سرویس فرهنگی فردا؛ پیمان افشار: در تمامی سینماهای جهان به ویژه هالیوود و اروپا پرداختن به تاریخ معاصر توسط کارگردانان خوش نام این عرصه، اقدامی خاص و استثنائی نیست.
شاید شرط پرداخت به رویداد های معاصر وجود شخصیت های تاثیرگذار و سبب پرداخت وجود رویدادهای مهم باشد. در سینمای اروپا در حدود ٢٠٠سال قبل این شخصیت ها و رویداد خصوصا در فرانسه که نماد تمدن در اروپا بود،عامل پرداخت سینماگران این قاره در دهه های بعد گردید. رفته رفته شخصیتها خصوصا در عرصه سیاست و حوادث تاثیرگذار آنان سبب شد تا در دورهای کارگردانان هالیوود به این مسئله بپردازند.
در سینمای ایران نیز یکی از رویداد هایی که سبب شد حتی یک قالب به خود اختصاص دهد موضوع جنگ تحمیلی بود.سینماگران بسیاری به این عرصه وارد شدند و اتفاقا به دلایل مختلفی از جمله ،إقبال مردم به ژانر اکشن ،و مهم تر از این ها نتیجه مثبت جنگ برای ایران،
موفق شدند.
به طور کلی باید إذعان کرد که دهه شصت پر مخاطره ترین دهه نه تنها انقلاب بلکه تاریخ معاصر است. این دهه فقط به موضوع جنگ خلاصه نمیشد. شاید بتوان از حیث موضوع به دو بخش؛ جنگ تحمیلی و رویدادها و حوادث داخلی تقسیم کرد.
انتقادی که به سینما و سینماگران ایرانی وارد است عدم پرداخت تخصصی و با نگاه های متفاوت به حوادث اوایل دهه شصت یعنی گروهک های تروریستی خصوصا منافقین بود.
برخی دلیل عدم پرداخت را کوتاه بودن زمان این حوادث و گروهی دیگر وجود قول های متفاوت و بعضا متضاد نسبت به این دوران می دانستند و شاید جرات ساخت فیلم با این موضوعات و تحمل انتقادات و مخالفت های پس از ان را نداشتند.
اما با نگاهی ژرف به این معاذیر می توان، آنها را عذر غیرموجه دانست. نسبت به کوتاه بودن دوران باید گفت که همین زمان کوتاه نظام جمهوری اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داد و کشور را از وجود شخصیت های حقیقی و حقوقی مثمری محروم کرد؟
پیرامون دلیل عدم پرداخت به دلیل نگاه های متفاوت و متضاد هم باید اتفاقا آن را فرصت دانست. فرصتی که از قضا توفیق اجباری است که با نگاه های متفاوت به این دوران پرداخت. شاید اگر در موضوعات دیگر نیز همین نگاه های متفاوت و به طریق اولی متضاد بود، سبب پرداخت تخصصی و رقابتی در این عرصه ها می شد.
در سال های اخیر کارگردانان جوان که اتفاقا هم تحصیلات اکادمیک دارند، هم نگاه های متفاوت به موضوعات دارند و هم از مشاورین متخصص در کنار خود سود می برند،
اعتماد به کارگردانان جوان و باهوش که اتفاقا تا حالا جواب هم داده ،شاید حسن مطلعی باشد تا سرمایه گذاران سراغ این کارگردانان ارزشی و دغدغه مند رفته و بستر فعالیت در حوزه هایی که تا حالا به انها پرداخته نشده،فراهم اورند.البته نه به شکل افراطی که همچون سال های اوایل دهه هفتاد که فیلم هایی با موضوع مواد مخدر به اندازه ای ساخته شد ،تا اینکه اثر معکوس گذاشت
برخی از سینماگران به درستی به این موضوع واقف شدهاند که نگاه مخاطبان سینما به نگاهی که در دهه پنجاه ،شصت و هفتاد بود متفاوت است.در ان سه دهه مخاطبان به دلیل قهرمانان سینما می رفتند اما رفته رفته مفهوم سوپر استار در سینمای ایران تغییر پیدا کرد و شاید یکی از اسبابی که می تواند موجب جذب مخاطبان سینما باشد پرداختن به اتفاقات و حوادث دهه شصت است.
یکی از همین آثار سینمایی «ماجرای نیمروز» است. اگر چه که انتقاداتی چه در مقام فرم و چه در مقام محتوا به آن وارد است، اما همین که کارگردان جوان خطر کَرده و به رویدادی پرداخته که مناقشات بسیاری پیرامون ان وجود دارد،جای تقدیر دارد.
حوادثی که قول های مختلفی از آنها نقل می شود، پیرامون شخصیت های این دهه، تدابیری که گروهک ها در اقدامات خود اتخاذ می کردند، اختلاف نظرهای مختلفی که پیرامون سبب، علت و شکل ترورهای این دهه انجام گرفت، سوال های بسیاری که هر یک می تواند موضوع یک فیلم باشد همگی نشان دهنده ظرفیت بالای دهه شصت در ساختن و پرداختن به این موضوعات است.