خبرگزاری تسنیم: عملیات بیت المقدس یکی از بزرگترین و استراتژیکترین عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتا منجر به آزادسازی خرمشهر شد. این عملیات از دهم اردیبهشت ماه سال 61 آغاز شد و یک ماه به طول انجامید. لذت بخشترین پیروزی هشت سال جنگ تحمیلی در این عملیات رقم خورد و شهیدان و سرداران مبارز این رزم به فاتحان خرمشهر مشهور شدند که با مقاومت خود توجه جهان را به نتیجه بزرگ این عملیات جلب کردند.
منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، که از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هور الهویزه منتهی میشود. منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز –خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه به دلیل مسطح بودن برای مانور زرهی مناسب، و برای حرکت نیروهای پیاده به دلیل در دید و تیر قرار داشتن نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیک منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز – خرمشهر، شهر هویزه و رودخانههای کارون، کرخه کور و اروند بود.
در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال میشود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.
مرحله چهارم عملیات بیت المقدس در نهایت منجر به فتح خرمشهر شد. این عملیات با رمز «یا علی ابن ابیطالب» در محور اهواز - خرمشهر - دشت آزادگان به طور گسترده انجام گرفت و نزدیک به یک ماه به طول انجامید. در ادامه بخشی مطالب کتاب اطلس نبرد بیت المقدس که به تازگی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده است را میخوانید:
اجرای نبرد بزرگ بیتالمقدس از روز 1361/2/9 تا 1361/3/4 ادامه یافت. فرماندهی قرارگاه کربلا در طرحریزی خود 5 هدف راهردی و تاکتیکی را دنبال میکرد که از اهمیت بالایی برخوردار بودند و در نبرد بیتالمقدس جز آخرین آنها همگی محقق شدند:
1. بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بینالمللی
2. تحمیل برتری قدرت سیاسی - نظامی و اجتماعی ایران به عراق و حامیان او در منطقه
3- انهدام نیروهای متجاوز در منطقه کارون غربی.
4- آزادسازی بخشهای مهمی از مناطق اشغالی کشور از جنوب غربی اهواز تا خرمشهر
5- ادامه تک بنا به دستور تا کرانه ساحلی شطالعرب برای تامین مناطق آزاد شده.
تلاش و کوشش شبانهروزی رزمندگان عمده اهداف از پیش تعیین شده را تامین کرد، اما دشواریها و نارساییها از جمله کمبود امکانات پشتیبانی و فرسودگی نیروی انسانی، امکان دستیابی به هدف پایانی را ناممکن ساخت؛ نزدیک به 10 کیلومتر از خطوط مرزی (در حوالی نقاط مرزی طلائیه قدیم، کوشک و شلمچه) در اشغال دشمن باقی ماند وامکان ادامه تک تا کرانه ساحلی شطالعرب میسر نشد. در حالی که 1361/3/3 خرمشهر فتح شده بود، تا 1361/3/4 نبرد در جنوب شرقی شلمچه و کرانه شمالی نهرخین و تا 1361/3/6 در جنوب منطقه کوشک ادامه داشت؛ هرچند که قرارگاه کربلا یک روز پیش پایان عملیات "الیبیتالمقدس" را اعلام کرده بود.
دستور نهایی قرارگاه کربلا
براساس تدابیر قرارگاه کربلا، مقرر شد تکمیل ماموریت و تامین همه هدفهای طرح عملیاتی پس از بازسازی، تجدید سازمان و تغییر گسترش نیروها انجام شود. در اجرای این فرمان، قرارگاه کربلا دستور جزء به جزء شماره 11 عملیات بیتالمقدس را روز 1361/3/5 صادر کرد. آخرین وضعیت بدین شرح اعلام شد: «قرارگاه عملیاتی کربلا در جنوب در اجرای طرح کربلای 3 با عبور موفقیتآمیز و تاریخی خود از رودخانه کارون که به عنوان یک حرکت تاکتیکی - راهبردی برجسته و غرورآفرین نیروهای نظامی ما برای همیشه ثبت گردیده است، به انهدام نیروهای عمده دشمن در غرب کارون و تامین و آزادسازی خرمشهر توفیق یافته و بیش از 6000 کیلومتر مربع از سرزمینهای اشغال شده میهن ما از لوث وجود متجاوزین عراقی پاک گردیده است.»
واگذاری خطوط پدافندی
ارتش عراق تا چهار روز پس از پایان نبرد، مواضع رزمندگان را به شدت زیر آتش دوربرد قرار داد که به شهید یا مجروح شدن تعداد زیادی از رزمندگان انجامید. پس از پایان نبرد بیتالمقدس، یگانها تا شروع عملیات آفندی آتی به حال پدافند درآمدند و پدافند از مناطق ازاد شده به یگانهایی از ارتش و سپاه واگذار شد.
اعدام افسران
ژنرال وفیق السامرایی رئیس اداره اطلاعات ارتش عراق در زمان جنگ در کتاب خاطرات خود با نام ویرانی دروازه شرقی مینویسد: «ساعت 10 شب 23 یا 24 می 1982 (دوم و سوم خرداد 1361) در فضای باز حوالی سد "الدامه" مستقر شدم. این سد با آغاز حمله ایرانیها، اساسیترین خط دفاع خرمشهر بود. شاهد تیراندازیهای متقابل بودم. هنوز چیزی از شب نگذشته بود که تیراندازیها قطع شد، یقین کردم مقاومت مدافعان در هم شکسته است و نیروهای ایرانی دیواره دفاعی سد را در هم شکستهاند و تا رسیدن به اروندرود، به پیشروی خود ادامه میدهند. خرمشهر و اطراف آن و نیروهای مدافع به محاصره افتادند. صدها نفر از افسران و سربازان، مجبور شدند خود را به درون اروندرود بیندازند. عرض این رودخانه بیش از 600 متر بود. سربازان برای نجات از اسارت و رسیدن به کرانه دیگر، خود را به رودخانه انداختند. تعداد زیادی از آنها در مرکز رودخانه غرق شدند. هنگامی که این خبر به صدام رسید، به لشکر هفت پیاده به فرماندهی لشکر ستاد "میسر ابراهیم الجبوری" که در آن هنگام سرتیب ستاد بود، دستور داد محاصره شهر را در هم بشکند و نیروها را مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشکر، همگی اعدام خواهند شد.
با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها این خواسته غیرممکن بود. لشکر 7 در دستیابی به هرگونه پیشرویای ناکام ماند و برای اولین بار صدام در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ تردید به خود راه داد و در اعدام فرمانده این لشکر، یعنی سرلشکر ستاد "صالح القاضی"، فرمانده لشکر سوم زرهی سرتیپ ستاد "جواد اسعد شیتنه"، سرتیپ "تزار النقشبندی" و سرهنگ "عبدالهادی" از تیپ 412 پیاده درنگ کرد.» (توضیح: این افراد چند ماه بعد از فتح خرمشهر اعدام شدند).
تلفات فرماندهان و نیروهای عراقی
در نبرد پیروز بیتالمقدس نزدیک به 37 هزار نفر از نیروهای دشمن اسیر یا کشته یا زخمی شدند که بیش از 50 درصد توان رزمی انسانی دشمن را در بر میگرفت، در میان فرمانده کشته شده عراقی کسانی همچون سرهنگ عبدالواحد الاماره فرمانده گردان یکم تیپ 501، سرهنگ امد زیدان، سرهنگ سعدی فرمانده تیپ 603، سرهنگ ستاد عبدالخالق السامرایی، سرهنگ ستاد تطلعت ابراهیم التکریتی، سرهنگ ستاد عبدالواحد شکاهره الاسدی، سرهنگ ستاد ضرغام الخزرجی افسر ستاد لشکر ششم، سرهنگ ستاد تامر طاهر الدوری و سرلشکر ستاد صلاح قاضی وجود داشتند که یا در صحنه نبرد به هلاکت رسیدند یا در حال فرار با دستور وزیر دفاع عراق تیرباران شدند. همچنین صدام روز 1361/5/24 (1928/8/15 میلادی)، فرمانده لشکر سوم زرهی جواد اسعد شیتنه، محسن عبدالله فرمانده تیپ 12 زرهی ابن ولید و شاکر العماری یکی از فرماندهان ارشد ارتش خود را به دلیل از دست دادن خرمشهر اعدام کرد.
در میان اسرای عراقی نیز بیش از 436 افسر وجود داشت؛ سرهنگ ستاد خمیس مخیلف فرمانده تیپ 44 و فرمانده منطقه خرمشهر، سرهنگ ستاد عطا محیالدین عباس فرمانده تیپ 20 ماموریت ویژه، سرهنگ ستاد عبدالستار حامد محمود فرمانده تیپ 9 گارد مرزی، سرهنگ ستاد ناظم خیاط فرمانده تیپ 238 پیاده، سرهنگ عبدالحکیم عبداللطیف شجاع فرمانده گردان 20 توپخانه، سرتیپ یونس محمد رشید فرمانده تیپ 24، فرمانده تیپ سرهنگ ستاد فاروق و سرهنگ موید قاضی برمانی فرمانده گردان شناسایی حطین از جمله افسران رده بالایی بودند که به اسارت رزمندگان درآمدند.
گزیدهای از تلفات دشمن در نبرد بیتالمقدس:
* اسرای تک پشتیبانی در نبرد فکه 1130 نفر.
* اسرای دور اول تا پایان دوره چهارم 19414 نفر
* کل اسرای نبرد بیتالمقدس 20544 نفر
* برآورد کشتهها با زخمیهای دشمن 16700 نفر
گزیدهای از خسارات دشمن در نبرد بیتالمقدس:
* هواپیما 60 فروند (53 فروند آن به تایید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رسیده است.)
* بالگرد 3 فروند
* تانک و نفربر 418 دستگاه
* تعداد زیادی جنگافزارهای سبک و نیمهسنگین و تجهیزات و مقداری زیادی مهمات.
غنائم به دست آمده از دشمن:
* بالگرد 2 فروند (یک فروند در فکه و یک فروند خرمشهر)
* تانک و نفربر 10 دستگاه
* خودرو 56 دستگاه
آمار مستند
آزادسازی بخش گستردهای از مناطق اشغالی جنوب غربی ایران از جمله شهر بندری خرمشهر، بیش از پیش نتیجه تلاش و دستاورد رزمندگانی است که با از خودگذشتگی و جان فشانی این پیروزی بزرگ را رقم زدند. دسترسی به آمار دقیق شهدای نبردهای جنگ تحمیلی دشوار است و با گذشت بیش از دو دهه از پایان جنگ هنوز مراکز مسئول آمار مستندی ارائه نکردهاند. تنها سند قابل دسترس و مورد اعتماد که تعداد شهدای عملیات بیتالمقدس را مشخص کردهف کتاب خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی است که در کتاب خاطرات سال 1361، سه روز پس از آزادی خرمشهر، در پنجشنبه شسم خردادماه نوشته است. «ساعت ده صبح، شورای عالی دفاع در دفتر امام تشکیل شد. آقایان علی صیاد شیرازی و محسن رضایی گزارش جبههها را دادند و گفتند در عملیات بیتالمقدس، مجموعا ما شش هزار شهید داشتهایم.»
شهدای سپاه و بسیج
واحد تعاون رزمی قرارگاه خاتمالانبیا (ص) نیز در نامه شماره 1139-1362/1/21 مجموع شهدای سپاه و بسیج نبرد بیتالمقدس را 4577 نفر گزارش کرده است. همچنین در بررسی مقایسهای با آمار ارتش مجموع رزمندگان مجروح سپاه و بسیج به 16710 نفر میرسد. محمدعلی جمالی، رضا رحیمی، محمدرضا سلطانی، نیازعلی طالبی، محمود شهبازی، حسین قجهای، رضا موسوی، محسن وزوایی، محمدمهدی خادمالشریعه، حسین تقوامنش، عباس شعف، زال یوسفپور، حسین اسلامیت، منوچهر شعبانی، محسن حسینی، حمید عربنژاد، حمید ایرانمنش، ناصر فولادی، احمد بابایی، احسان قاسمیه، ابوالفضل فراهانیپور، احمد ملاسلیمانی، محمدرضا موحددانش، علیاصغر بشکیده، ناصر صالحی، محمد افغانی (میثم)، خدیوپور، خراسانی، مسعود پیشبهار، شفیعی و کابلی از جمله رزمندگان رده فرماندهی سپاه بودند که در این نبرد به شهادت رسیدند.
شهدای ارتش
ارتش در مستندات خود آمار رزمندگان شهید، مجروح، مفقود و اسیر سازمانش را در نبرد بیتالمقدس به شرح زیر منتشر کرده است:
شهید 1628 نفر (84 افسر، 323 درجهدار، 1214 سرباز و 7 غیرنظامی)
زخمی: 7290 نفر (345 افسر، 1451 درجهدار، 5485 سرابز و 9 غیرنظامی).
مفقودی: 153 نفر (5 افسر، 19 درجهدار و 129 سرباز).
اسیر: 56 نفر (5 افسر، 6 درجهدار، 45 سرباز).
همچنین در این نبرد با سرنگونی 4 فروند هواپیمای خودی، 4 خلبان ایرانی به اسارت دشمن درآمدند. از رزمندگان پدافند هوایی نیز 113 نفر شهید و 11 نفر اسیر شدند. در نبرد بیتالمقدس افسران شاخص ارتش و نیروی هوایی از جمله سرهنگ عظیم فاضلی فرمانده گردان 148 پیاده، سرهنگ خلبان طالبمهر، امجدیان و انقطاع به شهادت رسیدند. از هوانیروز ارتش نیز ستوان علیرضا حراف، ستوان قدرتالله خدادادی، ستوانیار نصرالله تفضلی و ستوانیار نصیر رادفر به شهادت رسیدند.
شهدای جهاد سازندگی
در اطلاعات و گزارشهای گردآوری شده از منابع آشکار جهاد سازندگی 38 نفر از اعضای این سازمان در گروه شهیدان نبرد بیتالمقدس نام برده شدهاند که 13 نفر آنها شهدای رده فرماندهی هستند؛ رزمندگانی همچون سبزعلی اینانلو، احمد حجتی، احمد دادخواه و حسین شرکت که در جایگاه فرماندهی تیپ و گردان به شهادت رسیدند.
برآورد زخمیها و اسیران
براساس گزارش نیروی هوایی ارتش در جریان نبرد 20849 رزمنده زخمی ارتش و سپاه به بیمارستانهای سراسر کشور تخلیه شدند و براورد میشود که مجموعه مجروحان به 24000 نفر رسیده باشد همچنین تعدادی از رزمندگان برخی یگانهای در پی بروز ناهماهنگیهاف پیشرویها، پاتکهای دشمن با عملیات شناسایی به اسارت ارتش عراق درآمدند که در جمعبندی گزارشهای راویان جنگ بیش از 200 نفر برآورد میشود.
توزیع فراوانی استانی شهدا
براساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات بنیاد شهید انقلاب اسلامی که در برخی منابع منتشر شده است، رزمندگانی از همه استانهای کشور در نبرد بیتالمقدس شرکت کردند. توزیع فراوانی شهدای هر استان نشان میدهد بیشترین درصدد شهدا به ترتیب مربوط به استان اصفهان با 27.1 درصد، استان تهران با 13.6 درصد و استان خوزستان با 12.3 درصد است. همچنین بیشترین درصد فراوانی شهدای عملیات بیتالمقدس از نظر سنی، مربوط به دامنه سنی 16 تا 20 سال (49.4%) و 21 تا 25 سال (31.5%) است. 76.3 درصد از شهدا مجرد و 23.1 درصد آنان متاهل بودند و بیشترین فراوانی مدرک تحصیلی بین آنان (46.6%) دیپلم بود. براساس تحلیل این اطلاعات، در توزیع فراوانی یگان اعزامی و سمت شهدای عملیات بیتالمقدس، 26.1 درصد از شهدا از ارتش و 73.3 درصد از آنان از سپاه و بسیج اعزام شده بودند که 86.8 درصد از آنها را رزمندگان و 4.6 درصد را فرماندهان تشکیل میدادند.
خسارات
عمده خساراتی که به تجهیزات خودی وارد شد شامل سرنگونی 4 فروندن هواپیما و 4 فروند بالگرد است و ضایعات وارد شده به تانکها، خودروها و سایر تجهیزات اقلام بسیار کوچکی را دربرمیگیرد که در مقایسه با وسعت عملیات و میزان انهدام دشمن ناچیز است.
سازمان رزم سپاه و ارتش
سپاه با 15 تیپ پیاده و یک تیپ زرهی که هر کدام استعداد یک لشکر را داشتند در مجموع با 134 گردان و ارتش با 3 لشکر زرهی، 2 لشکر پیاده و 4 تیپ مستقل، شامل 61 گردان زرهی، مکانیزه و پیاده در این نبرد شرکت کردند. سازمان هم تیپ سپاه 8 تا 9 گردان و هر گردان زرهی ارتش هم 17 تا 20 دستگاه تانک و نفربر در اختیار داشت. همچنین در کنار پشتیبانیهای کلی که از همه یگانهای ارتش و سپاه انجام میگرفت، براساس تصمیمات درون سازمانی، بخشی از پشتیبانی گردانهای 300 نفری سپاه نیز به ستاد تیپهای سپاه واگذار شده بود.
پشتیبانی نیروی هوایی
مأموریتهای نیروی هوایی در عملیات آزادسازی خرمشهر، 15 روز پیش از آغاز عملیات شروع شد و تا 10 روز پس از عملیات نیز ادامه داشت. نقش مهم نیروی هوایی پشتیبانی هوایی از نیروهای سطحی زمینی و دریایی بود. 900 سورتی پرواز پوشش هوایی، 850 سورتی پرواز ترابری هوایی به منظور حمل نیرو و تخلیه مجروح، 315 سورتی پرواز سوختگیری، 110 سورتی پرواز پشتیبانی نزدیک هوایی و ماموریتهای مخصوص 22 پرواز عکسبرداری و شناسایی هوایی، نزدیک به 200 تن بمبریزی بر سر دشمن و انتقال 20849 نیروی مجروح به پشت جبههها از مهمترین اقدامات نیروی هوایی ارتش در این عملیات به شمار میرود.
احداث سایتهای تاکتیکی هاوک و همچنین هدایت و کنترل عملیات آنها از طریق ایستگاههای رادار نیروی هوایی و بهرهگیری از اطلاعات دریافتی از پستهای شنود الکترونیکی مستقر در منطقه عاملی مهم در تاریخ نیروی هوایی بود. همچنین سرنگونی 40 فروند ازجنگندههای دشمن حاصل تلاش سایتهای پدافند هوایی و هواپیماهای اف 14 بود.
یکی از عملیاتهای مهم نیروی هوایی انهدام پلی بود که عراقیثها روی اروندرود برپا کرده بودند و برای پشتیبانی لشکر 11 ارتش عراق در خرمشهر استفاده میشد. روز 1361/2/17 سرهنگ دوم خلبات محمود اسکندری و ستوان یکم خلبان اکبر زمانی با حملهای بسیار دقیق پل را منهدم کردند که در نتیجه آن دهها هزار نفر از عراقیها به ساارت رزمندگان ایران درآمدند.
پشتیبانی هوانیروز
یگانهای رزمی با 26 فروند بالگرد جنگی کبری و 22 فروند بالگرد ترابری 214 و 16 فروند بالگرد غولپیکر شینوک و 22 فروند نبالگرد 206 هوانیروز ارتش پشتیبانی میشدند. در مجموع 3 پایگاه رزمی پشتیبانی عمومی اصفهان، پایگاه هوانیروز شهید آسیایی مسجدسلیمان و پایگاه هوانیروز کرمان با 105 فروند بالگرد در انواع مختلف در این عملیات شرکت داشتند.
پشتیبانی توپخانه
برای به کارگیری آتش دوربرد توپخانه، 29 گردان توپخانه صحرایی ارتش با نزدیک به 1000 نفر رزمنده، نبرد بیتالمقدس را پشتیبانی میکردند.
مهندسی رزمی
مهندسی رزمی نبرد را جهاد سازندگی با نزدیک به 100 دستگاه ماشینآلات مهندسی ارتش با 3 گردان مهندسی رزمی و یک گروه مهندسی و یک گردان پل شناور و یک گردان پل جی. اس. پی. (در مجموع با 63 دستگاه) و سپاه با 60 دستگجاه ماشینآلات مهندسی (در مجموع با 223 دستگاه مهندسی) برعهده داشتند. همچنین ارتش با برپایی 5 دستگاه پل پی. ام. پی بر روی کارون در شب یکم نقش مهمی در عملیات عبور ایفا کرد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی نیز نقشی گسترده در نبرد بیتالمقدس داشت که بخشی از مهمترین اقدامات آن عبارت بودند از:
* احداث و ترمیم بیش از 790 کیلومتر انواع جادههای عملیاتی و تدادرکاتی.
* احداث و تقویت 557 کیلومتر خاکریز.
* برپایی 9 دهنه پل بزرگ روی رودخانههای کارون، کرخه و کور نیسان و منطقه باتلاقی نورد و تعداد زیادی پلهای آبرو از انواع بشکهای و پل سبک و پل ابتکاری یونولیتی برای عبور نفر پیاده و خودرو سبک و همکاری با مهندسی ارتش در برپایی برخی از پلها.
* احداث استحکامات مورد نیاز برای برپایی 2 سایت موشکی.
* احداث 4 پد (باند) بالگرد.
* احداث 4635 مورد انواع سنگر نفرات، ماشینآلات و تجهیزات نظامی و زرهی.
* برپایی و راهاندازی 15 پاسگاه عملیاتی و تاکتیکی به همراه تمام سنگرها و استحکامات مورد نیاز نیروهای مستقر در آنها.
* احداث 5 مقر توپخانه و سکوهای استقرار توپ به همراه سنگرهای متعدد جهت استقرار رزمندگان.
* احداث 5 باب حمام صحرایی.
* برپایی و راهاندازی 14 واحد اورژانس صحرایی.
* بسیج و اعزام هزار دستگاه کمپرسی از سراسر کشور.
تکامل اندیشه دفاعی سپاه
دوره نوین همکاری ارتش و سپاه پس از تحولات سیاسی خرداد 1360 کشور آغاز شد. در این دوره راهبرد آزادسازی سرزمینهای اشغالی در دستور را فرماندهان قرار گرفت. در چارچوب این راهبرد نبردهای ثامنالائمه (ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس طراحی و اجرا شد. منطقه بیتالمقدس، با وسعی بیش از دو برابر فتحالمبین، ظرفیت سازمانی و استعداد رزمی متناسب با وسعت میدان نبرد را میطلبید. براین اساس سازمان رزم سپاه و ارتش از 30 گردان در ثامنالائمه (ع) به بیش از 144 گردان در بیتالمقدس افزایش یافت که این روند روبه رشد، ناظر بر تلاشهای سپاه در گسترش توان رزمیاش بود؛ به طوری که در مدت 8 ماه 5 برابر توسعه سازمان پیدا کرد و بیش از 60 هزار نفر تنها در پوشش سازمان سپاه در این نبرد مشارکت داشتند. همچنین در مراحل مختلف نبرد با تزریق نیروهای تازهنفس مردمی، توان سپاه افزایش یافت. پیروزی در این نبرد نمایانگر بلوغ و توانمندی و در واقع تکامل اندیشه دفاعی سپاه و تثبیت آن در جایگاه نیروی مقتدر ملی بود که در افزایش توان نظامی کشور تاثیر گذاشت. در ارزیابی نظامی نبرد بیتالمقدس و نتایج آن، ویژگیهایی بروز کرد که همگی دارای اهمیت بودند.
غافلگیری ارتش عراق
در فاصلهای اندک پس از نبرد فتحالمبین دو سازمان ارتش و سپاه به هم پیوستند تا عملیاتی را طراحی کنند که هر چند امکان داشت دشمن در باره مکان و زمان آن هشیار شود، اما غافلگیری دشمن در تاکتیک اصلیترین مسئله مردم توجه قرارگاه در طرحریزی عملیات بود. در واقع عملیات بیتـالمقدس نبردی بود که دشمن هشیار را غافلگیر کرد؛ غافلگیری دشمنی که میدانست جغرافیای عملیات کجاست و از محدوده زمانی عملیات ناآگاه نبود و در هشیاری به سر میبرد. به عبارت دیگر ارتش عراق از بین چهار عامل زیر به دو عامل اول اشراف نسبی داشت. اما نسبت به عامل سوم و چهارم فریب خورد.
1- فاصله زمانی اندک عملیات پس از نبرد فتحالمبین.
2- وسعت سرزمینی عملیات
3- تاکتیک سرپل بزرگ عبور از کارون
4- تحلیل پراکندگی محل استقرار یگانهای هجومی ایران و پای کار آوردن امکانات.
زوال توان ارتش عراق
نبرد بیتالمقدس 80 هزار ارتشی عراقی را به میدان مبارزه کشید که با تلفات نزدیک به 37 هزار نفر از آنان انجامید. در واقع نزدیک به 50 درصد از توان به کارگرفته شده ارتش عراق در این نبرد آسیب اساسی دید. پایین بودن روحیه و نداشتن شایستگی رزمی افراد دشمن و ضعف فرماندهان عراقی در هدیت یگانها برای اجرای عملیات دفاعی موثر، نیروهای متجاوز مستقر در خرمشهر را با وجود برتری مطلق عددی تجهیزات و برخوردرای از مواضع بسیار مستحکم و سازمان یافته پدافندی، ناکارآمد ساخت؛ به گونهای که با کمترین مقاومت و به صورتی خفتبار تسلیم میشدند. دشمن آن قدر مواضع مستحکم خود را در خرمشهر را نفوذناپذیر میدانست که با وجود 23 روز جنگ و پیشروی گام به گام رزمندگان به سوی خرمشهر و حتی پس از محاصره شهر، نیروهایش را از شهر تخلیه نکرد، تا آنکه با آزادی شهر، 12 هزار نفر از نظامیانش به اسارت درآمدند. اگر عراق همچنان که در دور دوم نبرد، دستور عقبنشینی به دو لشکر 6 زرهی و 5 مکانیزه داد، در مرحله چهارم نبرد نیز نیروهای مستقر در خرمشهر را تخلیه میکرد، نیروهایش چنین مفتضحانه تن به اسارت نمیدادند، اما جاهطلبی صدام حسین و تصور خام وی در باره امکان پایداری ارتش عراق در برابر تهاجم رزمندگان، منجر به خفت عراقیها شد.
تغییر توازن نظامی
تغییر توازن نظامی به سود ایران در منطقه، مهمترین نتیجهای بود که با پیروزی ایران بر عراق، به دست آمد. پیدایش این وضعیت اساسا با منافع حیاتی آمریکا در منطقه مغایرت داشت و به همین دلیل وزیر دفاع وقت آمریکا (کاسپار واینبرگر) به طور رسمی اعلام کرد: «پیروزی ایران در جنگ عراق به نفع آمریکا نخواهد بود.»
نوع پدافند در ساحل کارون
تاکتیک دفاعی عراق در حدفاصل رودخانه کارون و جاده اهواز - خرمشهر، نوعی پدافند تأمینی در کناره رودخانه و بلکه نوعی پدافند متحرک را نشان میداد. اشتباه بزرگ نظامی ارتش عراق در کاربرد این تدبیر پدافندی، فهم نادرست از نظریه سن تزو بود؛ عراقیها یا نمیدانستند یا از مراقبت شدید و مداوم ساحل رودخانه غافل شدند تا پیش از آنکه فرصت مناسب از دست برود، بتوانند با دید و کنترل بیشتر بر رودخانه کارون، به تلاش عبور از آن عکسالعمل مؤثر نشان دهند. نگذارند نیرویی بیش از توان آنها از رودخانه عبور کند و در ساحل دور گسترش یابد و منسجم شود. اما عبور رزمندگان ایران در جبههای گسترده به طول 40 کیلومتر از رودخانه را باید به عنوان عاملی شناخت که توان عکسالعمل را از دشمن گرفت و او را از واکنشی به موقع که قادر به انهدام سرپل ایجاد شده باشد بازداشت.
البته باید در نظر داشت که در طول دوره یکساله عملیاتی شدن راهبرد "سلب آرامش از دشمن" که توأم با عملیات پدافند آبی بود، رزمندگان با اجرای علمیات ایذایی و نفوذ و کمین، ساحل غربی کارون را برای نیروهای عراقی ناامن کرده بودند و چه بسا پرهیز ارتش عراق از نزدیک شدن به ساحل کارون ناشی از آسیبپذیریشان بوده است؛ بنابراین میتوان راهبرد موفق "سلب آرامش از دشمن" را زمینهساز موفقیت در عملیات مهم عبور از کارون فرض کرد.
شکست تدابیر پدافندی عراق
شکست تدابیر و اصول پدافندی ارتش عراق در اولویتدهی با تامین خطوط پدافندی در محورهای مختلف، قابل بحث است. تدابیر پدافندی ویژه ارتش عراق در دفاع از خرمشهر که حفظ آن برای دشمن بسیار حیایت و ارزشمند تلقی میشد و بسیار اساسی بود.
خطوط پدافندی دشمن در جنوب کرخهکور و نیز در غرب جاده اهواز - خرمشهر از آرایش منطقی و استحکام فوقالعادهای برخوردار بود، اما عدم پیوستگی جبهه شمالی که با تلاش لشکرهای 5 و 6 و جبهه جنوبی که با همت لشکرهای 3 و 11 پدافند میشدند، به نقطه آسیبپذیر مواضع ارتش عراق مبدل شد و طراحان عملیات بیتالمقدس از این نقطه ضعف نهایت بهرهبرداری را کردند.
زلزله در ارتش عراق
پس از آزادسازی خرمشهر به همت رزمندگان ایرانی، "حمدانی" زلزله شدید در ارتش عراق را اینگونه روایت میکند: «در جولای 1982 (تبر 1361) یک دادگاه نظامی صحرایی غیرعلنی در بصره تشکیل شد. وزیر دفاع، عزت ابراهیم الدوری، معاون سیاسی صدام، رهبران حزب (بعث) و چندین نفر از اعضای ستاد فرماندهی نیروهای مسلح (عراق) که عمدتا از وابستگان صدام بودند در این دادگاه که شبیه دادگاه ویلهلم کایتل و هیتلر بود، شرکت داشتند. جلسه محاکمه هم مملو از داد و فریاد و فحش و ناسزا بود.
شکست (خرمشهر) ضربه سیاسی بزرگی برای (عراقیها) بود، زیرا باز پسگیری خرمشهر به معنای آن بود که امکان سقوط بصره نیز وجود دارد. اعدام فرماندهان نیز صرفا واکنشی عصبی به آنچه اتفاق افتاده بود، به شمار میآمد و به همین علت پس از چندی، نام این فرماندهان هم درفهرست (به اصطلاح) شهیدان جنگ قرار داده شد. این بازجوییها و اعدام در آن زمان، اثری نداشت، ولی فرآیند اعدامها پس از هر شکستی تکرار میشد.»
کامل جابر هم میگوید: «.. پس از بازپسگیری خرمشهر توسط ایرانیها صدام فرماندهان سپاه سوم را در روز 27 می 1982 برای اعطای نشان شجاعت به کاخ ریاست جمهوری در بغداد فرا خواند؛ اعطای نشان به فرماندهانی که با دست خالی از جبهه خرمشهر بازگشته بودند. بعد از پایان مراسم رسمی و بیرون کردن خبرنگارها از محل جلسه، صدام خطاب به این فرماندهان گفت: من از مقاومت شما در "محمره" (خرمشهر) راضی نیستم. اعطای این مدالها به شما، صرفا اقدامی برای تسکین افکار عمومی است. آرزو میکردم در بندر محمره (خرمشهر) کشته میشدید، ولی عقبنشینی نمیکردید. آیا شما واقعا لیاقت دریافت نشان شجاعت را دارید؟ نه، اصلا ندارید. وجدان من آرام نمیگیرد مگر وقتی که سرهای له شده شما را زیر شنی تانکها ببینم.»
سرهنگ "رضا الصبری" نیز که روز سوم خرداد در خرمشهر بود، از مشاهداتش در بصره چنین میگوید: «وزیر دفاع در بصره در قرارگاه سپاه سوم بود و پس از سقوط خرمشهر تصمیم به ترک بصره و عزیمت به بغداد گرفت، ولی قبل از حرکت، تمامی افسران عالیرتبه باقیمانده از نبرد خرمشهر را اعدام کرد. سرهنگ احمد زیدان نیز از جمله این 15 افسر بود... در کنار وزیر دفاع نشسته بودم که کسی آمد و آهسته به او گفت: اعدام تمام شد و همه را در نزدیکی النشوه دفن کردیم.»
سال 1982 را میتوان سیاهترین جنگ برای صدام دانست. آن طور که "وفیق السامرایی" نوشته، سال 1982 (1361 و 1362) برای صدام سالی سخت بوده است: «صدام درباره سال 1982 گفته استک سال 1982، و تو چه میدانی که سال 82 چیست؟ او با این تعبیر سعی داشت دشواری شرایط این سال را بیان کند.» این وضعیت سبب شد 24 می 1982 یا همان سوم خرداد 1361، خرمشهر از چنگ صدام درآید تا چنین رؤیای "محمره" به گور سپرده شود و خرمشهر به آغوش وطن بازگردد.
آزادسازی سرزمینی
ارتش عراق به خوبی میدانست که با در دست نداشتن جادههای ارتباطی با اهواز، شانس زیادی برای باقی ماندن در خاک ایران ندارد. از سوی دیگر عقبنشینی از خرمشهر، حکم شکستی را داشت که پرستیژ ارتش عراق را فرو میریخت و فتح خرمشهر موقعیت بصره را هم به خطر میانداخت.
در نبرد بیتالمقدس نزدیک به 5400 کیلومتر مربع از حساسترین مناطق خوزستان از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه، پادگان حمید و جاده اهواز - خرمشهر پس از 19 ماه اشغال آزاد گردیدند و شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج شدند. همچنین با تثبیت 180 کیلومتر از خط مرزی ضربهای سنگین بر توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.
تغییر راهبرد عراق
فتح خرمشهر انفعال ارتش عراق را در پی داشت؛ به گونهای که نظامیان عراقی تا مدتی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند. در ادامه این وضعیت، عراق به بازنگری در راهبرد پدافندی خود پرداخت که نتیجه آن ساماندهی ردههای گوناگون پدافندی بود. این موانع با مشاوره و همکاری مستشاران نظامی شوروی و فرانسه در شرق بصره که هدف بعدی نیروهای مسلح ایران بود، احداث شد.
تخلیه مناطق اشغالی
در حالی که پس از فتح خرمشهر هنوز 5000 کیلومتر مربع ازخاک کشورمان در دست دشمن بود، ارتش عراق ناچار به تخلیه نیمی از مناطق اشغالی شد و با عقبنشینی از دشتها و مناطق آسیبپذیر مرزی در جبهههای میانی و جنوبی، با حفظ زوایای مرزی در نقاط مهمی، چون مهران، چنگوله، شلمچه، طلائیه و فکه، به سوی مناطق بلند مرزی که برخوردار از دید و تیر بود، عقبنشینی کرد. صدام در این مقطع با در دست داشتن 2500 کیلومتر مربه مناطق تحت اشغال، ژست صلحطلبی گرفت. در نتیجه این عقبنشینی سرپل ذهاب آزاد شد و برخی شهرها از جمله مهران، سومار و قصرشیرین از نیروهای اشغالگر تخلیه شدند. با این حال با ادامه اشغال بلندیهای مرزی مسلط بر شهرهای یاد شده و استقرار نیروهای عراقی روی آن و تسلط دید و تیرشان بر آن شهرها، سه شهر یاد شده غیرقابل سکونت بودند و نفتشهر هم همچنان در اشغال دشمن باقی ماند.
افسران مصری و اردنی در خرمشهر
دوم خرداد، اوضاع عراقیها در خرمشهر بدتر از آن بود که فکرش را میکردند. ساعت چهار عصر، نیروهای کمکی اعم از تیپهای 31، 32، 52 و 238 به منطقه رسیدند. نیم ساعت بعد هم یک بالگرد حامل مدیر اطلاعات نظامی و تعدادی از افسران ردهبالا به محور خرمشهر رسید. "سعدالدین شاذلی"، سرلشکر بازنشسته مصری و چد افسر ردهبالای اردنی هم میان آنها بودند. آنها با فرمادهان مستقر در خرمشهر جلسه گذاشتند و سپس آمادگی خود را برای دفاع از شره به هر قیمتی اعلام کردند. سرلشکر شاذلی وقتی تجهیزات دفاعی عراق را دید، با تعجب گفت: «امکان ندارد هیچ نیرویی بتواند واحدهای دفاعی شما را با این عظمت نابود کند!»
اوایل غروب دوم خرداد درگیریهای آپارتمانی در آپارتمانهای مسکونی اطراف خرمشهر شدت گرفت. چند ساعت پیش از این درگیریها، "کامل جابر" از سوی "احمد زیدان، فرمانده تیپ 113 عراق که از تیپهای کلیدی حاضر در خرمشهر بود، به فرماندهی نیرو منصوب شده بود. زیدان از جابر میپرسد که برای رفتن به آپارتمانها آمادگی دارد یاخیر. جابر هم تعداد نیروهای لازم را میپرسد و جواب میشنود: «یک گروهان» جابر جواب میدهد که وقتی یک لشکر در آنجا هست من چگونه با یک گروهان به آنجا بروم؟
یکی، دو ساعت بعد درگیریها اوج میگیرد. متجاوزان از آپارتمانهای شمال خرمشهر به داخل شهر عقبنشینی میکنند، جابر عقبنشینی را اینگونه توصیف میکند: «منظره عقبنشینی بسیار تکان دهنده بود؛ سربازان ما با پای برهنه و لباسهای گلآلود؛ تا جایی که سرهنگ خمیس به صورت آنها تف انداخت. افسران درجه نظامی خود را کنده بودند؛ چون فکر میکردند اسیر خواهند شد. وضع بسیار آشفته بود. در همان حال فرماندهی از ما میخواست حتی اگر جوی خون در شهر جاری شود، خرمشهر را از دست ندهیم.»
پدیده انقلاب و جنگ
جنگ یکی از توطئههای گسترده دشمنان انقلاب اسلامی بود که برای شکست دادن ایران در دستیابی به اهدافشان به کشور تحمیل شد. در واقع نزدیکی زمان وقوع دو پدیده انقلاب و جنگ، بیانگر در هم تنیدگی تحولات ناشی از هر دو پدیده و تاثیرپذیری آنها از بنیانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور است. هر چند جنگافروزی، کشتار و تجاوز به حریم انسانیت پدیدههای نفرتانگیزی هستند که دامنگیر جوامع انسانی میشوند، اما دفاع در برابر ظلم و تجاوز در تمامی فرهنگهای بشری از ارزش والایی برخوردار است. با این نگرش مطالعه حماسههای پایداری و مقاومت 35 روزه خرمشهر و پس از آن، حماسه آزادسازی آن، میتواند روشنگر بخشی از اهداف پنهان تاریخ جنگ تحمیلی باشد.
تلاش برای نجات صدام
نبرد بیتالمقدس در وضعیت و موقعیتی بسیار حساس طراحی و اجرا شد و وضعیت داخلی کشور با از بین رفتن بقایای ضد انقلاب به تدریج رو به بهبودی و ثبات پیش میرفت، اما با وجود رقابت میان ابرقدرتها و وجود وضعیت جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب، اوضاع منطقه از نتایج پیروزی ایران بر عراق به گونهای آشکار ملتهب بود. مهار پیروزیهای نظامی ایران و تاثیرات آن و جلوگیری از سقوط احتمالی حکومت وقت عراق، هسته مرکزی و محور ثقل تلاش ابرقدرتها در آستانه فتح خرمشهر و پس از آن بود. در چنین اوضاعی آمریکاییها تحولات ناشی از پیروزیهای اخیر ایران را حتی از درگیریهای حل نشده اعراب و رژیم اشغالگر قدس، بالقوه خطرناکتر و مهمتر ارزیابی میکردند.
راهبرد تنبیه متجاوز
با تغییر صحنه سیاست به سود ایران، تصمیمگیری برای چگونگی ادامه جنگ از موضوعات مهمی بود که در نشست مشترک فرماندهان لشکری و سران کشوری در جلسه شورای عالی دفاع با امام، درباره آن گفتگو شد. مستند به خاطرات آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، نظامیان به منظور تنبیه متجاوز و دستیابی به حقوق ملی خواهان ورود به خاک عراق بودند، اما امام درباره عبور از مرزهای بینالمللی ابهام داشتند. ایشان پس از شنیدن استدلالها گفتند: «من یک هفته فکر میکنم سپس پاسخ میدهم.» یک هفته بعد احمد آقا تماس گرفت و نظر موافق امام را همراه با شروطی اعلام کرد. ایشان فرموده بودند: «اگر داخل میشوید، در جایی بروید که جمعیت نباشد و کسی اذیت نشود. اگر تعداد کمی باشند، مهم نیست.» در پی اعلام نظر امام عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیروهای خودی تا کناره ساحلی شطالعرب (اروندرود) بود تا افزون بر تأمین منطقه آزاد شده، با دستیابی به حاشیههای مرزی خاک عراق و سیطره بر دشمن، امکان دستیابی به حقوق ملی فراهم شود؛ بنابراین پس از آزادسازی خرمشهر، سران سه قوا و فرماندهان نظامی به راهبرد ورود به خاک عراق با هدف سیاسی، موافق بودند. اگرچه نظامیها هم استدلالشان برای ورود به خاک عراق، نظامی بود، اما تصور طولانی شدن جنگ را نداشتند. هر چند امام اظهار میداشتند که در صورت ادامه جنگ، پشتیبانی جهانی از عراق افزایش مییابد، اما دور پیروزیهایی که از نبرد ثامنالائمه (ع) شروع شده بود و تا فتح خرمشهر ادامه داشت، این باور را ایجاد کرده بود که درصد احتمال موفقیت نظامی بالا خواهد بود و موفقیت نظامی موجب دستیابی به هدفهای سیاسی خواهد شد.
تغییر راهبرد عراق
تغییر رویکرد و راهبرد دشمن نسبت به جنگ با پیروزی نبرد بیتالمقدس شکل گرفت. با شکسته شدن اراده عراق که از پشتیبانی جهانی برخوردار بود، ارتش این کشور در لاک دفاعی فرو رفت و برای دفاع از کشورش ناچار به گزینش و به کارگیری راهبرد پدافندی در برابر ایران شد.
آغاز تلاشهای دیپلماتیک
تلاشهای دیپلماتیک آمریکا با هدف کنترل پیروزیهای ایران و حمایت از عراق در تماس با برخی کشورهای عربی آغاز شد. آمریکاییها همچنین در تماس با کشورهای اسلامی ضرورت مهار فعالیتهای نظامی ایران را یادآور میشدند. تمایل آمریکا و شوروی بر قراری آتشبس به معنی تمایل آنها به پایان عادلانه جنگ نبود، بلکه به این دلیل بود که ادامه جنگ و پیروزی ایران بر عراق با منافع قدرتهای جهانی همسو نبود.
موضوع دولت الجزایر در جنگ
دولت الجزایر در دوران جنگ عراق علیه ایران نقش بیطرف را بازی میکرد. اما وزیر خارجه آن کشور بن یحیی در کنفرانسی در کویت و در آلمان از ایران دفاع کرده بود؛ بنابراین صدام او را مانع جهتگیری سیاسی دولت الجزایر به نفع عراق در جنگ میدانست.
چرا جنگ؟
در دوره مقاومت 35 روزه خرمشهر، رزمندگان 2 نفر از متجاوزین عراقی را به اسارت گرفته بودند. اسیران عراقی به شدت به وحشت افتاده بودند. یکی از مدافعان شهر قصد خشونت داشت، اما نوجوان شهید بهنام محمدی، او را از این کار منصرف میکند و میگوید: «اینها اسیرند؛ ما حق نداریم اذیتشان کنیم.» سپس بهنام برای آنکه از وحشت آن دو بکاهد، میبوسدشان و دلسوزانه میپرسد: «شما چرا آمدهاید اینجا؟»
لغو تحریم فروش تسلیحات به عراق
آمریکا در کنار حذف نام عراق از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست، کمکهایی هم شالم لغو تحریم فروش تجهیزات و تسلیحات به عراق، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، هدایت مصر برای کمک به دستیابی نظامی عراق به تسلیحات ناتو، ترغیب کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به افزودن کمک مالی به عراق و حمایت سیاسی از این کشور و کمک اطلاعاتی به عراق ارائه کرد. در واقع حمایتهای آمریکا از عراق با هدف افزایش اعتماد به نفس عراق برای حفظ و مهار اوضاع در برابر ایران انجام میگرفت و نتایج مهمی برای این کشور در پی داشت. در این اوضاع کشورهای عرب منطقه، به حجم کمکهای مالی و نظامی خود به عراق افزودند و با هزینه آنها فروش تجهیزات پیشرفته نظامی به عراق افزایش یافت.