ماهان شبکه ایرانیان

چرا داستان به ۱۵ خرداد نپرداخته است؟

ابراهیم حسن‌بیگی می‌گوید در داستان و رمان به ۱۵ خرداد و انقلاب کمتر پرداخته شده که شاید به خاطر این است که انقلاب در سایه جنگ قرار گرفته است

چرا داستان به 15 خرداد نپرداخته است؟

به گزارش ایسنا، قیام پانزدهم‌ خردادماه از جمله وقایع تاریخ انقلاب است؛ در این روز مردم در تهران و قم در واکنش به دستگیری امام خمینی (ره) که به دلیل انتقاد از لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید محمدرضا پهلوی بازداشت شده بود، به اعتراض‌های گسترده‌ای دست زدند که این اعتراض‌ها سرکوب شد و رنگ خون گرفت.

ایسنا درباره بازتاب واقعه پانزدهم خرداد در ادبیات داستانی - که به نظر می‌رسد نمود چندانی نداشته است - با تعدادی از  داستان‌نویسان گفت‌وگو کرده که در پی می‌آید.

جای تعجب ندارد

ابراهیم حسن‌بیگی - داستان‌نویس -  با بیان این‌که خیلی کم به واقعه 15 خرداد پرداخته شده است، می‌گوید: شاید این موضوع  به این  مسئله برمی‌گردد که ما درباره خودِ انقلاب رمان و داستان کم داریم. یکی از زمینه‌های انقلاب نیز واقعه 15 خرداد است، پس جای تعجب ندارد که به این موضوع کم پرداخته شده است.  

او می‌افزاید: 15 خرداد یک جنبش انقلابی خاص است که می‌توانست بیشتر و بهتر به آن پرداخته شود. درباره این‌که چرا تاکنون به این موضوع پرداخته نشده است، نمی‌توان محکم و دقیق دلیلی را گفت؛ یا نویسنده‌ها فرصت نکرده‌اند درباره آن بنویسند، یا همان تحلیل همیشگی که می‌گوید هشت‌ سال دفاع مقدس و حوادث بعد از آن مجال این را ‌که به انقلاب و حوادث پیش از آن از جمله 15 خرداد بپردازیم، نداد. شاید یکی از این دلایل این باشد اما منطق کافی برای ننوشتن نیست.

حسن‌بیگی در ادامه بیان می‌کند: به نظرم در این سال‌ها نشاط و شادابی لازم را برای خلق ادبیات نداریم که به این موضوعات پرداخته شود؛ بحث هزینه‌ها، اشتغال‌های غیرنویسندگی برای نویسنده‌ها، و شرایط نامطلوب  نشر و کاغذ که به اوج خود رسیده و از همه مهم‌تر بی‌رغبتی مردم به خواندن است. وقتی کتابی خریداری نمی‌شود ادبیات از شادابی می‌افتد و باری به هرجهت می‌شود.

قرائت رسمی، نویسنده‌ها را پس می‌زند

شهریار عباسی - داستان‌نویس - نیز می‌گوید: اتفاق‌های مهم سیاسی و اجتماعی بر ادبیات تأثیر می‌گذارد، همان‌طور که ادبیات بر شکل‌گیری این حوادث تأثیر دارد یا دست‌کم ادبیات یکی از دلایل تکمیلی حوادث سیاسی و اجتماعی است. انقلاب اسلامی و شروع آن را از هر مقطعی که بپذیریم بر شیوه زیست ما و ادبیات تأثیر گذاشته است.

او با بیان این‌که در ادبیات رسمی کشور به اتفاق 15 خرداد پرداخته شده است، درباره رغبت کم نویسنده‌ها به موضوعاتی از این قبیل اظهار می‌کند: شاید یکی از مقاوت‌هایی که هنرمندان و داستان‌نویسان در برابر برخی از وقایع  تاریخی دارند، توجه بیش از اندازه به این وقایع است که هنرمند را پس می‌زند. این موضوع فقط درباره 15 خرداد هم نیست و شاید درباه اتفاق‌های دیگر مانند ادبیات انقلاب و جنگ هم همین‌طور باشد.  انگار  که این موضوعات در اختیار یک  حوزه رسمی قرار می‌گیرد و از طرفی این نهادهای رسمی هم مایلند این موضوعات را در قبضه خود قرار دهند و فقط یک‌سری قرائت رسمی از آن‌ها رایج شود؛ در حالی‌که کارِ هنرمند  این است که نگاه رسمی را بشکند و به نگاه تازه‌تر و حتی مخالف با آن برسد.

عباسی با اشاره به آیین‌نامه‌ «نظارت بر تولید و نشر آثار ادبی و تاریخی دفاع مقدس» که به امضای محمد باقری، رئیس ستاد کل‌ نیروهای‌ مسلح، رسیده است، خاطرنشان می‌کند: این موضوع برای کسانی که نگاه متفاوتی به ادبیات جنگ دارند خطرناک است؛ این‌که ادبیات از یک کانال رسمی نظامی عرضه شود، نویسنده‌هایی را که با نگاه متفاوت درباره جنگ کار کرده‌اند سرخورده می‌کند. البته نگاه و قرائت نظامی هم قابل احترام است، اما باید متوجه باشند که اگر من نگاه خاصی به این ماجرا دارم لزوما به معنای مخالفت نیست. به گمانم زمانی که حاکمیت بر نقاط حساس سیاسی و اجتماعی دست می‌گذارد و قرائت رسمی و مشخص خاصی دارد،  نمی‌توان کار کرد؛ مثلا چه کاری می‌توان برای 15 خرداد انجام داد؟ کار مستند بحث دیگری است اما چه کار هنری‌ای می‌توان انجام داد که قابل انتشار باشد؟ اگر حاکمیت مایل است به حوادث اجتماعی و تاریخی پرداخته شود باید دستش را  کنار بکشد و این فضا را در اختیار هنرمندان  قرار دهد که آن‌ها بتواند قرائت خود را از این اتفاق داشته باشند و آثار هنری خلق کنند.

 نویسنده رمان «بازیگوش» درباره تأثیر ادبیات بر شکل‌گیری واقعه 15 خرداد اظهار می‌کند: پیشینه انقلاب اسلامی به نوعی به دوران مشروطه بازمی‌گردد. ادبیات معاصر ما هم از مشروطه شروع می‌شود.  در دهه 30 و 40 روشنفکران به‌ویژه روشنفکران با نگاه چپ به تأثیر ادبیات بر تحولات اجتماعی توجه داشتند و رمان‌ها و داستان‌ها در این دوره رنگ و بوی سیاسی دارد و کمتر مذهبی و بیشتر چپ مارکسیستی است. نویسنده‌ها در این دوره به طور قطع بر تأثیر ادبیات بر تحرک جامعه که منجر به انقلاب می‌شود، آگاه بودند. بخشی آگاهانه تلاش کردند از طریق ادبیات توده‌های مردم را تهییج کنند بنابراین می‌توان گفت ادبیات بر اتفاق 15 خرداد تأثیر داشته است. البته این را هم بگویم که الان با گذشت سال‌ها ما میان نیروهای مخالف رژیم پهلوی جدایی می‌بینیم؛ آن‌چه در آن زمان مطرح بود مبارزه با استبداد شاهنشاهی بود. 

نبودِ حمایت

همچنین علی‌اکبر والایی - داستان‌نویس - در این‌باره می‌گوید: به نظرم نویسنده‌ها کمتر سراغ واقعه 15 خرداد نرفته‌اند بلکه به اقتضای کاری که نوشته‌اند از این موضوع استفاده و به این برهه تاریخی اشاره کرده‌اند. 

 او درباره این‌که چرا به صورت مستقل به این موضوع پرداخته نشده است، بیان می‌کند: این موضوع  به حمایت نهادهای مرتبط بستگی دارد؛ این‌که از اثر فاخر حمایت بکنند یا نه. اگر در این بخش نگاه کنید کمتر مرجع و نهادی به صورت مستقیم این موضوع را  تحت پوشش قرار داده است و به نویسنده‌ها سفارش نداده‌اند که نویسنده درباره این موضوع قلم‌فرسایی کند. می‌توان گفت به صورت مستقل کمتر به این موضوع پرداخته شده است اما نویسنده‌هایی که کتابی درباره موضوع تاریخی دارند به اقتضای اثرشان از این  واقعه استفاده کرده‌اند.  

والایی خاطرنشان می‌کند: پرداختن به صورت مستقیم به واقعه تاریخی نیازمند حمایت از تولید آثار تاریخی است؛ موضوع باید به نویسنده پیشنهاد می‌شد و از او خواسته می‌شد تا درباره آن  بنویسد، اما این اتفاق نیفتاده است. سفارشی نوشتن  الزاما  به این معنا نیست که به موضوع تاریخی بپردازند. سفارش اثر الزاما به این معنا نیست که تعیین کنند اثر چگونه خلق شود بلکه خلق اثر، زاویه نگاه و چگونه نوشتن به عهده نویسنده است. تاکنون حمایت و پیشنهاد نشده و اگر هم بوده خیلی کم بوده است که به چشم نمی‌آید.

او می‌گوید: تا زمانی که مناسبتی به این حوزه نگاه شود اتفاقی در عرصه نشر و تولید ادبی و رمان به معنای  واقعی کلمه نخواهد افتاد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان