مقدمه
انقلاب اسلامی که ریشه در مذهب تشیع دارد، می توان مهم ترین منبع و منشا قدرت نرم در ایران دانست که از رسوخ و نفوذ هویت لیبرال دموکراسی غربی، ممانعت به عمل میآورد. بر این اساس آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی را نیز می توان به عنوان مهم ترین پشتوانه امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد. به نحوی که عدم تحقق هر یک از آنها، به منزله تهدید نرم و تحقق هر یک از آنها، به مثابه افزایش قدرت نرم کشور محسوب می شود. از این رو تحقق آرمان هاوارزش های انقلاب اسلامی، ارتباط تنگاتنگی با امنیت ملی و پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران دارد. در نتیجه هر چه آرمان ها وارزش های انقلاب اسلامی بیشتر مورد تایید قرار گیرندبه همان نسبت نیز بر قدرت نرم ایران افزوده خواهد شد و بالعکس هر چه از آرمان ها وارزش های انقلاب اسلامی عدول شود تهدید های نرم نیز در برابر ایران کارسازتر خواهند گشت .
بررسی آفات و آسیب های قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی ایران از دغدغه های اصلی این مقاله است که به شیوه کتابخانه ای انجام می گیرد.
در زمینه موضوع تحقیق حاضر تا به حال تحقیقاتی صورت گرفته که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-رنجبران، داود(١٣٨٨)؛ جنگ نرم: این کتاب به مفهوم جنگ نرم، ویژگی ها و اهداف آن ، قدرت نرم وقدرت سخت و ابعاد قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران اشاره می کند. در ضمن طراحان و مجریان جنگ نرم، ابزارو تاکتیک های آنها در قبال جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.
-بهمن، شعیب (١٣٨٨)؛ انقلاب رنگی و انقلاب اسلامی ایران: کتاب به ماهیت انقلاب های رنگی میپردازد و ضمن بررسی تطبیقی انقلاب اسلامی و انقلاب های رنگی، قدرت نرم انقلاب اسلامی به عنوان مهم ترین وجه تمایز میان آن دو مورد بررسی قرارمی دهد.
-عیوضی، محمد رحیم (١٣٨٦)؛ آسیب شناسی انقلاب اسلامی: در این کتاب به آسیب هاو چالش های انقلاب اسلامی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی می پردازد.
١. چارچوب نظری و تعریف مفاهیم
واژه آسیب شناسی از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و به معنای «مبحث مطالعه علل بیماری و عوارض و علایم غیر عادی »می باشد(آریانپور، ١٥٦٩: ١٣٥٣).
آسیب شناسی عبارت است از مطالعه بنیان کارکردهای نابسامان در علوم پزشکی. به بیان دیگرمطالعه فرایندو علل امراض است . البته، همان طور که گاهی تشخیص دقیق و تعیین فصل ممیز آن با تندرستی کاری است دشوار، به همان نحو هم جامعه شناسی که این اصطلاح را به کار گرفته و آسیب شناسی اجتماعی را عنوان کرده در معرض وضعیت بهنجار و مطلوب حیات اجتماعی - وضعیتی که انحراف از آسیب تلقی می شود - با دشواری هایی مواجه خواهد بود. بنابراین ، آسیب شناسی اجتماعی عبارت است از مطالعه نابسامانی و اختلال و عدم هماهنگی و تعادل در کارکردهای مربوط به کالبد حیات اجتماعی انسان ها. (صدیق سروستانی، ١٠: ١٣٨٦). در این جا منظور از آسیب شناسی انقلاب ، بررسی موانع داخلی و خارجی رویاروی انقلاب اسلامی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی است. معمولا به مشکلات درونی انقلاب، آفت؛ و به مشکلات بیرونی آن ، مانع گفته میشود. بنابراین آفات پدیده های درونی و موانع پدیده های بیرونی اند که رویاروی انقلاب قرار می گیرند. آیات قرآن کریم مارا به درس گرفتن از سرگذشت پیشینیان ترغیب میکند (قرآن کریم، حشر: ٢). همچنین امیرالمومنین علی (ع) مکررا ما را به سرنوشت ملت های پیشین و مطالعه تاریخ و عبرت گرفتن از آن دعوت می نماید (نهج البلاغه، خطبه ١٩٢). آن حضرت مهم ترین موانع انقلاب واسباب شکست نهضت ها را کینه توزی، تفرقه و پشت کردن به یکدیگر معرفی میکند (نهج البلاغه، خطبه ١٩٢).
مهم ترین مولفه امنیت ملی در هر کشور، امنیت فرهنگی است. برای یک کشورکه هویت فرهنگی آن، مولفه اصلی تلقی می شود، این امر اهمیت بیشتری خواهد داشت و هرچه این حکومت، مبانی فکری و اعتقادی و الگوهای رفتاری دیگران را به چالش بیشتری کشانده باشد، از تهدیدات بیشتری برخوردار خواهد بود. هدف از هر نوع تهدید تاثیرگذاری بر اندیشه، عواطف و اراده و سرانجام به تسلیم کشاندن حریف است. بنابراین نقطع مشترک همه تهدیدات، تحمیل اراده به نیروی مقابل است (نایینی، ٩٩: ١٣٨٨).
امروزه تهدید نرم، مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و در عین حال خطرناکترین و پیچیده ترین نوع تهدید علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کم ترین هزینه باحذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت های فیزیکی به هدف رسید؛ زیرا با عواطف و احساسات، فکرو اندیشه، باورو ارزش هاوآرمان های یک ملت و نظام سیاسی ارتباط دارد. تهدید نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد میکند، عزم و اراده ملت را از بین میبرد، مقاومت و دفاع ازآرمان هاو سیاست های نظام را تضعیف میکند. فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی - امنیتی و ساختارهای آن باشد. بر خلاف تهدید های سخت، ابعاد نرم تهدید تا حدی نوین بوده و مبین وجود نوع جدیدی از قدرت است که از آن به قدرت نرم یاد می شود. ژوزف نای قدرت نرم را شیوه غیر مستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستوالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین قدرت نرم، توانایی کسب آنچه می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار یا پاداش، می باشد(٢٠٠٤٥,Nye).
بی گمان انقلاب اسلامی خود نمونه بارزی از قدرت نرم اسلام است که منجر شد ملت ایران در مواجهه با تهدید نرم سلطه جهانی و حامیان دست نشانده فائق آید. تحقق آرمان های انقلاب، حفظ دستا وردهای آن ، تنظیم سیاست های کلی نظام و حفظ مشروعیت حکومت، مشروط به شناخت دقیق آفات، موانع و دشمنان داخلی و خارجی انقلاب است. امام خمینی (ره) در وصیت نامه سیاسی -الهی خود با هشدار به این که انقلاب نباید به نااهلان افتد، رمز تداوم انقلاب را چنین معرفی می کند: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی، همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می داند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد میباشد. »
٢. ابعاد قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی
٢-١. در سطح تحلیل داخلی
بر اساس زیر ساخت هاو الزامات فکری و فرهنگی سند چشم انداز بیست ساله نظام، تعمیق معرفت و بصیرت دینی آحاد جامعه و تقویت و تحکیم ارزش های اسلامی و اخلاقی که حوزه های فردی و اجتماعی و همچنین برجسته سازی مستعمرو همه جانبه اندیشه های دینی و سیاسی حضرت امام خمینی (ره) در حوزه های تعمیم سازی و تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرایی دستگاه های نظام جمهوری اسلامی به ویژه سازمان ها و نهادهای فرهنگی و آموزشی و اصلاح نوسازی نظام آموزشی و تعلیم و تربیت کشورو تعمیق تفکر و فرهنگ بسیجی در زمره اولویت های نرم افزاری نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله رهبری فرهمند امام خمینی(ره)، وحدت و اعتماد ملی، توسعه دانایی محور، جنبش نرم افرازی و سیاست فرهنگی اشاره کرد. انقلاب اسلامی ایران با هدف نشرو گسترش اندیشه و پیام اسلام، استقلال فرهنگ، تکامل روحی و اخلاقی ، تحقق کامل فرهنگ اسلامی در عین اهتمام به درک مقتضیات زمان، اولویت خود را بربرنامه ریزی و اصلاح فرهنگ جامعه و نهادینه کردن آن مطابق با نیازهای توسعه در جامعه دینی قرار داد و سیاست فرهنگی بر گرفته از جهان بینی و انسان شناسی اسلامی بر اساس احترام به کرامت انسانی، سرشت معنوی بشر، خیرخواهی، کمال جویی، آرمان طلبی، استقلال گرایی، آزادی خواهی، عزت نفس و قدرت ایمان را محورفعالیت های خود قرار داد. در این زمینه می توان به اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی در پرتو این سیاست نرم افزاری اشاره کرد:
-رشدو تعالی فرهنگ اسلامی -انسانی و بسط پیام و فرهنگ انقلاب اسلامی در جامعه و جهان؛
-استقلال فرهنگی و زوال مظاهر منحط و مبانی نادرست فرهنگ های بیگانه و پیراسته شدن جامعه از آداب و رسوم منحرف و خرافات؛
-تحقق کامل انقلاب فرهنگی در جهت استقرارارزش های مورد نظر اسلام و انقلاب اسلامی در زندگی جمعی و فردی و نگاهبانی از آنهاو استمرار حرکت فرهنگی برای رسیدن به جامعه مطلوب؛
-تلاش برای شناخت و معرفی ارکان هویت اصیل دینی و ملی به منظور تحکیم هویت فرهنگی و استحکام و استمرار استقلال فرهنگی(رنجبران، ١١١: ١٣٨٨).
بدین ترتیب، انقلاب اسلامی زمینه های افزایش تحریک و جهاد علمی، ارتقای دانش و آگاهی عمومی و اعتلای روحیه تحقق و ابتکار را فراهم آوردو در سایه گسترش روحیه خود باوری و خود اتکایی، وحدت حوزه و دانشگاه، پیوند دین و سیاست، نفی خود باختگی در برابر غرب ، ترویج فرهنگ استقلالی و مشارکتی و نفی فرهنگ تبعی و منفعل، به دگرگون سازی مناسبات فرهنگی و زیر بناهای فکری و تحول فرهنگی همت گماشت و با احیای خاطره جمعی بر اساس آموزه های اسلامی و الگوهای سازنده دینی به تقویت هویت فرهنگی وانسجام ملی پرداخت.
٢-٢. در سطح تحلیل منطقه ای
در زمره ابعاد قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه ای می توان به مواردی از جمله بازسازی تمدن اسلامی، ارتقای بیداری اسلامی، احیای هویت جهان اسلام، محوریت ثبات منطقه ای و جهانی کردن مبارزه با صهیونیسم اشاره کرد. انقلاب اسلامی ایران با اعطای خود باوری فرهنگی به ملت های مسلمان و بهره گیری از فناوری های مدرن ارتباطی برای انتقال پیام نواندیشی دینی در جهان اسلام توانست رویکرد تمدنی خود را به منصه ظهور رساند. همچنین از رهگذر احیای ارزش هایی چون عدالت محوری و عدالت گستری، توسعه و تعالی همه جانبه و درون زا، توسعه عدالت محور، کرامت انسانی و آزادیهای مشروع ، صلح طلبی، عزت نفس، استقلال گرایی، توسعه اخلاق و دین مداری، هنجارسازی، شکوفایی حس خداجویی، حقیقت طلبی، علم دوستی و نوع دوستی و تحکیم مبانی مردم سالاری دینی و بسط و گسترش آن، موجبات شکوفایی و بالندگی مجدد تمدن اسلامی را در راستای تمدن سازی نوین فراهم آورد(اسپوزیتو، ٥٤: ١٣٨٢).
انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر ترویج فرهنگ و تفکر استقلالی در جهان اسلام توانست نوعی خود باوری فرهنگی و استقلال اندیشه ای را برای مسلمان به ارمغان آوردوبا از بین بردن خودباختگی در حوزۀفکرو اندیشه به بازسازی تمدن اسلامی مبادرت کند.
بدین ترتیب که کشور های اسلامی در عین اهتمام به ایجاد هویت مستقل، به هویت تقویت توان تعاملی و تبادلی جهان اسلام مبادرت ورزند وضمن تکیه بر ارزش های بومی و معنوی، دگرگونی سازنده در بینش و نگرش مسلمانان، تکیه بر فرهنگ خودی و باورهای دینی و عقیدتی، به استقلال تفکر نخبگان فکری و فرهنگی و اندیشه ای و ارتقای فعالیت های فرهنگی برای افزایش آگاهی و شناخت و معرفت عمومی اهتمام نمایند تا نخبگان علمی و مذهبی بتواند رویکرد مستقل ، مبتکر، خلاق و مسئولیت پذیر خود را به منصۀظهور رساند. انقلاب اسلامی به عنوان نقطۀآغاز خیزش تفکر اسلامی توانست با شکل دهی به قشر جدیدی به نام نخبگان نرم افزاری به عنوان تولید کنندگان اندیشه و تفکر اسلامی به احیای ارزش های دینی مبادرت ورزدو با تبیین تلائم و پیوندو سازگاری اسلام، دموکراسی، هویت اسلامی را به مسلمانان باز گرداندو عزت و اعتماد به نفس رادر میان آنان ایجاد کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حمایت از حرکت ها و نهضت های آزادی بخش به ویژه در فلسطین از نقش و جایگاه ویژه ای بر خوردارشد.
انقلاب اسلامی ایران با تبیین اینکه «اسلام راه حل، و جهاد وسیله اصلی است »به مبارزات مردم فلسطین و انتفاضۀآنان جنبه ای فراملی بخشید و مبارزه با رژیم صهیونیستی را جهانی کرد.
٢-٣. در سطح تحلیل بین المللی
انقلاب اسلامی ایران با هدف متحول سازی محیط بین الملل از رهگذر تحول و دگرگونی در افکارو اذهان و فراهم ساختن ذهنی برای تغییر قواعدو هنجارهای بین المللی توانست با تفکرات رهایی بخش خود نظام سلطه را زیر سوال بردو پیام سیاسی اندیشه استکبار ستیزی، استقلال طلبی و راهبرد نه شرقی نه غربی را برای جهانیان آشکار سازد.
انقلاب اسلامی ایران نه تنها به چالش فکری و سیاسی با غرب مبادرت ورزید که توانست با اتکاء به قدرت نرم افزاری خودو باز تعریف نسبت نوین از معنویت و سیاست، الگوی روش زندگی و مدل جدید اجتماعی جایگزین را نمایان سازد.
انقلاب اسلامی با تکیه بر اهمیت قدرت نرم افزاری توانست قواعدو هنجارهای بین المللی را زیر سوال ببردو نگرشی ثالث در ساختار نظام بین المللی را به ارمغان آورد که بر نفی سلطه و استقلال فکری و فرهنگی ملت های مسلمان در روابط بین الملل استوار باشد.
این انقلاب با تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی و با اطلاع رسانی پیرامون توان اسلام در احیای مناسبات سیاسی و اجتماعی، توانست جهان اسلام را از حاشیه به متن بکشاندو با آگاهی بخشی به افکار عمومی جهانی در مورد نظام سلطه، به متحول سازی محیط بین المللی مبادرت ورزد و از این رهگذر تعادل قدرت درعرصۀبین المللی را به نفع کشورهای غیر متعهدو جهان سومی رقم زند(رنجبران، ١٢٥: ١٣٨٨).
٣. آسیب های انقلاب اسلامی ایران
تشکیل یک حکومت دینی در عصری که فرهنگ جدایی دین از سیاست بر جهان حاکم بودو همچنین گسترش معنویت و گرایش به مذهب و گسترش ایده استقلال طلبی با تاکید بر حضور مردم در تعیین سرنوشت خود، عرصۀنوینی را پدید آورد که به ضدیت با نظام جهانی و قدرت های بزرگ آن می پرداخت. بر این اساس علاوه بر آنکه انقلاب اسلامی، قیامی برای رهایی از استیلای فرهنگ غربی و کسب استقلال ، آزادی و عدالت در جامعه بر مبنای ایدئولوژی اسلامی در قالب استقرار نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد، طرح مکتب اسلام به عنوان یک ایدئولوژی انقلابی و تشکیل حکومت دینی نیزبه عنوان نفی فرهنگ سرمایه داری و کمونیستی و نهایتا ارائۀیک الگوی جدید سیاسی برای کشور های اسلامی و تحت سلطه جهان به شمار میآمد. از این رو از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش های بی شماری جهت استحاله فرهنگی –اجتماعی نظام ج. ا. ایران صورت گرفته است (بهمن، ٢٧٩: ١٣٨٨). با توجه به آرمان هاوارزش های انقلاب اسلامی، میتوان «تهاجم فرهنگی »، «انزوای روحانیت و نیروهای انقلابی »، «تفرقه میان حوزه ودانشگاه » و «اشاعه سکولاریسم »، «نابرابری اجتماعی » و «علوم انسانی » از جمله آسیب های قدرت نرم فرهنگی -اجتماعی انقلاب اسلامی به شمار آورد.
٣-١. تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی به مجموعه حرکت هاواقدام های آگاهانه وهدفمند یک بازیگر برای تغییر آگاهیها، گرایش ها، تمایلات و رفتارهای اکثریت غالب مردم جامعه دیگر اطلاق میگردد. به عبارت دیگر تهاجم فرهنگی به معنای استفاده از شیوه های مختلف فرهنگی جهت استحاله یک فرهنگ و جایگزینی آن با فرهنگ مهاجم می باشد.
در این چارچوب تهاجم فرهنگی، مقوله ای یک جانبه، غیر داوطلبانه و سلطه گرایانه است و اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی نظامی دارد. همچنین معرفی، انتقال و جایگزینی ارزش ها در تهاجم فرهنگی به صورت تحمیلی صورت می گیردو هدف نهایی آن ریشه کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی کشور مورد هجوم می باشد (سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ٢٠: ١٣٧٣). براندازی فرهنگی ممکن است از دو طریق صورت گیرد: تبلیغات و دیگری نفوذو استحاله. اما تهاجم عصر ما بیشتر تهاجم فرهنگی است که توسط صنایع فرهنگی امروز- از کتاب و مطبوعات و سینما گرفته تا ماهواره و رایانه و برنامه های نرم افزاری - اجرامی شود. در ایران نیز پس از انقلاب اسلامی دشمنان برای استحاله فرهنگی تلاش بسیار کرده اند. به دلیل ناسازگار بودن ارزش های اصیل اسلامی با دیدگاه حاکم لیبرالیسم در غرب، کوشش شده تا فرهنگ مورد نظر غرب به هر طریق ممکن در فرهنگ ما جای گیرد.
سرعت جریان تبادل ارتباطات و فناوری روبه رشد جریان اطلاعات خطر بزرگی را پیش روی کشورهایی همچون جمهوری اسلامی می نهدو آن هم بحث تبلیغات ماهواره ای و شبکه های اینترنتی است که امروزه از آنها به قدرت نرم نیز یاد می شود. به نظرمی رسد تقویت زیر ساخت های فرهنگی جامعه و تلاش برای احیای فرهنگی بومی و ملی از راه های مختلف در جهت نشان دادن چهره واقعی و اصیل فرهنگ اسلامی –ایرانی می توان در آینده فرهنگی انقلاب اسلامی اثر گذار باشد (موحدی، ٥٢: ١٣٨٥).
٣-٢. انزوای روحانیت و نیرو های انقلابی
روحانیت شیعه در طول تاریخ به دو دلیل عمده ، منشا حرکت های بزرگ شده است.
دلیل اول به ویژگی خاص فرهنگ روحانیت شیعه باز میگردد. زیرا فرهنگ شیعی یک فرهنگ زنده و حرکت زاو انقلاب آفرین است. دومین دلیل تاثیر گذاری روحانیت شیعه در تضاد با قدرت های حاکم نهفته است. درواقع اساس روحانیت شیعه که بدست ائمه پایه گذاری شده است، بر انکار حقانیت پادشاه و بی نیازی از قدرت های حاکم تاکید دارد (مطهری، ١٨٦: ١٣٧٢).
براین اساس در جریان فعالیت های انقلابی امام خمینی (ره) نیز روحانیت در میان توده های مردم، نبض قیام را در دست داشتند وبه عنوان زبان و صدای اعتراض ملت فعالیت میکردند. نخستین نمود عینی فعالیت های فوق در قیام ١٥خرداد ١٣٤٢، خودنمایی کرد که نتایج قابل توجهی در بر داشت. زیرا از این پس نسلی از روحانیون پدیدار گشت که سعی نمودند مقابله ای را که امام به وجود آورده بود، ادامه دهند(زیبا کلام، ٣٨٥: ١٣٨٠).
به هر روی روحانیت شیعی به لحاظ تاریخی نشان داده که از مهم ترین عوامل بسیج کننده، حمایت گرو حرکت دهنده جامعه، به سوی ارزش های سیاسی و فرهنگی بوده است. از این روبه رغم آنکه برخی از تحلیل گران غربی معتقدند که بی تجربگی سیاسی امام و روحانیت مانع از موفقیت آنها خواهد شدو این قشر مجبور خواهد بود که زمام امور را به افراد میانه رو بسپارد. اما درایت امام و روحانیون پیرو وی و تاریخ پرفرازو نشیب انقلاب ثابت کرد که اگر انقلاب اسلامی در آینده بخواهد به نتیجه برسد و همچنان پیروزمندانه به پیش برود، باید همچنان بر دوش روحانیون و روحانیت قرار داشته باشد. چرا که روحانیت حامل فرهنگ اصیل اسلامی است و در حفظ و تداوم انقلاب نقشی اساسی برعهده داشته است . بنابراین انزوای روحانیت به عنوان یک نیروی پیشرو در انقلاب اسلامی می تواند تبعات خطر ناکی برای نظام جمهوری اسلامی در پیداشته باشد. به همین سبب نیز طی سال های گذشته بارواج شایعه، دروغ و اتهام علیه روحانیت، تلاش ها و تبلیغات گوناگونی جهت انزوای نیروهای اصیل انقلابی صورت گرفته است، به نحوی که عملا انزوای روحانیت و نیروهای انقلابی از عرصه های اجتماعی و فرهنگی وسیاسی رابه یکی از تهدیدهای نرم انقلاب اسلامی مبدل ساخته است.
بر این اساس هر گونه انزواو گوشه نشینی روحانیت به عنوان مهم ترین قشرو هادیان اصلی انقلاب اسلامی می تواند به تقویت گروه های بی تفاوت و یا ضد انقلاب منجر شود و ضربه های جبران ناپذیری به نظام جمهوری اسلامی ایران وارد سازد. زیرا در شرایطی که هیئت حاکمه تاثیر چشم گیری بر فرهنگ جامعه دارد، اگر روحانیت و نیروهای انقلابی منزوی گردند، افرادی به قدرت میرسند که به ارزش های بومی و دینی جامعه مقیدو مطیع نیستندو بدین ترتیب دوام و گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی را با چالش مواجه می سازند.
٣-٣. تفرقه و جدایی میان حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه ازمهم ترین دغدغه هاو آرزوهای دلسوزان انقلاب اسلامی بوده و هست. به نحوی که نگاهی کوتاه و اجمالی بر انبوه صحبت های بنیان گذارانقلاب اسلامی در این رابطه، نمونه ای از اثبات این مدعاست . بر این اساس هر گونه جدایی و تفرقه میان دو نهاد اصلی تولید فکر در ایران می تواند تبعات و پیامدهای نامطبوعی در بر داشته باشد. به خصوص که تاریخ معاصر ایران حکایت از گسست های مختلف میان نیروها و اقشار اجتماعی میباشد. به همین سبب هرگونه جدای وتفرقه میان حوزه و دانشگاه میتواند به مثابه تهدید نرم عمل کندو جامعه ایران را دچار گسست های داخلی نماید. از این رو هیچگاه نباید وحدت حوزه و دانشگاه خدشه دار شود (بهمن، ٢٩٧: ١٣٨٨).
با توجه به این نکته که در حال حاضر دانشگاه هاو حوزه های علمیه ، مهم ترین مراکز فرهنگی جامعه هستند که با پرورش جوانان و نسل آینده سازمی توانند محافظ و توسعه دهنده فرهنگ و ارزش ها باشند، لذا تاکید بر پیوند حوزه و دانشگاه از اهمیت به سزایی برخوردار میشود. تهدید نرم در جدایی حوزه و دانشگاه، هنگامی محقق می شود که عملا نظام سیاسی در حوزه های فکری و دینی دچار تشتت آراء، اختلاف نظرهای عمیق و شکاف های ارزشی گردد. بر این اساس یکی از آسیب ها و تهدیدات جدی در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه، جنگ روانی دشمن برای ایجاد اختلاف و حس بدبینی بین دانشگاهیان و روحانیون نسبت به یکدیگر است. از آسیب های مهم دیگر در بحث حوزه و دانشگاه که می تواند مانع فیزیکی و وحدت این دو شود، تسلط دو گفتمان انزواطلبی در حوزه هاو دین گریزی و غرب زدگی در دانشگاه هاست. در این بین باید توجه داشت که نگرش غیر دینی به علوم از سوی دانشگاه و نگاه غیر علمی به دین از سوی حوزه می تواند به عنوان عامل جدایی میان حوزه و دانشگاه عمل کند. زیرا جدایی دانشگاه از حوزه میتواند به رها کردن دین ، پذیرش دین انحرافی یا اسلام منهای روحانیت از سوی دانشگاهیان منجر شودو ظرفیت های بالقوه و بالفعل علمی دین اسلام از سوی حوزه های علمیه مورد غفلت واقع گردد. به خصوص با توجه به تبلیغات بیگانگان مبنی بر غیر عملی بودن ادیان، می توان باتبیین علمی مباحث دینی و بررسی ظرفیت های بالقوه و بالفعل علمی دین اسلام، جایگاه دین را ارتقا بخشید. در این راستا حوزه می تواند علاوه بر فضا سازی روانی و تاثیرغیر مستقم ارزشی و ایدئولوژیک بر عالمان علوم طبیعی، در شفاف کردن برخی از مبانی غیر تجربی علوم مختلف نیز نقش داشته باشد.
٣-٤. اشاعه جدایی دین از همه ساحت های زندگی اجتماعی (سکولاریسم)
با توجه به شاخص های حکومت اسلامی که در گفتمان دینی مطرح است، حضور ارزش های دینی در ساحت مختلف بشری انکار ناپذیر است. در این نگاه، پیوند عمیقی بین اخلاق و سیاست وجود دارد. حوزه فرهنگ عرصه و پویایی اعتقادات و آموزه های دینی است . بر پایه این دیدگاه ، انتظام دنیوی و اصلاح وآبادانی آن در گرو اعتقاد و ایمان اخروی است و به همین رو در این جامعه، شریعت یا قانون خداوند حکمفرماست .
اما مطابق با دیدگاه سکولاریسم ، اقتصاد، سیاست و امور اجتماعی حوزه ای خاص از رفتارهای انسانی و اجتماعی است که هر یک علم خاص خود را دارند. بنابراین در این گونه امور نباید به دخالت دین و اصول دینی اندیشید، بلکه عالمان هر حوزه باید به طراحی برنامه های خود بر مبنای اصول علمی که فراگرفته اند، بپردازند. در واقع سکولاریسم که به رهایی انسان از کنترل نظارت دین و نیز از تاثیر مفاهیم و ارزش های ماوراءالطبیعی بر عقل و زبان او تعریف می شود، عبارت است از رهانیدن اندیشه بشری از دریافت های دینی و شبه دینی و از هم پاشیده شدن همه جهان بینی های بسته و شکستن تمامی اسطوره های فوق طبیعی و نمادهای مقدس (عیوضی، ٢٨٧: ١٣٨٨).
از این رو، جمهوری اسلامی ایران که سیاست را ملازم دین و اخلاق می داند، بدیهی است که به تقابل با سکولاریسم بپردازد. از آنجا که گفتمان انقلاب بر پایه سیادت معنویت و دین سالاری است، طبعادر مسیر خود با چالش هایی چون سکولاریسم را پیش روی خود خواهد داشت. از سوی دیگر، چون سکولاریسم افزون بر جنبه های سیاسی و اجتماعی زندگی انسان، به گونه ای اجتناب ناپذیر جنبه بنیادی فرهنگ را نیز در بر می گیرد، جریان مهندسی فرهنگی در کشور می باید لزوم شناسی جریان های رقیب و متضادی چون سکولاریسم را- که با هر گونه مرجعیت شریعت الهی سر عناد دارد-سرلوحه برنامه و سیاست های خود قرار دهد(عیوضی وهراتی، ١٨٨: ١٣٩٠).
٣-٥. نابرابری اجتماعی
باتوجه به برخی دلایل شاید بتوان اذعان نمود که موضوع نابرابری اجتماعی با ابعاد متنوع آن احتمالا اصلیترین چالش برای اهداف سیاسی و فرهنگی انقلاب اسلامی در روندهای آینده (به ویژه در عصر جهانی شدن) خواهد بود. حال این دلایل:
-ذهنیت عمومی جامعه صبغه دینی داردو طبعا آموزه های دینی در آن بسیار اثر گذار است .
-پیشینه طولانی استبداد، خواسته های عدالت و برابری را به صورت نیازی مبرم و اغماض ناپذیر در آورده است .
-یکی از علل انقلاب ها وجود نابرابری هاست. از این رو، وعده عدالت اجتماعی از شعارهای اصلی انقلاب به شمار می رود؛ آن گونه که بی توجهی به آن نیز آینده انقلاب را به خطرمی افکند.
-ماهیت انقلاب ایران، بر پایی قسط و عدل را در صدر وظایف جمهوری اسلامی قرار داده است؛ ضمن آنکه بستر سیاسی و فرهنگی -اجتماعی در ایران نیز به این موضوع دامن میزند.
-مسئولان و کارگزاران حکومت اسلامی ایران، مفهوم سیاست در نظام بین الملل (سیاست مبتنی بر قدرت)و رویه های موجود در قالب فرهنگ جهانی شدن را به شدت مورد انتقاد قرار می دهند؛ چرا که اساسا این مفاهیم، نفع محورندو بی اعتنا به مفهوم عدالت (عیوضی، ١١٣: ١٣٨٨). با وجود چنین پیشینه های ذهنی و عینی، در خصوص ملاکهای ارزیابی افکار عمومی از وضعیت موجود، توجهی خاص به موضوع عدالت و نابرابری کاملا مشهود است. بنابراین وجود نابرابری اجتماعی، چالشی فرهنگی -سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
٣-٦. علوم انسانی
یکی از شاخصه های اساسی پیشرفت در هر کشوری، پژوهش درباره علوم انسانی است. در مورد وضعیت علوم انسانی درایران نیز باید گفت این علوم نسبت به گذشته وضعیت مطلوب تری دارد که این خود مرهون انقلاب اسلامی ایران و بروز چالش های فکری و عملی ناشی از آن است. در واقع پیروزی انقلاب، فرصت آزموده شدن و عینیت یافتن قوای نهفته را فراهم آورد که بخشی از این ثمرات در حوزه علوم انسانی مشاهده میشود. باور به ارتباط دین و سیاست از یک سوو خواست تاسیس جامعه اسلامی و حکومت دینی –با وجود مخالفت های قدرت های بزرگ -و ناهماهنگی این هدف با محیط پیرامون از سوی دیگر، توجه به ابتکارات و خلاقیت ها را موجب گرددو از طرفی اندیشه ورزی در علوم انسانی را نیز متاثر ساخت (عیوضی، ١٦٧: ١٣٨٦).
انقلاب اسلامی با طرح شعار استقلال - که به درکی فرهنگی از هویت تاریخی این ملت نیاز دارد - سبب گشایش افق های جدیدی در اندیشه ورزی در خصوص مسائل انسانی گردید. از این رو، نوع نگاه و انتظار از علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی ایران ضرورت اهتمام به آنها را مشخص می سازد. علوم انسانی در ایران مسئولیت معرفی نظام و انقلاب و حمایت از آن را در دو بعد داخلی و خارجی بر عهده دارد. همین مسئولیت ها، هویت خاصی را برایاین علوم مشخص ساخته و به آن کمک بسیار نموده است. بر این اساس ، امروزه برای قوام و دوام یافتن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، به علوم انسانی قوی نیازمندیم . از این رو، توجه به ضعف های علوم انسانی و تلاش برای برنامه ریزی به منظور رفع موانع ، امری ضروری است. بدیهی است که ایجاد تحولات عمیق فرهنگی و مقابله با سلطه گری مخالفان نظام، بدون توجه به حوزه های مربوط به علوم انسانی امکان پذیر نیست.
اکنون بخش در خور توجهی از مطالب علوم انسانی برگرفته از نظریات دنیای غرب است که بی شک چالشی جدی برای جهت گیری دانشجویان در آینده خواهند بود. در این خصوص تاکید مقام معظم رهبری نیز از همین روست. مسئولان می باید و سرفصل های بیاری از رشته های علوم انسانی، تحول در خوری ایجاد نمایند.
نتیجه گیری
ایران به دلیل بر خورداری از فرهنگ و تمدن کهن ایرانی -اسلامی، وسعت سرزمین، امکانات نظامی، اقتدار سیاسی، نفوذ منطقه ای و بین المللی، منابع طبیعی، سرمایه اجتماعی، درایت و توانمندی رهبران فرهنگی و سیاسی، یکپارچگی انسجام ملی و مهم تر از همه، تمسک به فرهنگ اهل بیت (ع) و التزام به نظریه ولایت فقیه، الگوی متعالی برای کشورهای اسلامی و عامل مهمی در بداری و خیزش ملت های اسلامی منطقه است. بنابراین غرب ایران را کانون حملات نرم براندازانه خود قرار داده اند. از آنجا که انقلاب اسلامی بیشتر جنبه فرهنگی، ارزشی و هنجاری دارد، این موضوع در صورت جدی تلقی نشدن میتواند به عنوان آسیبی بسیار جدی، آینده انقلاب را به چالش کشاند.
به نظر میرسد بهترین راه ارتقاء توان بهره گیری از قدرت نرم در فرایند انقلاب اسلامی اهتمام به اصلاح مدیریت فرهنگی در کشور باشد. این مدیریت باید دارای ویژگی هایی از قبیل طراحی برای پیشبرد سیاست های فرهنگی به صورت صریح وروشن ، هماهنگی و سازگاری بین سیاست های فرهنگی در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی و نیز بین سطوح دولتی، غیردولتی یا شبه دولتی نهادهای اجتماعی و فرهنگی باشد. افزون بر این، مدیریت فرهنگی باید از ویژگیهای مطلوب در حوزه تمایلات و گرایش ها، اندیشه هاو آگاهیها، رفتارهاو کردارها، بینش هاو نگرش ها برخوردار باشد.
منابع و مآخذ:
-آریانپور، عباس ومنوچهر (١٣٥٣)؛ فرهنگ دو جلدی دانشگاهی انگلیسی یه فارسی، جلد٢، تهران: امیرکبیر
-اسپوزیتو، جان . ال (١٣٥٣)؛ انقلاب ایران وو بازتاب جهانی آن، (ترجمه: محسن مدیر شانه چی)، تهران: مرکز بازشناسی اسلام وایران
-بهمن، شعیب (١٣٨٨)؛ انقلاب های رنگی و انقلاب اسلامی ایران، تهران: مرکز اسنادانقلاب اسلامی.
-رنجبران، داود(١٣٨٨)؛ جنگ نرم، تهران: ساحل اندیشه تهران (سات)
-زیبا کلام، صادق (١٣٨٠)؛ مقدمه ای بر انقلاب اسلامی، تهران: روزنه
-سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی (١٣٧٣)؛ فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته ازسخنان مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی
-سان ، تزو (١٣٨٧)؛ هنر جنگ آوری، (ترجمه: علی کردستی)، تهران: نشر سازمان فرهنگی فرا
-سورین، ورنرو جیمز تانکرد(١٣٨٤)؛ نظریه های محورهای ارتباطات، (ترجمه: علیرضا دهقان)، تهران، دانشگاه تهران
-شیرازی، محمد (١٣٧٦)؛ جنگ روانی وتبلیغات، مفاهیم و کارکردها، تهران: نمایندگی ولی فقیه در سپاه
-ضیایی پرور، حمید(١٣٨٦)؛ قانون اساسی، جنگ نرم، جنگ رسانه ای، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر
-کالینز، جان. ام (١٣٧٠)؛ استراتژی بزرگ؛ اصول و رویه ها، (ترجمه: کوروش بایندر)، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه
-محمدی نجم، سید حسین (١٣٨٤)؛ «شاخصه های جنگ روانی »، فصلنامه عملیات روانی، سال سوم، ش ٩
-مسعودی، امید(١٣٨٢)؛ «روش های جدید در جنگ دوم خلیج فارس »، پژوهش و سنجش، سال پنجم، ش ٢٤
-صدیق سروستانی، رحمت الله (١٣٨٦)؛ آسیب شناسی اجتماعی(جامعه شناسی انحرافات اجتماعی)، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها(سمت)
-عیوضی، محمدرحیم (١٣٨٦)؛ آسیب شناسی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
-عیوضی، محمدرحیم (١٣٨٨)؛ چالش های سیاسی پیش روی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
-عیوضی، محمدرحیم، هراتی، محمدجواد(١٣٩٠)؛ درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ، قم : دفتر نشر معارف
-مطهری، مرتضی (١٣٧٢)؛ پیرامون انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات صدرا
-موحدی، رضا (١٣٨٥)؛ جهانی شدن فرهنگ و تاثیر آن بر ایران، تهران: پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
-نایینی، علی محمد (١٣٨٨)؛ مفهوم و ابعاد تهدید نرم در مطالعات امنیتی، مندرج در کتاب «قدرت و جنگ نرم؛ از نظریه تا عمل ، تالیف : حجت الله مرادی »، تهران: نشر ساق
Affairs -Josephs. Nye (2004),Soft Power: the means to success in world poliics,New york: public