با وجود تاکید آموزشوپرورش بر لزوم آموزش فراگیر و کاهش جداسازی دانشآموزان در مدارس، بعضی مدیران و اولیا بر تفکیک دانشآموزان اصرار دارند رئیس آموزش و پرورش استثنایی تهران: 500 دانشآموز در مدارس اختصاصی اوتیسم و 20 دانشآموز در مدارس عادی تحصیل میکنند.
به گزارش به نقل از شهروند، ماجرایی قدیمی و کهنه یکبار دیگر سر باز کرد و اظهارنظری عجیب از مدیرکل آموزشوپرورش تهران زمینهساز ادامه بحث درباره «آموزش فراگیر» یا جداسازی دانشآموزان شد. ماجرا از این قرار است که پدر یک دانشآموز با اختلال اوتیسم از حبس فرزندش در اتاق مدیر مدرسه بهعنوان تنبیه در یکی از مدارس تهران خبر داد.
ادعای حبس یک دانشآموز مبتلا به اختلال اوتیسم با واکنشهای فراوانی روبهرو شد و سخنان مدیرکل آموزشوپرورش شهر تهران هم بُعد تازهای از این ماجرا را رسانهای کرد. «عبدالرضا فولادوند» در ابتدا اعلام کرد که «براساس بررسیهایی انجام شده، آن دانشآموز که بیماری اوتیسم داشته، نزد مدیر و مشاور در اتاق آنها بوده و حبس نشده است.»
«شهناز کریمی»، رئیس اداره آموزشوپرورش استثنایی شهر تهران حالا در گفتوگویی کوتاه به «شهروند» میگوید این دانشآموز، اوتیست نیست، چون از این اداره معرفینامه نداشته است. او میگوید: «بچههای اوتیسم دو دسته هستند؛ نیاز ویژه و گروهی هوشبهره عادی. اگر نیاز ویژه باشند، به مدرسه استثنایی میروند و الان هم اینطور است.
بچههای دیگر هم با توجه به خواست خانواده و شرایط مدرسه میتوانند در مدرسه عادی تحصیل کنند.»درباره آمار و تعداد دانشآموزان مبتلا به اختلال اوتیسم، «شهناز کریمی» رئیس آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران هم «درحال حاضر 20 دانشآموز در مدارس عادی و 500 نفر هم در مدارس خاص درس میخوانند.
اوتیسم یک طیف است و بچهها با توجه به شدت این اختلال در مدارس عادی یا استثنایی درس میخوانند.» او با بیان اینکه هدف آموزش و پرورش فراگیرسازی آموزش دانشآموزان است ادامه میدهد: «رویکرد ما فراگیرسازی است اما با توجه به مشکلات موجود، بعضی دانشآموزان اختصاصی تحصیل میکنند ولی رویکرد و تلاش ما بر فراگیرسازی است.
در بین دانشآموزان نابینا و ناشنوا آمار جداسازی بسیار کم شده و دانشآموزان به حالت فراگیر آموزش میبینند اما در بحث اوتیسم فعلا در حد همین آماری است که اعلام شد.» اما بخش حاشیهساز سخنان مدیرکل آموزشوپرورش تهران نه تنبیهنشدن دانشآموز که قسمت دیگری از توضیحات این مدیر در است:
«براساس گزارشی که به دست ما رسیده است، اولیای دیگر دانشآموزان از وضع دانشآموز مبتلا به اوتیسم اعلام نارضایتی کردهاند، زیرا دانشآموزی که اوتیسم دارد، نباید در مدرسه عادی درس بخواند. قبلا به والدین این دانشآموز اعلام شده بود که باید فرزندشان را به مدرسه استثنایی ببرند، اما متاسفانه توجه نکردند.»
این سخن فولادوند که دانشآموزی که اوتیسم دارد «نباید» در مدرسه عادی درس بخواند، با طرح آموزش فراگیر وزارت آموزشوپرورش در تناقض است و از طرف دیگر سخنان او این پرسش را مطرح میکند که آیا اولیای دیگر دانشآموزان میتوانند مانع از تحصیل دانشآموزان مبتلا به اوتیسم در مدارس عادی شوند؟
طرح فراگیر آموزش چه میگوید؟
در سالهای گذشته بسیاری از کارشناسان آموزش، روانشناسان و مدیران آموزشوپرورش ایران جداسازی دانشآموزان را موضوعی نادرست و تحصیل دانشآموزان در مدارس عادی را یک ضرورت در جهت خدمت به جامعه دانستند. همین اظهارنظرهای کارشناسی، زمینهساز طرحی به نام «آموزش فراگیر» در مدارس ایران است که بسیاری از مدیران سازمان آموزش کودکان استثنایی وزارت آموزشوپرورش هم بر لزوم اجراییشدن آن تاکید دارند.
این طرح میگوید یکی از رویکردهای آموزشوپرورش باید کاهش جداسازی دانشآموزان باشد و بعضی از کودکان استثنایی (در طیفهای مختلف اختلالات هیجانی-رفتاری) که میزان اختلال آنها شدید نیست، بنا به تشخیص کارشناسان این سازمان باید بتوانند در مدارس عادی تحصیل کنند.
این طرح از آغاز سال تحصـیلی ٨٧–١٣٨٦ به صورت آزمایشی در هفت استان کشور شامل خوزســتان، تهــران، فــارس، کردســتان، مازنــدران، هرمزگان و همدان به اجرا درآمـده اسـت و در هـر یـک از این استانها، چهار دبستان آموزشـی (دو واحـد دخترانـه و پسـرانه در یکـی از منـاطق کـمجمعیـت و روسـتایی و دو دبســتان دخترانــه و پســرانه در یکــی از منــاطق شــهری) فراگیرسازی شدهاند.
این طرح در سالهای بعد به استانهای دیگر هم گسترش پیدا کرد و معلمان و کادر آموزشی فراوانی در این زمینه آموزش دیدند. با این توضیحات اظهارنظر مدیرکل آموزشوپرورش تهران مبنی بر اینکه «دانشآموزی که اوتیسم دارد، نباید در مدرسه عادی درس بخواند» عجیب و نادرست به نظر میآید و دستکم اهداف طرح آموزش فراگیر را نقض میکند.
اطلاعات آماری درباره مدارس کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم
اگرچه آمار دقیقی درباره تعداد مبتلایان به اوتیسم در ایران وجود ندارد و تاکنون آمار متفاوتی از زبان مسئولان بیان شده، اما به نظر میآید تعداد مبتلایان به این اختلال روبهافزایش است. دراینباره «مریم پورسید»، رئیس گروه مراکز روزانه توانبخشی سازمان بهزیستی پیش از این تعداد مبتلایان به اوتیسم در ایران را نزدیک به 700 هزار نفر دانست: «براساس اجرای برنامههای پایلوت غربالگری اوتیسم در سالهای گذشته انتظار داریم یکدرصد جمعیت یعنی حدود 700هزار نفر در کشور مبتلا به طیف خفیف تا شدید اوتیسم باشند که با آمار جهانی برابری میکند.»
او در توضیح این موضوع گفته بود: «٧٠٠هزار نفر در کشور مبتلا به اوتیسماند که ما آنان را نمیبینیم و علت آن این است که طیف اختلال اوتیسم در سه سطح وجود دارد و فقط سطح سه آن شدید است، بهطوریکه در خیابان و اماکن عمومی به خاطر رفتارشان قابل شناساییاند.» پورسید درباره دانشآموزان هم گفته بود:
«کودکان مبتلا به طیف خفیف اوتیسم در مدارس بهعنوان دانشآموز ناسازگار شناخته میشوند که به درس گوش نمیدهند و البته ما هم الزامی نداریم که به این کودکان برچسب بزنیم، چون اگر این کودکان را بهعنوان مبتلایان به اوتیسم بشناسیم، سیستم اجتماعی و آموزشی، آنها را کنار میگذارد.» علاوهبراین مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران هم پیش از این از موج ورود کودکان مبتلا به اوتیسم در ایران گفته بود. «سعیده صالحغفاری» در توضیح این موضوع گفته بود:
«امسال اعلام شده که از هر ٥٩ تولد یک کودک مبتلا به اوتیسم است، پس با موج ورود کودکان مبتلا به اوتیسم روبهرو هستیم و سیاستگذاران باید برای آن برنامهریزی کنند.» با این آمار و موج افزایش تعداد کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم به نظر میآید ضروری است تلاشها و برنامهریزیهای دقیقی برای این طیف از جامعه ایران انجام گیرد و این درحالی است که در شرایط کنونی تعداد مدارس مربوط به کودکان مبتلا به طیف شدیدی از این اختلال کافی نیست و برای دیگر کودکان هم برای تحصیل در مدارس عادی مشکلات فراوانی ازجمله ناآشنایی کادر آموزشی و مدیران مدرسه با این اختلال وجود دارد.
48 مدرسه مختص اوتیسم در ایران
«سیاست ما این است که تا حد ممکن دانشآموزان دارای معلولیتهای جسمی و حرکتی و کمبینایی و کمشنوایی و مانند آن در مدارس عادی در کنار دانشآموزان دیگر درس بخوانند و تحت فضای گلخانهای نباشند تا بتوانند برای ورود به جامعه در آینده آمادگی کسب کنند.» این یکی از اظهارنظرهای رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی درباره ضرورت پرهیز از نگاه گلخانهای به دانشآموزان ایرانی است.
آنطور که «مجید قدمی» میگوید سیاست آموزشوپرورش استثنایی ایران است که تاحد ممکن زمینه برای تحصیل دانشآموزان در کنار هم فراهم شود، مگر اینکه چنین امکانی درباره بعضی دانشآموزان وجود نداشته باشد. درباره دانشآموزان مبتلا به اختلال اوتیسم هم درحال حاضر، هر دو حالت وجود دارد، یعنی تعدادی از مدارس مختص به این دانشآموزان است و تعدادی از مدارس دیگر هم این دانشآموزان را ثبتنام و پذیرش میکند.
بهعنوان مثال سال 95 در شهر تهران ٦مدرسه مختص به اوتیسم؛ پنج مورد دولتی و یک مورد هم غیرانتفاعی و 7 مدرسه دولتی پذیرای دانشآموزان مبتلا به اختلال اوتیسم وجود داشت. البته پیش از این هم رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی در گفتوگو با رسانهها اطلاعاتی آماری در این زمینه مطرح کرد. قدمی با بیان اینکه یکهزار و 564 مدرسه استثنایی در کشور وجود دارد، توضیح داد: «حدود ٢هزار و 800 نفر از این دانشآموزان به اختلال اوتیسم مبتلا هستند و 48 مدرسه در سطح کشور به این دانشآموزان اختصاص دارد.» او همچنین درباره نوع این مدرسه گفته بود: «از مجموع مراکز اوتیسم کشور 18 مرکز غیردولتی است.»
بودن در مدارس عادی؛ به نفع جامعه و دانشآموزان اوتیسم
؛ثریا پناهنده؛ ؛ مشاور مدرسه دخترانه اوتیسم تهران؛
تحصیل دانشآموزان با اختلال اوتیسم با دانشآموزان معمولی سیاستی است که آموزشوپرورش آن را دنبال میکند؛ سیاستی که از جنبههای مختلف مناسب و بجا تلقی میشود. بچههای اوتیسم همگی به یک شکل و در یک طیف قرار نمیگیرند و طیفهای مختلفی را شامل میشوند.
در میان این دانشآموزان هستند افرادی که میتوانند با قرار گرفتن در میان دانشآموزان معمولی پیشرفت کنند؛ چنین رویهای باعث بالا رفتن تعامل این دانشآموزان و پیشرفتشان میشود و در مقابل دانشآموزان معمولی نیز تعامل با این قشر را میآموزند و درنهایت به همان فرهنگسازی که به دنبالش هستیم، دست مییابیم.
نمیشود با یک اتفاق از تمامی نتایج مثبت آن چشمپوشی کرد. واقعیت امر این است که دانشآموزان اوتیسم در ابتدای ثبتنام غربال میشوند، تا میزان تعاملشان با دیگران مورد سنجش قرار بگیرد و بر همین اساس در مدارس ثبتنام میشوند. دانشآموزانی که در مرحله غربالگری موفق ظاهر نمیشوند، اصلا به مدارس ورود پیدا نمیکنند.
بخش زیادی از این دانشآموزان الگوبردار و آموزشپذیرند و همراهی آنها با سایر دانشآموزان به آنها کمک فراوانی میکند. واقعیت این است که این دانشآموزان هم بخشی از جامعهاند و نمیشود با هر اتفاقی آنها را طرد کرد. به شخصه دوسال هم با کودکان اوتیسمی و هم دانشآموزان عادی کار کردهام و در هریک از این زمینهها هیچمشکلی وجود نداشته است.
یکی از مواردی که شاید نادیده گرفته و در نتیجه سبب میشود اتفاقاتی از این دست پیش بیاید این است که دانشآموزان اوتیسم گاهی اوقات با توجه به موقعیتها دچار بههمریختگیهایی میشوند که نیازمند آموزشهایی است که معلمان باید در این زمینه پشتسر بگذارند. بهعنوان مثال گاهی اوقات دانشآموزان اوتیسم در حالت گرسنگی، شنیدن بوی بد یا حتی صدا واکنش نشان میدهند که در چنین شرایطی تنها باید آنها را درک کرد و رفتار مناسبی ارایه داد.
یکی از نکاتی که در مورد این دانشآموزان نادیده گرفته میشود این است که آنها هر دوره تحصیلی را در ٤-٣سال طی میکنند و بهعنوان مثال در ١٩سالگی سر کلاس پنجم ابتدایی مینشینند، به همین منظور بهتر است معلم این دانشآموزان بیشتر از میان مردان انتخاب شود، درحالیکه بیشتر این معلمان را زنان تشکیل میدهند.
درحال حاضر آموزشوپرورش بودجه برگزاری کلاسهای برخورد با این دانشآموزان را ندارد، درحالیکه میتواند از نظر علمی و تامین معلمان کمک کند، به همین منظور نیاز است در این عرصه از آموزشوپرورش حمایت شود، البته دورههایی در این عرصه برگزار شده که با حمایت یونسکو بوده است.