تحقیقات جدید در موشها، یک مسیر عصبی حیاتی برای افسردگی و اعتیاد را مشخص میکند. آیا میتوانیم به راحتی با استفاده از دستکاری این مسیر، مشکلات افسردگی و اعتیاد خود را درمان کنیم؟
سیستم لذت و پاداش یکی از مهمترین سیستمهای مدیریت مغز است.
این سیستم باعث میشود تا ما از فعالیتهایی که باعث بقای ما به عنوان یک گونه میشود، مانند غذا خوردن، نوشیدن و داشتن رابطه جنسی لذت ببریم، و به ما این انگیزه را میدهد که این کارها را دنبال کنیم.
با این حال، فعالیت سیستم پاداش، عامل اصلی در انواع رفتارهای اعتیادآور است.
در حال حاضر، یک تیم از محققان از مدرسه پزشکی دانشگاه مریلند در بالتیمور – به رهبری پروفسور اسکات تامپسون، کشف کرده است که مناطق مغزی درگیر در اعتیاد نیز ممکن است نقش مهمی در افسردگی داشته باشند، اما در یک روش مخالف.
محققان، که اخیرا یافتههای خود را در مجله طبیعت منتشر کردهاند، یک افزایش قدرت سیگنال ارسال شده بین هیپوکامپ و هسته accumbens – دو منطقه مغزی که بخشی از سیستم پاداش هستند – را به عنوان نشانهای از اعتیاد مشخص کردهاند.
پروفسور تامپسون یادآور میشود: “این دو بخش مغز در پردازش تجارب ارزشمند اهمیت داردند. ارتباط بین این مناطق در اعتیاد قویتر است، اگر چه مکانیسمهای اصلی آن هنوز ناشناخته است.”
در تحقیق حاضر، این تیم همچنین یک ایده جدید را آزمایش کرد. این تیم بررسی کرد که آیا سیگنالهای مشابه در افراد دارای افسردگی ضعیفتر شده است یا خیر.
دکتر تامپسون میگوید: ما همچنین مشکوک بودیم که تغییرات مخالف در قدرت این ارتباط، در افسردگی اتفاق میافتد. ضعف ارتباطات آنها میتواند نقص در پردازش پاداش را توضیح دهد که باعث علائم اندونیا [از دست دادن لذت در فعالیتهای معمولا لذت بخش] در بیماران افسرده میشود. “
تأثیر سیستم پاداش
محققان بر روی موشها کار کردند و با تمرکز بر مدار مغزی که نقشی حیاتی در رفتار هدایتگر دارد، تلاش کردند تا ببینند آیا موشها می توانند فعالیت خود را تغییر دهند یا خیر.
برای انجام اینکار تیم تحقیق، پروتئینهای حساس به نور را به نورونهایی که بخشی از این مدارها را تشکیل می دهند، معرفی کردند. با این روش، محققان امیدوار بودند که سیگنال بین هیپوکامپ و هسته مسدود یا افزایش یابد.
در موشهایی که پروتئین حساس به نور دریافت کرده اند، محققان ابتدا با قرار دادن آنها در نور برای 4 ثانیه، یک حافظه پاداش تقلبی را در آنها ایجاد کردند. این بدان معناست که موشها اکنون از محل نوردهی نور لذت می برند.
اساسا این تکنیک مسیر بین دو منطقه را فعال کرده و سیگنالهای انتقال یافته بین آنها را تقویت میکند.
پس از یک روز، محققان موشها را به مکانهایی برگرداندند که حافظه پاداش تقلبی دریافت کرده بودند، سپس دوباره آنها را در معرض نور قرار دادند. اینبار هدف این بود که سیگنالینگ بین هیپوکامپ و هسته را خاموش کنند.
پس از این آزمایش، محققان تأیید کردند که این مسیر در سیستم پاداش بسیار مهم است. هنگامی که مسیر خاموش شد، موشها دیگر به مکانهایی که حافظه پاداش را دریافت کرده بودند، نرفتند.
محققان متوجه شدند که میتوانند سیگنالینگ مسیر پاداش را تغییر دهند، محققان تمرکز خود را به مدلهای موش افسرده تغییر دادند.
آنها همان روش مشابه را امتحان کردند، با این امید که فعالیت مغز مرتبط در موشهای افسرده را تقویت کنند، اما این بار این آزمایش موفق نشد.
محققان تنوانستند تنها پس از اعمال اولین داروهای ضد افسردگی به موشها، فعالیت سیستم مدار پاداش آنها را افزایش دهند. این مرحله به محققان اجازه داد تا حافظه پاداش تقلبی در مغز این گروه از موشها را “تحت تأثیر” قرار دهند.
دکتر آلبرت ریس، سخنگوی دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند، که در تحقیق دخیل نبود، می گوید: “این نتایج هیجان انگیز ما را به فهمیدن آنچه در مغز بیماران مبتلا به افسردگی اتفاق میافتد، نزدیکتر میکند.”