مقدمه
اوقات فراغت را می توان مهم ترین فرصت ها و ساعات در زندگی انسان ها دانست. چنان که برای مؤمنان لحظات نیایش با معبود، برای عالمان و اندیشمندان دقایق تفکر و تأمّل، برای هنرمندان زمان ساختن و ابداع، و برای عده ای اگر طرح و برنامه مشخصی برای استفاده از آن نداشته باشند، ملال آورترین لحظات خواهد بود. این اوقات، نزدیک ترین پیوند را با زندگی معنوی و فرهنگی افراد برقرار می کند، اوقاتی که با میل و اختیار در راه آموختن، آفریدن، پژوهش، تربیت، مشارکت های داوطلبانه اجتماعی، و... صرف می گردد.
از آنجایی که انسان در اوقات فراغت می تواند همان چیزی را که می پسندد انجام دهد، شخصیت اصلی خود را باز می یابد و آن را ابراز می کند، از این رو، قابلیت هایش غالباً در عرصه های اوقات فراغت جلوه گر می شود (مهدوی نژاد، 1388، ص 7). فعالیت های چنین اوقاتی آن قدر اهمیت دارد که از آن به مثابه آیینه فرهنگ یاد می کنند (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 15).
برای درک بهتر اصطلاح «اوقات فراغت»، نگاهی به تاریخچه این پدیده، مفید است؛ زیرا آنچه امروزه تحت عنوان اوقات فراغت بیان می شود، در طول تاریخ دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده است. از این رو، نباید برداشت امروزی از اوقات فراغت را به گذشته نسبت دهیم، بلکه باید کوشش کنیم تا مفهوم اوقات فراغت را در هر دوره زمانی بهتر درک کنیم. برای نمونه، آنچه که در یونان باستان به عنوان اوقات فراغت مطرح بود، نمی توان با مفهوم اوقات فراغت امروزی قابل مقایسه دانست؛ زیرا شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کاملاً دگرگون شده است. افزون بر آن، خود مفهوم اوقات فراغت در طول تاریخ پیوسته در حال تغییر بوده است.
اوقات فراغت در دوران باستان ویژه طبقه مرفه بود. در قرون وسطی، تحت تأثیر کامل فرهنگ مسیحیت قرار داشت. ازاین رو، اوقات فراغت ارزش بیشتری پیدا کرده بود. در عصر جدید و در پایان قرون وسطی و آغاز صنعتی شدن جوامع غربی رابطه بین کار و اوقات فراغت به طور اساسی دچار تغییر و تحول شد. چنان که اوقات فراغت به عنوان زمان تلف شده و کار به عنوان ارزش مطرح می شد (جلالی فراهانی، 1391، ص 21-23). در کشور ما اوقات فراغت از زمان قاجار مورد توجه قرار گرفت (سازمان ملی جوانان، 1384، ص 4).
در رابطه با موضوع تحقیق، تاآنجاکه مورد بررسی قرار گرفته، تحقیق و تألیف مستقلی تدوین نشده است. هرچند در مورد اوقات فراغت کتاب و مقالات مفیدی انجام شده است. از این رو، با التفات به تحقیقات انجام شده، این مقاله حاضر تلاش دارد تا مفهوم اوقات فراغت را تحلیل، و آن را از مفاهیم همگن همچون کار، بازی، تفریح بازشناسد.
مفهوم شناسی اوقات فراغت
«اوقات فراغت» از دو کلمه «اوقات» و «فراغت» ترکیب شده و ضروری است پیش از بیان تعریف و مفهوم آن، به معنای لغوی این دو کلمه اشاره شود.
1. معنای لغوی «وقت»
«وقت» را در فرهنگ لغات به معانی متعدد به کار رفته است. از آن جمله: «وقت» مقداری از زمان است و هر زمانی که محدودیت و نهایتی داشته باشد، موقت گفته می شود (فراهیدی، 1409ق، ج 5، ص 199). «اوقات» جمع وقت؛ یعنی هنگام ها، روزگارها، ساعات، ازمنه (معین، 1363، ج 1، ص 404).
2. معنای لغوی فراغت
«فراغت» در فرهنگ لغات به معانی متعدد به کار رفته است از جمله:
«فراغت» در زبان فارسی به معنای فرصت و مهلت، آسایش و آرامی و استراحت، ضد گرفتاری از کار و شغل (دهخدا، 1365، ج 11، ص 17020). در فرهنگ معین، «فراغت» به معانی ذیل آمده است: 1. پرداختن از فراغ؛ 2. آسایش، استراحت، آسودگی، آرامش؛
چنانکه نظامی در خسرو و شیرین گوید:
چو برگفت این سخن شاپور هُشیار
فراغت خفته گشت و عشق بیدار
(نظامی گنجوی، 1376، ص 36)
3. بی اعتنایی، وارستگی؛ 4. فرصت، مجال (معین، 1363، ج 2، ص 2504).
