به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، اینها بخشی از صحبتهای نماینده مردم مهاباد در مجلس است که به خانه ملت گفته است. ظاهرا قرار نیست که شرایط سخت کولبران در مناطق مرزی ساماندهی شود و با وجود قولهای مساعد در این رابطه هنوز به کولبران با دید قاچاقچی نگریسته میشود.
جلال محمودزاده در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: در حالی ما این قشر را فراموش کردیم که تنها یکدرصد قاچاق کالا از طریق معابر کولبری است. اشتغال جایگزین در مناطق مرزی وجود ندارد و اغلب جوانان بیکار هستند. هرچند قرار بود شرکتی برای کولبران تاسیس تا واردات کالا بهصورت قانونی انجام شود و درآمد آن به کولبران اختصاص یابد و از سویی تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند اما متاسفانه تنها 15هزار کولبر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و مابقی به فراموشی سپرده شدند البته پس از مدتی کولبران بیمه شده را از پوشش بیمه خارج کردند.
آنهایی که هر روز برای کسب لقمه نانی حلال، شانه زیر بارهای سنگینتر از وزن خود کشیده و راهی کوه و دشت میشوند، آنچه همراه همیشگی آنهاست دغدغه خانه و خانواده است و بستههای حجیم نایلون پیچی که به رنگ آبی و سیاه، سیمای کولبران را بر پیکر دشت و کوه مناطق مرزی به تصویر میکشد.
از کردستان گرفته تا ارومیه و سیستان. مناطقی که وقتی فقر میهمان خانههای محقرشان میشود کولبری هم در میانشان بیشتر رواج مییابد.خیلیهایشان در این راه اگر از مرگ رهایی یافتند حالا باید با نقص عضوهای دائمی که از پا گذاشتن به روی مینهای به جا مانده از دوران جنگ است مدارا کنند، مثل یونس که اهل پیرانشهر است و دوپایش را در همین راه از دست داده و حالا کولبر است که تنها با داشتن دو دست سختیهای این کار را بیش از دوستانش باید تجربه کند. او 12 سالی است که مشغول به این کار است و حالا از افراد معروف صفحات مجازی است.کولبران قاچاقچی نیستند اما هنوز قانون، کارشان را به رسمیت نمیشناسد.
قهر قانون با کولبران موجب شده سختی کار آنها دو چندان شود و انتخاب راههای سختتر و پرخطرتر تنها گزینهشان برای فرار از دست عوامل انتظامی است؛ این در حالی است که مقام معظم رهبری صریحا اعلام کردند: منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کولبرهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد میکنند، نیست؛ بلکه منظور قاچاقچیان بزرگی است که با دهها و صدها کانتینر، اجناس قاچاق، وارد کشور میکنند.
اهالی روستاهای مرزنشین کردستان کولبرند
ک. شهسواری یکی از شهروندان سنندجی است، کسی که هم کولبران زیادی را میشناسد هم با خیلی از آنها زندگی کرده، او در این رابطه میگوید: دولت کولبران را فراموش کرده و تنها به خاطر اتفاقات است که رسانهها و مسئولان به یاد ما میافتند. اگر کسی از ما کشته یا زخمی نشود و خبر آن در فضای مجازی منتشر نشود و سر و صدا نکند، کسی به یاد ما نمی افتد. کولبران قاچاقچی نیستند فقط باربرانی هستند که در ازای دریافت حق الزحمه اندک و ناچیز هر روز میزان زیادی بار را روی دوش کشیده و در فاصله میان دو مرز جابهجا میکنند.
او به روستاهای چهل چشمه و بسام و باشماق و سوته و بایوه اشاره میکند، روستاهایی که کار بیشتر مردمانش کولبری است، کسانی که باید روزی چند بار مسیر سخت کوهستانی بین مرزی را طی کنند تا بتوانند از میان سنگ و خاک و آبِ درههای عمیق نانی را برای خانوادههای خود بیرون بکشند.
از تعداد دقیق کولبران آماری در دست نیست، اما هرچه شرایط اقتصادی بر مرزنشینان تنگتر میشود جمعیت بیشتری به کولبری روی میآورند. در دولتهای گذشته برای حل مشکل کولبران در استانهای مرزی، به ایجاد معابر کولبری و ایجاد بازارچههایی از جمله در شهرهای مریوان، بانه و پیرانشهر اقدام شد و مبادلات کالا در این میان به شکلی قانونی در قالب پیلهوری صورت میگرفت، اما طی سالهای اخیر، این بازارچههای مرزی دچار مشکلاتی شدهاند و هر از گاهی دولت دستور بستهشدن این بازارچهها را صادر کرده است. این در حالی است که تعطیلی و انسداد معابر کولبری در مرزها بهطور قطع افزایش آمار تلفات جانی و معلولیتهای جسمی افراد را بهدنبال خواهد داشت و از طرفی سود تجارت نیز به جیب قاچاقچیان می رود.
زنان کولبر کردستان
کولبری در کردستان شغلی است که زن و مرد نمیشناسد و خیلی از زنان سرپرست خانوار کرد برای تامین هزینههای زندگی خود دست به دامن کولبری میشوند. اورامان زن 48 سالهای است که به همراه پسرش سالهای زیادی است در روستای بایوه در کنار دیگر اهالی روستا کولبری میکند. به گفته همسایههایش، اورامان پا به پای مردان روستا بار به دوش میکشد تا دست نیازش به سوی دیگران دراز نشود. سختی راه برای جثه زنانه او دوچندان است اما با این کار هم فرزندش را در مسیر سخت کولبری همراهی میکند هم با اندک درآمدی که از این محل عایدش میشود میتواند چرخهای زندگیاش را بچرخاند.
کولبری یا بدوکی در سیستان
هر جا مرز هست کولبری هم هست، شغلی که مرزنشینان بلوچستانی هم از آن بیبهره نیستند. اهالی میرجاوه و سرابان بیشترین کولبران این منطقهاند. حامد مقدم از کارشناسان اجتماعی این استان میگوید: در منطقه بلوچستان به کولبرها بدوکی میگویند، مناطق مرزی بلوچستان که از داشتن صنعت، کشاورزی و منبع درآمد پایدار محروماند چارهای جز روی آوردن به کار کولبری ندارند.
اجناسی که بدوکیهای سیستان و بلوچستانی منتقل میکنند بیشتر خوراکی است، از برنج و چای گرفته تا انبه. البته اجناسی چون کبریت و پارچه و توپ هم میشود در لابهلای بارهایشان دید، اجناسی که عمدتا از پاکستان و افغانستان وارد مرزهای ایران میشوند. قیمت بارهایی که بدوکیهای بلوچستان در مرزها جابهجا میکنند تفاوتی با کولبران کردستانی ندارد. قیمت جابهجایی کیسههای سنگینی که روی دوش میکشند نیز بین 20هزار تومان تا 30هزار تومان است. اگر هر بدوکی شانس این را داشته باشد که در طول روز 4 بار کیسههای حاوی بار را جابهجا کند میتواند 80هزار تومان کاسب شود.
به گفته مقدم در این خطه بهدلیل تعصبات قومی و قبیلهای کسی اجازه نمیدهد زن بدوکی دیده شود. مسئولان استان خیلی وقت است با بدوکیها کنار آمدهاند. به گفته مقدم بدوکیها زمانی در بلوچستان تعدادشان زیاد شد که از 8 سال گذشته بازارچههای مرزی این منطقه تعطیل شد. در این بین کوهک سرابان سختترین مسیری است که بدوکیهای بلوچستانی باید در آن بارهای بسته شده به کمرشان را جابهجا کنند، منطقه بد مسیری که خیلی وقتها پستی و بلندیهایش با جان اهالی بلوچ بازی میکند.صدور کارت الکترونیکی برای مرزنشینان شاید بهعنوان نخستین اقدام برای رصد کردن تجارت مرزنشینان شکل گرفت هرچند که به گفته برخی تجار در استانهای مرزنشین هنوز اول راه است و چالشهایش را از سر نگذرانده است.
چندی پیش «عبدالصمد رحمانی» یک کارشناس اقتصادی دانشگاه اصفهان در تحقیقی از مناطق مرزنشین گفته بود: باتوجه به مشکلات موجود در مناطق مرزنشین مهمترین راهکارها زمینهسازی برای عدم اشتغال افراد به کارگری مرزی است؛ انجام سرمایهگذاریهای کلان و تسهیل قوانین سرمایهگذاری بخش خصوصی برای جذب سرمایهگذاری، هدایت مبادلات به سوی کانالهای رسمی از طریق توسعه بازارچههای مرزی و ایجاد مناطق آزاد تجاری، هدایت سرمایهگذاری بخش خصوصی به مناطق مرزی از جمله عوامل موثر در کاهش مشکلات مرزنشینها است.