ماهان شبکه ایرانیان

ناامنی در امنیت غذایی

وضعیت سبد خوراکی طبقات فرودست جامعه

شاید یکی از دلایل ترس ناخودآگاه جمعی ایران از شیوع خشکسالی و عدم امنیت غذایی، قحطی باشد که بین سال‌های ۱۲۹۶ - ۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی و پس از جنگ جهانی اول) به وقوع پیوست تا بر اثر آن میلیون‌ها ایرانی جانشان را از دست بدهند.

وضعیت سبد خوراکی طبقات فرودست جامعه

شاید یکی از دلایل ترس ناخودآگاه جمعی ایران از شیوع خشکسالی و عدم امنیت غذایی، قحطی باشد که بین سال‌های 1296 - 1298 هجری شمسی (1917 تا 1919 میلادی و پس از جنگ جهانی اول) به وقوع پیوست تا بر اثر آن میلیون‌ها ایرانی جانشان را از دست بدهند.

به گزارش به نقل از همدلی ،ابعاد وسیع این قحطی آن قدر وسیع بود که منابع مختلف برای نامیدن آن از اصطلاح دوران رنج ومشقت ایرانی نام ببرند. در این دوران، ایران بی‌طرف در جنگ به اشغال نیروهای بریتانیا و روسیه درآمده بود!اندازه‌گیری فقر در ایران عمدتا ارتباطی تنگاتنگ با اقلام مشخصی در زندگی روزانه مردم دارد که نوعا کالاهای اساسی تلقی می‌شوند. در‌این‌میان فقر‌غذایی مبنایی اساسی درنظر گرفته می‌شود.عدم امنیت غذایی آن مولفه‌ای از زنجیره فقر است که مرز مرگ و زندگی آدم‌ها را تعیین می‌‌کند. در نقشه جهانی «امنیت‌غذایی» که در سال 2008 منتشر شد، ایران جزو مناطق خطرخیز در حوزه امنیت غذایی معرفی شد.


در سال‌های اخیر و مخصوصا در یک سال گذشته که شاهد افزایش 40 تا 60 درصدی قیمت مواد خوراکی بوده‌ایم، امنیت غذایی بخش بزرگی از جامعه بیش از هر زمانی به خطر افتاده است، به نحوی که تامین سبد غذایی طبقات فرودست از کل مخارج زندگی‌شان بالاتر رفته است.براساس آمار‌های مرکز آمار، محاسبه وضعیت تامین امنیت غذایی شهر‌به‌شهر متفاوت است. در حالی که در مناطق شهری 18درصد از هزینه خانوارها صرف هزینه غذا می‌شود، در برخی مناطق روستایی این عدد به 45درصد نیز می‌رسد.


بر‌اساس مطالعاتی که در سال 93 انجام شد، حدود 7درصد از مردم ایران کل درآمدشان کفاف سبد غذایی آنها را نمی‌دهد و با گرسنگی یا با تغذیه ناکافی دست و پنجه نرم می‌کنند. بر اساس تحقیقاتی که در سال91 صورت پذیرفت، 40 درصد جمعیت ایران تنها قادر به تامین حداقل‌های زندگی هستند و 7 درصد از این 40 درصد با مشکل گرسنگی مواجه‌اند.همچنین براساس گزارش وزارت بهداشت در سال 96‌، هفت استان کشور یا در وضعیت ناامن یا بسیار ناامن غذایی به سر می برند. با این حساب تقریبا نصف استان‌های کشور در طیف نسبتا ناامن غذایی تا بسیار ناامن غذایی قرار گرفته اند. به نظر می رسد این روند در همه ماه‌های سال 97ادامه یافت و بر اساس گزارش‌های مختلف، وضعیت وخیم‌تر هم شده است؛ اوایل پاییز امسال بود که معاون وزیر بهداشت اعلام کرد:30درصد مردم ایران گرسنه‌اند و نان خوردن ندارند. این‌در‌حالی است که یکی از رسالت‌های دولت دوازدهم ریشه کن کردن فقر عنوان شده بود!


حالا با شروع تحریم‌های آمریکا و افزایش 40 تا 60 درصدی مواد غدایی، آنچه وضعیت را برای طبقات فرودست وخیم‌تر می‌کند، افت کیفی مواد‌غذایی است. در‌این‌رابطه یک فعال صنعت غذایی درگفت و گو با همدلی معتقد است اگر طبقه فرو دست ایران هم انیت غذایی اش را ازدست دادهو کیفیت غذا را
ابوالفتح نیکنام گفت: اجازه دهید بحث‌ خودم را درباره سلامت مواد غذایی آغاز کنم. پدیده‌ای که در حال حاضر از موضوعات مهم برای کشور ماست. باید در نظر داشت که منبع تولید مواد غذایی کشور ما کشاورزی بوده است. از سویی در سال‌های گذشته با ادامه خشکسالی وضعیت کشاورزی کشور مطلوب نبوده است. با این حال حرف من این است در وضعیتی که بر اساس گزارشات مختلف و به دلایلی چون خشکسالی و تحریم و... بسیاری از استان‌های ما در معرض عدم امنیت غذایی است، دولت باید از طریق نظارت و سازوکارهای نظارتی تلاش کند تا مانع از افول کیفیت مواد غذایی شود چرا که اگر سلامتی یک جامعه که تازه 30 درصدش نانی برای خوردن ندارد! به خطر افتد، دیگر به آخر خط خواهد رسید. باید خدمت شما عرض کنم که بعد از جنگ جهانی یک قحطی بزرگ جان میلیون‌ها ایرانی را گرفت و بی تردید آن اتفاق هنوز در حافظه جمعی ما زنده است.


قصدم مقایسه اکنون و آن موقع نیست. در حال حاضر ایران از نظر بالقوه شرایط مناسبی را در حوزه صنایع غذایی دارد. اما باید در نظر داشت که به علت وجود نهادهایی با ساختارهای کهنه رسالت ارتقا و کنترل کیفیت مواد غذایی آنچنان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به نظرم این اصل که افول کیفیت غذا همیشه برای طبقات فرودست است امری پذیرفته شده است! یعنی طبقه فرودست در سال‌های اخیر هم امنیت غذایی‌اش به خطر افتاده و هم غذایی که مصرف می کند بی‌کیفیت شده است.ابوالفتح نیکنام متخصص حوزه تغذیه ادامه داد: در چند ماه اخیر با بازگشت نظام تحریم‌ها و به تبع آن بالا رفتن قیمت مواد غذایی، 50 درصد سهم هزینه خوراک از کل بودجه خانوار در دهک‌های پایین درآمدی افزایش یافت. خب در چنین وضعیتی برای فرودستان حجم سیر کنندگی غذا از مغذی بودن آن اولویت بیشتری پیدا می‌کند و این به زعم من آغاز یک فاجعه است.


او گفت: در تابستان امسال بود که خبری خواندم مبنی بر اینکه کسانی که زیر 1میلیون و 800 هزارتومان حقوق ماهانه می‌گیرند فاقد امنیت غذایی هستند.
نیکنام افزود: به عنوان کسی که سال‌ها در این حوزه کار کرده‌ام باید بگویم که نهادهای نظارتی دقت و توجه لازم برای کنترل تولید غذا را ندارند. احتمالا در این صنعت منافع مادی گروه‌های سرمایه‌دار در اولویت بالاتری قرار دارد. اگر یادتان باشد چند سال پیش در کشور ما آبمیوه‌های سه گوش باب شده بود و کم و بیش بر همگان آشکار شده بود که از نظر کیفی چنین محصولی مضر است. زمانی که از سوی برخی دلسوزان پیشنهاد شد که باید هرچه سریع‌تر جلوی این محصول گرفته شود، صدای بسیاری از مسئولان امر درآمد؛ اینکه اگر جلوی این محصول گرفته شود چندین و چند کارخانه تعطیل می شود و اقتصاد کشور آسیب می‌بیند و... خب چنین استدلالی به این معنی است که در نهایت منطق تجارت و پول بر همه چیز می‌چربد. همین مساله برای تولید شیرهای مدت‌دار هم در سال های اخیر بروز یافت.
نیکنام ادامه داد: در مورد کنترل مواد غذایی ضروری باید نظارت دقیقی اتفاق بیفتد.

درست است که تحریم و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی در سطح کلان بر واردات مواد غذایی تاثیر گذاشته، اما این دلیل نمی‌شود با کسانی که در صنایع غذایی به کیفیت غذا بی‌توجه‌اند مدارا کرد. باید اتفاقا شدیدترین برخورد قضایی با این افراد صورت بگیرد. چندین بار در تلویزیون دیده‌ایم که کارگاه‌هایی کشف شده که در سیلوهای آن، محصولات غذایی در بدترین حالت ممکن تولید می‌شده است. در مجموع با آمدن غبار تحریم به نظر شفافیت سیستمی هم کمرنگ می‌شود و این کار را برای سودجویان حوزه‌های مختلف باز می‌کند. با‌این‌حال سیستم‌های کنترل‌کننده با حساسیت بالا می‌توانند جلوی بروز هرگونه فاجعه انسانی را بگیرند. به طور‌کلی باید گفت که اختلال در حوزه غذایی جامعه شوخی‌بردار نیست و می‌تواند تبعاتی ویران‌بار برای همه شهروندان جامعه داشته باشد.


پس ما در حوزه غذایی با دو وجه مواجهیم از یک سو؛ افزایش تعداد گرسنگان، گسترش فقر غذایی به علل مختلفی چون تحریم، افزایش قیمت‌ها و سوء‌مدیریت و در سوی دیگر با افت کیفی مواد غذایی مواجهیم.وی تاکید کرد:اما علی‌رغم ناملایمات تقدیر اعم از طبیعی مثل خشکسالی و عوامل انسانی مثل تحریم، همچنان کشور ما ظرفیت‌های بالایی برای تامین امنیت غذایی شهروندان خود را داراست. کشور ما مرزهای گسترده دریایی دارد و دریا یک منبع مهم برای تامین مواد غذایی به شمار می رود. ما می توانیم روی آبزی پروری دریایی سرمایه گذاری کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان