ماهان شبکه ایرانیان

آینده انقلاب اسلامی و قدرت نرم آموزش عالی

هر نظام سیاسی باید بتواند افق های دورتر را ببیند و برای وقایع آن برنامه ریزی نماید. انجام کارهای بنیادی و تحقیقات راهبردی که برای حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی جامعه راهگشا باشد از وظایف آموزش عالی است

مقدمه

هر نظام سیاسی باید بتواند افق های دورتر را ببیند و برای وقایع آن برنامه ریزی نماید. انجام کارهای بنیادی و تحقیقات راهبردی که برای حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی جامعه راهگشا باشد از وظایف آموزش عالی است. (جمال زاده، 1387: 349) اما تاکید بر مطالعات آینده در حوزه آموزش عالی به جهت اهمیت راهبردی علم، دانش و فناوری در چشم انداز آینده جهانی و نخستین عرصه رقابت بشری است. لذا غفلت از آینده انقلاب اسلامی به ویژه در حوزه علم و دانش و عدم طراحی مدل ها، سناریوها و چشم انداز های مطلوب مدیریتی جهت مواجهه با اوضاع پیش آمده، قطعا پرهزینه و صدمات غیرقابل جبرانی در بر خواهد داشت. به علاوه یکی از پایه های اصلی تحقق پیشرفت و عدالت؛ از جمله رویکردهای آرمانی انقلاب اسلامی، گسترش علم و تعمیق آن در آینده است. پس مسئله اصلی منتج از مطلب فوق توجه به مطالعات آینده انقلاب اسلامی در حوزه علم و فناوری است که یک چشم انداز آرمانی تلقی می شود. (الوین تافلر، 1993: 16)

آموزش عالی به عنوان مهم ترین عامل فرهنگ و تمدن ساز کشور یکی از مهم ترین منابع قدرت نرم محسوب می گردد و می تواند در افزایش کارآمدی قدرت نرم انقلاب اسلامی، در محیط جهانی و منطقه ای ایفای نقش نماید. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش پیش رو این است که آموزش عالی با توجه به کارکردهایی که دارد چه تأتیراتی در تأمین اهداف و افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی در منطقه و جهان خواهد داشت؟

در این مقاله به منظور ارائه تحلیلی از آینده قدرت نرم آموزش عالی جمهوری اسلامی، در تأمین اهداف انقلاب اسلامی تلاش می کنیم براساس اسناد بالادستی[1] ازجمله سند چشم انداز، نقشه جامع علمی کشور و الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت و روش روندشناسی و ظرفیت شناسی، تأثیرات آینده کارکرد آموزش عالی در چهار بخش تولید علم و فناوری، انتقال دانش و ارزش، نشر و اشاعه دانش و ارزش و جامعه پذیری و فرهنگ سازی را در منطقه و جهان مورد شناخت و تحلیل قرار دهیم.

مفاهیم و کلیات

قدرت نرم

قدرت نرم در گفتمان اسلامی به شدت اخلاقی و روش مند است؛ به گونه ای که بین قدرت و سلامت نفس پیوند می زند. (افتخاری، 1390: 13  10) براین اساس «قدرت نرم» به قدرت برآمده از اعتقاد و ایمان به امر متعالی اشاره دارد که از درون شکبه روابط هنجاری تولید می شود. (افتخاری، 1390: 18  17)

آینده پژوهی

عبارت است از توانایی ایجاد و حفظ یک چشم انداز جامع و علمی از آینده و استفاده از این چشم انداز برای اتخاذ برنامه های مفید درحوزه های مورد نظر. (دی تور، بهار 1378: 103  101)

یکی از راه های شناسایی آینده قدرت نرم آموزش عالی روند شناسی تجزیه و تحلیل روند (Trend Analysis) است. دلیل انتخاب روش «تحلیل روند» به این جهت است که؛ این روش از موضوعات مهم و جالب آینده پژوهی و از جمله قدیمی ترین و دیرپاترین ابزار پیش نگری است که ایده ای از چگونگی تعمیم تحولات گذشته و حال به آینده با این فرض که آینده تداوم گذشته است ارایه می کند. (منزوی، 1389: 52) در موضوع بحث ما روند شناسی تاریخی در واقع بیان تحقق تدریجی افق ها و امکانات آرمانی است. (مظاهری، 1393: 54) یکی دیگر از راه های شناسایی آینده قدرت نرم آموزش عالی شناسایی ظرفیت های آن است. مراد از ظرفیت ها کلیه داشته های بالقوه و بالفعل و بهره گیری کافی از آنها است که بستر شکل گیری آینده مطلوب را فراهم می کند. (همان: 48) در پژوهش حاضر سعی خواهیم کرد با توجه به این دو روش تحلیلی از آینده قدرت نرم آموزش عالی جمهوری اسلامی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی ارائه دهیم.

الف) تأثیرات آینده کارکرد تولید علم و فناوری بر اهداف انقلاب اسلامی

یکی از مهم ترین اولویت های هر نظام سیاسی، تلاش در راستای دستیابی به توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. این مسئله در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد به گونه ای که در اسناد فرادستی و فرودستی کشورمان به این موضوع توجه ویژه ای شده و برنامه های پنج ساله توسعه کشور، سند چشم انداز بیست ساله و نام گذاری دهه چهارم انقلاب به نام دهه عدالت و پیشرفت  وجایگاه محوری علم وفناوری در آن  نشان دهنده اهمیت این موضوع در میان سیاست گذاران نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. اینکه انقلاب اسلامی به حق تشخیص داده که راه غلبه بر عقب ماندگی مزمن تاریخی ملت ایران در «علم» است. یعنی اگر بخواهیم بر یکی از مهم ترین آسیب های ملی یعنی عقب ماندگی غلبه کنیم مهم ترین و اولویت دارترین راه پرداختن به علم است. از این طریق می توان این امر مهم را محقق کرد. امروزه نقش تعیین کننده علم و فناوری در رشد و توسعه کشورها و ارتباط بسیار نزدیک توسعه اقتصادی با ظرفیت یک کشور در به دست آوردن، خلق، جذب، اشاعه و استفاده از فناوری به یک باور عمومی تبدیل شده است.

تأثیرات آینده کارکرد تولید علم و فناوری در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت است از:

1- ارائه تصویر مثبت از انقلاب اسلامی

در جمهوری اسلامی ایران دانشگاه مبدأ تحولات فکری، علمی، سیاسی و اجتماعی است و قادر است با بهره گیری از فناوری جدید، ضمن ارتقاء تولید علم جایگاه ایران را در منطقه و جهان افزایش دهد. علاوه بر آن بومی کردن علم و کمک به خودباوری و ارتقای کارآمدی نظام و رشد مدیریتی کشور و گسترش جنبش نرم افزاری به عنوان هسته ای اصلی تولید علم تصویر مثبت از ایران در عرصه جهانی ارائه دهد. تصویری که ضمن حفظ اصالت های تاریخی کشور و باورهای آن ایران را بر قله رفیع پیشرفت و توسعه قرار می دهد. در نتیجه این پیشرفت استقلال و آزادی کشور به عنوان مهم ترین دستاورد انقلاب حفظ گردیده و موقعیت مردمی سیستم سیاسی کشور یعنی مردم سالاری دینی فقه محور ارتقاء و جایگاه آن در داخل و خارج تحکیم می یابد. (افتخاری، 1387: 191)

2- مرجعیت علمی با تحول در علوم انسانی

با تحول در علوم انسانی و جنبش نرم افزاری حرکت به سمت مرجعیت علمی که از دیدگاه رهبر معظم انقلاب به عنوان یک استراتژی تبیین شده است، در راستای آینده قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران قابل تفسیر است. علم و دانش به مثابه عامل افزایش توان فرهنگی و فکری جوامع گذشته ای پربار در ایران داشته که به سرقت رفته و آینده موعود ماست که بدان بشارت داده شده است. تحقق این که ما را به مرجعیت علمی نیز خواهد رساند کاربردی نمودن مدل مفهومی است که در شکل زیر نشان داده شده است. (گودرزی، 1387: 147  140)

1.PNG

براساس ظرفیت ها و تحلیل روند و سند چشم انداز در افق 1404 «جمهوری اسلامی ایران با اتکال به قدرت لایزال الهی و با احیای فرهنگ و برپایی تمدن نوین اسلامی  ایرانی برای پیشرفت ملی، گسترش عدالت و الهام بخشی در جهان، کشوری برخوردار از انسان های صالح، فرهیخته، سالم و تربیت یافته در مکتب اسلام و انقلاب و با دانشمندانی در تراز برترین های جهان؛ توانا در تولید و توسعة علم و فناوری و نوآوری و به کارگیری دستاوردهای آن و پیشتاز در مرزهای دانش و فناوری با مرجعیت علمی در جهان» خواهد بود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با درکی هوشمندانه از ظرفیت کشور بارها بر لزوم بهره برداری بهینه از مجموعة منابع کشور برای حرکتی منظم و پیوسته از وضعیت موجود به جایگاه علمی آرمانی، در قالب نقشة جامع علمی کشور تأکید داشته اند. (سند چشم انداز دانشگاه تهران در افق 1404)

اگر بخواهیم دارای شاخص های پیشرفته و فوق روز در حوزه ملی و فراملی باشیم باید در حوزه تولید علم و فناوری به خودکفایی و در نهایت به مرجعیت علمی برسیم، رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل 110 قانون اساسی سیاست های کلی «علم و فناوری» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند. (متن کامل سیاست های کلی «علم و فناوری» در سایت: دفتر مقام معظم رهبری) اجرای این سیاست ها در آینده می تواند ما را به مرجعیت علمی و در نهایت قدرت جهانی و منطقه ای تبدیل نماید و راه رسیدن به تمدن اسلامی را هموار نماید.

3- شکل گیری تمدن اسلامی

تمدن اسلامی فقط خواسته و مطلوب انقلاب اسلامی نیست بلکه علاوه بر آن اولاً: روند تاریخی پیشرفت علمی ملت ایران به ویژه در چند دهه اخیر، ثانیاً: ظرفیت تمدنی آموزش عالی کشور تحقق چنین آینده ای را نوید می دهد. «ملت ایران همچنان که شأن اوست، در حال پدید آورن یک تمدن است... ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه این که ما تصمیم بگیریم این کار را بکنیم بلکه حرکت تاریخی ملت ایران در حال به وجود آوردن آن است.» (بیانات مقام معظم رهبری: 1/1/1373) برای شکل دادن به این مرحله، نیازمند در اختیار گرفتن دو حوزه کلیدی است: حوزه تعلیم و حوزه تربیت مدیران و کارگزاران نظام اسلامی. تمدن برساخته توانمندی علمی، همه گیر شدن روحیه دانش و فراگیر شدن خردورزی است و اساسا تمدن و علم، دوروی یک سکه اند. (کریمی مله، 1380: 3) با توجه به تحولی که در حوزه های علمیه و دانشگاه ها در حال وقوع است. به نظر می رسد در آینده شاهد تحول در علوم انسانی و شکل گیری گفتمان علوم انسانی اسلامی که پایه اصلی تولید علوم اسلامی است و تمدن اسلامی کامل ترین نقطه ارتقا و بسط انقلاب اسلامی تا پیش از ظهور حضرت حجت است باشیم.

آموزش عالی کشور ظرفیت تمدنی خود را از دو طریق و از دو منبع به دست آورده است: از منبع دینی و ظرفیت های متخذ از منبع بشری. در میان همه ادیان و آیین ها، دین اسلام و آیین تشیع مهم ترین خاستگاهی هستند که می توانند منشأ بودن این منبع هم در بعد نظری و هم بعد عملی باشند، یعنی اسلام و تشیع هم در مقام نظر و تفکر تمدن زا هستند، فارغ ازاین که عملا به تمدنی دست یافته باشند یا خیر، و هم در مقام عمل و در بستر تاریخ از تجربه تمدنی برخوردارند. آموزه های اسلام و تعالیم ائمه اطهار منبعی بسیار غنی برای تمدن سازی و تمدن زایی است. (مظاهری، 1393: 144 و 145) همه دانشمندان مسلمان و بسیاری از مستشرقان پژوهشگر درباره مبانی اسلام بر این باورند که اسلام تنها دینی است که اندیشه آرمانی جامعی درباره زندگی فردی و حیات اجتماعی ارائه می دهد. (جوادی آملی، 1387: 194) و از معیارهای جهان بینی خوب و کامل آرمان ساز و آرزو خیز بودن آن است. (مطهری، 1368: 2 / 84) مکتبی که عاری از این خصوصیت باشد، شوق و رغبت را از پیروانش می گیرد. (همان: 23) بلندنگری و تعالی خواهی اسلام در سه بعد فردی (فطرت)، اجتماعی (حیات طیبه) و تاریخی (سیر از هبوط تا ظهور) نمایان است. (مظاهری، 1393: 170  154) انقلاب اسلامی که بر پایه اسلام و تشیع بنا شده و موجب احیای آن در سطح جهان شده استفاده از این ظرفیت ها را آغاز نموده است.

مراد از منبع بشری نیز کلیه تجارب و داشته های تاریخی است که می شود در بالندگی و تکامل انقلاب اسلامی از آن بهره برداری کرد. (همان: 147) در اسلام گذشته از تشویقی که به تعلیم و تعلم شده است، یکی از عوامل شکوفایی استعدادها این بود که مرزها را درهم شکست و در اثر درهم شکستن مرزها تلاقی بین تمدن ها واقع شد و در این تلاقی ها بود که ایرانی ها که بالفطره استعدادشان خوب بود توانستند استعدادشان را بروز دهند. (مطهری، 1368: 13 / 805)

یکی از ویژگی های تمدن گذشته اسلامی وجود فضای تبادل فرهنگی و تلاقی تمدنی بود؛ فضایی که در آن، هم مسیر تاریخ همه علوم گذشته از تمدن اسلامی عبور کرد و همچنین علوم و دستاوردهای نو و جدیدی نیز قافله علم و تمدن را همراهی کرد. این ویژگی در تمدن آینده اسلامی نیز وجود خواهد داشت، منتها نحوه این عبور و ورود با گذشته متفاوت خواهد بود. تغییر تمدن ها در گذشته به دلایل مختلف از جمله جهانی نبودن آنها عمدتا به شکل مرگ و حیات بوده است. اما به نظر می رسد نوع تصرف و عبور از تمدن غربی به چند جهت با گذشته متفاوت است:

یک: این تمدن جنبه فرهنگی و ایدئولوژیک بیشتری نسبت به تمدن های گذشته دارد. به همین دلیل نوع اضمحلال و انقراض و همچنین عبور از آن فرهنگی است و این روند تغییر را متفاوت و کُند می کند. به تعبیر برخی متفکران «عبور از تمدن غرب به دو صورت امکان پذیر است: اول این که تمدن فرامدرن بر ویرانه های تمدن مدرن ساخته شود و دوم اینکه از دل آن، بدون طی کردن پروسه اضمحلال، زاییده شود. به نظر می رسد نوع عبور از تمدن کنونی غرب صورت دوم باشد.» (به نقل از: مظاهری، 1393: 149 و 150)

دو: تمدن غربی بر پایه غفلت از فطرت الهی و در نتیجه انکار عالم معنا بنا شده است. به همین دلیل نشانه های تمدن آینده با تذکر به فطرت الهی نمایان می شود و انقلاب اسلامی، با عنوان احیاگر تمدن اسلامی، تذکر و برگشتی به فطرت الهی است.

سه: تمدن کنونی غرب با جهانی سازی و با سرپوش گذاشتن بر دیگر تمدن ها و فرهنگ ها خود را اثبات کرده است. در واقع تمدن غربی به همگان القا کرده است که فرهنگ های دیگر تجربه تمدنی خود را عرضه کرده اند و هیچ کدام نتوانسته اند در تاریخ باقی بمانند. تمدن غربی بر پایه میراث همه تمدن های گذشته البته با تغییر جهت اساسی در آنها، تغییر جهتی که هیچ مناسبتی میان آن و جهت تمدن غربی نیست، بنا شده است. غرب تاریخ همه ملل و فرهنگ های دیگر را دوران طفولیت خود معرفی می کند و خود را دوران بالندگی همه تمدن ها و فرهنگ های گذشته می پندارد. (همان: 152 - 149)

اما به هرحال این سلطه در حال افول است و انقلاب اسلامی با پیشرفت های علمی خود خروج از این انحصار را آغاز کرده است. به تعبیر هانتینگتون گسترش غرب به انتها رسیده و طغیان علیه غرب آغاز شده است. (هانتینگتون، 1378: 82)

بنابراین داشتن یک مکتب مترقی که توان هدایت بشری به سمت صلاح دنیوی و اخروی دارد، می تواند انرژی بسیار متراکمی را برای پیشرفت و تمدن سازی در اختیار بگذارد. لذا این عامل که قبلاً تمدن بزرگ اسلامی را به جهانیان نشان داده است در عصر جدید و پس از انقلاب اسلامی می تواند با ظرفیت درونی، خود را با جهان تطبیق نموده و تمدن اسلامی افول یافته در اعصار گذشته را با قدرتی بیشتر احیا نموده و براساس آن جامعه به گستره کل جهان نشان دهد. (اکبری، 1382: 14)

4- اقتدار علمی

پایه اول اقتدار علمی این است که در ملت اقتدار، خود باوری، توانمندی و... ایجاد کند و آن را به منطقه و جهان عرضه نماید. دانشگاه با توجه به ظرفیت ها و روند موجود و نقشه راه می تواند از پایگاه خودش تحقیرزدایی و ایجاد اقتدار بکند. البته چون در کشور ما نظامات مدرن در بخشی از بخش های آن وجود دارد، یک سری نیازمندی ها هم داریم، دانشگاه آن نیازمندی ها را نیز جواب می دهد. استراتژی اقتدار علمی بر نظام موضوعاتی به عنوان بافت پایان نامه ها و تحقیقات تاکید میکند که نتیجه پردازش این نظام موضوعات منجر به نظام سازی ذهنی، تحقیرزدایی و روحیه خودباوری در جامعه می شود. با توجه به آنکه اقتدار علمی و استقلال علمی با یکدیگر تفاوتی بسیار ظریف دارند. چرا که امروزه دانشگاه ها باید نیازهای فعلی کشور را پاسخ دهند و در حال حاضر دانشگاه های کشور ما بر اساس نظام معادلات مدرن اداره می شوند، ولی غرض نباید این باشد که تصویر دانشگاه در ذهن مسئولان و نخبگان همین نظام معادلات مدرن باشد. به عبارت دیگر فعلا بر همین اساس از وابستگی کشور جلوگیری کند؛ ولی به تدریج با تحقیرزدایی از لایه اول عبور کرده و به لایه دوم ورود پیدا می کند. حال ممکن است این سئوال طرح شود که شما که این نظام علمی را قبول ندارید، پس چرا در آن ورود پیدا کردید؟ پاسخ آن است که اگر از ابتدا مطرح می کردیم که قصد داریم علمی جدید و متناسب با ارزش های خودمان بسازیم، به علت تحقیر صورت گرفته در گذشته این اتفاق رخ نمی داد. اما با طی یک پروژه بیست ساله که امام خامنه ای تعریف کردند، جامعه علمی، کشور ایران و حتی مسلمانان جهان را از این تحقیر علمی خارج می کنند. حال اگر ایران به رتبه چهارم علمی دنیا برسد، و به عبارتی در ردیف چهار کشور علمی دنیا قرار بگیرد، این سخن که قصد داریم معادلات جدید علمی ایجاد کنیم، در عرصه بین المللی و داخلی بی ربط به نظر نمی رسد.

مرحله اول اقتدار علمی، باید بر اساس استاندارهای علمی دنیا باشد. که دانشگاه های ایران در این مرحله هستند. بنابراین ما در مرحله پاسخگویی علمی به نیازهای توسعه مادی هستیم؛ و مرحله آینده ما پاسخگویی علمی به نیازهای مبنایی انقلاب اسلامی یعنی نظام سازی اسلامی است. اما قبل از تحقق مرحله پاسخگویی به نیازهای مبنایی انقلاب لازم است، یک دوره ای تحت عنوان فهم چگونگی پاسخگویی دانشگاه به مبنای انقلاب تعریف شود. چراکه دانشگاه باید تصویری از مبنای انقلاب داشته باشد تا بتواند برای آن تولید معادله کند. بنابراین برای انتقال به دوره آینده یعنی مرحله پاسخگویی به نیازهای انقلاب باید مرحله ای برای فهم چگونگی پاسخگویی به نیازهای انقلاب برای دانشگاه تعریف کنیم. لذا در حال حاضر انقلاب اسلامی بوسیله دانشگاه فعلی  که بر اساس پاسخگویی به نیازهای توسعه مادی اداره می شود  مشغول ایجاد اقتدار علمی است. اگر از ادبیات انقلاب سؤال شود: چرا به دنبال انرژی هسته ای و هایتک ها هستید؟ پاسخ می دهند که اولا به این فناوری ها نیازمند هستیم؛ ثانیا ما به دنبال اقتدار علمی هستیم و البته دلیل اصلی ما نیز همین است. به عبارت دیگر در حال حاضر مشغول شکستنِ تحقیری که در دوره قاجار و پهلوی توسط روشنفکران اتفاق افتاده است؛ هستیم.

بنابراین مرحله دوم اقتدار علمی، فهم پاسخگویی علمی دانشگاه به نیازهای انقلاب است. و مرحله سوم، پاسخگویی علمی به نیازهای علمی انقلاب اسلامی نام دارد. لذا اگر توجه شود در هر سه دوره اقتدار علمی اشراب شده است. اکنون که دانشگاه گمان می کند به دنبال توسعه مادی است، می شود برای ایجاد اقتدار از آن استفاده کرد. وقتی دانشگاه از تحقیر خارج شد، باید پروسه ای را شروع کرد که فهم نظام سازی اسلامی در دانشگاه ایجاد شود. هر گاه این فهم در دانشگاه ها ایجاد شود، به مرحله سوم وارد خواهیم شد. بنابراین مراحل سه گانه تحقق اقتدار علمی عبارت است از اقتدار علمی در فضای استقلال علمی، اقتدار علمی در فضای فهم نظام سازی اسلامی و اقتدار علمی در فضای تولید معادلات برای نظام سازی اسلامی. که هر سه لایه منجر به ایجاد اقتدار می شود.

بنابراین نقشه راه تحول در دانشگاه شامل 27 موضوع غیر قابل حل ساینس است. که اولا اقتدار بین المللی برای نظام حاصل می شود و ثانیا اجمالا نظام سازی اسلامی نیز تبیین می شود. إن شاءالله اگر مرحله دوم نیز محقق شود، یعنی بتوانیم برخی از مسائل غیر قابل حل برای دستگاه فکری غرب را حل کنیم، می توانیم وارد مرحله سوم یعنی تولید معادلات در همه عرصه های زندگی بشر بشویم، که آن هم لوازم دیگری دارد. در حال حاضر نقشه راه در مرحله شناسایی مسائل غیر قابل حل است. به عبارت دیگر نقشه راه به دنبال مسائل پزشکی، اقتصادی، جامعه شناسی و... است که غرب تاکنون نتوانسته است به آنها پاسخ دهد. اگر ما بتوانیم به آنها پاسخ بدهیم، نتیجه آن تحقیر علمی غرب و اقتدار علمی ما می شود. در آن زمان گزارش پایش فرآیند انتقال که در نقشه راه وجود دارد؛ منتشر می شود. و مطالعه این گزارش ها منجر به فهم اجمالی نظام سازی اسلامی در جامعه می شود. و پس از آن آغاز مرحله سوم می باشد.

موضوع انتقال ما به مرحله سوم در دانشگاه ها الگو اداره جامعه است. یعنی اگر الگوی اداره جامعه را خرد کنیم و از دانشگاه ها بخواهیم برای اداره جامعه متناسب با ارزش ها و شرایط خودمان الگویی تولید بکنید، این سخن با استقبال دانشگاه مواجه می شود. چرا که حتی افرادی که الگوی غربی را مناسب می دانند، قبول دارند که امروز ما برای اداره کشور براساس فرهنگ خود، الگوی مشخصی نداریم. پس همه حاضر به مشارکت در این پروژه هستند. به این بیان که یک ابر پروژه ملی با نام تبیین چگونگی اداره جامعه ایران تعریف بشود. و این ابر موضوع به ریز موضوعات نیز تقسیم شود. به عنوان مثال الگوی تغذیه، آموزش، سلامت، بهداشت، امنیت، سیاست، عدالت و.... که نقشه راه در نه محور اصلی و 27 ریز موضوع این بحث را جمع بندی کرده است. اگر این مسئله روی میز دانشگاه قرار بگیرد، به تدریج زمینه فهم نظام سازی اسلامی در دانشگاه ها را ایجاد می کند. پس وحدت موضوع انتقال ما از مرحله دوم به مرحله سوم نحوه اداره جامعه است، به عبارت دیگر محل تجمیع 27 موضوع غیر قابل حل در دستگاه فکری غرب، مسئله اداره جامعه در بخش های مختلف است. به عنوان مثال در مسئله امنیت که مسئله ای غیر قابل انکار برای هر جامعه ای است، جامعه امریکا نتوانسته است، در کشورش امنیت را پیاده کند. بنابراین ما برای ایجاد امنیت نمی توانیم از مدل های آنها استفاده کنیم. در این صورت اگر به این مسئله پاسخ دهیم در ضمن آنکه یک مسئله ضروری برای یک کشور را حل کرده ایم، توانسته ایم کار آمدی نظام فکری خود را ثابت کنیم. و فهمی و لو اجمالی از نظام سازی اسلامی در ذهن مخاطبان ایجاد کنیم.

بنابراین وحدت موضوعات (انتقال دانشگاه به مرحله پاسخگویی به نیازهای علمی مبنای انقلاب اسلامی) نحوه اداره جامعه است. بنابراین با پردازش نحوه اداره جامعه ایران از مرحله دوم اقتدار علمی به مرحله سوم اقتدار علمی انتقال پیدا می کنیم. در حال حاضر ما نقشه این موضوعات را داریم و آماده طرح می باشد. (علی بابایی، 1393: 33  26) بنابراین اقتدار علمی در نهایت منجر به حفظ انقلاب ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی می شود.

ب) تأثیرات آینده کارکرد تربیتی آموزش عالی بر اهداف انقلاب اسلامی

بر اساس سند چشم انداز در افق 1404، ایران دارای جایگاه ممتاز در خلق علم و فناوری بوده که از نظر علمی، در سطح جهانی و منطقه ای مرزشکن و تربیت کننده انسان هایی مؤمن، فرهیخته، آزاداندیش و کارآفرین می باشد. (همان) مهم ترین تأثیرات آینده کارکرد تربیتی آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت است از:

1- اصلاح نگرش های ضد تربیت در نظام آموزش عالی

با توجه به نقشه راه تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که توسط شورای راهبردی الگوی اسلامی پیشرفت در حال تدوین و تصویب است و با توجه به ظرفیت های موجود در نظام آموزش عالی کشور ما شاهد اصلاح نگرش های ضد تربیت و در نتیجه افزایش کارکرد تربیتی آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی خواهیم بود.

به اعتقاد اولین نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت اصلی ترین نهاد متکفل تربیت نهاد خانواده است. به عبارت دیگر اگر خانواده وجود نداشته باشد، تربیت اسلامی به شکل کامل محقق نخواهد شد. بنابراین برای تحقق تربیت اسلامی باید نگرش های ضد نهاد خانواده شناسایی و اصلاح شود. چرا که هر مدلِ ضد خانواده، ضد تربیت اسلامی است. به عبارت دیگر نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت معتقد است برای حل مسئله تربیت باید فضای حاکم بر نهاد خانواده دائماً بهبود یابد. و اگر بدون توجه به فضای حاکم بر مسئله تربیت و صرفا ناظر به عوامل درونی تربیت برنامه ریزی شود؛ عوامل بیرونی موثر بر تربیت و یا به عبارت نقشه راه؛ نگرش های ضد تربیت، مانع تحقق کامل تربیت اسلامی در خانواده میشوند. بنابراین در مسئله تربیت این گونه است که مهم ترین عوامل تربیت، عوامل بیرونی تربیت است که باید اصلاح شود.

یکی از عوامل بیرونی مؤثر بر تربیت، نظام آموزش و آموزش عالی کشور است. چون هر پسر و دختری که تشکیل خانواده می دهند، مدت ها در این نظام آموزشی تحصیل کرده است. و اگر این نظام آموزشی، آموزش های متناسب با نهاد خانواده را به دانش آموزان منتقل نکند، این افراد در زندگی مشترک دچار مشکل می شوند؛ درحالی که مقصر ایشان و یا والدین نبوده اند. بلکه ریشه این مشکل، نگرش خاصی است که بر نظام آموزشی حاکم بوده است. (علی بابایی، 1393: 14  11) که این نگرش با اجرای طرح نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت اصلاح خواهد شد و کارکرد تربیتی آموزش عالی هم افزایش پیدا خواهد کرد و در نتیجه موجب افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی در منطقه و جهان خواهد شد.

2- بهبود مستمر فضای حاکم بر تربیت

با توجه به نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت که توسط شورای راهبردی الگوی اسلامی پیشرفت در حال تدوین و تصویب است و با توجه به ظرفیت های موجود در نظام آموزش عالی کشور ما شاهد بهبود فضای حاکم بر تربیت و در نهایت افزایش قدرت نرم آموزش عالی خواهیم بود.

برای بهبود مستمر فضای حاکم بر تربیت باید فضای حاکم را شناسایی کرد. چرا که اگر فضای حاکم درست تشخیص داده نشود؛ و یا ناقص شناسایی شود؛ تربیت اسلامی به صورت کامل محقق نخواهد شد. به عنوان مثال مسئله اقتصاد مورد توجه است ولی ده ها مسئله دیگر مورد غفلت واقع می شود.

لذا برای شناسایی صحیح بافت موضوعات بیرونی مؤثر بر تربیت، لازم است شناخت صحیحی از بافت ساختارهای اداره کننده جامعه وجود داشته باشد. چرا که عوامل بیرونی، جزئی از ساختارهای اداره کننده جامعه هستند. بنابراین به صورت منطقی میتوان نتیجه گرفت؛ هر عامل بیرونی که بر مسئله تربیت تاثیرگذار است؛ منبعث از بخشی از ساختارهای اداره کننده جامعه است. لذا اگر تقسیمات ساختارهای اداره جامعه شناسایی شود، در واقع تقسیمات کلی بافت های بیرونی مؤثر بر تربیت بدست آمده است.

برای همین منظور اولین نقشه راه تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نظامات اداره کننده جامعه را در سه بخش طبقه بندی کرده است. نقشه راه معتقد است نظامات اداره کننده جامعه در یک تقسیم کلی به نظامات علمی، نظامات عینی و نظامات ذهنی تقسیم می شوند. و اولین نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت شامل 81 موضوع از نظامات ذهنی اداره کننده جامعه می باشد. البته باید دانسته شود که نقشه راه، نظامات ذهنی را ریشه مدیریت نظامات عینی و علمی می داند. در نقشه راه تولید الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت بیان شده است که فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت از طراحی های کلان ساختارهای اداره جامعه تبعیت می کنند. لذا در این نقشه راه هشتاد موضوع غیر مرتبط با تربیت و البته مؤثر بر آن به عنوان فضای حاکم بر تربیت و یک موضوع هم به عنوان مهره درونی تربیت شناسایی شده است.

در نقشه راه، بافت موضوعات مؤثر بر نهاد خانواده در سه دسته کلی  نگرش های تقنینی، اجرایی و قضایی مغایر با نهاد خانواده  طبقه بندی شده است. به عبارت دیگر بافت موضوعات مؤثر بر نهاد خانواده متأثر از بافت فعلی ساختارهای اداره کننده جامعه است.

طبق بررسی های صورت گرفته ریشه نگرش های ضد تربیت، مسئله الگوی اداره جامعه است. که این الگو متأثر از توسعه غربی است. به عبارت دیگر الگوی اقتصادی موجود بخشی از الگوی کلان توسعه (Development) برای اداره جامعه است. بنابر این نگرشی که در حوزه اقتصاد  یعنی صنعتی سازی تولید  و یا دیگر حوزه ها ایجاد شده است و اثر تخریبی بر مسئله تربیت دارد؛ حاصل الگوی توسعه غربی می باشد که امروزه در جامعه ما بر اساس آن عمل می شود.

نقشه راه تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت معتقد است، اگر تعداد معدودی از نگرش های مغایر با نهاد خانواده شناسایی شود و تبیین گردد که ریشه این نگرش ها الگوی اداره جامعه است؛ به تدریج زمینه طرح و تحقق این الگو ایجاد می شود. چرا که با معرفی توسعه غربی به عنوان ریشه نگرش های ضد نهاد خانواده، این الگو به چالش کشیده می شود. بنابر این ریشه عدم تحقق تربیت اسلامی در جامعه و نظام آموزش عالی کشور، عوامل بیرونی و یا فضای حاکم بر تربیت است؛ و فضای حاکم بر مسئله تربیت متأثر از بافت ساختارهای اداره کننده جامعه است. و به دلیل آنکه بافت ساختارهای اداره کننده جامعه متأثر از الگوی اداره جامعه است؛ می توان ریشه اصلی عدم تحقق تربیت اسلامی در کشور را بهره گیری از الگوهای ضد تربیت (توسعه محور) دانست.

برای تحقق مسئله تربیت اسلامی به شکل کلان، باید ساختارهای اداره جامعه بر اساس جهت حرکت انقلاب اسلامی تعدیل شود؛ لذا می توان گفت تفاوت نگاه نقشه راه با دیگر نگاه ها در این مسئله است که دیدگاه های دیگر معتقد هستند باید ابتدا ریز الگو ارائه شود؛ اما نقشه راه معتقد است؛ تغییر از ساختارهای کلان آغاز میشود. لذا نقشه راه برای اصلاح تربیت معتقد است باید از بررسی عوارض ضد تربیتی الگوی اداره جامعه آغاز کرد. به اعتقاد شورای راهبردی الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت، پیشنهاد ارائه شده در زمان حاضر قابلیت اجرا دارد، و می توان احکام برنامه ششم را بر اساس آن طراحی کرد. طرح های شورای راهبردی در مدت پنج سال اول به هیچ عنوان متعرض ساختار اداره جامعه نمی شود. بلکه فقط درخواست الصاق پیوست تربیت، پیشگیری و... را به ساختارهای موجود مطرح می کند. البته به علت نگرش ساز بودن پیوست های پیشنهادی و پردازش آنها، الصاق پیوست ها منجر به اصلاح نگرش در بدنه ساختارها می شود که در نهایت به تغییر ساختارها نیز خواهد انجامید. (همان: 33 - 14) در نتیجه موجب افزایش کارکرد مثبت تربیتی آموزش عالی و تأمین اهداف و افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی خواهد شد.

3- توسعه منابع انسانی

با توجه به ظرفیت های آموزش عالی ایران و انقلاب اسلامی در بخش تربیت و توسعه نیروی انسانی متعهد و متخصص و آمارها و تحلیل روند پیشرفت هایی که در طی سی و پنج سال گذشته در این بخش شده است انتظار می رود رشد روزافزونی داشته باشیم، که در نهایت موجب استمرار و حفظ انقلاب، افزایش قدرت بین المللی و منطقه ای ایران و رسیدن به تمدن اسلامی و به طور خلاصه تأمین کننده اهداف انقلاب اسلامی خواهد بود. زیرا عمده ترین منبع استراتژیک هر سازمان و یا هر جامعه و شکل گیری تمدن منابع انسانی آن است. جوامعی در بلند مدت قرین موفقیت خواهند شد که بتوانند منابع انسانی خود را به طور صحیح و اصولی توسعه و پرورش دهند و همراه تقویت دانش و معرفت ومهارت های فنی لازم، افرادی پرکار و معتقد و مومن بسازد. (میرسپاسی، 1378: 365) میزان رشد فزاینده جمعیت، توسعه و پیشرفت سریع و روزافزون تکنولوژی، تنوع مناسبات تولیدی و گسترش بی سابقه دامنه امور جوامع، پرورش و تأمین نیروی انسانی متخصص و متناسب با درجات توسعه کشورها ایجاب می کند. در هر جامعه ای مرتبه و جایگاه توسعه اقتصادی و اجتماعی بیش از آنچه به منابع مادی و امکانات عملی آن مربوط باشد، به مجموعه نیروی انسانی متخصص وآزموده، متکی است. (سرداری، 1372: 368  365) توسعه منابع انسانی در مسیر پیشرفت های سریع علم و تکنولوژی و تغییرات و تحولات ناشی از آنها، تنها پلی است که می تواند جامعه را از دنیای امروز به دنیای پر تغییر و تحول فردا و ایجاد تمدن رهنمون سازد.

علاوه بر موارد فوق می توان به افزایش آمار قشر تحصیل کرده، ارتقای معنویت و روحیه ایثار و نمادهای معنوی در آینده اشاره کرد. به استناد آخرین آمار شورای عالی انقلاب فرهنگی یک رشد 178 درصدی تعداد دانشجویان مؤسسات آموزش عالی کشور را داشته ایم. یعنی شاخص تعداد دانشجویان طی سال های 1391 - 1380 روندی صعودی را داشته است، به طوری که از تعداد یک میلیون و 566 هزار و 609 نفر دانشجو در سال 1380 به تعداد چهار میلیون و 367 هزار و 901 نفر دانشجو در سال 1391 افزایش یافته است.

2.PNG

همچنین تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی، از 73 هزار و 578 نفر در سال 1380 به تعداد 513 هزار و 661 نفر در سال 1391 افزایش یافته که این آمار نشان دهنده رشد 6 برابری شاخص مذکور در بازه زمانی 1391 - 1380 است. تعداد دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در ایران در مقاطع تحصیلی مختلف (کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترای تخصصی) از 109 نفر در سال 1384 به تعداد هفت هزار و 850 نفر در سال 1391 افزایش یافته است که نشان دهنده رشد 71 برابری این شاخص در بازه زمانی 1391  1380 است. همچنین تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی در کشور از 130 هزار و 411 نفر در سال 1380 به 716 هزار و 96 نفر در سال 1391 رسیده است.

3.PNG

همچنین تعداد اعضای هیئت علمی تمام وقت در یک میلیون نفر جمعیت کشور از تعداد 532 نفر در سال 1380 به 902 نفر در سال 1391 بالغ شده است که نشان دهنده رشد 70 درصدی این شاخص در دوره زمانی مذکور است (دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1394: 47  25)

ج) تأثیرات آینده کارکرد نشر و اشاعه دانش و ارزش آموزش عالی بر اهداف انقلاب اسلامی

براساس سند چشم انداز در افق 1404، ایران پیشرو در توسعه مفاهیم الهام بخش علمی و پژوهش های بنیادی و ارتقادهنده تحقیقات توسعه ای و کاربردی علم و فناوری بوده و همچنین از ظرفیت جهانی توانمند سازی فارغ التحصیلان و بنگاه های دانش بنیان برای شکل دهی به الگوی دانش بنیان توسعه ملی، مبتنی بر مکتب اسلام برخوردار است. (سند چشم انداز دانشگاه تهران در افق 1404) مهم ترین تأثیرات آینده کارکرد نشر و اشاعه دانش و ارزش آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارتنداز:

1- جذابیت

وقتی جهان جذب ارزش های سیاسی و فرهنگی کشور شود این امر قدرت متقاعد سازی به خصوص در بعد فراملی نصیب آن می کند. دانشگاه در کنار سایر مراکز علمی و حوزوی می تواند با ارائه فرهنگ غنی و جذاب اسلامی دل های تشنه را مجذوب خود نماید. بی شک هر چقدر ما در این حوزه موفق شویم عمق استراتژیک خود را در جهان نفوذ دادیم. در این رابطه دانشگاه با توجه به ظرفیت ها و تحلیل روند معرفی اسلام ناب محمدی؛، معرفی فرهنگ ایرانی  اسلامی توجه به اصالتهای تاریخی در بحث اشاعه تولید علم، آینده موفقی را برای قدرت نرم کشور به ارمغان می آورد. (الیاسی، 1388: 63 و 64)

2- صدور انقلاب و الگو شدن

انقلاب از بطن اسلام برخاسته است، اسلام ناب، اسلام حقیقی؛ اسلام هم در نوع خودش نهضت بود بعد تبدیل شد به شکل و قیافه های دیگری که ما الان شاهدش هستیم. اگر اسلام نهضتی نبود در جهان گسترش پیدا نمی کرد. چیزی که در ماهیتش نهضت است رو به گسترش است نمی شود جلوی آن مانع ایجاد کرد. و چیزی که نهضتی است در ذاتش صدور وجود دارد. بدون صدور نهضت معنا ندارد و راز بقای اسلام هم در صدورش بوده است و نه در ظهورش. (سخنرانی آیت الله سید جواد نقوی از رهبران شیعیان پاکستان)

محققان با تحلیل مفاهیم ابتدایی این هدف و راه های رسیدن به آن، به این نتیجه رسیدند که صدور انقلاب هرگز میسر نمی شود مگر با تلاش برای الگو شدن در همه زمینه ها. از آن زمان ایران این هدف ارزشمند را در میان مهم ترین اهداف خود قرار داده و برای رسیدن به آن می کوشد. هم اکنون پس از گذشت سی و چند سال از انقلاب، ایران همچنان به دنبال الگو شدن و صدور انقلاب است. باید گفت رسیدن به این هدف بزرگ در جامعه امروز ایران، در گرو برقراری توازن و تناسب میان دو قطب به ظاهر متضاد «ثبات نهادمند» و «تغییرات زیربنایی» در حوزه های مختلف است. (هادی، www.parsine.com)

در این میان، آموزش عالی بیش از هر سازمان دیگر می تواند در صدور انقلاب اسلامی، نقش داشته باشد. با توجه به ظرفیت های موجود و تحلیل روند پیشرفت علمی ایران و رشد تحصیل دانشجویان خارجی در دانشگاه های ایران به ویژه دانشگاه جامعةالمصطفی در دو بخش حضوری و مجازی نوید افزایش صدور تفکر انقلاب اسلامی و اسلام ناب به سراسر جهان را می دهد.

علاوه بر موارد فوق می توان به عدم وابستگی ایران به قدرت های بیگانه در زمینه تکنولوژی و فناوری به ویژه فناوری برتر و صنعت و رسیدن به قدرت اقتصادی در منطقه در آینده ایران اشاره کرد.

د) تأثیرات آینده کارکرد جامعه پذیری و فرهنگ سازی آموزش عالی بر اهداف انقلاب اسلامی

تأثیرات آینده کارکرد جامعه پذیری و فرهنگ سازی آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت است از:

1- مشروعیت سیاسی

اگر دانشگاه بتواند تحرک اجتماعی را در اساتید، دانشجویان و طبعاً جامعه ایجاد نماید، باعث فعال سازی نیروهای اجتماعی و ایجاد شور و نشاط در عرصه های سیاسی  اجتماعی جامعه و ارتقای کارآمدی نظام سیاسی و مدیریت کشور می گردد. این اقدام می تواند پایه های مشروعیت مردمی و بین المللی نظام را که از مؤلفه های قدرت نرم است را افزایش دهد. جمهوری اسلامی ایران با بهره گیری از ظرفیت های عظیم دانشگاه همچنین روند موجود می تواند اهداف راهبردی خود را پیگیری و به واسطه عمق و گستردگی دانشگاه سریع تر به اهداف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود نائل گردد. (افتخاری، 1387: 245)

2- افق گشایی

انقلاب اسلامی با ظهور خود افق پیش روی بشریت را گشود. تمدن غربی، ساحت وجودی بشر و زندگی بشری را به ساحت مادی و ناسوتی آن تقلیل داده بود و جز مادیت افقی پیش روی بشر ترسیم نمی کرد. انقلاب اسلامی با وقوع خود افق های زندگی بشری را از سطح مادی فراتر برد و زندگی دینی، الهی و معنوی جدیدی را به جهان عرضه کرد. آموزش عالی کشور در خط مقدم عرضه این افق با توجه به نگاه روندشناسانه یعنی تحقق تدریجی آرمان ها و پیشرفت ها اقتضا می کند وسعتی به عقل و تفکر بشر و به تبع آن زندگی بشر بدهد و این گشایش نویددهنده تمدنی از جنس دیگر و با افق های بلندتر از تمدن کنونی است. (مظاهری، 1393: 125 و 126)

3- احیای هویت دینی، گسترش و بیداری اسلام

ایران اسلامی توانسته است احیاگر اسلام، دین و معنویت در جهان باشد. به تعبیر پروفسور محمد حسین هدی، اندیشمند مسلمان مقیم اتریش، «اگر بنا باشد تاریخی را برای احیای هویت دینی (در جهان معاصر) در نظر بگیریم، آن تاریخ 1979 میلادی است یعنی مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که خیزش عظیمی برای تفکرات دینی در تمام ادیان به وجود آمده است و انقلاب اسلامی ایران موجب احیای تفکر دینی در جهان گشت». (حاجتی، 1381: 59)

هویت گام نخست تمدن سازی است و بدون توجه به آن نمی توان به تمدن دست یافت. هویت فردی و جمعی، به طور خلاصه؛ یعنی تصوری که «من» از «خود» و «شما» از «خود» و «جامعه» از «خود» دارد.

الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت که در مراحل پایانی تدوین است درصدد است تا تمدنی اسلامی ایرانی را به ارمغان بیاورد. اگر جامعه و افراد موجود در آن به ویژه قشر تحصیل کرده و دانشگاهی تصوری اسلامی  ایرانی از خود برسند، و به ثبات در هویت یابی برسند، خلق الگو گامی آسان در رسیدن به تمدن مورد نظر خواهد بود زیرا هدف، قله و مقصد کاملا مشخص است.

علاوه بر این با توجه به ظرفیت های موجود در آموزش عالی و تحلیل روند پیشرفت با الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت، ایران به یکی از الگوهای منطقه و جهان تبدیل خواهد شد و موجب احیا و گسترش روزافزون اسلام و هویت دینی در جهان خواهد شد. احیا و گسترش اسلام چیزی نیست که تنها در کشورهای فقیر و جهان سوم اتفاق افتاده باشد بلکه در کشورهای اروپایی و آمریکایی هم با این پدیده روبه رو شده اند. ناظرانی که به کنترل جمعیت مسلمانان اروپا مشغولند تخمین می زنند که همه ساله هزاران زن و مرد به این دین گرایش می یابند و از این میان تنها تعداد معدودی به گروه های افراطی می پیوندند. (فورد، 1384: 32  16) روزنامه گاردین نیز چندی پیش، براساس مطالعات مرکز تحقیقات پیو، رشد جمعیت مسلمانان اروپا را 35 درصد اعلام و پیش بینی کرد که در سال 2030 م جمعیت مسلمانان پیش از 10 درصد کل جمعیت ده کشور اروپایی را تشکیل می دهد. (www.tebyan.net)

آموزش عالی کشور با توجه به نگاه روندشناسانه افزایش تولید علم و فناوری، تربیت نخبگان و معرفی فرهنگ ناب اسلامی اقتضا می کند نقش بیشتری در گسترش و بیداری اسلام و احیای هویت دینی در آینده منطقه و جهان ایفا نماید.

علاوه بر موارد فوق می توان به معرفی اسلام ناب، جهان گرایی تمدن اسلامی، تقویت جنبش های جدید اجتماعی و فرهنگ استکبارستیزی و استقلال خواهی در آینده جهان اشاره کرد.

جمع بندی

مبتنی بر بررسی «آینده انقلاب اسلامی و قدرت نرم آموزش عالی»، در تأمین اهداف انقلاب اسلامی براساس اسناد بالادستی ازجمله سند چشم انداز، نقشه جامع علمی کشور و الگوی اسلامی  ایرانی پیشرفت و روش روندشناسی و ظرفیت شناسی در چهار گفتار تولید علم و فناوری، انتقال دانش و ارزش، نشر و اشاعه دانش و ارزش و جامعه پذیری و فرهنگ سازی مورد تحلیل قرار گرفت.

ازآنجاکه تحول علمی فناوران در عصرجدید بر «ابتکار» و «خلاقیت» استوار است و از سویی کشور ما به دلیل فراوانی نیروی انسانی تحصیل کرده و متخصص که نقش مهمی در پدید آمدن مزیت رقابتی ایفا می کند. بنابراین مهم ترین تأثیرات آینده کارکرد تولید علم و فناوری آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت بودند از: ارائه تصویری مثبت از انقلاب اسلامی، مرجعیت علمی، اقتدار علمی و شکل گیری تمدن اسلامی و....

مهمترین تأثیرات آینده کارکرد تربیتی آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت بودند از: توسعه منابع انسانی، بهبود مستمر فضای حاکم بر تربیت و اصلاح نگرش های ضد تربیتی در نظام آموزش عالی و....

مهم ترین تأثیرات آینده کارکرد نشر و اشاعه دانش و ارزش آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) نیز عبارت بودند از: جذابیت و صدور انقلاب و الگو شدن و....

و مهم ترین تأثیرات آینده کارکرد جامعه پذیری و فرهنگ سازی آموزش عالی در تأمین اهداف انقلاب اسلامی (حفظ انقلاب، ارائه الگوی اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی و قدرت جهانی انقلاب اسلامی) عبارت بودنداز: مشروعیت سیاسی، افق گشایی و احیای هویت دینی، گسترش و بیداری اسلامی و....

منابع و مآخذ

1- افتخاری، اصغر، 1390، سخت افزار گرایی نوین، در: جاناتان استیل، قدرت نرم در برابر قدرت سخت، محمد جواد هراتی، تهران، دانشگاه امام صادق×.

2- افتخاری، اصغر، 1387، قدرت نرم، فرهنگ و امنیت، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق× و پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.

3- افتخاری، اصغر، 1390، کاربرد قدرت نرم؛ تحلیلی بر ظرفیت های راهبردی دفاع مقدس، در: محمد جانی پور، دفاع مقدس و قدرت نرم، تهران، دانشگاه امام صادق×.

4- اکبری، کمال، انقلاب اسلامی و تاثیر آن درنظام جهانی، سایت: http: //kamalakbari. simablog. ir

5- الیاسی، محمد حسین، 1388، ماهیت و عناصر قدرت نرم، تهران، نشر ساقی.

6- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان، 17/2/1387

7- بیانات مقام معظم رهبری در هنگام حلول سال 1373، 1/1/1373

8- تافلر، الوین، 1993، جنگ و پادجنگ، تهران، اطلاعات.

9- جمالزاده، ناصر، 1387، نقش بسیج در تولید و توسعه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق×.

10- جوادی آملی، عبدالله، 1387، جامعه در قرآن، قم، اسراء.

11- حاجتی، میراحمد رضا، 1381، عصر امام خمینی& amp ;، قم، بوستان کتاب.

12- خبرگزاری اهل بیت: «مسلمان شدن یک پنجم اروپا تا چهل سال آینده»: www. abna. ir

13- دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1394، روند تحولات شاخص های علم وفناورجمهوری اسلامی ایران(1380 - 1391): www.NIORDC.ir/uploads/karnameh.

14- دی تور، جیمز، 1378، آینده پژوهی به عنوان دانشی کاربردی، مترجمان، سید احمد ابراهیمی، عقیل ملکی فر، تهران، فصلنامه علمی و پژوهشی سیاست و رهیافت، ش 20.

15- سایت تبیان: «گاردین: رشد جمعیت مسلمانان اروپا 35 درصد است»: www. tebyan. net

16- سایت: دفتر مقام معظم رهبری

17- سرداری، الف، 1372، اثرات تحقیق وتوسعه در ارتقاءکیفیت نیروی انسانی، مجموعه مقالات دومین سمینار علم، تکنولوژی و توسعه، دانشگاه صنعتی امیر کبیر، تهران.

18- سند چشم انداز دانشگاه تهران در افق 1404-

19- علی بابایی محمدرسول، 1393، الگوی بهبود مستمر فضای حاکم بر نهادهای متکفل تربیت، شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، تهران.

20- علی بابایی، محمدرسول، 1393، تبیین جهت حرکت دانشگاه در ایران، شورای راهبردی الگوی پیشرفت، تهران.

21- فورد، پیتر، 1384، «زنان اروپایی و گرایش به اسلام»، سیاحت غرب، س 3، ش 32-

22- کریمی مله، علی، 1380، یاداشت سردبیر، فصلنامه مطالعات ملی، ویژه نامه حوزه تمدن ایرانی، س 2، ش 7-

23- گودرزی، غلامرضا، 1387، فرهنگ بسیجی و نظام تصویر سازی آینده نگرانه از منظر قدرت نرم، در: اصغر افتخاری و دیگران، قدرت نرم، فرهنگ وامنیت، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق× و پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.

24- مطهری، مرتضی، 1368، مجموعه آثار(جهان بینی توحیدی)، ج 2، قم، صدرا.

25- ، 1368، مجموعه آثار(انسان و ایمان)، ج 2، قم، صدرا.

26- ، 1368، مجموعه آثار، ج 13، قم، صدرا.

27- مظاهری، ابوذر، 1393، افق تمدنی آینده انقلاب اسلامی، اصفهان، آرما.

28- منزوی، مسعود، 1389، انتخاب روش های آینده پژوهی، تهران، مرکز آینده پژوهی علوم وفنون دفاعی.

29- میر سپا سی، ناصر، 1378، مدیریت منابع انسانی و روابط کار، مؤسسه چاپ وانتشارات مرکز آموزشی مدیریت دولتی، تهران.

30. نقوی، سید جواد، از رهبران شیعیان پاکستان، سخنرانی، دانشگاه امام صادق×، خرداد 89-

31- هادی، علی رضا، بی تا، تحلیلی بر آینده انقلاب اسلامی ایران، سایت:

http://www.parsine.com/fa/news

32- هانتینگتون، ساموئل، 1378، برخورد تمدن ها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه محمد علی حمید رفیعی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی.

پی نوشت ها

[1] منظور از اسناد بالادستی، اسنادی است که به تصویب بالاترین مرجع قانون گذاری رسیده است و جنبه قانونی دارد. این اسناد باید جهت دهی محور برنامه ریزی بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت کشور به منظور پیشرفت همه جانبه قرار گیرد. در اینجا اسناد بالادستی از جمله؛ قانون اساسی، سند چشم انداز و نقشه جامع علمی کشور و برنامه های پنج ساله توسعه مورد نظر است. بر این مبنا که اگر ملتی و تمدنی بخواهد در آینده بازیگر اصلی باشد باید با اطلاع از ممکن ها و محتمل های آینده، آینده مطلوب خود را مشخص نماید. طراحی چنین آینده ای برآیندی از جایگاه آینده نگری در اسناد بالادستی در جمهوری اسلامی ایران است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان