ماهان شبکه ایرانیان

فارن پالیسی:

روایت‌هایی از قربانیان و گزارش‌های تاسف برانگیز از جنگجویان زن داعش / داستان عروسان داعشی چگونه تحریف می‌شود / الگوهای سازمان یافته داعش برای جذب زنان

به گزارش فردا در هفته‌های اخیر، نیروهای دموکرات کردستان (SDF) سوریه آخرین پایگاه بازمانده داعش در شرق سوریه را تسخیر و جمع آوری کردند.. بقایای این پادشاهی ، کم‌تر از نیمی از یک مایل مربع از یک روستای کوچک به نام  باغوز را اشغال کرده بودند و این چند صد شورشی باقیمانده در منطقه توسط حملات هوایی آمریکا و عملیات زمینی کردها بیرون رانده شده‌اند. بیش از هزار جنگجو و  شهروندان غیرنظامی، از جمله بسیاری از همسران و کودکان داعشی نیز فرار کرده‌اند. نیروهای دموکرات کردستان آن‌ها را در اردوگاه‌هایی مانند الهول پناه داده است  که البته در آن شرایط انسانی بسیار وخیم است قوانین بین المللی ظاهرا تنها در ابهام بوده و در این اردوگاه ها مورد توجه قرار نمی گیرند.

در این اردوگاه‌ها، مهاجرات، یعنی زنان غربی که به داعش پیوسته‌ بودند، به راحتی پیدا می شوند. و داستان زندگی و زوایت هایی از این زنان به ویژه روایاتی از هدی که اهل امریکا بوده و شمیما بیگوم که اهل بریتانیا است در دو هفته اخیر در صدر عناوین خبری قرار گرفته است. داستان‌های آن‌ها تنها  بخشی از داستان ها و سرگذشت هایی است که بر موج عظیم  زنان در داعش گذشته است و به مشکلات بسیار خاص این زنان در داعش اشاره دارد. متاسفانه بسیاری از این روایات و سرگذشت ها به دلیل این که قرار است موضوع چاپ کتاب هایی با حامیان مطرح در سطح جهان شود در حال حاضر امکان گزارش دهی و روایت کردن آنها وجود ندارد. ماهیت احساسی، دارای سو گیری سیاسی، و اغلب گمراه‌کننده برخی از گزارش‌ها، جنبش های سیاسی پیچیده را  مخفی کرده و تنها تصویری کلیشه ای از زنان در جنگ به تصویر می کشد که اغلب آنها را نیز زنان عراقی و سوری تشکیل می دهند و حرفی و تصویری از زنان فلسطینی، چچنی،تیموری، لبنانی ، تامیلی یا نیجیریه ای در آن دیده نمی شود.

استفاده از عبارات همیشگی و برچسب های ارزشی شوک آور به زنان از قبیل زن جنگنده " زیبا اما مرگبار" به این فرض بستگی دارد که زنان هیچ دخالتی در سیاست نداشته و تنها نقش طبیعی آن‌ها در زمان درگیری، بازی کردن نقش قربانی (آن هم از نوع قربانی جنسی) است. پوشش رسانه‌ای و معنایی که زنان را به بازی کنندگان نقش قربانیان تجاوز، بردگان جنسی، و یا بیشتر به تازگی، "عروسان داعشی "، تبدیل می کند  در حقیقت به واکنش‌های سیاسی بستگی دارد که عواقب وحشتناکی برای مردم بیگناه دارند. دادن نقش قربانی به زنان تنها برای توجیه مداخلات نظامی، سو استفاده از حقوق بشر و حقوق شهروندان، و کسب امتیاز از قضاوت عاملان خارجی یا حاکمان بومی درباره زنان بومی و نیازهای آنان پس از جنگ بوده است. روایت‌هایی حاکی از قربانی شدن زنان که بی نهایت ساده هم بیان شده اند به قدری عمیق ریشه دوانده اند که شواهد حاکی از دخالت و فعالیت سیاسی زنان در زمان جنگ دروغ پنداشته می شوند در عناوین خبرها بیان می شد که " داعش زنان را با بچه‌گربه‌ها و یا کرم های شکلاتی تطمیع می کند"و یا " زنان را به عنوان یک ابزار دارای نشانه های زنانگی برای امور غیراخلاقی  در نظر می گرفته است."

افراد حساس و فعالان علوم اجتماعی احتمالا بیشتر به تحقیق در این باره خواهند پرداخت و تنها به این اخبار و روایات بسنده نخواهند کرد اما واقعیت تلخ این است که زنان در داعش  الگوهای سازمان یافته ای دارند. به عنوان مثال، این ایده که افراط‌گرایی مسلحانه به تازگی برای زنان جذاب شده‌است، دروغ محض است. تنها زمان اندکی پس از آغاز تاسیس داعش، زنان نقش‌های مسلح و غیر مسلح را در این گروه به عهده گرفتند؛ برخی از آن‌ها به عنوان نیروی پلیس زن ،نیروهای زن ضد شورش، و یا به عنوان مبلغان یا  نیروهای استخدام کننده، خدمت کرده‌اند. هر دو گروه نیروهای خارجی و یا بومی در شکنجه وحشیانه اسیران زن ایزدی شرکت کرده‌اند و در عین حال نقش های داخلی خود برای حمایت از جنگجویان زن داعش را نیز ایفا می کردند. با این حال بازگشت به جلو و عقب بین فعالیت‌های خشونت‌بار و غیر خشن تنها به زنانی که در داعش حضور داشته اند کرده‌اند، محدود نمی شود. در حقیقت، این  امر ،امری عادی است.

علاوه بر این, اگرچه برخی گزارش‌ها مشارکت داوطلبانه زنان در داعش را غیر منتظره و با توجه به عقاید گروه در مورد جنسیت ترسیم کرده‌اند, اما با نگاهی به تاریخ فعالیت زنان در سایر جنبش‌ها این امر تعجب‌آور نیست. البته  در گروه‌هایی که با آموزه‌های سلفی مواجه هستند, مشارکت زنان, از جمله در نقش‌های رزمی, هنوز هم کم‌تر رخ می‌دهد. برای مثال, زنان حمایت قابل‌توجه و کمک‌های بسیاری در میدان جنگ به گروه‌های جنگنده در کشمیر و سازمان‌های بنیادگرا در افغانستان, نیجریه و فیلیپین ارائه داده اند.

گزارش دقیق‌تر درباره زنانی که به داعش پیوسته‌اند, طیف وسیعی از انگیزه‌ها برای الحاق, از جمله بقا و اجبار و همچنین وضعیت و تعهدات عمیق در مقابل عقاید گروه را برجسته می‌کند. این امر نیز با تحقیقات گسترده در مورد مشارکت زنان در دیگر میدان های جنگ و آشوب سازگاری دارد که نشان می‌دهد انگیزه‌های آن‌ها عمیقاً سیاسی بوده و به طور کلی دلایل مشابهی با مردان برای پیوستن به سازمان‌های مسلح دارند. نشان دادن رفتار زنان داعش به عنوان رفتارهای منحصر به این سازمان عملی متناقض است. این نوع برداشت از حضور زنان در حقیقت استدلال‌هایی است که برای توجیه خشونت برعلیه داعش استفاده می و برای توجیه واکنش شدید نظامی بر علیه داعش به شدت مورد استفاده قرار گرفته تا بهبودی پس از درگیری را تضعیف کند.

دولت‌های غربی بخوبی با این واقعیت مواجه شده اند که بسیاری از زنان داعشی پس از پیوستن به داعش احساس آزادی بیشتری کردند, نه به این خاطر که آن‌ها از جنگ خوششان می‌آمد, بلکه به این دلیل که معتقد بودند مردان در دولت اسلامی به تعهد خود به عنوان مسلمان احترام می‌گذارند. بسیاری از مردم از انزوا, دلزدگی و تبعیض زنان مسلمان در غرب خبر دادند. حذف آن‌ها از حقوق  شهروندی و یا  رفتار با مسلمانان به عنوان شهروند درجه‌دوم, هر فرصتی را برای کمک به پویایی که منجر به پیوستن زنان به جایگاه اول می‌شود, از بین می برد. همین موضوع باعث سو ظن به کسانی می‌شود که حجاب به تن دارند.

نشان دادن زنان داعشی به طور انحصاری به عنوان قربانی، در حقیقت انکار پیچیدگی, ظرافت و قدرت زنان است که رسانه‌ها و سیاستگذاران به آسانی این قدرت ها را به مردان نسبت می دهند. سیاست های  پسا جنگی که نتواند سیاست زنان را جدی قلمداد کند, تنها سبب تقویت چرخه‌های خشونت شده و مانع از دستیابی به صلح پایدار می‌شود.

منبع

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان