به گزارش مشرق، این گزارش قرار است کتابهایی را معرفی کند که ما را به هیجان آوردهاند؛ اعم از هیجان شخصی و هیجان رسانهای. همچنین اهمیت انتشار یک کتاب برایمان مهم بوده است. مثلاً انتشار کتاب غزلهای یوسفعلی میرشکاک حتماً برای ما مهم بوده و در این لیست آمده است. میتوانستیم در این لیست آثار دیگری را هم بیاوریم؛ اما بالاخره ظرفیت صفحه است و مسائل دیگر. این کتابها را همچنین میتوانید بهعنوان یک بسته معرفی کتاب نوروزی هم در نظر بگیرید؛ چراکه هم در آن خاطرهنگاری هست و هم داستان و هم روایت. حتی چند کتاب ترجمه هم در این بسته هست. انشاءالله بخوانید و لذت ببرید.
اکنون «آنجا که نامی نیست»
امسال دو کتاب شعر منتشر شد که از نظر ما هم هیجانانگیز بود هم مهم. هیجانانگیز از بابت انتشار اشعاری عاشقانه از یوسفعلی میرشکاک بود. این شاعر که سالها بود دفتر شعری منتشر نکرده بود بالاخره با همت موسسه شهرستان ادب تن به انتشار این اشعار داد تا هیجان را به بازار نشر و معرکه شعر تزریق کند. میرشکاک سالهاست در مصاحبهها و سخنرانیهایش حرفهای جالبی میزند؛ اما این کجا و انتشار 52 شعر عاشقانه کجا. آنهم از سوی کسی که سالهاست مرام و مشی شوریدگی دارد. دست مریزاد استاد. غزل ابتدایی کتاب هم در ستایش و توصیف دقایق عشق با ردیف عشق است. «گفتی از اتفاقی که تازهست، از کهن داستان جهان؛ عشق / اتفاقی که همواره بودهاست، باستانیترین داستان؛ عشق / جز همین داستان هرچه خواندم، رنگ نیرنگ و بیهودگی داشت / رنگها را گرفت و به من داد، رنج بیرنگی جاودان؛ عشق»
بیشتر بخوانیم:
اما «اکنون» اتفاق دیگری در شعر ایران بود. فاضل نظری سالهاست مخاطبانی دارد که او را پیگیری میکنند؛ اما در سالهای اخیر بعد از دو دفتر شعر «ضد» و «کتاب» کمی سرخوردگی میانشان ایجاد شده بود، اما فاضل نظری نشان داد که مرد بازگشت به اوج است و «اکنون» بهترین بازگشت وی است، مخصوصاً که بعد از رفتن او به کانون و تصدی کاری پرمشغله کسی انتظار نداشت او به این زودی به میادین بازگردد، آنهم با این همه شعرهای خواندنی. مخصوصاً این بیت که میگوید: «گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند / اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند» در شمارههای 669 و 639 درباره این کتاب گزارشهایی منتشر کردیم.
نقاشی قهوهخانه و پرکردن ربع قرن خلأ رسانهای
26 سال بعد از ماجرای میکونوس و 11 سال بعد از وعده کاظم دارابی، متهم ایرانی این حادثه پس از آزادی مبنیبر نگارش خاطراتش بالاخره کتاب «نقاشی قهوهخانه» درآمد. این کتاب هم مثل دو اثر بالا هم هیجانانگیز بود هم مهم. سالها بود که ما عادت داشتیم روایتهای بیرونی از حوادثی را که به ما مربوط است بخوانیم و عموماً در موضع انفعال بودیم و حالا این ماجرا معکوس شده بود.
متهم اصلی ماجرای میکونوس که کاظم دارابی باشد با محسن کاظمی، نویسنده سرشناس ایرانی دستبهدست هم دادند و در سکوت کامل خبری یک کتاب نوشتند از ماجرای آن اتفاقات و حوادث و در اواخر سال هم رونماییاش کردند، البته با سروصدا و به محض انتشار هم سایتهای فارسیزبان ضدانقلاب بدون اینکه کتاب را دیده باشند، زبان به هتاکی و فحاشی گشودند. شماره 649 روزنامه را ببینید؛ درباره این اثر مفصل نوشتهایم.
با حسن طهرانیمقدم تا «خط مقدم»
همه ما این روزها وقتی میشنویم که مسوولان آمریکایی و اروپایی از توان موشکیمان اظهار نگرانی میکنند، حس غرور و افتخار بهمان دست میدهد، ولی خب خیلی از ماها احتمالاً نمیدانیم چه شده که ایران اکنون یکی از قدرتهای موشکی دنیاست. پس در این اوضاع و احوال انتشار کتابی که به ما بگوید چه اتفاقاتی افتاده تا ایران الان در این مرحله است قطعاً اتفاق مهمی است و البته هیجانانگیز. چه اینکه در این میان به زندگی شهید حسن طهرانیمقدم (البته آنجاییاش که به ماجرای موشکی مربوط است) هم سرکی میکشیم و البته درک میکنیم که وقتی نخستین موشک ایرانی به سمت بغداد شلیک شد چه طور معادلات جنگ تغییر کرد. البته کتاب «خط مقدم» یکبار چندسال قبل منتشر شده بود، اما آنقدر مهجور ماند که امسال انتشارات شهید کاظمی دوباره آستین همت را بالا زد و در این اوضاع و احوال عجیب کاغذ این کتاب را با شکلی مرتب وارد بازار کرد و الآن که شما این گزارش را میخوانید سه چاپ کتاب هم فروخته شده است.
«سربلند» با «قصه دلبری» و «یادت باشد»
چند سالی است که قصه مدافعان حرم مکشوفتر از همیشه روایت میشود. یادمان نمیرود روزهایی که این جان برکفان بیسروصدا از شام میآمدند و کسی هم خبردار نمیشد، اما از یکی دو سال قبل اوضاع عوض شد و این حضورها عموماً پرسروصدا بوده و با واکنش مثبت مردم هم مواجه میشود. یکی از آن اتفاقات پرسروصدا شهادت محسن حججی در سوریه بود که غوغایی در ایران به پا کرد که تا روز تشییع وی هم ادامه داشت. محسن حججی هم عضو موسسه شهید کاظمی بود که در سطور قبل ذکر خیرش رفت و این مؤسسه در سالگرد این شهید دست به انتشار خاطراتی از همسر و اقوام و دوستان وی زد و این کتاب به سرعت تبدیل به یکی از پرفروشترینهای بازار کتاب شد. شهیدکاظمی یک کتاب دیگر هم دارد با نام «یادت باشد» که زندگی شهید حمید سیاهکالیمرادی بود. اسم کتاب هم رمز زن و شوهر برای مکالمههای تلفنی بود برای ردوبدل کردن احوال عاشقانهشان. القصه این کتاب داشت راه خودش را میرفت و خوب هم می فروخت تا اینکه رهبر انقلاب در دیدار اعضای خبرگان رهبری یادی از این شهید کرد و از آن پس «یادتباشد» رفت در بالای لیست پرفروشها. پس این دو کتاب تا به اینجا هیجان لازم را داشتهاند تا در لیست ما باشند.
یک کتاب دیگر هم هست و آن «قصه دلبری» است و آن روایت عجیب از یک فرمانده عجیب در سوریه. شهید محمدحسن محمدخانی با آن مدل خواستگاری و البته آن شکل عجیب فرماندهی در سوریه به اندازه کافی در این کتاب هیجان به مخاطب تزریق میکند تا ما هم این کتاب را در لیست خودمان بگذاریم. گفتوگو با نویسنده «سربلند» و «قصه دلبری» را در شماره 635 بخوانید.
«خون دلی که لعل شد» / روایت اول شخص از زندگی رهبر انقلاب
در بهمنماه بود که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی خبر از انتشار کتاب زندگینامه رهبر انقلاب به زبان عربی داد. اهمیت این کتاب از این جهت بود که رهبر انقلاب خود شخصاً به روایت زندگی خود در دوران مبارزه پرداخته بود و البته انتشار کتاب به زبان عربی نشان از اهمیت و خاص بودن کتاب داشت. دکتر محمدعلی آذرشب، از اساتید زبان عربی در ایران طی چند سال همت به تدوین این کتاب گذاشته بود. این کتاب به فاصله یک ماه در روزهای پایانی اسفندماه به زبان فارسی نیز منتشر شد و در طی روزهای اندکی به چاپهای متعددی رسید. این کتاب با عنوان «خون دلی که لعل شد» از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد. در شماره 653 روزنامه درباره این کتاب نوشتهایم.
«نخل و نارنج» یک مرجع تقلید
وقتی شخصیتهای سیاسی دست به قلم میشوند و بهاصطلاح رمان مینویسند، نخستین چیزی که به ذهن میرسد این است که برای گذر و تفریح به این وادی آمدهاند و حضورشان بیشتر به نمایش شبیه است تا اقدامی از سر دغدغه فرهنگی. حال ما هم در مواجهه با خبر رمان نوشتن جناب وحید یامینپور این گونه بود تا اینکه دیدیم ظاهراً آنگونه نیست که قضاوت کردیم و مجری این روزهای تلویزیون در نگارش اثر داستانی خود درباره شیخ انصاری به اندازه کافی قوت و همت گذاشته و خروجی اثرش نیز قابل دفاع است، هرچندفروش فوقالعاده این روزهای کتاب را باید بیشتر به حساب شهرت وحید یامینپور بگذاریم تا اثر داستانی وی.
دعوت به بزرگترین تجمع انسانی دنیا با «احضاریه»
علی مؤذنی سالهاست که داستان مینویسد و مخاطبانی هم پیگیر آثارش هستند. دغدغههای او را میشناسند. نویسندهای که در بند مفاهیم مذهبی است و این را در آثارش نمایان میکند.
شاید بعد از حواشی زیادی که بر سر رمان «دوازدهم» ایجاد شد فکر نمیکردیم علی مؤذنی باز هم سراغ مفاهیم مذهبی برود؛ اما گویا او ثابتقدمتر از این حرفهاست. در اثر جدیدش سراغ روایت زندگی حضرت زینب؟ عها؟ رفت و در روایتی موازی ماجرای پیادهروی اربعین را هم ذکر کرد. انتشار رمان احضاریه در ایام محرم و پیوند رمان با این واقعه مذهبی و استقبال مخاطب نشان داد که این موضع میتواند مورد توجه نویسندگان دیگر هم قرار بگیرد، هر چند آثاری با زمینه خاطرات تاکنون منتشر شده باشد. برای اطلاع بیشتر میتوانید مصاحبه مفصل نویسنده با «صبحنو» را در شماره 579 بخوانید.
«وحشت» آمریکاییها از ترامپ
دیگر انتخاب ما از کتابهای ترجمه شده اثری است درباره آمریکا و شخص رییسجمهوری آن کشور که تاکنون از رفتارها و اعمال عجیب و غریب وی داستانهای زیادی شنیدهایم.
در میانه امسال کتابی از باب وودوارد، خبرنگار معروف آمریکایی درباره رفتارهای عجیب ترامپ منتشر شد و بلافاصله بعد از استقبال آمریکا از سوی ناشران ایرانی هم ترجمه شد تا خواننده ایرانی هم در اطلاع از رفتارهای تاریخی ترامپ بینصیب نماند. فیالمجلس قبل از اینکه کتاب را بخوانید در جریان باشید که مشاوران ترامپ یکی از دستورات مهم و البته عجیب ترامپ را بعد از پانویسی بلافاصله آرشیو کردند و ترامپ هم ظاهراً تا ماهها از آن ماجرا خبر نداشته است. این کتاب به لحاظ تازگی و محتوای آن جزو کتابهای مهم منتشر شده بازار ایران است.
«روزهای انقلاب» به روایت یک محقق آمریکایی
در روزهایی که همگان چشمانتظار انتشار آثار مهم درباره انقلاب اسلامی بودند کتابی منتشر شد که کمی تعجب ما را برانگیخت؛ اما بعد از اینکه کتاب را دیدیم و خواندیم متوجه شدیم که چه کتاب مهمی در بازار نشر ایران به واسطه انتشات ترجمان متولد شده است. کتاب «روزهای انقلاب» به دلایل زیادی مهم است. شاید مهمترین دلیل اهمیتش هم نوشته شدن توسط یک انسانشناس آمریکایی، آنهم دقیقاً در بحبوحه لحظههای انقلاب باشد. البته کتاب نخستینبار در اکتبر سال 2013 توسط انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده است؛ این کتاب حاصل حضور هگلند بین سالهای 1357 تا 1358 در روستای علیآباد استان فارس و مشاهدات میدانی او در همان زمان است. هگلند در این کتاب بیشتر تمرکزش روی زنان و نقش آنها در انقلاب است. او روابط قدرت در روستا و نقش مردان و نیروهای مختلف حکومتی و مردمی را توضیح میدهد. این اثر بهصورت مفصل در شماره 668 روزنامه معرفی شده است و مفصل درباره این کتاب نوشتهایم.
پس از بیست سال با قبرستان عمودی
امسال در بازار کتاب ایران و در عرصه رمان دو کتاب مهم منتشر شد؛ یکی از یک نویسنده باسابقه و خوشنام و دیگری از یک نویسنده جوان و تازهکار.اهل کتاب حمیدرضا شاهآبادی را با حال خوش خواندن «کافه خیابان گوته» و «دیلماج» و «اعترافات غلامان» به یاد دارند و حالا این نویسنده اولین سهگانهاش را در سال 97 با نام «دروازه مردگان» منتشر کرد و جلد دوم هم در ایام نمایشگاه سال بعد خواهد آمد. اجمالاً بدانید این کتاب در ژانر وحشت و ویژه نوجوانان نوشته شده است. وقایع اصلی داستانها در دوره قاجار میگذرد و طی آنها جزئیاتی از تاریخ تهران قدیم و آدمهای آن دوران برای خوانندگان روایت میشود.دیگر کتاب مهمی که تقریباً در روزهای پایانی سال منتشر شد، کتابی قطور درباره تاریخ اسلام به نام «پس از بیست سال» است از سلمان کدیور، نویسنده جوان. این کتاب از خروجیهای مدرسه رمان شهرستان ادب است که در سالهای اخیر دست به تربیت نویسنده در حوزه رمان زده است. این رمان روایتی است تاریخی در صدر اسلام که از دوران امام علی (ع) آغاز و به پس از حادثه عاشورا میرسد و در آنجا ختم میشود.
*صبح نو