بازیهای فایتینگ (رزمی) به طور عمده به دو دسته تقسیم میشوند؛ عناوین سه بعدی و دوبعدی که به بازیهای دسته دوم، بازیهای فایتینگ کلاسیک هم گفته میشود. بازیهای فایتینگ در چند سال اخیر رشد بسیار خوبی داشتهاند و توانستهاند تصورات برخی افراد مبنی بر اینکه دیگر جای پیشرفتی برای آنها وجود ندارد را بر هم بریزند.
تغییرات بنیادین در این ژانر بازیها با سری دراگون بال بوداکی آغاز شد و عناوین مطرح دیگری چون Super Mario Smash Brothers و... هم در این راه قدم گذاشتند. عناوین قدیمیتری چون مورتال کمبت و تکن هم در این میان پیشرفتهای محسوسی داشتند ولی به تدریج بازیهای فایتنیگ دو بعدی به حاشیه رفت و کمتر کسی سراغی از آنها گرفت. اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که دلتان برای این بازیها تنگ شده، حالا فرصت خوبی درخانهتان را زده و استودیو Nicalis بازی Blade Strangers را برایتان به ارمغان آورده است.
- سازنده: Studio Saizensen
- ناشر: Nicalis
- پلتفرم ها: پلی استیشن 4، پی سی، آرکید، نینتندو سوییچ
- پلتفرم بررسی: نینتندو سوییچ
بازی Blade Strangers در حقیقت کراس اوری است از برخی بازیهای ایندی (مستقل) معروف این سالها که Nicalis توانسته شخصیتهای مختلف آنها را گرد هم بیاورد و همهشان را روی میز بازی فایتینگ خود بریزد. برخی از این کاراکترها برای گیمرهای ایرانی آشناتر هستند و برخی از آنها هم البته به احتمال زیاد کمتر شناخته شده هستند. افرادی چون Shovel Knight از بازی به همین اسم و یا کاراکتر Isaac از بازی The Binding of Isaac و در نهایت Gunvolt از عنوان Azure Striker Gunvolt سه شخصیتی هستند که بیشتر از همه به گوشتان خورده و هر سه آنها در بازی Blade Strangers حضور دارند.
جدا از این افراد، کاراکترهایی از بازیهای Code of Princess و Cave Story و Umihara Kawase هم در بازی هستند که عمده شخصیتها را اینان تشکیل میدهند. بازی اول سال گذشته برای 3DS و ویندوز عرضه شد و یک عنوان نقش آفرینی با امتیازات بالا بود و بازی Cave Story هم یک عنوان بسیار موفق در زمینه بازیهای ایندی (مستقل) چند سال اخیر به حساب میآید که دو کاراکتر اصلیاش در هیبتی جدید در این بازی حضور دارند. عنوان Umihara Kawase هم متعلق به یک سری بازی ژاپنی خاص است که شخصا تا قبل از این بازی اسمش را هم نشنیده بودم ولی به نظر میآید که محبوبیت خاصی در این کشور دارد و بیش از 20 سال هم عمر دارد.
اما بهانه جمع کردن این کاراکترها توسط ناشر چیست و در حقیقت چه داستانی پشت پرده این کراس اوور وجود دارد؟ تجربه نشان داده بازیهایی که از مجموع چند شخصیت مختلف تشکیل شده باشند، معمولا داستان خوبی به همراه خود نخواهند داشت. وقتی کار به بازی فایتینگ هم برسد (که اصولا این ژانر در زمینه داستانی لنگ میزند و موارد معدودی در آن توانسته داستان خوبی را ارائه کند) این مساله بدتر خود را نشان خواهد داد. متاسفانه بازی Blade Strangers هم به همین ویروس دچار شده و بخش داستانی بازی (Story Mode) تقریبا بیشتر شبیه به قصه کودک است تا داستان یک بازی حماسی رزمی.
تمامی بلید استرنجرها (محافظین قدرتمند سیستمهای پردازش دنیا) نابود شدهاند و این سیستمهای کامپیوتری (درست خواندید. کیسها و سرورها در این بازی یک کاراکتر هستند!) که اوضاع را خیط میبینند، تصمیم میگیرند که قهرمانانی از دنیاهای مختلف را گرد هم جمع کنند. آنها تصمیم میگیرند که بین این قهرمانان تورنومنتی برقرار سازند تا بتوانند اولا یک قهرمان واقعی از دل آنها در بیاورند و ثانیا ویروس کشندهای به اسم لینا که وارد هسته دنیا شده را نابود کند. لینا دختریست قدرتمند که معلوم نیست از کجا آمده و قصد دارد تا با نفوذ در سیستم هسته مرکزیت دنیا، اقدامات مخربی را به وجود بیاورد و قهرمانان بازی برای گرفتن لقب والای Blade Stranger و ملاقات با الهه Exile به مبارزه با او میپردازند...
داستان بازی برای همه کاراکترها جزییات ریز جداگانهای دارد و داستانکهای مختلفی برای تمامی 14 شخصیت حاضر در بازی نوشته شده است، جزییاتی که فراتر از چند دیالوگ متفاوت پیش نمیرود و نباید چیزی مثل BlazeBlue در ذهنتان تصور کنید که داستان را به معنای واقعی در بازیهای فایتینگ تعریف کرد!
داستانکهای کاراکترهای بازی Blade Strangers در طی صحنههای شبه Visual Novel تعریف میشود و در هیچ بخشی از بازی خبری از کاتسین (و یا محض رضای خدا یک تکه انیمه!) نیست. در این دیالوگها هم کاراکتر بازی با دشمنان خود روبرو میشود و معمولا گفتگوهایشان به جاهای باریک میرسد و بهانه کتککاری پیش میآید. خوشبختانه اکثر این دیالوگها روحیه طنز و بامزه انیمهها را دارند و به همین دلیل دیدن این روایات کسلکننده نمیشود.
نکته بد ماجرا در بخش Story Mode اما به این نقطه برمیگردد که داستان کلی در انتخاب هر شخصیت یکسان پیش میرود و بارها و بارها شاهد رد و بدل شدن دیالوگهای تکراری و دیدن صحنههای تکراری در طول بازی خواهیم بود. این مساله خیلی بیشتر از روی اعصاب راه رفتن گیمر هست و رسما اعصاب او را به صلابه میکشد! خوشبختانه تمام کردن بخش داستانی بازی برای هر شخصیت هم تقریبا یک ربع تا بیست دقیقه طول میکشد و این رگبار عصبی کمتر روی مخ میرود.
اما در یک بازی فایتینگ، چیزی که بیشتر مهم است به گیمپلی بازی مربوط میشود تا داستان آن. در حین تجربه بازی هم مشخص میشود که بازی Blade Strangers همانطور که از منظر گرافیکی از بازیهای کلاسیک دو بعدی الهام گرفته، در بخش گیمپلی هم همین رویه را پیشی گرفته و نحوه مبارزات تا حد زیادی شبیه به بازیهای رزمی کلاسیک کمپانی SNK هست. کنترل مبارزات برخلاف بازی مشهور این سبک یعنی Street Fighter کنترل پیچیدهای نیست و تقریبا هر گیمری میتواند با چند دقیقه آزمون و خطا، به فنون تکنیک زنی بازی پی ببرد.
در بازیهایی چون استریت فایتر، گیمر برای زدن حرکات خاص نیاز به فشردن چندین دکمه و جهت خاص بر پایه یک فرمول دارد و گیمرهای قهار بازیهای رزمی، از این چالشها لذت میبرند. اما بازی Blade Strangers تقریبا چیزی شبیه به Super Mario Smash Brothers را تداعیمان میکند و شما با زدن یک دکمه ضربه و از آنسو، فشردن دکمههای جهات مختلف، میتوانید فنون متنوعی را روی حریف اجرا کنید. در حقیقت این دکمههای جهتها هستند که به کمک شما میآیند و دیگر نیازی به زدن ترکیبی دکمهها (مثل تکن و مورتال کمبات) و یا ردیف کردن دکمهها (مثل Street Fighter) نیست.
بازی Blade Strangers برخلاف اکثر بازیهای رزمی ژاپنی (مثل دراگون بال) از سرعت بالایی برخوردار نیست و مبارزات به آرامی پیش میروند. همین مساله باز هم از چالشی بودن بازی برای حرفهایترها کاسته و باز هم بازی را بیشتر به سمت و سوی مناسب برای عموم گیمرها برده است.
به شخصه حین تجربه بازی با دوستان تازه وارد در زمینه بازیهای رزمی، توانستم با چشم بسته همه آنها را ببرم و حواسم باشد که دستم روی ترکیبهای جهات و دکمهها باشد. این موضوع در بخش تکنفره بازی هم صدق میکند و اصولا بازی Blade Strangers عنوان چالش برانگیزی نیست و در زمره بازیهای آسان سبک فایتینگ قرار میگیرد. بازی در درجات سختی بالا هم آنچنان به گیمر سخت نمیگیرد و هوش مصنوعی دشمنان گاهی بسیار احمقانه رفتار میکند. از همین حیث باید گفت که عنوان بلید استرنجرز بیشتر از آنکه به درد یک بازی رزمی تکنفره بخورد، به کار بازی کردن جمعی و یا آنلاین میآید.
سازندگان در سیستم مبارزات خود از معدود نوآوریهایی هم استفاده کردهاند و به عنوان نمونه میتوان به گزینه Heat Up اشاره کرد. بعد از زدن یک سری ضربه و یا برعکس آن، دفع کردن ضربات حریف، به تدریج نوار قدرت شما پر میشود و میتوانید با این نوار یا ضربه ویژه به حریف بزنید و یا از دست ضربه ویژه حریف در امان بمانید (Special Counter) و در نهایت گزینه Heat Up را فعال کنید.
در حالت Heat Up (که بعد از پر شدن سه باره نوار به دست میآید) زمین نبرد بازی تغییر پیدا میکند و میتوانید در این محیط جدید کمبوهای جدید و مهلکتری را به جان حریفتان بیندازید و تقریبا مطمئن باشید که پیروز نبرد شما خواهید شد. حالا که بحث استیجهای بازی هم شد همینجا بگویم که خوشبختانه به ازای تک تک کاراکترها، زمین مبارزه هم وجود دارد و ناشر کم بودن شخصیتهای مبارز را در این زمینه جبران کرده است.
با اینکه صداگذاری بازی تعریف چندانی ندارد و بسیاری از دیالوگها هم صداگذاری ندارند اما از آنطرف موسیقی بازی خوب از آب در آمده و ترکیبی از موسیقیهای راک و متال است که با محیط نبردهای بازی تقریبا همخوانی دارد. موسیقی در کاتسینهای بازی آرامتر میشود و با حال و هوای بامزه دیالوگها همسو میشود.
بازی Blade Strangers برای دارندگان نینتندو سوییچ به مراتب بیشتر توصیه میشود چرا که این عنوان در حال حاضر تقریبا از قحطی عناوین فایتینگ رنج میبرد ولی اگر دارنده کنسول دیگری هستید و یا روی ویندوز بازی میکنید، بدون شک گزینههای بهتری پیش رویتان خواهد بود مگر اینکه همانطور که در اول مطلب اشاره شد، از عاشقان سینه چاک و یا دلتنگهای بازیهای رزمی دو بعدی باشید و دلتان تجربه کردن دوباره آنها را بخواهد و یا اینکه دیدن دوباره و تازه Shovel Knight و آیزاک و... برایتان هیجان انگیز باشد.
- جمع آوری کاراکترهای بازیهای مستقل محبوب
- گرافیک دو بعدی اصیل و خوب
- کنترل نرم مبارزات
- Stageهای زیاد مبارزه
-
- داستان خیلی بد
- آسان بودن برخی مبارزات
- صداگذاری ضعیف
- بخش های فرعی ضعیف
-