نظریه فطرت، نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی

نگاهی به اصول و ارزش های حاکم در انقلاب اسلامی ایران و باورهایی که بر اساس آنها انقلاب به وجود آمد، منجر به پیروزی شد و نتیجه آن شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران بود و ساختار سیاسی و نظر رهبران انقلاب اسلامی، همه نشان می دهد که ماهیت انقلاب اسلامی ایران، ماهیتی اسلامی و برگرفته از مکتب اسلام و کاملا دینی است

مقدمه

نگاهی به اصول و ارزش های حاکم در انقلاب اسلامی ایران و باورهایی که بر اساس آنها انقلاب به وجود آمد، منجر به پیروزی شد و نتیجه آن شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران بود و ساختار سیاسی و نظر رهبران انقلاب اسلامی، همه نشان می دهد که ماهیت انقلاب اسلامی ایران، ماهیتی اسلامی و برگرفته از مکتب اسلام و کاملا دینی است. به همین دلیل، عموما انقلاب اسلامی را این گونه تعریف کرده اند: «دگرگونی بنیادی در ساختار کلی جامعه و نظام سیاسی آن منطبق بر جهان بینی و موازین و ارزش های اسلامی و نظام امامت، بر اساس آگاهی و ایمان مردم و حرکت پیشگام متقیان و صالحان و قیام قهرآمیز توده های مردم » (زنجانی، ١٣٨٥، ص ٤١). در این تصویر کلی از انقلاب اسلامی، نقش عواملی نظیر ایمان، حرکت پیشگامان، متقیان و قیام عمومی مردم ، نشانگر ایدئولوژیک آن بوده و لازم است منطبق بر جهان بینی اسلامی باشد. بنابراین دارای ویژگی ها و شاخص های خاص و منحصربه فرد است. ماهیت مکتبی و اسلامی بودن انقلاب اسلامی مهم ترین وجه تمایز این انقلاب از سایر حرکت های مشابه است. اینکه مکتب فکری انقلاب، دین اسلام و مذهب تشیع است و رهبری آن روحانیت و مرجع تقلید و اینکه سازماندهی آن از مساجد و حسین ۀها و حوزه های علمیه، توسط روحانیت است و نیز اهداف و نمادهای اسلامی دارد، همچنین انتخاب اسلام به عنوان یک روش اداره امور از سوی مردم انقلابی و در نهایت حاکمیت جمهوری اسلامی با محوریت ولایت مطلقه فقیه، ازجمله مؤلفه هایی هستند که نشان از هویت صددرصد اسلامی انقلاب اسلامی دارد (شفیعی فر، ١٣٩١، صص ٦٤ - ٦٢).

مؤید این موضوع اظهار نظر رهبر انقلاب اسلامی است: «آنچه در کشور ما واقع شد، انقلاب اسلامی است که تحول عظیمی در ارکان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه و یک حرکت به جلو و یک اقدام به سمت پیشرفت این کشور و این ملت بود. البته در نظامی که بر اساس انقلاب به وجود آمد، ما از شرق و غرب الگو نگرفتیم. این نقطه بسیار مهمی است. ما نمیتوانستیم از کسانی الگو بگیریم که نظام های آنها را غلط و برخلاف مصالح بشریت میدانستیم » (١٣٧٩).

از این بیان نیز استفاده می شود که نظام سازی به معنای عام در جمهوری اسلامی ایران، بر اساس ارزش ها و باورهای انقلاب اسلامی است و نباید از الگوهای غربی یا شرقی تبعیت کند، بلکه برای تحقق جامعه اسلامی که ازجمله وظایف و آرمانه ای انقلاب اسلامی است و رسانه هم از اجزای اصلی این جامعه به شمار می رود، لازم است همه امور بر اساس اصول و ارزش های اسلامی بنا شود؛ بنابراین رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران نیز ناگزیر، لازم است بر اساس اصول و ارزش های اسلامی یا همان اصول و ارزش های مورد قبول انقلاب اسلامی شکل بگیرند و فعالیت نمایند. از سوی دیگر، پایه و اساس هر فعالیتی دانش است و اساس دانش را نظریه و بنیان های معرفتی آن شکل می دهند؛ نظریه ، باعث درک جدیدی است و به همین دلیل اقدام جدید را امکان پذیر می سازد. هدف نظریه، تشریح و کمک به درک و تفسیر پدیده ها و ارائه رهنمودهایی است که نشان دهد، چرا چنین پدیده هایی به شیوه هایی خاص اتفاق می افتند (ویلیامز[1] ، ترجمه قاسمیان، ١٣٨٦، ص ١٤). بنابراین، خلق رسانه ای دینی یا رسانه طراز انقلاب اسلامی که یکی از مهم ترین این رسانه ها صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است، مستلزم وجود دانش رسانه مرتبط است و این دانش نیز زمانی از کارایی لازم برای رسانه دینی و هم طراز انقلاب اسلامی برخوردار است که در حوزه نظری و نظریه پردازی نیز بر اساس اصول و ارزش ها و بنیان های معرفتی انقلاب اسلامی شکل بگیرد. از این رو، پرسش های بسیاری در این خصوص وجود دارد؛ اینکه جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی که یکی از مهم ترین رکن آن ارزشی بودن آن است و رسالت های بی شماری برای آن وجود داشته و متصور است ، چه نوع رسانه ای می خواهد؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ مبنای فکری و نظری فعالیت این رسانه ها که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم ترین آنهاست، چه نظریه، مدل و روشی است ؟ آیا نظریه های رایج در حوزه وسایل ارتباط جمعی و به تبع آن مدل ها و روش های برآمده از این نظریه ها، نیاز رسانه طراز انقلاب اسلامی را برطرف می کند یا اینکه لازم است، به دلیل اهمیت و نقش اساسی نظریه ها در علوم، نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی تدوین و ارائه شود. بنابراین تلاش خواهیم کرد تا نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی را بررسی کنیم.

اهداف پژوهش

هدف اصلی این پژوهش، طرح، معرفی و تبیین نظریه طراز رسانه ای، مطلوب رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران بویژه رسانه صداوسیماست. نظریه ای که منجر به شکل گیری کامل رسانه طراز انقلاب اسلامی شده و بر اساس آن به معیار و شاخص دقیق و مشخص نظری برای عناصر اصلی رسانه که اساس کار در رسانه را در بخش های مدیریت و منابع انسانی، تولید و ارائه پیام و استفاده از گونه های ارائه پیام، تشکیل می دهند، دست یافت و بر اساس آن نظریه، الگویی مناسب از رسانه طراز انقلاب اسلامی، بویژه برای صداوسیمای جمهوری اسلامی ارائه کرد تا در انجام وظایف و تکالیف و مسئولیت هایی که برای آنها معین شده است، موفق تر عمل کند و تفاوت های ماهوی این رسانه ها با رسانه های سکولار حفظ گردد.

پیشینه پژوهش

مرور مطالعات صورت گرفته در حوزه نظری وسایل ارتباط جمعی در ایران نشان می دهد که با توجه به تغییر بنیادی به وجود آمده در ایران پس از انقلاب اسلامی و نارسایی نظریه های رایج بین المللی برای فعالیت های رسانه در ایران، پژوهشگران این حوزه را بر آن داشته است برای ارائه مدل رسانه ای که با اصول اساسی و پذیرفته شده در جمهوری اسلامی سازگاری داشته باشد، تلاش کنند. با وجود این، هیچ کدام از این تلاش ها منجر به ارائه نظریه یا الگویی نشده است که بتوان بر اساس آن مدل بومی رسانه را که به لحاظ بنیادی و نظری نیز مطابق با ارزش های دینی و اسلامی باشد، ترسیم کرد. آثاری که در این خصوص نوشته شده، بیشتر به دنبال بازنمایی نظریه های رایج در حوزه وسایل ارتباط جمعی بوده است. حمید مولانا (١٣٨٢) در کتاب «الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی » به بررسی نسبت انقلاب اسلامی با سیستم مطبوعاتی و رسانه ای متناظر با مبانی نظری آن پرداخته و کوشیده است نوعی چارچوب نظری فراهم بیاورد. سبک گردآوری و نگارش او بیشتر ژورنالیستی است تا آکادمیک. مؤلف در مقدمه کتاب بیان می کند: «انقلاب اسلامی در این دو دهه موفق شده است ، الگوهای اصیل ، مستقل و اسلامی در نهادهای مختلف حکومت و دولت و بویژه در قوای سه گانه مجریه، مقننه و قضاییه به وجود آورد. مقام رهبری و نهاد ولایت فقیه اصیل ترین و بهترین نمونه از ابتکارات انقلاب اسلامی است. شورای نگهبان، مجلس خبرگان و بسیاری دیگر از سازمان های امروزی نمونه های روشنی از نهادهای انقلاب و جمهوری اسلامی ایران می باشند، ولی در تفکر و سازماندهی و پیاده کردن یک الگوی انقلابی و اسلامی که کل سیستم: ١. مطبوعاتی و رسانه ای؛ ٢. تشکل سیاسی و احزاب و ٣. تعلیم و تربیت عالی و دانشگاهی را در برگرفته، مستقل باشد، غفلت شده است » (همان، ص ٣).

دیدگاه الهی  اجتماعی ، شالوده مقاله «بازنگری نظریه های هنجاری رسانه ها و ارائه دیدگاهی اسلامی » است که در آن آشنا و رضی (١٣٧٦) تلاش کرده اند با بهره گیری از نظریه هنجاری، این نظریه را اسلامی کنند و پس از طرح چند نظر، دیدگاه الهی  اجتماعی را برای رسانه های دینی مطرح نمایند (صص ٢٤٦ - ٢٠٧). با این حال آنها نیز نتوانسته اند به صورت مستقل به رسانه اسلامی بپردازند، بلکه تلاش کرده اند مفاهیم و منابع جدیدی را وارد نظریه هنجاری سازند و درواقع هنجارهای دینی را به عنوان منبع عملکرد رسانه دینی بیان کنند (همان). در این مقاله تاحدودی تلاش شده است با اشاره به هنجارهای دینی برای نظریه هنجاری کار بیشتر در زمینه نظریه های دینی پیشنهاد شود. ایده مقبول مشروع نیز نظریه دیگری است که در سال ١٣٨٨ در غالب طرح پیشنهادی الگوی هنجاری رسانه های جمهوری اسلامی ایران، از سوی خجسته مطرح شد. وی با طرح بایدها و نبایدهای هنجاری برای رسانه ها در جمهوری اسلامی ، به سه اصل مشروعیت، مقبولیت و دوست محوری می رسد و سپس نتیجه می گیرد که بر اساس این سه اصل نام این هنجار را می توان «مقبول مشروع » نامید. مشخص است که ایده مقبول مشروع نیز بر اساس و پایه های معرفتی و مفهومی نظریه هنجاری بنا شده است و نمی تواند نظریه دینی برای رسانه اسلامی یا رسانه طراز انقلاب اسلامی باشد؛ زیرا این پرسش اساسی را به ذهن می آورد که آیا صرف جایگزینی هنجارها کافی است تا نظریه ای یا مدلی اسلامی شود یا اینکه لازم است هر نظریه ای بر اساس بنیان های نظری مکتب خود شکل بگیرد؟ و دیدگاه و نظریه مناسب تدوین و مدل متناسب با آن نظریه طراحی شود؟

اکبری (١٣٩٢) نیز در کتاب های «درآمدی بر ارتباطات و اطلاعات در اسلام » و «تأملاتی در دین و رسانه » به دنبال ارائه رسانه دینی مبتنی بر منسوبات دینی است. وی ابتدا جایگاه رسانه و ارتباطات را در سه شاخه علوم دینی یعنی کلام، فقه و اخلاق بررسی کرده و آنگاه نسبت به هر کدام جایگاه رسانه و ارتباطات را مورد بحث قرار داده است و در فصل سوم و چهارم کتاب با عناوین اصول حاکم بر ارتباطات و اطلاعات در اسلام و بایدها و نبایدهای ارتباطات و اطلاعات در اسلام ، هنجارهای مرتبط در دین را بررسی کرده است (صص ١٤٣ و ١١٦). وی همچنین در کتاب «تأملاتی در دین و رسانه » اذعان دارد که با توسعه مفهوم دین، بایستی برای رسانه، تعریفی جدید بر اساس مبانی معرفتی و ارزشی ارائه شود. به همین سبب باید فلسفه رسانه، اخلاق رسانه و فقه و احکام رسانه ای تبیین و تألیف گردد (اکبری، ١٣٩٣، ص ٢١).

کتاب «الگوی هنجاری رسانه ملی از دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی » تألیف ترکاشوند که با همکاری ناصر باهنر نگاشته شده نیز به دنبال تبیین الگوی هنجاری رسانه ملی بر اساس دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران است. اهداف مؤلف بیشتر معطوف به تبیین و ارائه هنجارهای مطلوب در حوزه ساختاری، کارکردی و مشخصه های الگوی اسلامی هنجاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است (١٣٨٩، صص ١٦- ١٥). همان گونه که پیداست، مؤلف این کتاب نیز با پذیرش نظریه هنجاری تلاش کرده است هنجارهای رسانه ملی را از لابه لای نظرات رهبران جمهوری اسلامی استخراج کند. آنچه در بیشتر این پژوهش ها مشترک است، توجه به نظریه های هنجاری برای تبیین رسانه در جمهوری اسلامی ایران است؛ اما در کنار تلاش های یاد شده پژوهشی نیز مبتنی بر نظریه فطرت صورت گرفته است که از آن به عنوان الگوی میان رسانه ای مبتنی بر فطرت یاد می شود. این ایده معتقد است که فطری بودن، اساس ارتباطات در اسلام است و لازمه رسانه اسلامی نیز به شمار می آید و نتیجه می گیرد که مبادله معنا (ارتباطات) در اسلام بر اساس فطرت بنا می شود و رسانه های ارتباطی نیز باید بر همین اساس ترسیم شوند (فیاض، ١٣٨٦، ص ٣٤٠). فیاض در مقاله خود معتقد است، با توجه به فطرت ، به ارتباطات میان فرهنگی می رسیم؛ در این نوع ارتباطات، فرهنگ ها در سراسر جهان اعتبار دارند و هیچ فرهنگی بر فرهنگ دیگر برتری و هژمونی ندارد (همان، ص ٣٥١). این نظر در برابر نظریه ارتباطات جهانی قرار می گیرد و با اندکی تغییر در الگوی جدید، معادل نظریه همگرایی دکتر مولاناست (شکرخواه، ١٣٧١).

در هر حال الگوی میان رسانه ای نیز به رغم استفاده از فطرت به عنوان پایه اصلی ایده خود نتوانسته است نظریه فطرت را به عنوان یک نظریه مستقل در حوزه رسانه طرح و تبیین کند و مدل های رسانه ای آن را ارائه نماید.

نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی

بسیاری از صاحبنظران ذات رسانه تجربی را ذاتی سکولار و برخاسته از مبانی و تئوری معرفت شناسی مغرب زمین و نگرش لیبرالیستی می دانند. اینان ضمن آنکه امکان بهره گیری از رسانه در حوزه دین را جایز نمی شمارند، رسانه دینی را تعبیری تناقض آمیز می دانند و معتقدند که به هیچ رو نمی توان به سازگاری میان رسانه به منزله محصولی غربی و سکولار با دین به منزل امری ارزشی یا قدسی قائل شد (پورحسن، ١٣٩٠، صص ٨٤ - ٦٣). متفکران پیرو این رویکرد، وضعیت کنونی رسانه را نتیجه تمدن غرب تلقی می کنند که تمدن غرب نتیجه گریزناپذیر نظام سرمایه داری است.

والرشتین[2] نیز نظام کنونی غرب و نیز جهانی شدن را همان گسترش نظام سیاسی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و اقتصادی سرمایه داری و تفکر لیبرالی می داند (١٩٧٤، ص ٣٩). به باور والرز[3] دور جدید که همان دور صنعتی یا دور سرمایه داری سکولار غرب است، ویژگی هایی دارد که محدود به تفکر و اندیشه تمدن غربی است (١٩٩٥، صص ٣٥ - ٣٢). رسانه به عنوان ممتازترین محصول غرب جدید، خصلتی سکولار یا سرمایه داری دارد و درواقع گسترده ترین فرایند تمدن غرب از زمانی شروع شد که رسانه ها به حوزه ارتباطات راه یافتند. رسانه ها ضمن آنکه سرشتی غربی و با ویژگی های معرفتی مغرب زمین دارند، شناخت ما از جهان تنها از دریچه این رسانه های غربی میسر می شود (مکلوهان[4] ، ١٩٦٤، ص ٣٥٦). در کشورمان نیز بسیاری از صاحبنظران حوزه ارتباطات معتقدند که نظریه های حوزه علوم ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی ازجمله نظریه های هنجاری (که در ایران بیشتر مورد توجه است) نظریه هایی هستند که فلسفه حاکم بر آنها به لحاظ روش شناسی ، معرفت شناسی و هستی شناسی سکولار است؛ یعنی انسان مدار، دنیامدار و سودمدار است (باهنر، ١٣٨٨، ص ١٨). حال آنکه روش شناسی، معرفت شناسی و هستی شناسی رسانه دینی و ارزشی و طراز انقلاب اسلامی ، با توجه به ماهیت دینی و اسلامی انقلاب اسلامی و دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی؛ امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای، محصول تعالیم الهی اسلام است و آخرت گرایی ازجمله محورهای اصلی آن به شمار می رود. جهان بینی اسلامی که مبتنی بر دین مداری، آخرت گرایی و تکامل همه جانبه مادی و معنوی بشر است، تفاوت های جدی و ماهوی مهمی با جهان بینی سکولار دارد. اینکه این تفاوت ماهوی در کجای نظریه هنجاری و غیرهنجاری خود را نشان می دهد، پرسشی اساسی است که در مراجعه و استفاده از نظریه های ارتباطات باید مورد توجه قرار گیرد؛ بنابراین ماهیت دینی و اسلامی انقلاب اسلامی از سویی و تأکید قوانین حاکم در نظام جمهوری اسلامی ایران (قانون اساسی، مقدمه) و نظر رهبران جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اصل تکلیف و مسئولیت محوری رسانه ها در جمهوری اسلامی از سوی دیگر، استخراج، تدوین و تبیین نظریه جدیدی برای رسانه طراز انقلاب اسلامی را ضروری ساخته است تا پس از آن، بتوان رسانه دینی را تبیین و بر اساس نظریه جدید و بومی، در زمینه های مدیریت، نیروی انسانی، محتوای پیام ، تولید پیام، ژانرها و... ، مدل و الگو ارائه کرد. در ادامه برای درک دقیق تر ضرورت های تبیین و ارائه نظریه بومی و دینی رسانه ها در جمهوری اسلامی و در طراز انقلاب اسلامی، لازم است به چند اشکال اساسی که به نظریه های وسایل ارتباط جمعی بویژه نظریه های هنجاری وارد است ، اشاره شود.

١. پایه و اساس نظریه های رسانه ازجمله نظریه های هنجاری، مبانی علوم انسانی غربی است که املا غری توحیدی و غیردینی و سکولار است؛ و اصولا نمی تواند با مبانی اسلامی و دینی سازگار باشد (آیت الله خامنه ای، ١٣٩٤).

٢. نظریه های هنجاری املا عرفی هستند. بر این اساس هر گروه انسانی چه کوچک و چه بزرگ هنجارهایی دارند که حاکم بر اعضای آن است (ترکاشوند، ١٣٨٩، ص ٣٥)؛ بنابراین؛ در این تعریف و به تبع آن در نظریه های هنجاری ، قضاوت با انسان است و رفتار انسان ملاک هنجار بودن یا نبودن یک عمل به شمار می رود نه دین؛ اگرچه دین هم می تواند در قضاوت انسان نقش داشته باشد.

٣. نارسایی نظریه های رایج در تبیین رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی ؛ سیبرت[5] معتقد است ، اصل و ریشه فلسفی همه نظریه های هنجاری به دو نوع نگاه املا متفاوت به رسانه ها بازمی گردد و سایر نظریه ها، صورت تغییر شکل یافته یا بازنگری شده همان دو نگاه یا نظریه کلی اولیه یا ناشی از تغییر منظر نظریه پردازان بوده است. این دو نگاه کلی عبارت اند از: ١. اصل کنترل رسانه و ٢. اصل عدم کنترل رسانه (١٩٦٣). سیبرت این دو نگاه را به ترتیب نگاه اقتدارگرایانه و نگاه لیبرالی به مطبوعات توصیف می کند و می گوید، تئوری های چهارگانه در اصل به دو تئوری کلی که ناشی از دو نگاه متفاوت یاد شده هستند بازمی گردد. بر اساس این تقسیم بندی، نظریه مسئولیت اجتماعی و کمونیسم روسی، شکل توسعه یافته یا تغییر شکل یافته دو تئوری اقتدارگرا و لیبرالی هستند (ترکاشوند، ١٣٨٩، ص ٤٣). با توجه به این دیدگاه که از سوی مهم ترین نظریه پرداز نظریه هنجاری مطرح شده، این پرسش به میان می آید که دیدگاه های دینی و مدل های دینی در رسانه و حوزه فعالیت رسانه در جوامع ارزشی ازجمله در جمهوری اسلامی ایران جزو کدام دسته اند؛ اقتدارگرایانه یا لیبرالی؟

نظریه هنجاری مبتنی بر ارزش های اومانیستی است. نظریه های هنجاری همچون سایر نظریه های رایج در حوزه ارتباطات مبتنی بر ارزش های اومانیستی و سکولار است و املا مربوط به بعد زمینی و طبیعت انسان هاست و به مسائل و بعد معنوی آنها کاری ندارد. روش شناسی های غالب در علوم انسانی و ازجمله مطالعات ارتباطی و رسانه ای بر مبنای یک تقسیم بندی عبارت اند از: روش شناسی اثباتی، روش شناسی تفسیری و روش شناسی انتقادی. ماهیت این روش شناسی ها در پاسخ به پرسش های بنیادین زیر آشکار می شود: ماهیت واقعیت چیست؟ ، ماهیت انسان چیست؟ ، ماهیت علم چیست؟ و هدف از تحقیقات علمی چیست؟ پاسخ هر یک از این روش شناسی ها به پرسش های بالا نشانگر مبانی سکولاریستی و یا عدم سکولاریستی آنهاست؛ چنانچه دنیامداری ، انسان مداری، عقل مداری منفعت طلبانه، علم مداری و سودمداری را ازجمله شاخصه های سکولاریسم در مبانی فلسفی آن بدانیم، درمی یابیم که این روش شناسی ها بنیان های سکولار دارند و پژوهشگران ما را که در نظریه ها و روش های پژوهشی خود از آنها بهره می برند، به مقصدی دور از هدف های دینی و اسلامی نخستین خود رهنمون خواهند کرد (باهنر، ١٣٨٨، ص ١٨). بر همین اساس می تواند نتیجه گرفت که جهان بینی نظریه های هنجاری در هر شکل بر اساس مبانی جامعه و فکر سکولار تبیین شده اند و سکولار هستند؛ مثلا ملت در برابر امت، انسان محوری در برابر خدامحوری و ارزش های هنجارهای عرفی در برابر ارزش ها و باورهای دینی و اسلامی قرار دارند (همان، ص ٣٣).

٤. بر اساس نظریه هنجاری و همچنین بر اساس نظر صاحبنظران علوم ارتباطات در داخل کشور، رسانه در درون جامعه تعریف می شود و باید بر اساس هنجارهای رایج و اکثریت جامعه عمل کند[6]. حال آنکه رسانه دینی یا طراز انقلاب اسلامی ابتدا و به ذات باید در چارچوب مصالح و بایدها و نبایدهای دینی و ارزش های انقلاب اسلامی و تکالیفی که برای آن معین شده است، عمل نماید و در درجه دوم نظر مخاطب را در نظر بگیرد. حال اگر هر دو نظر مخاطب و مصالح دینی و ارزش های انقلاب اسلامی جمع شوند که بسیار عالی است. در غیر این صورت از دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی ازجمله آیت الله خامنه ای که صداوسیما جمهوری اسلامی ایران زیر نظر مستقیم ایشان اداره می شود، به هنگام تعارض بین جلب مخاطب و ارائه پیام ارزشی، لازم است اصالت / اصل را به پیام بدهد. ایشان در این باره می گویند: نکته چهارم این است که تأثیر برنامه را در مخاطب در نظر بگیرید، نه فقط افزایش بیننده را.

٥. حتی اگر بپذیریم که می توان بر اساس نظریه هنجاری که انعکاس خواست جامعه است، رسانه طراز انقلاب اسلامی داشته باشیم ، اولا؛ با توجه به وجود رسانه های داخلی و بین المللی ازجمله شبکه های داخلی و شبکه های برون مرزی صداوسیما و گاه تضاد جدی جوامع هدف با اصول حاکم بر برنامه های رادیو و تلویزیون ایران، منظور از این جامعه چیست؟ ثانیا؛ چگونه می شود با مدل هنجاری رسالت جهانی اسلام، انقلاب اسلامی و تحقق آرمانی انقلاب اسلامی را انجام داد؟ ثالثا؛ معیار اساسی سنجیدن پیام ها در الگوی رسانه دینی و یا رسانه طراز انقلاب اسلامی چیست؟ در زمان تعارض ارزش های دینی با هنجارهای اجتماعی که تقدم با کدام است؟ بی شک توجه به ارزش های اسلامی مستلزم دقت بر ناب و اصیل بودن آنهاست، چه اینکه گاهی ارزش های عرفی حاکم بر مناسبات اجتماعی از سر غفلت به جای ارزش ها می نشیند.

رابعا؛ آیا می توان با نظریه هنجاری به رسانه به عنوان یک دانشگاه نگاه کرد و رسانه را مسئول هدایت انسان به سوی تعالی دانست یا اینکه منظور از هنجار در نظریه هنجاری ، عرف جامعه است که می تواند تغییر کند و اصول ثابتی هم ممکن است نداشته باشد. از سوی دیگر، با فرض پذیرش این ادعا که ارزش ها و باورهای دینی مردم نیز در شکل گیری عرف جامعه مؤثرند، آیا می توان ادعا کرد که دین و ارزش ها بر سایر ارزش ها و باورهای جامعه مقدم اند و حتی آن ارزش ها و باورها لازم است در خدمت ارزش ها و باورهای دینی باشند؟ باید توجه کرد که این نگاه به دین که ارزش های دینی هم جزئی از هنجارها و باورهای جامعه هستند درواقع همان رعایت دین حداقلی در جامعه است (واعظی، ١٣٨١، ص ٨٩). از این منظر جامعه دینی یا رسانه دینی، رسانه ای است که در آن خلاف دین صورت نگیرد، حال آنکه جامعه دینی که به دنبال آن رسانه دینی شکل خواهد گرفت، جامعه ای است که تمام روابط و مناسبات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ، حقوقی و اخلاقی آن بر اساس دین شکل گرفته باشد (همان). بنابراین رسانه ای رسانه طراز انقلاب اسلامی است که ضمن آنکه با ارزش های دینی و انقلاب اسلامی همسو باشد، به ترویج دین کمک کند و برای تحقق ارزش های دینی تلاش نماید و این وظیفه بر سایر وظایف او مقدم باشد؛ بنابراین چنین رسانه ای نمی تواند بر اساس معیارهای نظریه غیر اسلامی ازجمله نظریه هنجاری عمل کند و درواقع تابع عرف جامعه باشد. از این رو، لازم است رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی ازجمله صداوسیما بر اساس نظریه ای اسلامی و دینی ، نه سکولار و مادی تبیین و اداره شود؛ نظریه ای که تلاش شده است در این مقاله معرفی و تبیین گردد.

نظریه فطرت؛ نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی

ارزش های الهی مبتنی بر فطرت بشر و همساز و هماهنگ با ذات انسانی و انسانیت انسان و بالاتر از آن نازل شده و همگی از ناحیه عالم مطلق هستند و بدین اعتبار چراغ راه بشر در رسیدن به کمال و سعادت اند. فطرت یک خلقت هدایت یافته تکوینی است که زمینه ساز هدایت آینده خواهد بود (فیاض، ١٣٨٦، ص ٣٤١). از آنجا که اندیشه های امام خمینی (ره) و اصول اساسی انقلاب اسلامی مبتنی بر ارزش های دینی الهی است، مقوله فطرت یکی از اساسی ترین اصول مکتب و اندیشه امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ مؤلفه ای که در آثار ایشان به خوبی به آن پرداخته شده است. ایشان در مقاله ششم کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، با ذکر آیه شریفه «فطرة الله التی فطر الناس علیها؛ فطرت الهی، همان فطرتی است که خدا انسان را بر آن آفریده است » (روم /٣٠). به بیان فطرت و انواع آن می پردازد. ایشان می گویند: «غایت امر آنکه خیر عبارت از فطرت مخموره است و شر عبارت از فطرت محجوبه است » (امام خمینی، ١٣٩١ ص ٧٦). از نگاه ایشان این دو فطرت، اصل و پایه جمیع فطریاتی است که در انسان مخمر است و دیگر فطریات ، شاخه ها و اوراق آن هستند. بر همین اساس، نظریه دو فطرت امام خمینی (ره) مطرح می گردد. بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) اصول و قوانین حاکم بر طبیعت، منبعث از سه قوه است ؛ قوه شیطنت  که ولیده واهمه است  قوه غضب و قوه شهوت که هرکدام انسان را از فطرت و درواقع از تعالی و رشد بازمی دارد. در مقابل، دین آمده است تا به عقل برای غلبه بر آن سه قوه کمک و انسان را به رشد و تعالی برساند (همان، ص ٧٨). بنابراین، پایه و اساس دیدگاه امام خمینی (ره) در همه مسائل، اصل فطرت است و فطرت نیز فطرت کمال جوی بشر است و عقل و دین به کمک فطرت پاک انسانی آمده اند تا انسان متعالی گردد. در مقابل، اگر فطرت پاک انسانی حاکم نباشد، قوای طبیعت که در مقابل فطرت قرار دارند، حاکم می شود و انسان تحت امر قوای شیطنت، غضب و شهوت قرار می گیرد و لذا از او رفتار و آثار برآمده از این سه قوه سر می زند (همان، ص ٧٩) بر این اساس، رسانه نیز از این شقوق خارج نخواهد بود؛ یعنی در صورتی رسانه ای الهی و دینی و در جهت تعالی انسان است که تحت تأثیر فطرت مخموره [فطرت آلوده نشده] قرار گیرد و نظریه ای برای رسانه طراز انقلاب اسلامی و رسانه دینی مناسب است که بر اساس عقل متصل و متصف به دین و فطرت باشد و ساختار، نهاد و مدل و الگوی برآمده از آن نیز بر این اساس بنا شود و تحت سلطه قوای سه گانه (شیطنت، غضب و شهوت) قرار نگیرد. با توجه به ماهیت دینی و اسلامی انقلاب اسلامی و اینکه مکتب اسلام پایه و اساس این انقلاب است، نظریه فطرت، نظریه ای است که برای رسانه طراز انقلاب اسلامی مناسب و بلکه ضروری به نظر می رسد. بنابراین بر اساس نظریه فطرت امام خمینی (ره) هر نهاد و ساختاری ازجمله رسانه ها، چنانچه تحت سلطه عقل و دین قرار نگیرند، نمی توانند باعث رشد و تعالی انسان باشند و او را در مسیر کمال مطلق و قرب الهی قرار دهند. پس مهم ترین شاخص نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی و دینی ، اصل فطرت است و دیگر شاخص های رسانه مطلوب در پرتو شناخت درست فروعات فطرت خوب (مخموره) و فطرت بد (محجوبه یا طبیعت) انسان یا همان فطرت تحت سیطره طبیعت و قوای حاکم در آن است. این نگاه در نظر آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی نیز به خوبی مشهود است. ایشان اساس نگاه اسلامی به پیشرفت را بر پایه نگاه اسلام به انسان می دانند و تأکید می کنند: «اسلام انسان را یک موجود دو ساحتی می داند؛ دارای دنیا و آخرت؛ این پایه همه مطالبی است که در باب پیشرفت باید در نظر گرفته بشود» (١٣٨٨). به بیانی روشن تر، سلسله مراتب و هرم مطلوب و مقبول از دیدگاه آیت الله خامنه ای در تبیین جامعه اسلامی با جمیع ارکان آن نمود می یابد و نشان می دهد که خدامحوری و رشد و تعالی انسان که بر اساس اصل فطرت انسانی است، در نقطه ثقل این جامعه قرار دارد. از نظر ایشان: «جامعه اسلامی یعنی آن جامعه ای... که در رأس آن جامعه خدا حکومت می کند. قوانین آن جامعه ، قوانین خدایی است، حدود الهی در آن جامعه جاری می شود، عزل و نصب را خدا می کند،...

روابط اجتماعی را، اقتصاد را، حکومت را، حقوق را همه و همه را دین خدا تعیین می کند و دین خدا اجرا می کند و دین خدا دنبال این قانون می ایستد و این جامعه اسلامی است (١٣٨٠). بنابراین، بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای فلسفه و علت وجودی هر نهاد و سازمانی که در این جامعه شکل بگیرد، رساندن انسان به کمال معنوی و کمال الهی است که بی تردید رسانه ها بویژه صداوسیما به عنوان یکی از مهم ترین ارکان جامعه، از این نظر در اولویت بالاتری قرار دارند.

روش شناسی پژوهش

این مقاله از نظر هدف، رویکردی کاربردی دارد، زیرا نتیجه عینی آن ضمن ارائه نظریه علمی و بومی برای رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران ازجمله صداوسیما، در حوزه های مدیریت و منابع انسانی، تولید، مدیریت و توزیع پیام و استفاده از گونه های ارائه پیام به این رسانه ها کمک می کند؛ و به لحاظ علمی نیز رویکردی علمی  پژوهشی دارد و با بهره گیری از روش توصیفی  تحلیلی به معرفی و ارائه نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی می پردازد.

یافته های پژوهش

١. با توجه به اینکه انقلاب اسلامی انقلابی ارزشی و منبعث از باورهای دین اسلام است و برای خود رسالتی جهانی تعریف کرده و در قانون اساسی نیز بر جریان دین اسلام در تمام امور تأکید شده است، لازمه تحقق این امر وجود ابزارهای لازم و هم سطح با انقلاب اسلامی ازجمله در حوزه رسانه است ؛ یعنی اینکه همان گونه که انقلاب اسلامی نیازمند نیروی انسانی طراز خود است، به نهادها و ساختارهای طراز خود نیز نیاز دارد. یکی از مهم ترین این نهادها و ساختارها به دلیل نقش مهم و بی بدیل آنها، رسانه ها و بویژه صداوسیماست.

٢. از سوی دیگر بیان شد که رسانه ها زاییده عصر مدرن و دنیای سکولار غرب هستند و تمام مبانی و شاکله آنها بر اساس ارزش های غربی بنا شده است. نظریه های متفاوتی هم برای فعالیت رسانه ها وجود دارد و الگوهای مختلفی هم پیشنهاد و عملی شده است، با وجود این، به دلیل تفاوت های ماهوی و جدی انقلاب اسلامی ایران با مکاتب غربی، استفاده از نظریه های رایج عموما غربی نمی تواند نیاز انقلاب اسلامی را برای در اختیار داشتن رسانه طراز خود را برطرف سازد. در مورد نظریه های هنجاری نیز بیان شد که به رغم انعطاف این نظریه ها، به دلیل خاستگاه غربی و محوریت هنجارها یا همان عرف در آنها، نمی توانند نظریه مناسبی برای تبیین رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی باشند. لاجرم نیازمند نظریه ای جدید و دینی برای تبیین رسانه دینی و به تبع آن رسانه طراز انقلاب اسلامی هستیم.

٣. برای رسیدن به مدل مورد نظر در ترسیم رسانه طراز انقلاب اسلامی، یکی از معیارها و شاخص ها، آرا و دیدگاه های رهبران انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، یعنی امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای، رهبر فعلی انقلاب اسلامی است که هم در جایگاه هدایت و رهبری انقلاب اسلامی قرار دادند و هم افق های پیش روی انقلاب را بهتر از دیگران تبیین و رصد می کنند؛ و نکته مهم تر اینکه رسانه ای مثل صداوسیما نیز لازم است بر اساس نظرات ایشان اداره شود. از آنجا که مهم ترین اصل در انقلاب اسلامی و دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای، عنصر دین و معنویت و اسلام و جوهره اصلی اسلام نیز فطرت بشری است؛ بنابراین نظریه ای که بتوان بر اساس آن رسانه طراز انقلاب اسلامی را تبیین کرد، نظریه فطرت است و الگوی اصلی رسانه ای آن نیز فطرت گرا خواهد بود. در مقابل، با توجه به اینکه مبنای همه نظریه ها و مدل های رسانه ای غیردینی و مادی گرا، مبتنی بر طبیعت انسان است تا فطرت، بنابراین این نظریه ها و مدل ها طبیعت گرا هستند و نمی توانند پاسخگوی رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی باشند. بر اساس این دیدگاه، وجود اخلاق، اعتقادات و فقه برای کمک به فطرت و کنترل طبیعت است. بنابراین در این پژوهش با بهره گیری از چارچوب نظری دو فطرت مورد اشاره امام خمینی (ره) یعنی فطرت مخموره و فطرت محجوبه که در مقاله ششم کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل آمده است، به نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی و در سطحی عام تر نظریه رسانه اسلامی می رسیم.

٤. پشتوانه فلسفی نظریه فطرت رسانه، با توجه به اندیشه های امام خمینی (ره) حکمت متعالیه و پشتوانه فقهی آن اصول فقه است، بنابراین علت غایی و هدف نهایی آن قرب الهی است. علت فاعلی آن یعنی اینکه مدیر، کارشناس، تهیه کننده، نهاد و سازمان، فیلمساز، مجری یا هنرمند یا موسیقیدان و... لازم است بر اساس شاخص ها و اصول دینی انتخاب شوند. علت مادی رسانه فطرت گرا، معیارها و الگوی مطلوب برای منابع و مواد و محتوای پیام را بر اساس آموزه های ارزشی و دینی مشخص می کند؛ و با تبیین علت صوری نظریه رسانه فطرت گرا، سازوکارها یا نهادها و هندسه نظام رسانه ای و ساختارها و ژانرهای مورد استفاده در این رسانه مشخص می گردد.

٥. بر اساس نظریه فطرت، رسانه نه تنها الگوی دینی و ارزشی، اسلامی و انقلابی خواهد بود، از حیث تأثیر بر مخاطب هم به دلیل گستره فطرت، مخاطبی در سطح همه انسان ها خواهد داشت و فراگیر است و چون تحت تأثیر و سلطه احکام طبیعت نیست؛ به سوی کمال مطلق حرکت می کند و تکامل گراست.

٦. ابزار رسانه فطرت گرا برای رسیدن به کمال مطلق در کنار عقل بشری ، دین است؛ بنابراین ادیان الهی ازجمله اسلام برای کمک به عقل بشر آمده اند تا بتواند در مقابل سه قوه دیگر (غضب، شهوت و وهم) مقاومت کنند و به سوی کمال مطلق حرکت نمایند (امام خمینی، ١٣٩١، ص ٧٩). از این رو، رسانه طراز انقلاب اسلامی نیز لازم است در این مسیر حرکت کند.

بنابراین می توان مهم ترین تفاوت های اصولی رسانه مبتنی بر نظریه فطرت را با سایر رسانه ها، این گونه ترسیم کرد:

جدول ١ تفاوت های نظریه رسانه فطرت گرا و طبیعت گرا

نظریه فطرت، نظریه رسانه طراز انقلاب اسلامی.PNG

بحث و نتیجه گیری

با توجه به ماهیت دینی و اسلامی انقلاب اسلامی و پاسخگو نبودن نظریه های رایج در حوزه وسایل ارتباط جمعی برای تحقق رسانه طراز انقلاب اسلامی، نظریه فطرت، نظریه ای است که می توان بر اساس آن رسانه دینی و رسانه طراز انقلاب اسلامی را تبیین کرد؛ زیرا همان گونه که اصول و قوانین الهی و ادیان الهی برای احیای فطرت پاک انسانی آمده اند، صد البته انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نیز در این مسیر محقق شد و هدف اصلی آن تعالی بشر و رهایی ملت ایران از قید بندگی نفس و طاغوت بوده و بر اساس شریعت اسلامی و مذهب تشیع طراحی و اجرا و به پیروزی رسیدن و نظام جمهوری اسلامی را مستقر ساخته است. تبیین ابعاد رسانه طراز انقلاب اسلامی بر اساس نظریه فطرت و علل اربعه ، ضرورتی است که لازم است پژوهش هایی در این زمینه صورت پذیرد تا ابعاد مختلف دکترین رسانه دینی و طراز انقلاب اسلامی شکل بگیرد و نقشه راهی باشد برای رسانه ها در جمهوری اسلامی ایران ؛ بنابراین ؛ رسانه طراز انقلاب اسلامی، رسانه فطرت گراست؛ یعنی؛ ارشاد محور، ابلاغ محور، هدایت محور و مسئولیت محور است.

— این رسانه در درجه اول در برابر خدا و دین اسلام و انقلاب اسلامی مسئولیت دارد و بعد در برابر جامعه ، بنابراین نمی توان با نظریه هنجاری، رسانه دینی و رسانه طراز انقلاب اسلامی را تبیین کرد. اگرچه در بسیاری از جهات مسئولیت رسانه در برابر خدا، دین اسلام و انقلاب اسلامی می تواند همان مسئولیت اجتماعی باشد، اما در هنگامه تعارض در رسانه ای دینی و رسانه طراز انقلاب اسلامی، اصالت با دین و ارزش های انقلاب اسلامی است؛ بنابراین رسانه طراز انقلاب اسلامی نیز همین وظایف را دارد؛ یعنی در برابر ارزش ها، باورها و اهداف و رسالت های انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و رهبری نظام مسئول و پاسخگوست و در جهت تحقق آنها حرکت می کند. «ما می خواهیم که رادیو و تلویزیونمان که پیشتر در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد؛ در خدمت اسلام باشد» (امام خمینی، ١٣٥٨، ص ٤٥٦).

— رسانه فطرت محور نمی تواند از اغوا استفاده کند و سراغ غنا و هوچی گری و... برود. این رسانه تبلیغات را نفی نمی کند، ولی الگو می دهد. بنابراین دروغ نمی گوید، غلو نمی کند، مصرف زدگی را ترویج نمی نماید، باعث اسراف نمی شود... و درواقع تمامی رفتار و اقدامش در چارچوب مسائل اسلامی و کاملا دینی است.

— پیشنهاد می شود؛ اولا؛ ابعاد مختلف نظری رسانه دینی و هم طراز با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، تبیین و در دستور کار مراکز علمی و دانشگاهی بویژه مراکز علمی و تحقیقاتی وابسته به صداوسیما قرار گیرد تا از این طریق نظام رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبیین گردد. ثانیا؛ تولید و استخراج الگوهای برنامه سازی به صورت جزئی برای همه فعالیت های رسانه ای اقدام شود تا به عنوان نقشه راه در اختیار برنامه سازان و مدیران و کارگزاران فعال در رسانه قرار گیرد. ثالثا؛ توسعه دامنه مطالعات نظری رسانه به رسانه های جدید و فضای مجازی و تدوین مدل ها و الگوهای رسانه ای منطبق با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران. رابعا؛ در حوزه عمل، ضمن توجه به تربیت پیام آفرینان مؤمن، متخصص و انقلابی، با توجه به اهمیت محتوا در رسانه طراز انقلاب اسلامی که یکی از مهم ترین وجه تمایز این رسانه با سایر رسانه ها است، فرایندی منسجم برای مدیریت پیام در همه مراحل ایجاد گردد.

خامسا؛ با توجه به نظریه فطرت و همچنین مأموریت های جهانی انقلاب اسلامی ، مخاطب در رسانه طراز انقلاب اسلامی عموم بشر است، لذا افزایش ضریب نفوذ کمی و کیفی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران، بویژه صداوسیما در سطح بین المللی برای انجام این مأموریت لازم به نظر می رسد و باید جزء مهم ترین راهبردهای اصلی رسانه قرار گیرد.

منابع:

آشنا، حسام الدین و رضی، حسین. (١٣٧٦). بازنگری نظریه های هنجاری رسانه ها و

ارائه دیدگاهی اسلامی. فصلنامه پژوهشی دانشگاه امام صادق (ع)، ٤.

اکبری ، کمال. (١٣٩٢). درآمدی بر ارتباطات و اطلاعات در اسلام. قم: دانشکده صداوسیما.

اکبری، کمال. (١٣٩٣). تأملاتی دین و رسانه. قم: دانشکده صداوسیما.

باهنر، ناصر. (١٣٨٨). سکولاریسم و روش شناسی های غالب در تحقیقات رسانه های

جمعی. مجموعه مقالات دومین هم اندیشی سراسری رسانه تلویزیون و سکولاریسم. قم: مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما.

بیانات مقام معظم رهبری، در خطبه های نماز جمعه تهران، 23 / 2 / 79.  

بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار اساتید دانشگاه ها، 13 / 4 / 94.

بیانات مقام معظم رهبری، در دیدار اساتید و دانشجویان کردستان، 27 / 2 / 88.

پورحسن، قاسم. (١٣٩٠). دین و رسانه، مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ.

دوفصلنامه دین و رسانه، ١ (١)، صص ٨٤ -٦٣.

ترکاشوند، علی اصغر. (١٣٨٩). الگوی هنجاری رسانه ملی (از دیدگاه رهبران جمهوری

اسلامی ایران). تهران: دانشگاه امام صادق (ع).

خجسته ، حسن. (١٣٨٨). طرح پیشنهادی الگوی هنجاری رسانه های جمهوری اسلامی.

بازیابی شده : www. khojasteh. ir/cv. asp//http:

خامنه ای، سیدعلی. (١٣٨٠). فیض ولایت: بیانات در جمع علما. قم: بوستان کتاب.

خمینی ، روح الله. (١٣٥٨). صحیفه امام خمینی (ره). تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).

خمینی، روح الله. (١٣٩١). شرح حدیث جنود عقل و جهل. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر

آثار امام خمینی (ره).

زنجانی، عمید. (١٣٨٥). انقلاب اسلامی و ریشه های آن. تهران: معارف.

شفیعی فر، محمد. (١٣٩١). انقلاب اسلامی، زمینه ها و پیامدها. تهران: معارف.

فیاض، ابراهیم. (١٣٨٦). منظری اسلامی ارتباطات و رسانه. مجموعه مقالات دین و

رسانه. تهران: دفتر پژوهش های رادیو.

مولانا، سیدحمید. (١٣٧١). جریان ب ن ی المللی ارتباطات (ترجمه یونس شکرخواه). تهران:

مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.

مولانا، سیدحمید. (١٣٧١). گذر از نوگرایی (ترجمه یونس شکرخواه). تهران: مرکز

مطالعات و تحقیقات رسانه ها.

مولانا، سیدحمید. (١٣٨٢). الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی. تهران: مرکز مطالعات

و تحقیقات رسانه ها.

واعظی، احمد. (١٣٨١). جامعه دینی ، جامعه مدنی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

ویلیامز، کوین. (١٣٨٦). درک تئوری رسانه (ترجمه رحیم قاسمیان). تهران : ساقی.

Mcluhan, M. (1964). Understanding Media: The Extensive of Man.

New York: MC Grew -Hill.

Sibert , F. P. (1963). Four Theories of The Press, Urbana: University of

Lllinois Press.

Wallers, M. (1995). Globalization. London: Routledge.

Wallersstein , I. (1974). The Rise and Future Demise of World Capitalist

System. Cambridge: Cambridge University Press.

پی نوشت ها

[1] Williams

[2] Wallerstein

[3] Wallers

[4]  Mcluhan

[5] Sibert

[6] نظرات دکتر حسن خجسته، دکتر آشنا و دکتر رضی، دکتر اکبری، دکتر مولانا و همچنین دکتر علی اصغر ترکاشوند که در صفحات قبلی به آنها اشاره شد، در این چارچوب قرار می رد.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر