ماهان شبکه ایرانیان

بررسی ارتباطات فرهنگی ایران و ایتالیا از طریق جاده‌ی ابریشم

«ارتباطات فرهنگی ایران و ایتالیا از طریق جاده‌ی ابریشم» بررسی شد.

بررسی ارتباطات فرهنگی ایران و ایتالیا از طریق جاده‌ی ابریشم

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده،  در ابتدای این نشست که در شهر کتاب برگزار شد، علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، با بیان اینکه امسال چین مهمان ویژه‌ی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است، به تداعی همیشگی نام این کشور با جاده‌ی ابریشم اشاره کرد و گفت: جاده‌ی تاریخی ابریشم با طول 6400 کیلومتر، مسیری برای مبادله‌ی ابریشم چینی با کالاهای اساسی کشورهای اروپایی بوده و در گذر از شهرها و بیابان‌های مختلف تبادل اقتصادی را میان کشورهای گوناگون تسهیل می‌کرده است. در قرن شانزدهم راه‌های دریایی گسترش یافتند و از اهمیت راه‌های زمینی کاسته شد. اما جاده‌ی ابریشم افزون بر صبغه‌ی اقتصادی و بازرگانی در مبادله، انتقال و تلفیق فرهنگ، ادب، سیاست و دین نیز نقش مهمی داشته است. چنان‌که گفته می‌شود آیین بودا از طریق جاده‌ی ابریشم وارد چین شده است. نشست امروز به اهمیت بازسازی این مسیر برای روابط فرهنگی و ادبی میان ایران و ایتالیا اختصاص یافته است.

ره‌آورد تِرِکانی

همچنین تیتزیانا بوچی چرتی در این نشست اظهار کرد: علاقه‌ی من به راه ابریشم بسیار قدیمی و ریشه‌دار است. به لطف هشت سال حضور در ایران توانستم در بخشی از جاده‌ی ابریشم سفر کنم. در سفرهایی که از تهران به کشورهایی مانند ازبکستان، ترکمنستان، گرجستان و ارمنستان داشتم، آن هیجان و لذتی را تجربه کردم که روزگاری مسافران این راه‌ها داشتند. در نظر داریم این سفر را با تورهایی از ایتالیا به چین ترتیب دهیم، به صورتی که با حضور گسترده در ایران ره‌آوردهایی از مراسم، آیین‌ها و فرهنگ‌های مشترک برایمان به ارمغان آورد.

او توضیح داد: شش سال پیش در مؤسسه‌ی فرهنگی تِرِکانی (Treccani) به لطف ماسیمو بِرای، مدیر کنونی مؤسسه، سفری آغاز شد. فهرستی آنلاین روی سایت مؤسسه ساختیم و توصیف کاملی در مورد جاده‌ی ابریشم ارائه کردیم. اگر امروز به اطلس آنلاین ترکانی بنگرید، نیمی از مقالات جاده‌ی ابریشم را با ایران مرتبط می‌یابید و این نشان‌دهنده‌ی نقش اساسی ایران در جاده‌ی ابریشم است.

بوچی چرتی ادامه داد: امروز با همکاری استادان جوان و علاقه‌مندان، منابع خوب و قابل‌ عرضه‌ای از این مسیر در دست داریم. نام جاده‌ی ابریشم را اولین‌بار جغرافی‌دان آلمانی در 1873 به‌کار برد و بعد از آن این اسم به مسیرهای مشابه دیگری هم داده شد. امروز جاده‌ی ابریشم در جاهای مختلف اسامی گوناگونی دارد، چرا که خود جاده نیز نسبت به آنچه در فرهنگ آمده تغییر یافته است. در عصر حاضر از جاده‌ی ابریشم جدید صحبت می‌کنیم و آن را نقطه‌ای مهم و استراتژیک می‌شماریم.

او  گفت: پژوهشگری از دانشگاه آکسفورد که در دو کتاب خود از اهمیت جاده‌ی ابریشم سخن گفته است، باور دارد تصمیمات مهم آینده نه در برلین یا پاریس، بلکه در مسکو، چین، تهران و کابل گرفته می‌شود و این قرن متعلق به آسیا است. این گفته برای من جالب بود. به نظرم، این مسیر باید دوباره از سرگرفته و نقش فرهنگی آن دوباره احیا شود. مارکوپولو و دیگر شخصیت‌های ایتالیایی در طی کردن این مسیر هرگز دیواری در مقابل خودشان ندیدند و همه جا پل‌هایی ساختند که موجب شناخت جوامع و ایجاد علاقه‌ میان آنها شد. در عین حال فرهنگ، زبان و هویت فردی‌شان را حفظ کردند. 

او افزود: مارکوپولو در کتاب  معروف خود از مسیرهای ساوه، شیراز، یزد و خلیج فارس نام می‌برد، پس ایران باید در مسیر این کاروان قرار گیرد و نقش آن یادآوری شود. ایتالیا به همت مؤسسه‌ی ترکانی قصد دارد این مسیر را بازسازی کند. دانشگاه‌های مختلف می‌توانند ما را در این کار همیاری کنند. به باور من در مقابل هر آنچه جوامع را از هم دور می‌کند، فرهنگ یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌تواند آنها را به هم نزدیک کند. دو سال پیش، هنگامی که مهمان ویژه‌ی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بودیم، از کتاب «مجموعه کتب در خصوص جاده ابریشم از رم تا تهران» رونمایی کردیم. انتشار این کتاب گام اول ایتالیا در این مسیر بود. امیدوارم در قدم‌های بعدی نیز همراه باشیم.

به سوی جاده‌های ابریشم

فابیو تیدیا نیز با اظهار خوشحالی از حضور مجدد در ایران، گفت: جمع‌آوری روایت‌ها و حکایت‌های ارزشمند مسافران جاده‌ی ابریشم به دوره‌ی رنسانس اروپا برمی‌گردد. این مجموعه افزون بر سفرنامه‌های ایتالیایی‌ بر اساس سفرنامه‌های افرادی از انگلیس، هلند و فرانسه است. نگاه دیگر، آن چیزی است که در میانه‌ی قرن هجدهم جغرافی‌دانی تهیه و تدوین و در آن مسیر جاده‌ی ابریشم را از قرون وسطی تا زمان خودش ترسیم کرده است.

او ادامه داد: این سفرنامه‌ها متناسب با اهمیت‌شان در پنج دسته تقسیم‌بندی می‌شوند. دسته‌ی اول مربوط به دوره‌ی مغولستان و تیموری‌اند. در این دوره که عصر طلایی ادبیات ایران و ایتالیا است، بیشتر سفرنامه‌های بازگانان و سفیران فرهنگی جمع شده است. دسته‌ی دوم مربوط به دوره‌ی رنسانس ایتالیا و روابط ایتالیا با حاکم وقت است. دوره‌ی سوم مربوط به دوره‌ی حکمرانی شاه عباس است. در این دوره حضور ایتالیا در قلمرو شاه عباس تغییر می‌کند و مسافران ایتالیایی بیشتر افرادی مستقل‌اند. از این میان می‌توان به پیترو دلاواله اشاره کرد. این مسافر تأثیرگذار محققی بسیار دقیق و مهم بوده که به تمامی جنبه‌های عصر خودش توجه داشته است. دوره‌ی چهارم به عصر قاجاریه در ایران باز می‌گردد و تا کنون ادامه دارد. این دوره با فرایند اتحاد ایتالیای متحد در 1861 با علاقه‌مندی به علمی شدن و پیشرفت و ترقی در ایران هم‌زمان می‌شود.

او تأکید کرد: این پروژه برای کشف دوباره‌ی هویت‌هایمان اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که هویت‌های ما ریشه‌های مشترکی دارند. برای نمونه پروفسور باوزانی در کنار ریشه‌های مسیحیت و یونانی، از ریشه‌های اسلامی در اروپا سخن می‌گوید. هدف ما در پروژه‌ی مؤسسه‌ی ترکانی نیز بازکشف ریشه‌های فرهنگی و اشتراکات‌مان است. همان‌طورکه اروپا نیاز دارد به شرق نگاه کند، چون نور همیشه از شرق می‌آید، ایران هم نیاز دارد در رابطه‌ی فرهنگی با غرب باشد و رابطه‌ی بهتری ایجاد کند.

 تیدیا افزود: جاده‌ی ابریشم مسیری برای تقابل فرهنگی است. هویت‌های مختلف باید در این مسیر با هم آشنا شوند، برخورد کنند و پیش بروند. در عصری که همه چیز به سختی تحت فشار قرار گرفته است، این ساده نیست. پس بازشناسی مناطق فرهنگی‌ای مانند تخت فولاد نه فقط برای ایتالیایی‌ها، بلکه باید برای خود مردم ایران نیز جذابیت داشته باشد. این هویت چندملیتی و چندفرهنگی فقط با بازسازی جاده‌ی ابریشم زنده می‌شود وگرنه اینها از بین می‌روند. احیای این هویت‌ها در عصر ارتباطاتِ منحصرشده به انتشار سریع اخبار منفی، می‌تواند امیدی برای حال و آینده‌ی ما باشد. پس بیایید به‌جای جاده‌ی ابریشم، در مورد جاده‌های ابریشمی سخن بگوییم که باید آنها را با هم طی کنیم.

در پایان علیرضا اسماعیلی، رایزن ایران در اسپانیا، که پیش‌تر رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا را بر عهده داشته است، از ایده‌ی مؤسسه‌ی تِرِکانی حمایت کرد. او با اشاره به اینکه رئیس این مؤسسه پیش‌تر وزیر فرهنگ ایتالیا بوده است، گفت: فعالیت‌های اصالتاً اقتصادی، همیشه ارتباطات فرهنگی ایجاد می‌کنند. اما برخلاف ارتباطات اقتصادی، ارتباطات فرهنگی در طول زمان شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند. در مورد جاده‌ی ابریشم نیز بی‌شک چنین است. برنامه‌ی جاده‌ی ابریشم بستری برای معرفی ایران در حوزه‌های فرهنگی است و ایتالیا برای این کار بهترین گزینه است. چون روابط فرهنگی ما با ایتالیا دیرینه است و حتی به 20 قرن پیش می‌رسد؛ یعنی زمانی که ایران و روم به‌نوعی مظاهر تمدن بزرگ جهانی بودند. پس تاریخچه‌ی این روابط به‌نوعی تاریخچه‌ی روابط فرهنگی شرق و غرب هم هست. افزون بر آن، دایره‌المعارف تِرِکانی از جایگاه بسیار خوبی برخوردار است. پس این دو با توجه به سابقه‌ی تمدنی و ارتباطات دیرینه می‌توانند نمونه و الگوی خوبی برای گسترش این فعالیت‌ها در جاهای دیگر باشند.

او ادامه داد: گوته از سفرنامه‌ی پیترو دلاواله الهام می‌گیرد. این نتیجه‌ی آشنایی با زبان فارسی است. همیشه گفته‌ام روابط تجاری راهی برای گسترش فرهنگ‌اند و یکی از راه‌های گسترش فرهنگ نیز زبان است. در واقع، زبان دری است که برای ورود به هر حوزه‌ای باید از آن وارد شد. در قرن 16 و 17، رایموندی به ادبیات علمی فارسی توجه می‌کند و نگاه ایتالیایی‌ها را به سمت زبان فارسی برمی‌گرداند. چنان‌که پس از آن دستور زبان فارسی تدوین و شاهنامه کامل ترجمه می‌شود. پروژه‌ی جاده‌ی ابریشم نیز می‌تواند تعامل‌های فرهنگی و ادبی تازه‌ای را رقم بزند. 

اسماعیلی در پایان ایده‌هایی برای همراهی با پروژه‌ی جاده‌ی ابریشم ارائه و تأکید کرد: در اروپا شناخت صحیحی از کشور ما وجود ندارد. شاید نخبگان اروپایی ایران را بشناسند، اما عموم مردم شناخت خوبی از ما ندارند. امیدوارم این نشست‌ها بتوانند شناخت خوبی فراهم کنند که به تبادل فرهنگی و شناخت بیشتر ملت‌های واقع در مسیر جاده‌ی ابریشم از هم منتج شود. 

در بخشی از این نشست، جوزپه لبیتسی، باستان‌شناس اسلامی، با نشان دادن عکس‌هایی از کاروانسراها، راه‌ها و نقشه‌هایی از مسیرهای جاده‌ی ابریشم، توضیحاتی در خصوص هر یک از عکس‌ها ارائه داد و قسمت‌هایی از سفرنامه‌ی مسافری فرانسوی درباره‌ی کاروانسراها، پوشش و آرایش مردمان در دوره‌ی صفوی خواند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان