در جشنواره فیلم کن امسال زمانی که نام شرکتکنندگان در 18 آوریل اعلام شد، نامی از کوئنتین تارانتینو به چشم نمیخورد، اما او بالاخره توانست خود را به جشنواره برساند. در کنفرانس خبری که برای اعلام نام شرکتکنندگان برگزار شده بود، تیری فرمو دبیر هنری جشنواره به خبرنگاران گفت که «روزی روزگاری در هالیوود» تنها به این دلیل که هنوز آماده نشده است در لیست امسال قرار ندارد و ابراز امیدواری کرد که تارانتینو بتواند مراحل ادیت فیلم را هرچه زودتر به پایان برساند تا فیلم به جشنوارهٔ امسال برسد.
سرانجام تارانتینو موفق به اتمام مراحل پس از تولید فیلم شد، و «روزی روزگاری در هالیوود» به جشنواره کن 2019 رسید.
بالاخره اولین روز نمایش فیلم در کن رسید و مشتاقان زیادی در انتظار دریافت بلیت و تماشای فیلم بودند. تارانتینو از خبرنگاران و منتقدان درخواست کرده که داستان فیلم را در نقدهایشان لو ندهند. اما گفتن این نکات که این فیلم یک فیلم بزرگ، بیپروا، خندهدار، بسیار طولانی و در آخر نیروبخش است، لو دادن فیلم محسوب نمیشود.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Portrait of a Lady on Fire؛ درام متفاوت سلین سیاما در جشنواره کن
این فیلم یک زمین بازی بزرگ برای کارگردان بهحساب میآید که باز هم توانسته به علاقهٔ قدیمیاش یعنی فرهنگ پاپ قدیم بپردازد، چیزها را در هم بشکند و به آدمها آسیب برساند و شادی شگفتانگیز و حسی قوی از تباهی را به کل مجموعه بیاورد.
اما این فیلم به طرز عجیبی دارای نوعی خویشاوندی با «درد و شکوه» اثر پدرو آلمودوار است؛ بخش دلپذیری از یک خاطره که یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای بخش رقابتهای کن بود.
فیلم آلمودوار مثل شیر در زمستان بود؛ کارگردانی که در لحظهٔ بحرانی و بازتاب کارهایش قرار دارد و زندگی شخصی و حرفهاش را با تأسف و اشتیاق براندازی میکند. فیلم تارانتینو کم شباهت به چنین سبکی نیست، اما میتوان «روزی روزگاری در هالیوود» را فیلمی دانست که هنرمند 56 سالهٔ آن را به تفکر دربارهٔ جایگاهش در صنعتی متغیر وا داشته است.
حداقل، این کاری است که شخصیت اصلی داستان نیز در حال تجربه کردن آن است. ریک دالتون یک بازیگر موفق تلویزیونی در دهه 50 و 60 میلادی است که میخواهد موفقتر از موقعیت حالحاضرش باشد؛ اما این صنعت درحال تغییر است و او نمیداند که چگونه جایگاهش را حفظ کند. گزینههایی که پیش رو دارد این است که بازیگر مهمان در نقش آدمهای شرور مجموعههای تلویزیونی باشد و یا به ایتالیا برود و فیلمهای وسترن اسپاگتی بسازد.
بدل ریک، کلیف بوث همراه و بهترین دوست او چنین نگرانی را احساس نمیکند؛ او میداند که کیست و تواناییهایش را میشناسد و حتی شغلی ناپایدار نمیتواند موجب حذف شدن او شود (چون سرنوشت او بهطور جداییناپذیری با ریک گره خورده است).
شخصیتهای فیلم بسیار جالب هستند و لئوناردو دیکارپریو (ریک) و برد پیت (کلیف) میدانند که دقیقا با این شخصیتها چه کار کنند. پرحرفی چشمگیری که در فیلم قبلی تارانتینو وجود داشت در «روزی روزگاری در هالیوود» کمتر شده است اما تمام دیالوگها و موقعیتهایی که در این فیلم وجود دارد، کمک میکند تا اولین تجربهٔ همبازی شدن دیکاپریو و پیت بسیار باارزش و جذاب شود.
داستان فیلم 6 ماه از سال 1969 را پوشش میدهد اما تصاویر برگرفته از برنامههای تلویزیونی، فیلمها و تبلیغات قدیمی نیز در آن به چشم میخورد: تارانتینو تمام برنامههایی را که از بچگی دوست داشته به این فیلم اضافه کرده است. او همچنین با استفاده از تابلوهای نئون باقیمانده از آن دوران، هالیوود 1969 را بازسازی کرده و بلوار هالیوود را با همان حال و هوای قدیمیاش ثبت کرده است. ریک و کلیف تقریبا تمام 2 ساعت و 40 دقیقهٔ فیلم مشغول کلنجار رفتن با شغل و مشکلات شخصیشان هستند و البته با شارون تیت (همسایهٔ ریک با بازی مارگو رابی) و خانوادهٔ منسن نیز برخورد میکنند.
فیلم سر حوصله و با آرامش پیش میرود تا جایی که گاهی نیز حوصله مخاطب سر میرود، اما حتی لحظات آرام فیلم نیز جذابیتها یا نقشهای فرعی شگفتانگیز خودش را دارد (خانمها و آقایان، این شما و این هم بروس درن بینظیر!) و هرچند به آهستگی، اما بیشک با نتیجهای بیباکانه روبرو خواهیم شد.
از اینجا به بعد طبق خواستهٔ تارانتینو نمیتوان به راحتی دربارهٔ این فیلم نوشت. او میخواهد همهٔ مخاطبان تجربهای که ما به دست آوردیم را با نگاهی تازه داشته باشند. تنها میتوانم بگویم که «روزی روزگاری در هالیوود» یکی از ژرفاندیشانهترین کارهای تارانتینو تا به امروز بوده است.
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ استیو پوند در سایت thewrap.com است.
نظر سایر منتقدان دربارهٔ این فیلم چیست؟
سام سی. مک ؛ مجله اسلنت
این فیلم یکی از مهمترین کارهای تارانتینو بهحساب میآید؛ یک بیانیهٔ فراگیر دربارهٔ تمام نسل فرهنگ عامه آمریکا و حاشیههایی که در اطراف آن شکل میگیرد، به تدریج رشد کرده و تأثیر خود را میگذارد.
رابی کولین ؛ تلگراف
نوعی زهرآگینی شادیبخش در این فیلم وجود دارد که هزاران فکر را بهوجود میآورد.
دیوید رونی ؛ هالیوود ریپورتر
«روزی روزگاری در هالیوود» یک فیلم نامتوازن با ساختاری سنگین است. اما از طرف دیگر، فیلمی مهرانگیز و طبقمعمول الهامبخش محسوب میشود.
دیو کالهون ؛ تایم اوت
این فیلم یکی از کاملترین فیلمهای تارانتینو محسوب میشود که روایتی پر از دیالوگ به همراه هنری ظریف و بازیهای بینظیر از برد پیت و لئوناردو دیکارپریو را در خود جای داده است. با این وجود، هنوز هم این فیلم یک فیلم تارانتینویی است که لحظات احساسی آن دقیقهای بعد به حماقتی بدون حس شرمساری تبدیل میشود.
آلیسا ویلکینسون ؛ وکس
تارانتینو به عاشق تاریخ سینما بودن و حفاظت از آن مشهور است و حالا دنیایی را بازسازی کرده که آرزو میکرد خودش با مراقبت، مهارت و علاقهٔ خاص خودش میتوانست در آن کار کند. به نظر میرسد که «روزی روزگاری در هالیوود» یکی از شخصیترین فیلمهای اوست. این فیلم یک فیلم بسیار سرگرمکننده است که به طرز عجیبی غم تأثیرگذاری در خود دارد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
110