غلامعلی طاهری در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان گفت: سلیقه مخاطب، مکان فروش آثار هنری، توانایی هنرمند و افرادی که تحت عنوان دلال آثار هنری کار میکنند و در جریاندهی هنر معاصر نقش دارند، از عوامل موثر در فروش آثار هنری به شمار میروند.
وی اظهار کرد: بحث فروش آثار هنری به عوامل زیادی بستگی دارد اول اینکه بخش عمدهای از این موضوع به سلیقه مخاطب باز میگردد. سلیقه مردم به گونهای است که بیشتر آثار غیرمدرن یا کارهای رئال و کلاسیک را میپسندند اگرچه میدانیم، نمیتوان در ارزشگذاری معیار ثابتی برای آثار مدرن یا کلاسیک قائل شد و قیمتگذاری را بر مبنای برتری هر یک از دو سبک اطلاق کرد. در حقیقت نمیتوان به صراحت گفت که اثر کلاسیک ارزشمند است یا مدرن، چراکه هر دو به شرط خلاقیت ارزش دارند.
این هنرمند بیان کرد: اگرچه مردم ایران هنردوست هستند، ولی کمتر رغبت به خرید آثار هنری میکنند و بیشتر، مصرفکنندگان رایگان محسوب میشوند. در آثار هنری تجسمی مخصوصا نقاشی و مجسمه ارجینال، چون احساس میشود با بودجه خانواده ایرانی سازگار نیست، رغبتی برای خریدش وجود ندارد.
وی درباره علت این امر بیان کرد: فرهنگسازی در این حوزه آنگونه که شایسته است انجام نشده تا مردم آگاه شوند که میتوان سطح اشیای تزئینی را با آثار هنری بالا برد.
طاهری افزود: مردم به آثار وارداتی چین و مالزی که به صورت صنعتی و ماشینی تولید میشوند، روی میآورند و بر همین اساس لازم است به آنها بفهمانیم که باید به آثار هنرمندان جوان کشور توجه کنند تا هم بازار کار بوجود آید و هم آثار هنری به خانه مردم وارد شود. این امر همت مضاعفی از سوی صدا و سیما و رسانهها را میطلبد که به مردم بگویند آثار هنری برایشان ارزش افزوده است و طی سالهای بعد ارزش آن افزایش پیدا میکند.
وی تاکید کرد: ما یکسری کلکسیونر داریم که هدفشان فعالیت اقتصادی در حوزه هنر است یعنی روی یک هنرمند که میدانند اثرش مخاطب دارد، سرمایهگذاری میکنند و بعد به قیمت بالا کارهایش را میفروشند اگرچه شخصا معتقدم این آثار، انحرافی در محتوا و هویت آثار هنری ایران است، ولی با اصل قضیه موافق هستم، مشروط بر اینکه فقط سراغ هنرمندان از دست رفته نروند بلکه هنرمندانی که در تمام شیوهها فعالیت هنری دارند، آثارشان خریداری شود.
این نقاش تصریح کرد: باید بدانیم که روی آوردن به نمونه آثاری که مربوط به 60 تا 70 سال پیش در ایران است به تنهایی پاسخگوی نیاز فرهنگ و هنر معاصر ایران نیست. اینکه تعدادی هنرمند محدود به عنوان الگو قرار دهیم روش درستی نیست و باید در حوزه پژوهش کارهای عمیقی کنیم و ارزشهای واقعی هنر معاصر ایرانی که در بر دارنده عناصر هویت هستند و هویتزا محسوب میشوند، را بشناسانیم.
وی افزود: اساتید دانشگاه و بدنه دانشگاه در اینکه از این آشفته بازار خارج شویم و آثاری خلق کنیم که در آینده بتوان به آثار جمهوری اسلامی ایران افتخار کرد، موثر هستند.
طاهری گفت: فروش آثار هنری به دو بخش عمده تقسیم میشود که یکی با ارائه کارها با قیمت مناسب و دیگری با احداث تالار دائمی فروش آثار هنری محقق میشود. لازم است در این حوزه هیات کارشناسی تشکیل شود تا آثار کسانی که مایل هستند کارهایشان فروخته شود را ارزیابی کند. در این زمینه همچنین باید اطلاعرسانی انجام شود که مردم نسبت به فروش آثار آگاه شوند.
وی با اشاره به اینکه یکی از مسائل جوانان ما در گالریها، مسئله زمان است که باید برای برگزاری نمایشگاه مدت زیادی در نوبت بمانند، تصریح کرد: برای رونق بازار هنر نیاز داریم در تهران چهار مرکز فروش آثار هنری داشته باشیم که حداقل در طول روز بیش از هزار اثر را روی دیوار نصب کند تا مردم به آنجا مراجعه کنند و اثر تولیدی هنرمندان را خریداری کنند.
بسیاری از هنرمندان جوان آیندهدار هستند و وقتی میبینیم چه استعدادها و ظرفیتهایی دارند میتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد تا هم خریدار صاحب سرمایه شود و هم هنرمند فعالتر به کارش ادامه دهد.