اَهلُ باطِلَها علی اَهلِ حَقِّها». (کنزالعمال، ح929) هیچ امتی پس از پیامبرشان اختلاف نکردند؛ مگر آن که اهل باطل، بر حق گرایان چیره و مسلّط شدند.
اختلاف، جدایی قلب ها
رسول اکرم (ص) می فرمایند: «لاتختلفوا فتختلف قُلوبُکم.» (صحیح الجامع به شماره:7256) راه اختلاف را در پیش نگیرید که قلب هایتان از همدیگر جدا خواهند شد. (مبانی همبستگی و همگرایی جنبش های اسلامی، ص36) سعدی علیه الرحمه می فرماید: «برادرکه دربند خویش است، نه برادر و نه خویش است.» (گلستان سعدی)
نتایج وحدت
1-وحدت و دوری از تفرقه یک وظیفه ی شرعی است.
2-وحدت عامل اخوت و هم دلی است است. به قول مولوی:
پس زبان محرمی خود دیگراست هم دلی از هم زبانی بهتراست
3-وحدت یکی از نعمت های بزرگ الهی است.
4-وحدت باعث آگاهی ازخدمات و برکات اسلام می شود.
5-وحدت منشأ بهروزی، سعادت، قدرت، عزت و آبرو است.
6-وحدت نجات دهنده جامعه است و موجب کاستن تنش ها، اختلاف ها و کینه ها می شود.
7-وحدت رمز موفقیت است.
نتایج تفرقه و اختلاف
اسلام قبل از این که به فکر برقراری وحدت در میان مسلمین باشد نخست عوامل تفرقه و جدایی را از میان برداشته و سپس به استقرار توحید افکار و روش ها در میان آنان می پردازد. (مبانی وحدت در امت اسلامی، ص22) در غیر این صورت نتایج زیر متوجه جامعه اسلامی خواهد گردید:
1- تفرقه و دشمنی، سقوط در آتش است.
2- خصومت و تفرقه از بین برنده عزت، مایه بی آبرویی، سستی و نیز افتادن در دام شیطان است.
3- ریشه اصلی اختلافات، خصلت های پست نفسانی است.
4- تفرقه باعث سستی در آرمان ها می شود.
5- نتیجه اختلاف، سقوط، نابسامانی، سرگردانی و نزول عذاب الهی است.
6- اختلاف باعث انحراف از مسیر الهی می شود.
7- اختلاف سبب خروج از دین می شود.
اوزاعی، آمران به معروف و ناهیان از منکر را گوشزد می کند که از پنج چیز برحذر باشند:1- آنچه که قلب را به فتنه و فساد می کشاند. 2- آن چه کینه و نزاع به بار می آورد. 3- آن چه قلب ها را جریحه دار می کند. 4- آن چه پرهیزگاری را در گفتار ضعیف می سازد. 5- آن چه حرکت و عمل نیک ر ا بی ارزش می نماید. (راه های نفوذ شیطان برای فریب انسان، ص121)
راهکارهای ایجاد وحدت
امروز جهان اسلام، برای بازگشت به اتحاد و اقتدار و وحدتی که پیامبراکرم(ص) برای بنیان نهادن آن زحمات طاقت فرسا و فعالیت های بی وقفه مبذول داشتند، راهی جز حرکت بر محور اسلام ندارد. این اتحاد بدون فراهم کردن ساز و کارهای و ابزارهای کارآمد آن، مصداق نمی یابد:
1- توجه به نقاط مشترک: مخاطبان دعوت به یگانگی، نقاط مشترکی دارند که قرآن بر این نقاط، انگشــت گذاشته و آنان را به یگانه شدن بر محور آن ها فراخوانده است. تاکید بر این که انسان ها همه از خاک آفریده شده (حج/5) یا از یک پدر و مادر زاده شده اند؛ (حجرات / 13) و این که کرامت انسانی به همه انسان ها متعـلق بوده و رنگ و نـژاد در آن تاثیر ندارد؛ (اسراء/70) توجه دادن به این نقاط مشترک در یگانگی جهانی است. دعوت از پیروان ادیان آسمانی و اهل کتاب به نقاط مشترک عقیدتی (آل عمران / 64) نیز بدین سبب انجام گرفته است.
2- چنگ زدن به ریسمان الهی: قرآن کریم در صریح ترین آیه خود، در دعوت به اتحاد، تمام مـؤمنان را به چنگ زدن به ریسمان الهی و پرهیز از تفرقه خوانده است: «وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقوا» و نیز در آیات 146 و 175 نساء و 101 آل عمران از تمسـک جستن به خداوند، سخن به میان آورده است. در این که مقصــود از ریسمان الهی چیست، مفسران اختـلاف دارند. قرآن، کتاب و سنت، دین الهی، اطاعت خداوند، توحید خالص، ولایت اهل بیت(ع) و جماعت، وجوهی است که در تفسیر آن گفته شده است. برخی نیز مفهوم حبل الله را شامل همه این معانی دانسته اند. با این حال، به نظر می رسد که نزدیک ترین تفسیر برای این واژه، دیدگاه نخست یعنی قرآن اسـت؛ چنان که در روایتی از رسول اکرم (ص)، قرآن؛ ریسمان الهی کشیده شده میان آسمان و زمین معرفی شده است: «کتابُ الله هُو حَبل الله المَمــدود مِن السَّماء الَی الأرض». قرآن، خود از مومنان خواسته است تا در منازعات و اختلافات خود، به خداوند رجوع کنند: «فإن تَنازَعتُم فی شَیءٍ فَرُدوهُ الَی الله»؛ بنابراین، قرآن افزون بر آن که می توانـد در نقش محور یگانگی، ایجاد کننده آن باشد؛ می تواند در رویکرد اختلافات، یگانگـی پیشین را نیز اعاده کند. چنین نقشی برای قرآن بـدان سبب است که افزون بر دعوت همگان به یگانگــی و بر حذر داشتنشان از تفرقه، نظام عقیـدتی، اخلاقی و عملی منسجم و هماهنگی را ترسیم می کند، که هر کس بدان رجوع کند، ناخـود آگاه خود را با میلیــون ها پیرو قرآن یگانه می یابد.
3- مراجعه به سنت پیامبر (ص): افزون بر آن که قرآن، وجود پیامبـر (ص) را محوری برای همبســتگی و یگانگی مسلمانان می شناسد(آل عمران/ 159)، مراجعه به سنت حضرت، را نیز راه کاری برای ایجــاد و حفظ یگانگی معرفی کرده است:«فإن تَنازَعتُم فی شَیءٍ فَرُدوهُ الَی الله و الرَّسول». بازگــرداندن به رسـول در روایت حضرت علی (ع) به مراجعه به سنت پیامبر تفسیر شده است. پیامبر (ص) با توجـه به عهـده دار بودن سمت شرح و تبیین قرآن در کنار مقام رسالت (نحل/44)، می تواند برطرف کننده منازعات و مشاجرات باشد و بدین سبب پذیرش داوری وی مورد تاکید قرآن است. (نساء/65) سنت حضرت به صـورت شارح قرآن می تواند ابهامات و اشتباهات در فهم قرآن را که خود ممکن است زمینه ساز پراکندگی باشد، برطرف کند. برخی مفسران، این نقش را چنین تبیین کرده اند که اعتصام به حبـل الله، امت را به مثابه جان قرار می دهد و دعوت به خیر، این اصل را تغذیه می کند و امر به معروف حافظ و پشتیبان آن است. از نگاه برخی دیگر، امر به معـروف و نهی از منکر، پوششی اجتماعی برای محافظت جمعیت است و حفـظ وحدت اجتمـــاعی بدون نظارت عمومی ممکن نیست. فخر رازی بر ایـن باور است که اجرای امر به معـروف و نهی از منکر به قدرت نیاز دارد و قدرت، به الفت و یگانگی منـوط است. افزون بر آن، پذیرش چنین نقـش مؤثری برای این دو فرضیه الهی، بدان سبب است که پراکندگی در دین و چند فرقه شدن، یا ناشی از اشتـباه در فهم متون دینی است، یا از هواپرستی افراد و گروه ها سرچشمه می گیرد و امر به معروف و نهی از منکر به صورت نظارت اجتمــاعی می تواند مانع رهیافت و رواج چنین انحرافاتی باشد؛ همان گونه که قرآن، عامل تفرقه را نادانی نمی داند، زیرا معتقد است: پس از آمدن ادله و براهین پراکنده شده اند؛ بدین جهت گفته شده است که اگر میـان یهود، انجام این فریضــه رواج داشت، پراکندگی میانشان رخ نمی نمود.
4- مراعات حقوق برادری: قرآن، مؤمنان را به مثابه جان های یک دیگر دانستـه، از آنان می خواهـد که به خویشتن عیب نگیرند: «ولاتلمِزُوا أنفُسَکُم» و بر حرمت سوءظن، حرمت تجسس، (حجرات/12) و تهمــت های ناروا، (نور/23) پای فشرده و غیبت کردن مؤمن را به مثابه خوردن گوشت مرده برادر خود دانسـته است: (حجرات/12)، و به سبب هم سویی چنین پیوندی با اراده الهی، راه مؤمنان را محور حق برشمـرده و عدم پیروی از راه آنان را هم سنگ مخالفت با پیامبر(ص) دانسته است (نساء 115)، قرآن از مؤمنان خواستـه است تا به سان بهشتـیان، کینه ها از دل هایشان زدوده شود (حجر/47)، و درون جانشان به هم مهر ورزند و از خداوند، بخشیدن برادران دینی را پیش از خود و نیز زدودن کینه درباره برادران دینی را بخواهند: «ربّنا اغفِر لَنا و لأخوانِنا الَّذینَ سَبَقــونا بالایمان و لا تَجعَل فِی قُلوبِنا غلّا للذینَ ءامَنُـوا.» در روایات اسلامی بر اهمیـت پیوند برادری و کوشـش برای استحکام آن با انجام اموری چون به دیدار هم رفتن، هدیـه دادن و... نیز حقـوق برادران ایمانی تأکیدهای فراوانی شده است.
5- اصلاح ذات البین: به رغم وجود عناصر اتحاد هم چون وحدت عقیــده، رهیافــت اختلاف و منازعه میان برادران ایمانی تا حدی طبیعی و جزو رهاوردهای زندگی اجتمــاعی است. این اختلاف می تواند در اعتراض به چگونگی تقسیم بیت المال باشد (انفال/1) یا بر سر اموری که تا سرحـد صف آرایی و جنگ در برابـر یک دیگــر منتهی شود:(حجرات/9)؛ اما قرآن برای مقابله با چنین اختلافاتی و به منظور ماندگاری یگانگی پیشین مؤمنان، از آنان خواسته است تا برای اصلاح میان برادران دینی و رفع منازعه، مداخله (حجرات/9) و در صورت ایجاد کدورت، خود به اصلاح بین آنها اقدام کنند: (انفال/1)؛ چنان که برای رفع اختـلاف در نهاد خانواده، پا در میانی و داوری از دو طرف را برای اصلاح میان زن و شوهر پیشنهاد می کند. (نساء/35)
6- جلوگیری از توهین به مقدسات و بحث های اختلاف برانگیز: از پیامبراکرم(ص) نقل شـده است: «المُسلِم مَن سَلِم المُسلِمُون مِن لِسانه و یَده.» (زادالطالبین، ص7) مسلمـان واقعی کسی است که مسلمانان دیگر از دسـت و زبانش در امان باشند. در فرازی از حضـرت علی (ع) آمده است: «لَو سَکَتَ الجاهِلُ مااختَلَفَ النّاسُ.» (بحـارالانوار، ج75، ص 1) یعنی: اگر جاهل سکوت می کرد، مردم اختلاف نمی کردند. لقمان حکیم دل و زبان را بهترین و بدترین اعضای بدن می داند و می گویــد: «اگردل و زبان پاک باشنــد، بهترین اعضای بدن هستنــد و اگر ناپاک باشند، بدترینشان محســوب می شوند.» (سخنان نغز از صاحبان مغز، ص133، سخن794) از دیگر گام هایی که می توان در تحقق وحدت برداشت، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- سعی و تلاش در جهت تبلیغ و گسترش عدالت اجتماعی در جامعه و کم کردن فاصله طبقاتی بین مذاهب مختلف.
2- تقویت فرهنگ و دانش عمومی برای جلوگیری از تعصبات خشک مذهبی.
3- تعامل علمی با فرهیختگان مذاهب مختلف.
4- رفتار مسالمت آمیز با پیروان مذاهب مختلف.
5- تبادل نصیحت و همیاری بر اساس نیکی و تقوا؛ همان گونه که رسول اکرم(ص) می فرمایند: «الدّین النَصیحه» (زادالطالبین، ص4، به روایت مسلم)
6- کوشش برای اتحاد و نزدیکی با پیروان سایرمذاهب.
7- لزوم میانه روی و پرهیز از افراط و مبالغه گویی در دین. (بیداری اسلامی و مواجهه صحیح با اختلافات، ص17)
8- عدم قاطعیت و سختگیری و مخالفت شدید در مسائل اجتهادی. (همان مأخذ، ص17)
9- پرداختن به مشکلات کلان امت اسلامی.(همان، ص18)
10- اغماض وگذشت و آسان گیری در مسائل اختلافی.(همان، ص18)
کلام آخر
آن چه برای ما مسلمانان مهم است، این است که معرفت خود را نسبت به اسلام، قرآن و پیامبر اکرم(ص) زیاد کنیم. امروزه درد تفرقه و جدایی در دنیا یکی از دردهای مهم و بزرگ به شمار می رود، محور وحدت مسلمانان جهان می تواند مشترکات دینی به ویژه پیامبراکرم (ص) باشد؛ زیرا این مشترکات علاوه بر اعتقاد، یک پیوند عاطفی و معنوی را بین مسلمانان ایجاد می کند و دل ها و احساسات آنان را به یکدیگر متصل می نماید. وضعیت دگرگون مسلمانان در سایه تفاهم، همیاری، یکپارچگی بارور خواهد شد و در سایه موجودیتی که از پراکندگی، ناسازگاری و رویارویی، رنج بسیار دیده است، خشک و بی بارور خواهدبود. درنتیجه اتحاد، عامل بنیادین برافراشتن و شکوفندگی تمدن ها؛ وچنددستگی، عامل بنیادین شکست و سقوط تمدن ها خواهد بود. (اتحاد و انسجام اسلامی در احادیث مشترک میان اهل سنت و شیعه، ص14) براین اساس و برطبق آیات قرآن و ارشادات نبوی، همگان باید وحدت و یکپارچگی را سرلوحه عمل خویش قرار دهند و از پراکندگی و خودرایی بپرهیزند؛ اخوت و دوستی را نصب العین خود قرار دهند و از دشمنی ها و کینه توزی ها اجتناب کنند.
مراجع
1-معین، محمد، فرهنگ، به اهتمام عزیزالله علی زاده، ج 4(شش جلدی)، انتشارات نامن، تهران، چاپ اول 1384.
2- اصول کافی، ترجمه و شرح دکتر جواد مصطفوی، ج3(چهارجلدی)، دفترنشرفرهنگ اسلامی.
3- ابو ابراهیم احمدبن نصرالله مصری، مبانی همبستگی و همگرایی، مترجم: عبدالغنی براهویی، انتشارات سنت، تایباد، چاپ اول، زمستان 1381.
4- حسینی، سیدشهاب الدین، اتحاد و انسجام اسلامی در احادیث مشترک اهل سنت و شیعه، ترجمه: محمد تقدّمی صابری، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول،1386.
5- بی آزار شیرازی، عبدالکریم، رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه، ج1، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ چهارم، پاییز1365.
6- بی آزار شیرازی، عبدالکریم، رسالت انقلاب اسلامی ایران در توحید کلمه، ج2، دفترنشرفرهنگ اسلامی، تهران، هفدهم ربیع الاول1404 قمری.
7- سادات، مهندس محمد علی، مبانی وحدت در امت اسلامی، انتشارات هدی، تهران، چاپ سوم، آذر1360.
8-قرضاوی، یوسف، بیداری اسلامی و مواجهه صحیح با اختلافات، ترجمه: عبدالرسوی گلرانی، نشر احسان، تهران، چاپ اول 1378.
9-غزالی، محمد، مبانی وحدت فکرِ فقهی و فرهنگی مسلمانان، مترجم: عبدالعزیز سلیمی، نشر احسان، تهران، چاپ اول 1383.
10-بخاری، محمدبن اسماعیل، مختصر صحیح البخاری، اختصارکننده، ابوالعباس زین الدین احمد بن احمد بن عبداللطیف الشرجی الزبیدی، مترجم: عبدالقادرترشابی، انتشارت حرمین، زاهدان، چاپ اول، بهار 1384.
11-راشدمحصل، محمدرضا، پرتوهایی از قرآن و حدیث در ادب فارسی، انتشارت آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ اول 1380.
12-الهی، مولانا محمد عاشق، زادالطالبین، اداره نشر و اشاعه اسلامیات، ملتان پاکستان.
13-سبزیان، علی اکبر، منشور اتحاد ملی و انسجام اسلامی، انتشارت خادم الرضا(ع)، گیلان، چاپ سوم، خرداد 1386.
14-حجازی، فخرالدین، سرود اقبال(اقبال لاهوری)، انتشارت بعثت، تهران، ثبت دفتر کتاب خانه ملی 4/9/54.
15-مولوی جلال الدین محمد بن محمدبن الحسین البلخی الرومی، مثنوی معنوی، به کوشش و اهتمام: رینولدالین نیکلسون، بامقدمه محمدعباسی، از روی چاپ 1925-1933میلادی لیدن هلند، نشرطلوع، تهران، زمستان 71.
16-سعدی، مصلح الدین عبدالله، گلستان سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ ششم 1365.
17-شهیدی، ناهید، تمثیل های برگرفته از احادیث، انتشارات مهرتابان، تهران، چاپ اول، پاییز 1381.
18-حسن پور، پردل، سخنان نغزاز صاحبان مغز، ناشر مؤلف، سراوان، چاپ اول، تابستان 85.
19-بلالی، دکترعبدالحمید، راه های نفوذ شیطان برای فریب انسان، محمدصالح سعیدی، نشر احسان، تهران، چاپ اول،1378.