تابهحال «رما» Roma موفق به کسب جایزههای متعددی در جشنواره فیلمهای 2018 و 2019 شده است؛ جایزه افتخاری بهترین فیلم از حلقه منتقدان فیلم نیویورک، انجمن منتقدان فیلم لسآنجلس و جایزه گزینش منتقدان فیلم. اما هیچ کدام از این جوایز، به بزرگی نام گیرمو دل تورو Guillermo del Toro به عنوان یکی از طرفداران «رما» نیست. کارگردان «هزارتوی پن» Pan’s Labyrinth، رئیس داوران جشنواره فیلم ونیز بود. «رما» سال گذشته موفق به کسب جایزهٔ شیر طلائی جشنواره فیلم ونیز شد. از آن زمان تاکنون، دل تورو اثر جدید آلفونسو کوارون Alfonso Cuarón را جزو یکی از 5 فیلم محبوب خود میداند.
پس از کسب جوایز مهم گزینش منتقدان فیلم، مثل بهترین کارگردانی، برای فیلم «رما»، دل تورو تصمیم گرفت تا در صفحه توییترش به توضیح چرایی تبدیل شدن این فیلم به نقطه عطف سینمایی برای خودش بپردازد. او در چند رشته توییت، 10 برداشت شخصی، از جمله تفکرش دربارهٔ پایان فیلم و دفاع از سکوت کلیو Cleo شخصیت اصلی داستان در اکثر صحنههای فیلم پرداخته است. بسیاری از منتقدان سکوت او را نشانهٔ بیتفاوت بودن او انگاشتند و از آن استقبالی نکردند. علاوه بر این، دل تورو معتقد است که «رما» یک مورد شخصیتی خیالی نیست، بلکه یک تصویر زنده از شخص، زمان و مکان است.در حال حاضر «رما» در نتفلیکس و به صورت اکران محدود در برخی سینماها به نمایش در آمده است. لیست کامل برداشتهای شخصی دل تورو را در زیر بخوانید.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Roma: برنده گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان و بهترین کارگردانی
1- تیتراژ آغازین فیلم این ایده را شکل میدهد که بهشت و زمین به طرز باورنکردنی دور هستند، حتی اگر با بازتابی در آب به یکدیگر وصل شوند. تمام حقایق در این فیلم به وسیله آب فاش میشود.
2- چیزهایی مثل جدایی طبقههای اجتماعی در خانهها نمیتواند مطرح شود. لحظاتی که اعضای خانواده بههم نزدیکتر میشوند بسیار گذرا است. پس از گفته شدن “میتونی برام یه شیرموز درست کنی؟” بلافاصله “او جان ما را نجات داد” را میشنویم.
3- به نظر من، سکوت کلیو به عنوان ابزاری در جهت کنش دراماتیک او استفاده شده است. این قضیه منجر به بروز یکی از ذاتیترین دردهای او میشود که با آب و بعد دوباره بعد از نجات از اقیانوس، سر باز میکند؛ کلیو فراتر میرود و احساستش را تا زمانی فاش شدنشان با سکوت سرکوب میکند: “من نمیخواستم او به دنیا بیاید”.
4- یکی از لحظات کلیدی، که کوارون با دقت زیاد آن را انتخاب و ساخته، لحظهای است که کیسه آب کلیو همزمان با شروع خشونت و وارد شدن دوستپسرش به یک مغازه با تفنگی در دست و تیشرتی که روی آن «عشق یعنی…» نوشته شده، پاره میشود. این بچه مرده به دنیا میآید.
5- «رما» تنها یک پرتره نیست، بلکه از همه نظر میتوان آن را یک فرسکو (Fresco) و یک مورال (Mural؛ نقاشی دیواری) به حساب آورد. نه تنها شیوهای که او به تصویر کشیده شده، بلکه مسیرهای طولانی و پیچیدگیهای او نیز همین تفکر را ایجاد میکند. اطلاعات شنیداری فیلم (بافتها، ناآرامیهای اجتماعی، جناحها و سیاستها، رفتارهای زمان) در هر فریم وجود دارند تا آنها را درک کنیم.6- به نظر من این حقیقت که کوارون و تیم طراحیاش خیابانهای متعددی از مکزیکوسیتی را در فضای خارجی بسیار بزرگ استودیویی ساختهاند، زیاد موردتوجه همه قرار نگرفته است. این کار یک دستاورد بسیار بزرگ به حساب میآید.
7- در این فیلم به موضوع طبقههای اجتماعی نه تنها میان خانوادها بلکه در هر خانواده، اقوامی که دارای زمین و ملک هستند و حتی میان فرمین Fermin و کلیو مطرح میشود.
8- روایت بسیاری از بخشهای فیلم به وسیلهٔ تصویر و صدا صورت میگیرد. وقتی در سالن سینما این فیلم را تماشا میکنید، یکی از پویاترین تجربههای صدایی را خواهید داشت. ظریف اما دقیق.9- همه چیز گردشی است. برای همین است که پهپه Pepe زندگی گذشتهاش و متعلق بودن به طبقات اجتماعی متفاوت و داشتن شغل متفاوتی را به یاد میآورد. همه چیز میآید و میرود، زندگی، همبستگی، عشق. ما با تنهاییمان تنها یک فرصت کوتاه برای به آغوش کشیدن در کنار دریا داریم.
10- صحنه آخر قافیه عالی با صحنه اول برقرار میکند. یک بار دیگر، زمین و بهشت. تنها کلیو میتواند بین این دو مکان رفتوآمد کند. مثل چیزی که در صحنهٔ زووک Zovek نشان میدهد، تنها او دارای چنین فرصتی است. در صحنه آغازین نگاه ما رو به پایین است و در آخر نگاه ما رو به بالاست، اما آسمان و هواپیما خیلی دور است.
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ زاک شارف Zack Sharf در سایت indiewire.com است.کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
25