امروزه یکی از پدیده های ناهنجار اجتماعی مساله خیانت است، به گونه ای که دیگر قبح آن در برخی جوامع نیز از بین رفته است و به راحتی زنان و مردان به داشتن روابط فرا زناشویی روی میآورند و حتی در پاره ای از موارد بدون هیچ ترسی آن را مطرح می کنند که این خود نشانه بارز تغییر باورها در برخی جوامع است.
به گزارش به نقل از آرمان ،به طور کلی باید در نظر داشت که خیانت می تواند زمینه ساز از بین رفتن کانون خانواده شود و در بیشتر موارد زوجین نمی توانند با خیانت همسر خود کنار بیایند و طلاق را به ادامه زندگی ترجیح می دهند. هر چند در این میان برخی از زنان به دلیل شرایط نامناسب خود و حفظ آبرو ادامه زندگی به اجبار قبول می کنند که البته زندگی در این شرایط دیگر کمتر رنگ و بوی زندگی خانوادگی را دارد.
باید در این مجال متذکر شد که بیشترین آسیب خیانت متوجه فرزندان این افراد می شود، به گونه ای که طبق آمار موجود خیانت زمینه ساز بروز مشکلات متعدد در فرزندان می شود، حتی ممکن است، زندگی زناشویی آنها را نیز دستخوش تغییرات منفی قرار دهد. از این رو«آرمان» برای بررسی دلایل افزایش خیانت و راهکارهای کاهش آن اقدام به تهیه گزارشی از اصغر کیهان نیا، روانشناس و مشاوره خانواده و مرضیه محبی، وکیل دادگستری کرده است که در ادامه می خوانید.
یک روانشناس در خصوص دلایل افزایش آمار خیانت در جامعه می گوید: به طور کلی عوامل متعدد باعث شده تا قبح خیانت در جامعه فرو بریزد و در سایه آن شاهد رواج این پدیده شوم در میان افراد هستیم.
اصغر کیهان نیا با اشاره به مطلب فوق اذعان می دارد: استفاده روز افزون از سایت ها یا شبکه های اجتماعی و برنامه های که در این فضا به وفور یافت می شود را می توان یکی از اصلی ترین دلایل افزایش خیانت در جامعه دانست. این مشاوره خانواده در ادامه تصریح می کند: مشاهده و دنبال کردن سریال های ترکی نیز نقش تاثیرگذاری در افزایش خیانت دارد، چرا که موضوع اصلی این سریال ها تنها حول محور خیانت می چرخد که این خود باعث شده تا افراد با الگوبرداری یا پیروی از این سریال ها بپردازند. به عبارت ساده تر باید در نظر داشت که این سریال ها یک تهاجم فرهنگی است که خود زمینه ساز ایجاد تهاجم فرهنگی شده است.
این روانشناس نقش نوکیسه بودن افراد را در افزایش خیانت مثبت ارزیابی می کند و می گوید: اقتصاد بیمار باعث شده که عده ای از مردان بدون برخورداری از شایستگی لازم به موقعیت مالی مناسب دست یابند، این خود در برخی از موارد باعث خیانت آقایان می شود، چرا که به دلیل برخورداری از تمکن مالی مناسب برخی از مردان بر این باور هستند، چون می تواند هزینه امر و معاش چند نفر را تامین کنند، بنابراین هیچ ایرادی ندارد که در کنار روابط زناشویی خود به روابط فرازناشویی نیز روی بیاورند.
هر چند در این مجال باید یادآور شد که برخی از افراد تنها به خاطر موقعیت مالی مناسب مردان به سمت آنها می روند و اینکه مردان متاهل یا دارای فرزند هستند، هیچ اهمیتی برای آنها ندارد که البته در بیشتر موارد این نوع خیانت تنها برای سوءاستفاده های مالی صورت می گیرد.
کیهان نیا می گوید: در گذشته زنان پایبندی بیشتری به روابط زناشویی خود داشتند و حتی در صورت بروز خیانت و هر مشکل دیگری به هیچ عنوان سمت فرد دیگری نمیرفتند که البته یکی از دلایل بروز این رفتار را می توان افزایش بی بندوباری در جامعه دانست.
همچنین باید یادآور شد که امروزه دیگر نقش ها در خانواده به مانند گذشته نیست و در این میان تعهد نیز نقش چندانی ندارد که این خود جای بسی تاسف دارد. لازم به ذکر است که افزایش خیانت خود نشان از تغییر ذائقه زوجین و پایبند نبودن آنها به خانواده است. کیهان نیا در پاسخ به این سوال خبرنگار«آرمان» چرا امروزه آقایان بیشتر به سمت روابط خارج از زندگی می پردازند و آمار صیغه به نسبت گذشته کاهش یافته است، می گوید: به طور حتم زیر بار نرفتن تعهدات مالی یکی از اصلی ترین دلایل افراد برای دوستی ها است.
هر چند در این میان باید متذکر شد که افراد تمایلی به محدود کردن خود ندارند. از این رو روابط آزاد را به هر گونه رابطه ترجیح میدهند، چرا که این رابطه ها دیگر مسئولیتی را نیز به دنبال نخواهد داشت. او در خصوص دلایل افزایش خیانت می گوید: امروزه به دلیل از بین رفتن قبح خیانت در جامعه یا خانواده دیگر مانند گذشته پایبند به تعهدات زندگی زناشویی نیستند. در حال حاضر 70 درصد از مراجعه کنندگان به من را زنان تشکیل می دهند که به آنها خیانت شده است.
این آمار خود مبین این مساله است که امروزه زنان و مردان با هم به پدیده زشت خیانت روی می آورند که این خود نشان از نارضایتی افراد از زندگی مشترک خود دارد. این روانشناس در ادامه می گوید: خیانت باعث از بین رفتن یا متزلزل شدن بنیان خانواده میشود. به عبارت ساده تر امروزه آن تعهدات، اخلاق مداری و نجابت ها که روزگاری از خانواده انتظار می رفت، دیگر چندان وجود ندارد.
کیهان نیا در پاسخ به این سوال که آیا خیانت می تواند زمینه ساز ایجاد طلاق عاطفی در میان زوجین شود، می گوید: به طور کلی کمتر این اتفاق پیش می آید که یک زن بتواند خیانت همسر خود را بپذیرد، اما در میان عده ای به ناچار مجبور به تحمل شرایط موجود هستند. به این معنی که به دلیل نبود پشتیبان مالی یا عاطفی مناسب و از آنجا که بیشتر این افراد دارای هیچ منبع درآمدی نیز نیستند یا اینکه به دلیل حفظ آبروی فرزندان خود، راه دیگری به جز تحمل شرایط موجود ندارند که البته در بیشتر موارد خود را بی تفاوت نسبت به خیانت همسرشان نشان می دهند. او در ادامه بیان می کند: در برخی از خانوادهها زوجین دارای روابط فرازناشویی هستند.
بنابراین در این شرایط به طلاق عاطفی روی می آورند و هر کس در زندگی راه خود را پیش می گیرد، باید در نظر داشت که طلاق عاطفی بیشتر در سایه اختلافات شدید میان زوجین اتفاق می افتد. کیهان نیا در پاسخ به این سوال که فرزندان این افراد چه آینده ای خواهند داشت، میگوید: به طور حتم بیشترین آسیب خیانت تنها متوجه فرزندان این خانواده می شود، اگر دختر در این خانواده باشد، احتمال مردستیزی او در آینده وجود خواهد داشت، به گونه ای که در بزرگسالی دیگر تمایلی به ازدواج ندارد، اما برخی دیگر بسیار بدبین و شکاک می شوند.
بیشتر خانواده های متشنج که البته بخش قابل توجهی از آن به دلیل خیانت است، فرزندان ناسالمی را به جامعه تحویل خواهند داد که این افراد در زندگی آینده خود از نظر شغلی، تحصیلی یا زناشویی با مشکل مواجه خواهند شد.
ناپایداری خانواده در سایه بروز خیانت
در ادامه یک وکیل در خصوص دلایل افزایش خیانت در جامعه می گوید: روابط فرازناشویی یا خیانت امروزه جلوه ای از وضعیت انومیک خانواده است. مرضیه محبی در گفت وگو با «آرمان» و با اشاره به مطلب فوق می افزاید: به طور حتم افزایش خیانت در جامعه می تواند آسیب های دیگری را بر بستر آن بازتولید کند. او می افزاید: از اینرو پرداختن به مساله خیانت از این رو ضروری است که خانواده دیرپا ترین و تاثیرگذارترین نهاد جوامع بشری است و ناپایداری، ضعف و بی نظمی از امکانات عبور سالم جامعه از تنگناها و بحران ها را این بین می برد.
این وکیل دادگستری در ارتباط با پیامدهای منفی خیانت می گوید: خیانت می تواند مانعی برای دسترسی به اهداف توسعه شود یا اینکه باعث ایجاد دشواری های بسیاری را در این خصوص شود. او در ادامه بیان میکند: در خیانت خانوادگی نمی توان از نقش پدیده پیشرفته حضور مستمر انسان ها در فضای مجازی و قرار گرفتن آنها در کانون ارتباطات جهانی که خود ابزار جهانی شدن است، غافل شد.
به عبارت ساده تر امروزه به دلیل استفاده بیش از اندازه از شبکه های اجتماعی و وجود برخی از محتویات نامناسب آن شاهد افزایش خیانت در میان زوجین هستیم. محبی در ارتباط با بی تاثیر شدن نقش خانواده در سایه افزایش خیانت تصریح می کند: به طور حتم امروزه زوجین در خانواده ها دیگر به دلیل افزایش خیانت به مانندگذشته نقش تاثیرگذاری ندارند.
او در ادامه اذعان می دارد: نمی توان شرایط آنومیک خانواده امروزی را که محصول تاریخ پرتنش و عبور آن از مرحله گذار از سنت به مدرنیته است را در نظر نگرفت.
این وکیل دادگستری در ارتباط با اینکه آیا قوانین موجود می تواند نقش بازدارنده ای در افزایش خیانت در خانواده داشته باشد، می گوید: به طور حتم زمانی که از افزایش روابط فرازناشویی سخن می گوییم، به این معنی که نیروی محدود کننده قوانین، اخلاق و وجدان جمعی قادر نشده است، زیاده خواهی و عبور از هنجارها را مهار کند. او ادامه می دهد: امروزه به رغم وجود اصرار جامعه بر اهداف، ارزش ها، هنجارها و امکانات عملی برای دستیابی به کاهش خیانت باز هم نتوانسته ایم، به این مهم دست یابیم تا جایی که معیارهای جمعی در هجوم فضای هنجارشکن مجازی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی تاب نیاورده اند.
محبی در ارتباط با راهکارهای کاهش خیانت میگوید: راه حل کاهش آمار خیانت در جامعه محدودیت نیست، چرا که فناوری ارتباطی از در بیرون رانده شود، از پنجره به نحو آسیب زا تری وارد خواهد شد، بنابراین نمی توان با محدود کردن استفاده افراد از شبکه های اجتماعی انتظار داشت که خیانت نیز کاهش یابد.
او در خصوص نقش آموزش برای کاهش میل افراد به انجام خیانت می افزاید: به طور کلی باید در نظر داشت که آموزش کودکان و تقویت اخلاق وفاداری وتعهد و همچنین ارائه آموزش های مناسب قبل از ازدواج می تواند زمینهساز افزایش وفاداری در خانواده شود، چرا که در بیشتر موارد افراد به علت پیروی از الگوهای نامناسب به انجام این رفتار روی می آورند.
محبی در ادامه تصریح می کند: بسیاری از زوجین هنر تعامل مناسب با یکدیگر را فرا نگرفته اند که این خود می تواند زمینه ساز بروز مشکلات عدیده شود، از اینرو توصیه می شود، با تقویت وگسترش فضای گفت و گو، تعامل و ارتباط عقلانی برای مشارکت در حل مشکلات، سیاست گذاری اجتماعی برای حل بحرانهای اقتصادی خانواده که خود زمینه ناپایداری این نهاد را فراهم می کند و آن را مستعد خیانت میکند، اقدام به مقابله با این آسیب جدی و خانمان برانداز کرد.
او می گوید: باید در نظر داشت که افزایش توان و تحمل خانواده در برابر آسیب های فضای سایبری و ماهواره نیاز به عزم ملی دارد. همچنین باید به خاطر داشت که توانمندسازی خانواده در غیاب اقتصاد، دانش، آگاهی و مواردی از این دست هرگز حاصل نخواهد شد.
محبی در ارتباط با اینکه قانون چند همسری آیا می تواند زمینهساز افزایش خیانت شود، می گوید: با توجه به اینکه مساله چند همسری در قانون خانواده کشور هنوز حل نشده است. همچنین هنگام وضع قانون حمایت از خانواده نیز با حذف آن از لایحه، تنها صورت مساله را پاک کردند.
بنابراین شاید در برخی از موارد این مهم خود زمینه ساز بروز خیانت شود. او در ادامه می افزاید: شاید چند همسری در شرایط امروز جامعه امری معقول به نظر نرسد، چرا که وجود مشکلات عدیده اقتصادی خود مهر تاییدی بر این مهم خواهد بود.
از این رو احیا و اصلاح ماده 16 و17 قانون حمایت خانواده سال 1353 که این امر را نظام مند کرده و همچنین با وضع محدودیتهایی آثار سوء آن را کاهش می دهد، می تواند تا حد زیادی راهگشای کاهش آمار خیانت در جامعه باشد. محبی در پایان خاطر نشان می کند: در عین حال باید واقع بینانه نگاه کنیم، امروز وضعیت فکری زنان که محصول حضور و مشارکت فعالانه آنها در اجتماع است، چند همسری را برنمی تابد، آنها به محض اطلاع از ازدواج مجدد همسر خود راهی مسیر طلاق می شوند.
علاوه بر این همچنان که گفتیم احساس تبعیض و محرومیت از حقوق عادلانه، هنجارهای اجتماعی نزد زنان را متزلزل می کند. از این رو ضروری است، از باب حفظ مصلحت خانواده، اجتماع و همچنین استوار نگه داشتن این نهاد اجتماعی قانون به مساله حق مردان بر ازدواج دوباره بازنگری به خصوصی داشته باشد.