به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: حتماً در جریان اتفاقاتی که در دو هفته اخیر برای باشگاه پرسپولیس افتاده، هستید. قهرمان سه دوره فوتبال ایران در اوج قدرت به یکباره با از دست دادن سرمربیاش انگار تمام شالودهاش از هم پاشیده شد و حالا نه در فصل نقل و انتقالات فعالیتی دارد، نه سرمربی این تیم مشخص شده و نه تمریناتش شروع شده است.
اگر کمی با مختصات فوتبال ایران آشنا باشید، میدانید که پیشکسوتان دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بزرگترین دوست و دشمن این تیمها هستند. همه آنهایی که معتقدند فقط خودشان هستند که میتوانند تیم را نجات بدهند و دستخط هیچکس دیگری را قبول ندارند. همه این عزیزان هم در همه سالهای بعد از بوسیدن چهارگوشه زمین به عنوان بازیکن تمام تلاششان را میکنند تا به نیمکت تیمشان برسند و در این میان اصلاً مهارت و صلاحیت خودشان و خیر باشگاهشان مهم نیست. در همه این سالها بارها و بارها این داستان را شاهد بودیم. اما استثنائاً هفته گذشته اتفاقی افتاد که نه تنها در سپهر ورزش ما که به نظرم در نظام مدیریتی کشورمان هم بیسابقه بود.
در اوج استیصال پرسپولیسیها در هفته گذشته برخیها از احتمال سرمربیگری کریم باقری در این تیم خبر دادند. کسی نیست که آقا کریم را نشناسد و نداند موفقیت پرسپولیس در این سالها تا چه میزان مرهون اوست. آقا کریم هم چند سالی کنار برانکو بوده و هم از تیم بهتر از هر کس دیگری شناخت دارد. در میان گزینههای موجود که هر روز سعی میکنند با فشار رسانهای خودشان را به نیمکت پرسپولیس برسانند از همه شایستهتر است.
مثالهای مشابه فراوانی داریم که با رفتن سرمربی گزینههایی در حد کریم باقری سریع و بیفوت وقت پریدند روی سکوی بالاتر و شدند سرمربی. اما آقا کریم هفته گذشته خیلی فروتنانه گفت که «در حد» سرمربیگری باشگاهی مثل پرسپولیس نیست! چندبار تاکنون این جمله به گوشتان خورده است؟ کدام مدیری را دیدهاید که در قبال پیشنهاد پست مدیریتی بالاتر و پر زرق و برقتر چنین حرفی زده باشد؟ چه کسی را سراغ دارید که صندلی مدیریتی را دیده باشد و بعد بگوید: «نه! ممنون. من شایستگیاش را ندارم.» کمتر آدمی را دیدهام که در این سالها به چنین خودشناسی از خودش رسیده باشد که از وسوسه قدرت و ثروت چشم بپوشد.
ای کاش چندین و چند آقا کریم داشتیم. چندتا آقا کریم برای کابینههای ادوار مختلفمان. برای نمایندگی مجلس. برای شهردار شدن و برای همه پستهایی که صندلیشان از کسی که روی آن نشسته بزرگتر است.