در ایام نوروز دلالان در داغ کردن دلار ناکام ماندند. دلار تا میانه کانال 13 هزار تومان نیز رشد داشت با این حال عقبنشینی نسبی را تجربه کرد و در آخرین معاملات در نیمه پایانی این کانال قرار گرفت. در حالی دلار در سطوح قیمتی کنونی جا خوش کرده که همچنان صادرکنندگان بزرگ بورسی با اختلاف قابل توجه در حال تسعیر ارز حاصل از صادرات محصولات خود در صورتهای مالی هستند. در این خصوص در عملکرد اسفند پتروشیمی «زاگرس» به تسعیر دلار با نرخ نزدیک به 9 هزار تومانی اشاره کرده که سیگنال مهمی برای بورس تهران محسوب میشود. رشد نرخ تسعیر ارز پتروشیمیها در سامانه نیما نسبت به ماههای قبل از نکاتی است که میتواند سیگنالی برای رشد ادامهدار سهام باشد. ادامه اختلاف فاحش نرخ تسعیر ارز صادرکنندگان بزرگ با نرخ بازار آزاد نیز این پتانسیل را تایید میکند.
در بازار جهانی نیز با وجود تحلیلهای ضد و نقیض اما قیمتهای جهانی در سطوح مناسبی قرار گرفته است که اهرم قدرتمندی برای شرکتهای کالایی در وضعیت دلاری است. درخصوص شرکتهای بورسی که محصولات خود را در داخل کشور عرضه میکنند (اثرپذیر از تورم) نیز این امید وجود دارد که سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان و همچنین سیاستگذار اقتصادی از رانت بزرگی که از اختلاف قیمت فروش کارخانه با قیمت بازار (خرید مصرفکنندگان نهایی) ایجاد شده عقبنشینی کنند و از ضایع کردن حق تولیدکنندگان و سهامداران به نفع دلالان خودداری کنند. همین موضوع نیز میتواند حامی سطوح کنونی قیمت سهام شرکتهای مرتبط باشد.
هفتههای بهاری بورس تهران
رشدهای شاخص بورس تهران از هفتههای قبل از بهار 98 آغاز شد. «دنیای اقتصاد» در گزارشهای متعددی پیش از آغاز موج صعودی اخیر به انتظار برای رشد قیمتی سهام اشاره کرده بود. ماه پایانی 97 نیز مطابق با انتظارات با رشدهای متوالی بهخصوص در نیمه دوم این ماه و افزایش شتاب رشد در روزهای پایانی به اتمام رسید. از ابتدای سال جدید نیز معاملهگران با توجه به ارزندگی سهام بر میزان خرید خود افزودند. رشد قیمتی با پشتوانه بنیادی به خصوص در گروههای کالایی طی هفتههای اخیر به رشد شاخص کل بورس تهران کمک کرده است. علاوه بر نمادهای کالایی دیگر گروههای کوچک و بزرگ نیز به سهم خود، در رشد شاخص کل موثر بودند. خودروییها از جمله نمادهایی بودند که از ابتدای سال جدید توجه ویژه معاملهگران سهام را به خود جلب کردند. در این میان گرچه سهام خودرویی وضعیت بنیادی مناسبی ندارند اما به پشتوانه عوامل بازاری (درست یا غلط) مسیر صعودی را در پیش گرفتند. سهام ایران خودرو از ابتدای سال تا پایان معاملات هفته گذشته رشد بیش از 20 درصدی را تجربه کرد. در حالیکه نماد بانکهای بزرگ مانند بانک صادرات و تجارت به دنبال افزایش سرمایههای سنگین متوقف بود بانک ملت نیز در معاملات روزهای نخست سال 98 با استقبال بازار همراه بود و همین موضوع باعث شد که گروه بانکی نیز در رشد شاخص کل اثرگذار باشند.
در نمادهای کالایی گزارشهای نسبتا دلچسب از عملکرد اسفند برخی شرکتها اثر خود را در قیمت سهام منعکس کرد. همانطور که در ماههای گذشته نیز اشاره شد یکی از عوامل بسیار مهم در قیمت سهام شرکتهای کالایی و صادراتمحور نرخ دلار است که با پتانسیل ویژه خود میتواند سایر عوامل فشار را کنار بزند. در این خصوص همچنان این پتانسیل قدرت ویژهای در حمایت از قیمت سهام دارند و همین موضوع برای رشد ادامهدار قیمت سهام کافی به نظر میرسد. از طرفی در کنار حمایت دلاری از سهام شرکتهای کالایی، بازارهای جهانی نیز وضعیت نسبتا مناسبی دارند.
حال مساعد کامودیتیها
یکی از مواردی که عامل نگرانکننده برای سودآوری شرکتهای کالایی محسوب میشود تخفیفهای بخش فروش و اثرات تحریمی بر شرکتهای صادراتی است. رشد اخیر قیمت کالاها به خصوص فلزات در بازار جهانی به دنبال سیگنالهای مثبت از مذاکرات بین آمریکا و چین و همچنین وضعیت بنیادی (موجودی انبار فلزات) میتواند بخشی از نگرانیها ناشی از افت درآمد فروش به دنبال اثرات تحریم را کاهش دهد. البته تحلیلهای ضد و نقیض از علل رشد قیمت کالاها در بازار جهانی شنیده میشود و بعضا احتمال رشدهای اخیر قیمتی کامودیتیها را در بازار جهانی سیگنالی برای رکود احتمالی اقتصاد جهانی عنوان میکنند.
تا زمان تنظیم این گزارش (ساعت 16 دیروز) هر تن مس در بازار فلزات لندن در سطوح بیش از 6400 دلار و هر تن روی در سطوح بیش از 2900 دلار قرار داشتند. هر بشکه نفت برنت نیز در حالی بیش از 69 دلار معامله میشد که طی معاملات پنجشنبه برای لحظاتی به بیش از 70 دلار نیز رسیده بود اما در ادامه عقبنشینی سریعی را از این سطح تجربه کرد. نوسانات قیمتی کامودیتیها اثرات قابل توجهی را بر اقتصاد کشور و سودآوری شرکتهای بورسی خواهند داشت. پایداری سطوح کنونی قیمتها در کنار اهرم دلاری میتواند چشماندازی روشن را برای سودآوری شرکتهای کالایی ایجاد کند.
سبقت قیمت از واقعیتهای بنیادی قند و سیمان؟
در کنار نمادهای کالایی دیگر گروهها نیز مسیر صعودی را در پیش گرفتند. در این میان البته بعضا نگرانیها از احتمال تشکیل حباب قیمتی در برخی از گروهها که رشدهای ممتدی را تجربه کردهاند مشاهده میشود؛ برای مثال شاخص صنعت قند و شکر از ابتدای بهمن تا پایان معاملات هفته گذشته رشد نزدیک به 60 درصدی را تجربه کرده است. قیمت سهام برخی از شرکتهای قند و شکر در این مدت کوتاه چند برابر شده (رشد 180 درصدی قشهد) و همین موضوع علائم هشدار را برای معاملهگران سهام این صنعت فعال ساخته است؛ احتمال حرکت در مدار حباب قیمتی و زیان سهامداران وجود دارد. البته برای این صنعت نیز همانطور که در بخش اول عنوان شد حذف احتمالی اختلاف قیمت فروش کارخانه و قیمت بازار میتواند بخشی از این نگرانیها را رفع کند اما برای برخی از نمادهای زیرمجموعه این صنعت همین موضوع نیز احتمالا چندان کارساز نخواهد بود. رشدهای افسارگسیخته و با نگرانی از عدم حمایت عوامل بنیادی تنها به این صنعت محدود نمیشود و برای مثال صنعت سیمان نیز جهش قیمتی را در بیشتر نمادها در این مدت تجربه کرده است. شاخص صنعت سیمان نیز از ابتدای بهمن تا پایان هفته گذشته رشد نزدیک به 37 درصدی را تجربه کرده است و برخی از نمادهای زیرمجموعه سیمانی که از نظر سودآوری وضعیت چندان مناسبی ندارند بار دیگر روی موج روایتهای بازاری، صعود پرشتابی را در پیش گرفتهاند. قیمت برخی از نمادهای زیرمجموعه صنعت سیمان نیز در این مدت چند برابر شده است؛ سهام سیمان تهران در این مدت رشد نزدیک به 145 درصدی را تجربه کرده است. گرچه برای صنعت سیمان نیز برخی از عوامل امید به حمایت از سطوح کنونی قیمت سهام را به وجود آورده است (لزوم تمرکز بیشتر بر عوامل بنیادی) اما نگرانی از حباب قیمتی نیز در این صنایع باید در نظر گرفته شوند. بر این اساس نمادهای مختلف باید با دقت بیشتری بررسی شوند و احتمال اصلاح شدید قیمتی وجود دارد.
تداوم صعود سهام
پس از رشدهای اخیر و کانالشکنیهای پی در پی در اسفند (21 کانالشکنی) و ادامه این روند در ایام نوروز (7 کانالشکنی متوالی) برخی از احتمال پایان صعود بورس ابراز نگرانی میکنند. به خصوص با نزدیک شدن به سقف تاریخی بورس (در سطوح بیش از 195 هزار واحد) برخی الگوی ذهنی و به پشتوانه نمودارها از احتمال اصلاح قیمتی زودهنگام سهام خبر میدهند. در این خصوص باید گفت همچنان پتانسیلهای قابل توجهی برای رشد قیمتی سهام در گروههای مختلف مشاهده میشود و با وضعیت کنونی متغیرهای بنیادی نباید چندان نگران آینده بود. در بخش اول به موارد حمایتی مانند نرخ دلار، تورم و همچنین قیمتهای جهانی اشاره شد. در کنار این موارد جهش سودآوری که شرکتها در سال 97 نسبت به سال قبل از آن تجربه کردند به تدریج بهصورت رسمی به معاملهگران سهام مخابره میشود؛ انتشار صورتهای مالی سال 97. جهش سود خالص شرکتها احتمالا با رشد محسوس سودهای تقسیمی در مجامع شرکتها همراه خواهد بود که این موضوع نیز انگیزه ویژهای برای خریداران سهام محسوب میشود. بر این اساس چه در بازه میانمدت و همچنین بلندمدت موارد متعددی حامی قیمت سهام هستند. هنر سرمایهگذار بورسی در شرایط کنونی انتخاب شرکتها با بیشترین پتانسیل است. ماههای آینده بهعنوان فصل مجامع شرکتهای بورسی شناخته میشود و بسیاری از شرکتها سود کسبشده سال 97 را در مجامع خود میان سهامداران تقسیم میکنند. سودهای تقسیمی از قیمت سهام کسر میشود و همین موضوع نیز انگیزه را برای خرید سهم بعد از مجمع بالا نگه میدارد. این موضوع اگر در کنار چشمانداز قابل توجه سودآوری شرکتها در سال 98 قرار داده شود میتواند علت تاکید بر ارزندگی سهام نسبت به دیگر بازارها را مشخص کند. بر این اساس با معیار قرار دادن سودآوری چهار فصل گذشته و در نظر گرفتن انتظارات از سودآوری سال 98 میتوان مسیر جذاب قیمتی را برای سهام در نظر گرفت. اگر انتظارات ارزی نیز در سهام منعکس شود شعاع ارزندگی سهام (به خصوص شرکتهای کالایی) بهصورت چشمگیری افزایش خواهد یافت.