امروزه شاهدیم انسان ها علیرغم قدرت و پیشرفت در جوامع بشری، لیکن هنوز در برابر طوفان و سیل و صاعقه و زمین لرزه سخت ضعیف و آسیب پذیرند.[1] حال آنکه تحمیل بلایای طبیعی بر انسان ها در هر زمان و مکان غیر قابل اجتناب است؛[2] چرا که طبیعت گاهی بر سر «قهر» است و زمانی از در «مهر و آشتی»، و در هر حال از کارهای خود خبر ندارد و یه این ترتیب عذر او خواسته است.[3]
لذا لازم است جوامع بشری آن را با مدیریت مهار کنند[4] و مسامحه و سهل انگاری به نحوی که انسان مدیریت صحیح بحران را رها کند و در برابر اینگونه بلایای طبیعی هم چون سیل، سستی و بی تدبیری از خود نشان دهد به هیچ وجه قابل قبول نیست.[5] بلکه باید در رویارویی با بلایای طبیعی بیش از پیش آماده بود و در عمل بحران را مدیریت کرد که تحقق این مهم، اهتمام به الزامات مدیریت بحران را دو چندان می سازد.[6]
مدیریت بحران چیست؟
فرآیند پیش بینی و پیشگیری از وقوع بحران برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند؛[7] علمی کاربردی که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحران ها و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که بوسیله آنها بتوان از بروز بحران ها، پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام نمود. [8]
البته با همۀ این تفاسیر مشکل این است که مدیران در هنگام وقوع بحران، اصول و قوانین خاصّی در دست ندارند و راه حلّ رفع بحران را نیاموخته اند؛ بلکه صرفاً بیشتر از تجربیات شخصی خودبهره می گیرند که این نقیصه، پیامدهای جبران ناپذیری به همراه دارد.[9]
مدیریت سیل در پیشگیری از خسارات سیل و کاهش آن
بی شک لازم است ما خود را در برابر خطرات حفظ کنیم و پیشگیری لازم را در برابر سیل بنماییم تا خسارات سیل و وقوع تلفات جانی و مالی، به حدأقل کاهش یابد؛ این نوع مدیریت سیل، به نوعی مقابله با «اجل غیر حتمی» نیز به شمار می آید چرا که قابل اجتناب است و در اختیار انسان است و می توان با رعایت موازین عقلایی از آن پرهیز کرد، مانند پوشیدن «زره» در تن و گذاشتن «خود» بر سر و گرفتن «سپر» به دست در میدان جنگ، که بی شک جلوی بسیاری از مرگ و میرها را می گیرد.[10]
لذا پرهیز از این گونه امور، به عهده خود انسان و مدیریت او گذارده شده است و اوست که در برابر این حوادث، مسئول و تعیین کننده است.[11]
بر این اساس، مدیریت سیل در گرو تدارک قوا و تقویت نیروهای انسانی کارآمد بطور عام، و آماده ساختن امکانات نرم افزاری و سخت افزاری بطور خاص، به منظور پیشگیری از آن در نظر گرفته شده است، و این منطقی ترین هدف برای مدیریت بحران سیل به شمار می آید. [12]
اهمیت این مسأله از آن جهت است که حکومت اسلامی نمی تواند به طرق ساده و بعضاً سنتی برای مقابله با سیلاب قناعت کند؛ بلکه باید به تکنولوژی های روز دنیا در مهار سیلاب مجهز شود؛ اگر چه این کار سرمایه گذاری وسیعی را می طلبد؛ ولی با توجّه به اینکه سرمایه گذاری در این بخش، سبب پیشگیری از خسارت های کلان مالی و جانی و سبب کاهش خسارت های وسیع می شود هر گونه سرمایه گذاری خصوصی و دولتی در این راه ضروری و مقرون به صرفه است.[13]
نقش جنگل ها در کنترل حادثه فلاکت بار طبیعی سیل
تحقیقات دامنه دار نشان می دهد که حادثه سیل بر اثر تخریب جنگل ها و مراتع بوجود می آید و شرایط فیزیکی منطقه هم عامل تسریع آن به شمار می رود. جنگل ها دارای اهمیت بوده و تنظیم کننده گردش آب می باشند. جنگل ها با کنترل جریان آب مانع بروز سیلاب و سیل، در نتیجه فرسایش خاک میشوند.[14]
لذا حافظت از جنگل های کشور نه تنها تاثیر عمیقی بر محیط زیست دارند و سدی در مقابل سیل های خانمان برانداز می باشند بلکه بدلیل تاثیرات مهمی که در بنیادهای اقتصادی و اجتماعی برجای میگذارد مسألۀ ملی تلقی میگردد. [15]
لیکن در عمل شاهدیم انگیزه سودجویی و کسب درآمد بیشتر، افراد حریص را در کشور به جان طبیعت انداخته است. صداهای گوش خراش غول های آهنین که به قطع درختان جنگل ها می پردازند و کارخانه هایی که پیوسته چوب ها را قطعه قطعه و تبدیل به فرآورده های صنعتی می کنند، از هر سو شنیده می شود.و البته این چالش، از فاجعه بزرگ زیست محیطی خبر می دهد که وقوع سیلاب عظیم در بسیاری از نقاط کشور در روز های اخیر مویّد این مدعاست.[16]
در تشریح این مسأله باید گفت در سطح جهانی در 25 سال گذشته بیش از 2 میلیون کیلومتر مربع از جنگل های جهان ناپدید شده که مساحت آن بیش از مساحت کشور ایران است؛.[17] البته وضعیت جنگل های کشور نیز بسیار نگران کننده است؛ طبق گزارش مراکز آماری، امروزه در مقایسه با دهه های پیش مساحتی معادل 60 درصد از جنگل های ایران تخریب شده است! همچنین سالانه رقمی بالغ بر 400 هزار هکتار از اراضی حاصل خیز کشور دست خوش فرسایش می شود. در سه دهه گذشته تاکنون در اثر تخریب، جنگل های کشور از حدود 18.3 میلیون هکتار به حدود 12.4 میلیون هکتار تقلیل یافته است که از این میزان، حدود 1.9 میلیون هکتار در منطقه البرز شمالی واقع است. لذا می توان برآورد کرد که در آینده ای نه چندان دور، این جنگل زدایی به یک بحران کاملاً جدی تبدیل خواهد شد؛ درواقع اگر این روند ادامه پیدا کند، در چند دهۀ آینده، دیگر چیزی به عنوان مرتع و جنگل در کشور نخواهیم داشت![18]
این چالش کلیدی در حالی است که مسئولان، گوش و چشم خود را به روی این حقایق بسته اند و صرفاً به زعم خود آسایش امروز را می طلبند ولی از فردا و فرداها غافلند و آیندگان را فدای مطامع و لذات برخی سودجویان از خدا بی خبر می کنند. حال آنکه تخریب جنگل ها و مراتع، آسایش امروز مردم را نیز در قالب سیلاب های عظیم، دستخوش تهدیدات و وقایعی کشنده قرار داده است.[19]
همۀ این امور نشان می دهد آسیب جنگل ها خطری جدّی در کشور است که ناشی از حرص برخی افراد بر مصرف زدگی و سودجویی است. لذا نمی توان پذیرفت درختان و جنگل هایی که گردش آب را و مدیریت سیل را بر عهده دارند اینگونه مورد بی رحمی قرار گیرند.[20]
لذا آنچه باید مورد نظر همۀ مسئولان قرار گیرد مسأله ی صیانت از محیط زیست و نقش آن در کاهش خسارات سیل است؛ چرا که اگر محیط زیست را رعایت نکنیم، ضرر غیر مستقیم به دیگران و یا به آیندگان می خورد. زیرا سیلاب سرازیر می شود و چون در مسیرش چیزی نیست به راحتی خانه های مردم را خراب و ویران می کند و تلفات جبران ناپذیر مالی و جانی به بار می آورد.[21]
بنابراین صیانت از جنگل ها و جلوگیری از جنگل زدایی و مقابله با افرادی که به شکل قاچاق و غیر قانونی و با دادن رشوه، جنگل را خراب می کنند به عنوان مدیریت پیشگیرانه سیل باید در سریع ترین زمان ممکن در دستور کار مسئولان قضایی کشور قرار گیرد. [22]
لزوم مقابله با ساخت و سازهای غیرمجاز در بستر رودخانه
ضرورت هماهنگی و یکپارچگی در جلوگیری از ساخت و ساز های غیر مجاز در بستر رودخانه ها انکار ناپذیر است؛ زیراساخت و سازها باید به گونه ای باشد که به لحاظ زیست محیطی ریسک پذیر نباشد؛[23] حال آنکه بستر رودخانه یا دره هایی که در کنار کوه هاست در واقع محل عبور سیلاب ها است.[24]
متآسفانه در برخی ساخت و سازها شاهدیم به زیرساخت های زیست محیطی آن توجه نشده است، هزاران واحد مسکونی توسط برخی مرفهان بی درد به صورت غیر قانونی در بستر رودخانه ها ساخته می شود. [25]
در این میان نقش شهرداری ها در مقابله با اینگونه اقدامات مخرب انکار ناپذیر است چرا که اگر شهرداری های کشور به ایفای وظیفۀ ذاتی خود اهتمام نورزند ساخت و سازها برحسب سلیقه های فردی بدون استاندارد صورت خواهد گرفت؛ در حالی که ایمن بودن ساختمان و تعیین جغرافیای مناسب برای احداث مسکن در برابر سیل بسیار مهم است و این مطالبه باید به وسیله شهرداری ها محقق گردد.[26]
آمادگی مدیریت بحران برای مقابله با حوادث احتمالی ناشی از سیل
اقتضای مدیریت صحیح بحران این است که هر مدیری از حوزه مدیریت خود اطّلاعات کافی داشته باشد و از بحران هایی که احتمال وقوع آن می رود دقیقاً مطّلع گردد، تا بتواند مطابق با آن بحران، تصمیمات موثر اتخاذ نماید.[27]
یعنی مدیریت بحران در انتظار نماند تا سیل، مردم را غافل گیر کند و مدیران آنگاه آماده مقابله شوند، بلکه از پیش باید به حدّ کافی آمادگی در برابر خطرات احتمالی سیل داشته باشند.[28]
در مدیریت بحران باید نارسائی ها و نابسامانی ها در مواجهه با بلایای طبیعی را به دقّت بررسی کرد، و به اصلاح آن پرداخت، و تنها به تصمیمات موضعی و مقطعی قناعت نکرد.[29]
این نکته نیز بسیار قابل دقّت است که معمولًا مدیریت پیشگیری در بحران ه از مدیریت درمان مؤثّرتر، کم هزینه تر، و به طور کلّی مفیدتر است، و ضایعات آن به مراتب، کمتر می باشد.[30]
روی این اصل، جلوگیری از بروز این گونه حوادث برای یک سازمان با تدبیرهای پیشگیرانه، بسیار امید بخش تر است تا پرداختن به اصلاح و جبران خسارات بعد از بروز بحران.[31]
از سوی دیگر بعضی تصور می کنند، یک قانون خوب در مواجهه با بحران آن است که قوانین وسیع و گسترده ای، با خود یدک بکشد،که البتّه این نشانه ضعف و درماندگی و عجز آن قانون و ضعف مدیران بحران آن جامعه است؛ بلکه یک قانون خوب آن است که از طریق آموزش های فرهنگی و مقررات صحیح و کاربردی و جزئی به پیشگیری و آمادگی روز افزون مردم در مقابله با بلایای طبیعی بینجامد.[32]
برای رسیدن به این منظور، باید آنچنان از طریق تعلیم و اطلاع رسانی، آموزش مستمر و برگزاری مانور و ترمیم ساختارهای مدیریتی، به جامعه نیرو و توان تزریق کرد که همگان در برابر احتمال وقوع بحران به آمادگی کامل دست یابند و درست همان گونه که به هنگام بروز یک بیماری به «واکسیناسیون» عمومی افراد می پردازند و محیط بدن را برای پرورش میکروب های بیماری زا نامساعد می کنند، به هنگام بروز بلایای طبیعی هم چون سیل، عموم مردم به همراه مسئولان، در برابر آن از هر لحاظ مجهز و آماده باشند.[33]
البته کسانی که عهده دار مدیریت بحران می باشند باید از تجربه و سلیقه کافی برخوردار باشند؛ بر این اساس مدیر با همکاری بخش تبلیغات و اطلاع رسانی در زمینه مقابله فراگیر مردم با حوادث زیست محیطی، می تواند نقش مؤثّری در این زمینه ایفا کند، و جامعه را از سقوط در دامان بحران های طبیعی برهاند. [34]
فرآیند برنامه ریزی در مدیریت بحران
بعد از آن که «سیاستگذاری ها در مدیریت بحران » روشن شد و به مرحله تصمیم گیری درآمد، برای تحقّق بخشیدن و اجرای آن، نیاز به «برنامه ریزی» است.[35]
روشن است برنامه ریزی و محاسبه دقیق از فرایند مدیریت بحران به شمار می آید و دلیل بر صحّت عمل و درستی راه و لزوم تعقیب آن است؛ که هر گاه زیان مهمّی را نشان دهد دلیل بر وجود بحران و خطر است که باید هر چه زودتر برای اصلاح آن وضع کوشید.[36]
لذا یک مدیر خوب، کسی است که از قدرت «برنامه ریزی» در مواجهه با حوادث طبیعی بهره کافی داشته باشد که آن نیز با استفاده از تجربیات شخصی و استفاده از تجارب دیگران در نظرات صاحب نظران، انجام می گیرد؛ و به هر حال، بدون برنامه ریزی هرگز «نباید» و «نمی توان» وارد مرحله عمل شد.منتها گاه نیاز به برنامه ریزی «کوتاه مدت» است و گاه «دراز مدت» و گاه هر دو.[37]
البته برنامه، باید دقیق و از نظر کیفی و کمّی کاملًا روشن باشد. برنامه باید از هر گونه ابهام و کلّی گوئی خالی و تماماً جنبه عملی و عینی داشته باشد.در برنامه ریزی باید نیروهای انسانی لازم برای انجام هر کار، هزینه ها، و ابزار و وسائل مورد نیاز، دقیقاً محاسبه شوند، و برای هر مرحله و هر مقطع، آنچه لازم است پیش بینی گردد.[38]
در برنامه ریزی باید زمان بندی مواجهه و کنترل بحران مورد توجّه قرار گیرد، به طوری که نه وقت بیهوده تلف شود و نه حجم برنامه، بیش از مقدار وقت باشد.[39]
هم چنین در برنامه ریزی مدیریت بحران باید همیشه محلّی برای «حوادث پیش بینی نشده» در نظر گرفته شود، چرا که بسیار می شود «مدیران» در جریان عمل با مشکلات پیش بینی نشده ای از سیل و دیگر بلایای طبیعی رو به رو می شوند که اگر آمادگی برای رویاروئی با آن را نداشته باشند، و به هنگام برنامه ریزی این مسائل مورد توجّه آنها قرار نگرفته باشد کارشان به بن بست می کشد و درمانده می شوند.[40]
مدیریت بحران و ضرورت سازماندهی و هماهنگی تیم ها
بی شک هدف از «سازماندهی» در مدیریت بحران ها تقسیم کار در یک مجموعه است، به گونه ای که مسائل زیر در آن تأمین گردد:[41]
1. هیچ کاری، بدون مسؤول نماند، و در عین حال از تداخل و تضادّ مسؤولیت ها جلوگیری به عمل آید.[42]
2. هر کاری به افرادی که دقیقاً از عهده آن برمی آیند سپرده شود.[43]
3. کلّ افراد به صورت یک مجموعه کاملًا منسجم عمل کنند، به طوری که کار هر یک، مکمّل عمل دیگری باشد.[44]
4. سلسله مراتب، در تقسیم مسؤولیت ها در نظر گرفته شود.[45]
5. تمام افراد از طریق سلسله مراتب با مدیریت واحد در ارتباط باشند.[46]
6. برای «سازماندهی» باید به لیاقت ها، استعدادها، تخصصّ ها، و تقوی، فوق العاده اهمّیت داد، و از تمام عناصر شایسته، نه تنها استفاده کرد، بلکه باید آنها را به معنی واقعی کلمه «صید» کرد.[47]
7. در سازماندهی، حتّی باید برای جانشینان احتمالی روی فرض وقوع ضایعاتی در نفرات، دقیقاً مطالعه، و افرادی برای این منظور تعیین گردند.[48]
8. در یک سازماندهی دقیق، باید هیچ موضوع پیش بینی نشده از نظر تشکیلات و سازمان، در آن نباشد، بلکه برای هر حادثه عادی و غیر عادی، مسؤول یا مسؤولانی تعیین شوند.[49]
هم چنین از نقش مدیریت بحران به عنوان هماهنگ کننده اصلی در مهار بلایایی طبیعی نباید گذشت، او در عین این که رابطه خود را با نفرات خویش (چه از طریق مستقیم یا غیر مستقیم) باید حفظ کند، نقش هماهنگ کننده را نیز بر عهده دارد.[50]
مثلًا، در برابر یک حادثه سیل که باید برای مهار آن تلاش گردد، هماهنگی و بسیج نیروها به طور کامل در برابر حادثه ضروری است. حال هر قدر چارچوب سازمان مدیریت بحران کشور؛گسترده تر و پیچیده تر شود؛ مسأله هماهنگی در آن حسّاس تر و پیچیده تر می شود، تا آنجا که بعضاً شاهدیم مهار سیلاب های عظیم در کشور به علت برخی ناهماهنگی های مدیریتی دچار کندی شده است.[51]
ضرورت حضور میدانی مدیران در مدیریت بحران
به عکس آنچه بعضی فکر می کنند، مشکل بزرگ جامعه ما، مشکل «کمبودها» نیست؛ مشکل «ضعف بعضی از مدیریت ها» است که هر گاه با الهام از مبانی معنوی اسلام و دستورهای جامع الاطراف و حرکت آفرین آن اصلاح گردد، به سرعت می توانیم ضعف ها را به یاری خدا جبران کنیم و برمشکلات پیروز شویم.[52]
در این بین بزرگترین خطری که بر سر راه مدیران اجرایی کشور قرار دارد این است که به سراغ افراد نالایق بروند.[53]و دیدیم نتیجه این گونه مدیریت را که در سیل اخیر چه شد! لذا مدیران باید در حوزه کار خودشان به ویژه در گزینش استانداران به دقّت مراقب باشند که در این دام خطرناک نیفتند.[54]
بی شک این گونه همکاران نالایق، علاوه بر این که آفت خطرناکی برای روند هر اداره و تشکیلاتی هستند، و مدیران خود را در حالت غفلت و بی خبری محض نگاه می دارند، رابطه آنها را از واقعیت های عینی قطع می کنند؛ گاه «کاه» را «کوه» و «کوه» را در نظرشان «کاه» جلوه می دهند.[55]
البته «مدیریت» کار پیچیده ای است، و می دانیم هر قدر کاری پیچیده تر باشد مشکلات آن افزون تر، و آفاتش بیشتر است؛ به همین دلیل، مدیران، باید دارای اعصابی قوی، حوصله زیاد، و ظرفیت کافی در رویاروئی با مشکلات باشند.[56]
با این تفاسیر، از جمله ویژگی های یک مدیر نمونه آن است که در زمان وقوع بحران ها از بیداری و هوشیاری کامل در مهار آن بحران برخوردار باشد[57] و این مسأله یعنی به گواهی راه و رسمی که همه مدیران و رؤسای حکومت، در زندگی خود داشته و دارند؛ هیچ مدیری در هنگام وقوع بحران، مرکز مدیریت و حکومت خود را ترک نمی کند.[58]
اهمیت این مسأله از آن جهت است که حضور میدانی مدیران می تواند مایه آرامش و تسلّی خاطر آسیب دیدگان باشد و نیز تکیه گاهی برای آحاد مردم در برابر بلایای طبیعی، تحقق این مهم در نهایت موجب بقا و دوام جامعه و منافع مختلف فردی و اجتماعی است. [59]
بی شک مدیر و مدیرانی که بر اریکه قدرت اجرایی کشور نشسته و زمام حکومت را به دست گرفته اند و توده عوام و گروهی از خواص دست به دست او داده اند، در چنین شرایطی هر گاه در وسط یک بحران عظیم، هم چون سیلاب عظیم در کشور، به طور ناگهانی پای آنها از میان برداشته شود هرج و مرج و آشوب همه جا را می گیرد و بلایای طبیعی اینگونه با سوءمدیریت برخی مدیران، به نوبۀ خود به بحران های متعدد اجتماعی دامن می زند[60]
و اینچنین رها کردن مرکز بحران، ضریب مهار کامل حوادث طبیعی را به شدت کاهش خواهد داد و در پاره ای موارد به شکست حتمی منتهی خواهد شد[61]
خلاصه اینکه، در این گونه حوادث و بحران ها قبل از هر چیز، مدیر باید با حضور میدانی در محل بحران، خونسردی و تسلّط بر نفس را از دست ندهد و گرفتار وحشت و دستپاچگی نشود که اگر چنین شود، تمام راه های چاره به روی او بسته می شود.[62]
هم چنین اگر مدیری احساس می کند اشتباهی از ناحیه او در مدیریت بحران رخ داده، هرگز نباید گرفتار تعصّب و خودخواهی و لجاجت شود، و بر اشتباه خود اصرار ورزد و آن را ادامه دهد؛ بلکه، به محض آگاهی بر اشتباه، باید فوراً به اصلاح و جبران پردازد، و اعتراف به واقعیات در این مواقع، کمک مؤثّری به مهار سیلاب و دیگر بلایای طبیعی می کند.[63]
مدیریت بحران در گرو مقابله با بحران سیل
مدیران در مدیریت بحران باید از اموری که تصمیم گیری را به مخاطره می اندازد به شدّت اجتناب کند؛ تردید و دو دلی، احتیاط بیش از حد، وسواس در مقابله با بحران، تسویف (امروز و فردا کردن)، ترس و وحشت از بحران. و انفعال در مقابل آن و دستپاچگی در مهار بحران های زیست محیطی و آنچه نشانه عدم اعتماد به نفس است، مهمترین مانع اتّخاذ تصمیم مؤثّر برای مدیریت بحران به شمار می آید. [64]
در حالی که آنچه برای مدیران باید ضرورت داشته باشد این است که مسئولان و مدیران، «احتیاط» را با «شجاعت»، و «دقّت» را با «جسارت» بیامیزند، و مسائل قابل پیش بینی را سهم دقّت و احتیاط قرار دهند، و مسائل غیر منتظره را به دست شجاعت و جسارت بسپارند.[65] در این مواقع بحرانی باید مدیران، تمام نبوغ و ابتکار خود را برای مقابله با سیل خانمان برانداز در کشور به کار گیرند.[66]
مسئولان باید، قبل از هر اقدام دیگر به این فکر باشند که از گسترش خسارت های سیلاب مانع گردند؛ و در ادامه کار، سیل را مهار کنند.[67]
مدیریت بحران در این حالات فوق العاده باید همچون یک طبیب ماهر و قاطع با کمک مشاورانش فوراً دست به کار شود.[68]
شکی نیست که در مقابله با حوادث غیر منتظره از قبیل سیل و زلزله، اگر روح شهامت در وجود مدیران نباشد، چنان دستپاچه می شوند که راه های ساده چاره جوئی را نیز فراموش می کنند.[69]
دراین گونه بحران ها بسیار می شود که ایستادن بی محابا و شتابزده در مقابل موج سیلاب، تلفات افزایش می یابد؛ لذا کمی باید همراه موج حرکت کرد، و سپس بر موج سوار شد و آن را مهار نمود و این کاری است «بسیار ظریف و دقیق» که باید با هوشیاری کامل عمل شود.[70]
در این موارد گاهی «دقیقه ها» و «لحظه ها» سرنوشت ساز است، و در یک لحظه، ممکن است همه چیز دگرگون گردد؛ حال آنکه مدیریت بحران، یعنی اینکه بدون فوت وقت، و با نهایت چابکی، در عین خونسردی دست به کار علاج واقعه بزنند، و حتّی لحظه ها را نیز از دست نداده و برای تخلیۀ مردم از شهر برای نجان جانشان و نیز خروج سیلاب از شهر برای بازسازی، تلاش نمایند.[71]
نقش مشارکت مردمی در مدیریت بحران
کل جامعه انسانی همانند بدن یک انسان است، که بدون رعایت اصل عدالت بیمار خواهد بود.اما از آنجا که عدالت با همه قدرت و شکوه و تاثیر عمیقش در مواقع بحرانی و استثنایی به تنهایی کارساز نیست، دستور به احسان در اسلام مورد توجه قرار گرفته است.[72]
به تعبیر روشن تر در طول زندگی انسان ها مواقع حساسی پیش می آید که حل مشکلات به کمک اصل عدالت به تنهایی امکان پذیر نیست، بلکه نیاز به ایثار و گذشت و فداکاری دارد، که با استفاده از اصل«احسان» باید تحقق یابد.[73]
در این میان شاهدیم بحران سیل خسارت های فراوان به برخی از استان ها وارد کرده است؛ حال اگر مردم در چنین شرائطی بخواهند در انتظار آن بنشینند که مثلا مالیات های عادلانه و سایر قوانین عادی از سوی دولت، مشکل مردم سیل زده را حل کند، امکان پذیر نخواهد نبود، اینجاست که باید همه کسانی که دارای امکانات بیشتر از نظر نیروی فکری و جسمانی و مالی هستند، دست به فداکاری بزنند، و تا آنجا که در قدرت دارند، برای سازندگی مناطق سیل زده ایثار کنند، در غیر این صورت شالوده های اجتماعی جامعه با حوادث دردناک طبیعی، اینگونه دچار نابسامانی خواهد شد.[74]
سخن آخر:( مسئولیت همگانی در برابر خسارت سیل؛ مردم مجازند یک سوم وجوهات شرعی را به سیل زدگان اختصاص دهند )
در خاتمه باید تأکید نمود که همه مردم و مسئولان در برابر خسارت های سیل مسئول هستند.[75] لذا از کمک به سیل زدگان مازندران و گلستان و شیراز و دیگر استان های سیل زده کشور خودداری نکنند که آن ها مشکلات بسیار زیادی دارند و انتظار کمک از سوی خیرین سراسر کشور را دارند.[76]
چرا که ابعاد ویرانی سیل عظیمی که در بخشی از مازندران و گلستان و دیگر استان ها، روی داده وسیع تر از آن است که تصور شود.گروهی نه تنها خانه خود، بلکه همه چیز خود را از دست داده اند و ارتفاع آب در درون خانه ها گاه به دو متر رسیده است و نتیجه آن ناگفته پیداست.[77] لذا رسانۀ ملی باید در خصوص این حادثه بسیار مهم، خبر رسانی و اطلاع رسانی را افزایش دهد تا مردم به خوبی در جریان این حادثه قرار گیرند.[78]
البته آنچه تاکنون از سوی مراکز مسؤول برای نجات آن ها انجام گرفته خوب است ولی هرگز کافی نیست. دولت باید با جدیت بیشتری وارد این حادثه شود و هر چه در توان دارد برای نجات زندگی این عزیزان به کار گیرد.[79]
کمک دولت به سیل زدگان نیز باید بیشتر شود و مردم هم باید تا جایی که امکان دارد با تأمین مایحتاج سیل زدگان به کمک حادثه دیدگان بشتابند و خانه هایی هم که در این سیل ویران شده است باید بازسازی شوند.[80]
همه مردم نیز برای کمک به سیل زدگان تصمیم بگیرند و به آنان کمک کنند، چون وضعشان فوق العاده ناگوار است.[81] اگر چه مردم خیّر و نیکوکار، ساکت نمی نشینند. دامن همت به کمر زده و برای نجات سیل زدگان از عواقب این حادثه تلاش می کنند. در ضمن آن ها مجازند از یک سوم وجوهات شرعی خود نیز در این راه استفاده کنند.[82]
پی نوشت
[1] تفسیر نمونه؛ ج 15؛ ص342.
[2] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 9؛ ص50.
[3] در جستجوی خدا؛ ص207.
[4] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 9؛ ص50.
[5] همان؛ ج 13؛ ص405.
[6] همان.
[7] مدیریت و فرماندهی در اسلام، ص: 73.
[8] همان.
[9] همان.
[10] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 3؛ ص26.
[11] همان.
[12] پیام قرآن؛ ج 8؛ ص279.
[13] همان؛ ج 10؛ ص377.
[14] دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج 2؛ ص61.
[15] همان.
[16] همان.
[17] علائم حیاتی کره زمین؛ ص 6( مطابق نقل: پدیده شناسی فقر و توسعه؛ ج 3؛ ص 338).
[18] دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج 2؛ ص63.
[19] همان؛ ص61.
[20] همان؛ص62.
[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛13/11/1395.
[22] همان.
[23] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر راه و شهرسازی؛ مدرسه علمیه امام سجاد علیه السلام؛25/12/1397.
[24] لغات در تفسیر نمونه؛ ص603.
[25] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر راه و شهرسازی؛ مدرسه علمیه امام سجاد علیه السلام؛25/12/1397.
[26] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای سازمان نظام مهندسی استان قم؛24/1/1389.
[27] مدیریت و فرماندهی در اسلام؛ ص110.
[28] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج 2؛ ص164.
[29] مدیریت و فرماندهی در اسلام؛ ص77.
[30] همان.
[31] همان.
[32] پیام قرآن؛ ج 8؛ ص272.
[33] مدیریت و فرماندهی در اسلام؛ ص77.
[34] همان؛ ص78.
[35] همان؛ ص55.
[36] اخلاق در قرآن؛ ج 1؛ ص253.
[37] مدیریت و فرماندهی در اسلام؛ ص55.
[38] همان؛ص56.
[39] همان.
[40] همان.
[41] همان؛ ص57.
[42] همان.
[43] همان.
[44] همان؛ ص 58.
[45] همان.
[46] همان.
[47] همان.
[48] همان؛ص60.
[49] همان.
[50] همان.
[51] همان؛ص61.
[52] همان؛ص13.
[53] همان؛ص116.
[54] همان؛ص117.
[55] همان؛ص118.
[56] همان؛ ص146.
[57] همان؛ ص171.
[58] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 5؛ ص188.
[59] پیدایش مذاهب؛ ص271.
[60] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 5؛ ص488.
[61] مدیریت و فرماندهی در اسلام، ص 95.
[62] همان؛ ص73.
[63] همان.
[64] همان؛ ص54.
[65] همان.
[66] همان؛ص73.
[67] همان؛ص76.
[68] همان؛ص73.
[69] همان؛ ص173.
[70] همان؛ص76.
[71] همان.
[72] تفسیر نمونه؛ ج 11؛ ص367.
[73] همان.
[74] همان.
[75] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛4/12/1395.
[76] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛3/1/1398.
[77] همان.
[78] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران؛2/6/1389.
[79] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛3/1/1398.
[80] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ سلسله مباحث تفسیر قرآن کریم؛ حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها؛3/6/1389.
[81] همان.
[82] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛3/1/1398.