در اولین قسمت از مجموعه نمایش خانگی «هیولا»، اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد؛ قسمت اول نهتنها با تمام انتظاراتمان تطابق دارد که حتی خیلی بهتر از پیشبینیهایمان برای قسمت اول است.
در قسمت اول، با روایتی که از دوره احمدشاه قاجار شروع میشود، خانواده شرافت، معرفی میشود و در طول تاریخ، خانوادهای را میبینیم که به قیمت از دست دادن تمام داراییهایشان، شرافت خود را حفظ میکنند. «هیولا»، با ریتمی تند، حوادث را پشت سر هم میآورد و فقط آنقدری روی هر حادثه تعلل میکند که بیننده را در فضای داستانیاش درگیر کند و موجز و مختصر، تاریخچه خاندان شرافت را بازگو میکند تا حال و هوای اثر را پرداخت کند، اما بهسرعت به کاراکتر اصلی، هوشنگ با بازی فرهاد اصلانی میرسد تا بدون وقت هدر دادن به سراغ قصه اصلیاش برود.
قسمت عمده انتظار بالایی که از «هیولا»، داشتیم به همکاری مجدد پیمان قاسمخانی و مهران مدیری، بعد از ده سال بازمیگشت و حالا «هیولا» نشان میدهد این انتظار طولانی ارزشش را داشته است. «هیولا» بهاندازه کافی از نبوغ مدیری و قاسمخانی بهصورت جداگانه و در کنار هم بهرهمنداست و همین نبوغ هم هست که در اولین قسمت، لحظات درخشانی پدید میآورد.
اولین قسمت «هیولا»، آشکارا نتیجه کار مدیری بعد از ساخت «ساعت پنج عصر» است؛ مدیری با جسارت، دنیای بزرگتری را برای روایتش انتخاب میکند، مرزها را میشکند و خود را به چهارچوب یک مجموعه چندقسمتی محدود نمیکند، پا را فراتر میگذارد و باتجربهای که از اولین فیلم سینماییاش به دست آورده، قصهای با همه استانداردهای سینمایی تعریف میکند.
مدیری که همیشه بهویژه اخیراً از دغدغههای اجتماعیاش صحبت کرده است، حالا در «هیولا» و در بستر یک قصه طنز، از جامعهای میگوید که دردش آزارش داده است. این روزها، نمایش سکانسی از مردم معترض روبروی یک موسسه مالی متخلف، چاشنی همه فیلم و سریالهای طنز و اجتماعی شده است، اما مدیری دوربینش را به میان جمعیت میبرد، از حال و احوالپرسیها میگوید و بهجای آنکه بیننده را با زاویه دوربین یک خبرگزاری قانع کند، او را به مرکز اعتراضات مردم دردمند میبرد.
از سوی دیگر، امضای قاسمخانی نیز پای اثر کاملاً هویداست.
غافلگیریهای پشت سرهمی که در روایت رخ میدهد و شوکهایی که به بیننده وارد میشود و او را وادار به خنده میکند، طنز نیشداری که در ادبیات رسمی کاراکترها در تاریخ وجود دارد و اشارات غیرمستقیم اما هوشمندانه انتقادی-اجتماعی و درنهایت انتخاب نام معشوقه قدیمی هوشنگ برای دخترش، همه از حضور قاسمخانی در «هیولا» نشاءت میگیرد، که البته در این میان دیالوگنویسی جذاب و حرفهای امیر برادران نیز به بار درام میافزاید و «هیولا» را بیشازپیش جذاب میکند.
قسمت اول «هیولا» درست و بهاندازه است، با ریتم خوبی پیش میرود و در همین قسمت اول، مخاطب با تمام کاراکترهای اصلی روایت و حال و هوای قصه آشنا میشود؛
هوشنگ، همسرش، مادرش و دو فرزندی که فرزند کوچکتر بعد از سالها و دههها، در مقابل شرافت خاندان شرافت میایستد و این اصول اخلاقی را به چالش میکشد، مشکلات مالی هوشنگ و سالهای درازی که در مدرسه به آموزش پرداخته، همه به بیننده نشان داده میشود و درعینحال، او را برای ورود کاراکتری که زندگی هوشنگ را دگرگون خواهد کرد آماده میکند. بازی فرهاد اصلانی، شبنم مقدمی و گوهر خیر اندایش خوب و روان است و زوج اصلانی، مقدمی بار دیگر شیمی خوبشان مقابل دوربین را به رخ میکشانند.
با همه اینها، حالا باید فقط منتظر ورود هیولا باشیم.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
67