فراغت به معنای آسودگی و آسایش و آسودگی از کار و شغل آمده است (عمید، 1378، ص 906).
«فراغت» لغتی است عربی که از ریشه فَرَغَ گرفته شده است و معانی مختلف دارد. مهم ترین معانی «فراغت» عبارتند از: وسعت، پایان یافتن کاری، دست کشیدن از کار، فرصتی که پس از پایان یک کار در اختیار انسان قرار می گیرد، جدایی از چیزی یا کاری (شریفی، 1391، ص 71). چنان که سعدی شیرازی می سراید:
سلسله مـوی دوست حلقه دام بـلاست
هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
(سعدی، 1367، ص 713)
«فراغت» در لغت عربی به معنای اضطراب و «فراغ» به معنای آسایش است (معین، 1363، ج 2، ص 2504). «فَرَغَ مِنَ العَمَلِ» یعنی کارش تمام شد، از کار دست کشید. «فَرَغَ وَ فَرِغَ مِنَ الشَّیءِ» چیزی را به پایان رسانید. «اَلفِرغ» یعنی بیکاری، فراغت، تهی بودن «اَلفَرِغ» یعنی بیکار، خالی، تهی (بندرریگی، 1366، ص 415). «اَلفَراغَهُ»: اَلجَزَعُ وَ القَلَقُ، قَالَ: یکادُ مِنَ الفَراغَهِ یستَطارُ (حسینی زبیدی، 1414ق، ج 12، ص 51).
همچنین فراغت یعنی بی تابی، اظهار حزن و دلتنگی، و اضطراب، بی آرامی.
3. تعاریف اوقات فراغت
در علوم مختلف از جمله جامعه شناسی و روان شناسی راجع به اوقات فراغت تعاریفی ارائه شده است:
الف. رویکرد جامعه شناختی
در عصر حاضر، اندیشه درباره فراغت کم و بیش با پیدایش جامعه شناسی فراغت، یعنی دانشی که در نظر دارد این مسائل را به وسیله روش های علمی مورد بررسی قرار دهد و تفکری سازمان یافته ایجاد کند، مرتبط است. از منظر جامعه شناختی، برای فراغت دو شرط قابل تصور است:
1. آنکه فعالیتی باشد فارغ از اجبارهای اجتماعی مذهبی و عمومی، که در آن نوعی گزینش یا انتخاب آزاد مطرح است.
2. اینکه کاری که فرد از طریق آن، معیشت خود را تأمین می کند و باید از سایر فعالیت ها جدا باشد.
«فراغت» واقعیتی است کاملاً تازه که با جامعه صنعتی و پدیده شهرنشینی به وجود آمده است و آن را نمی توان با بیکاری قرون گذشته مقایسه کرد (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 49). البته اوقات فراغت در جامعه صنعتی، ماهیتی پیچیده و ناهمگون پیدا کرده است. در حالی که این پدیده اجتماعی می باید اعضای جامعه را به یکپارچگی و یکدلی رهنمون سازد (جلیلی، 1387، ص 110).
«اوقات فراغت» یک مفهوم فرهنگی، و جزئی از نظام فرهنگی است و در ارتباط با خرده نظام شخصیتی، در پی تحقق مطلوبیت فردی اعضای جامعه بوده، کارکرد عمده آن، علاوه بر تأمین نیازهای فراغتگران، نوعی کارکرد اجتماعی در راستای اجتماعی شدن و انتقال ارزش ها و هنجارها، تأمین حیات اجتماعی و ایجاد تعادل و توازن در نظام اجتماعی است (ریتزر، 1374، ص 135-136).
برخی جامعه شناسان در تعریف «اوقات فراغت»، به ویژگی های آن، عده ای به اهداف، و گروهی به آثار و نتایج آن توجه کرده اند. چنان که آلن بیرو به نقل ازژوفر دومازیه (1972) جامعه شناس فرانسوی، با توجه به همه موارد مزبور، جامع ترین تعریف را ارائه کرده، می نویسد:
اوقات فراغت در برگیرنده مجموعه ای از اشتغالات است که فرد با کمال میل بدان می پردازد. خواه به منظور استراحت، خواه برای ایجاد تنوع و خواه با هدف گسترش اطلاعات و آموزش خویشتن (بدون توجه به اهداف مادی) و خواه برای مشارکت اجتماعی آزاد، بعد از آنکه از الزامات حرفه ای، خانوادگی و اجتماعی فارغ گشت (بیرو، بی تا، ص 203).
از آنچه گذشت، می توان گفت: فراغت کامل دارای خصایص زیر است: رها بودن از وظایف اجتماعی و جدایی از اجبارها؛ هدف و حیثیت مادی نداشتن و جدایی از تأمین معیشت؛ نشاط آور و شادمانی آور بودن و احساس لذت بردن و انجام آزادانه و داوطلبانه.
ب. رویکرد روان شناختی
براساس نظرات روان شناختی، انسان دارای یک مجموعه نیازهای اساسی است که در مراحل مختلف نمود پیدا می کنند. نیازهای اوقات فراغت، به طور عمده نیازهای ثانویه و بیانگر حالات روانی اجتماعی انسان هستند که به مرور زمان و در شرایط متفاوت اجتماعی بین افراد مطرح می شوند (جلیلی، 1387).
اوقات فراغت با رویکرد روان شناختی، به زمانی اطلاق می شود که انسان هیچ کار موظفی نداشته و با میل و علاقه به امر خاصی می پردازد. چنان که آمده است:
منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که انسان مسئولیت پذیر، هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده، زمان در اختیار اوست که با میل و انگیزه شخصی به امر خاصی بپردازد. به دیگر سخن، فراغت زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و تکلیف موظف روزانه، باقیمانده است و انسان، فرصت می یابد که با رغبت و علاقه و انگیزه شخصی، فعالیت یا برنامه خاصی را انتخاب و پیگیری نماید (افروز، 1370).
درباره پیدایش فراغت و گرایش انسان به آن، سه نظریه وجود دارد:
1. اولین نظریه این است که مبنای تفریح، مذهب است. چنانچه در جوامع اولیه، عملاً رسوم مذهبی از بازی و تفریح جدا نبوده است و رقص و آواز و نمایش رابطه تنگاتنگ با سنن مذهبی داشته است (زاهدی اصل، بی تا، ص 9).
2. دومین نظریه راجع به فراغت، فرضیه غریزی «بازی و تفریح» است. چنان که کارل گروس (1898) دانشمند و مربی برجسته آلمانی در کتاب بازی و مرد بر این باور است که بازی انسان، مانند بازی حیوانات از یک نیاز فطری سرچشمه می گیرد و وظیفه اصلی بازی در سنین کودکی، آماده سازی طفل برای بزرگسالی است (همان).
3. سومین نظریه، فرضیه مبتنی بر «استراحت و کسب لذت» است. چنان که هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی (1820-1903)، علت گرایش انسان به تفریح را رها شدن وی از نیروهای اضافی می داند، و مورتین لازاروس روان شناس آلمانی، عامل تفریح را نیاز بشر به استراحت و جبران خستگی بیان می کند (همان).
از دیدگاه روانکاوی، بازی و هنر به عنوان یک عامل مؤثر آموزش و تعلیم و تربیت، باید به طور اصولی بررسی شود. همچنین به عنوان یکی از اساسی ترین جنبه های خوبی و رفتار آدمی ارزیابی گردد (مقصودی، 1349، ص 37).
بنابراین، طبق دیدگاه روان شناسی، انسان در ایام فراغت درصدد یافتن پاسخ به نیازهای اساسی خود است، یا به دنبال تفریح و سرگرمی است یا اینکه در جست و جوی استراحت، آرامش جسمی و روحی و رهایی از یکنواختی می باشد.
ج. رویکرد اخلاقی
در این بخش، به برخی آراء و دیدگاه های فلاسفه و علمای اخلاق درباره اوقات فراغت اشاره می شود. با این توضیح که ارسطو بیش از همه به مسئله اوقات فراغت پرداخته است. چنان که ایورموریش به نقل از ارسطو می گوید:
اوقات فراغت فی نفسه شادی بخش و خوشحال کننده و منشأ لذت است. طعم این لذت را کسانی می چشند که دارای اوقات فراغت هستند و افراد پرمشغله از آن محروم اند. بنابراین، تعدادی رشته یادگیری و تربیتی وجود دارد که تحصیل در آنها باید با دید لذت بردن از اوقات فراغت باشد و به خاطر خودشان برای آنها ارزش قائل شویم ( ایورموریش، 1373، ص 99).
جلالی فراهانی نیز به نقل از ارسطو آورده است که او در نوشته هایش از «زمان اضافی»، «زمان برای خود» یا «زمان آرامش» صحبت کرده است، و می گوید: «ما کار می کنیم تا اوقات فراغت داشته باشیم، جنگ می کنیم تا در صلح زندگی کنیم» (جلالی فراهانی، 1391، ص 21).
خواجه نصیر الدین طوسی (579 ق) در رابطه با اوقات فراغت معتقد است:
برای آموختن فنّ و حرفه ای که در حدود سنین نزدیک به 13 سالگی و بعد از این سن است ورزش و حداقل استراحت فعال لازم است؛ یعنی حرکت بدنی و فعالیت بدنی مختصری که رفع کسالت حاصل از تحمل تعلیم در او حاصل گردد و خستگی ذهنی ناشی از فشار فکری و توجه بیش از حدّ مرتفع گردد (سازمان ملّی جوانان، 1381، ص 49).
معدن کن، به نقل از محمد قطب در خصوص توصیه اسلام نسبت به استفاده صحیح از اوقات فراغت می نویسد:
اسلام یکی از وسایلی که برای تربیت و علاج انسان مهمّ می داند، تخلیه بارهایی است که گاه گاه در جسم و جان انبوه می شود؛ چون هنگامی که این بارها (نیروها) بیش از حد معینی در یک جا جمع می شود و بدون یک هدف علمی در یک جا بمانند، به وجود انسان ضرر می زنند و بسیاری از امراض روانی به علت تجمع نیروهایی است که بدون استفاده در یک جا انبار شده و در راه طبیعی خود به کار برده نمی شوند و راه صحیح خود را نمی یابند (معدن کن، 1369، ص 32).
اوقات فراغت به معنای زمان ها و فرصت هایی است که فرد در استراحت و آسایش از کار رسمی و شغل اصلی خود به سر می برد. از نظر اسلام، اوقات فراغت به معنای اوقات و زمان های آزادی از قیود و محدودیت های قانونی و اخلاقی، و اوقات بی مسئولیتی نیست؛ زیرا انسان تا زمانی که از عقل و اختیار و آگاهی برخوردار است، دارای مسئولیت می باشد (شریفی، 1391، ص 91).
4. تفاوت اوقات فراغت و وقت آزاد
فراغت و وقت آزاد دو مفهوم متفاوت هستند، با این تفاوت ها:
1. هر کس می تواند وقت آزاد داشته باشد، ولی هر کس نمی تواند فراغت داشته باشد.
2. وقت آزاد به روش مخصوصی از جمع کردن نوع خاصی از زمان اشاره دارد، حال آنکه فراغت به حالتی از بودن و شرایطی از آدمی اطلاق می شود که کمتر به دست می آید.
3. وقت آزاد هم وقت فراغت را در بر می گیرد و هم تمامی فعالیت هایی را که خارج از حوزه کار در برابر فرد قرار دارند. نیاز فرد به غذا خوردن، خوابیدن، مراقبت از سلامت یا مراقب ظاهر خود بودن، وظایف خانوادگی، وظایف اجتماعی و مسئولیت های مذهبی را باید در وقت آزاد انجام داد (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 4).
4. وقت آزاد زمانی است که انسان پس از انجام همه وظایف و مسئولیت های خود در اختیار دارد، اما اوقات فراغت، زمانی است در طول زمان آزاد، که انسان از نظر فکری رها از هر گونه اجبار و مسئولیت است. از این رو، اوقات فراغت نسبت به وقت آزاد شخصی تر بوده و جزیی از آن به شمار می آید (جلالی فراهانی، 1391، ص 6-7).
لازم به یادآوری است از 24 ساعت شبانه روز می توان دو جدول ذیل را ارائه نمود:
1. دیدگاه متعارف: در این دیدگاه وقت فراغت، وقت خارج از کار موظفی است.
2. دیدگاه نگارنده که در آن سه وقت برای انسان متصور شده است: وقت کار که موظفی، اجباری و با برنامه است. وقت آزاد که غیر موظفی، اختیاری ولی با برنامه است. مانند رفتن به مهمانی یا مهمانی دادن که با برنامه همراه می باشد. وقت فراغت که در دلِ وقت آزاد قرار دارد و بخشی از آن می باشد.
5. سطوح مختلف فراغت
سطوح مختلف فراغت را می توان به شرح ذیل ذکر نمود:
الف. خلأ فراغت
«خلأ فراغت» را فراغت بدون برنامه هم می گویند. در فراغت بدون برنامه، مشکلات عدیده ای به وجود می آید که معمولاً بزهکاری و انحرافات مختلف، محصول فراغت بی برنامه است. ایستادن سرکوچه یا سرگذر و پرسه زدن در خیابان ها، شیوه های اصلی گذران فراغت بی برنامه است. این نوع گذران فراغت، عواقب نامطلوب فردی و اجتماعی را در پی دارد (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 293). البته به نظر می رسد، شیوه گذران فراغت بی برنامه در روزهای تعطیل به مراتب بیشتر از روزهای کار می باشد.
لازم به یادآوری است که خلأ فراغت و اوقات فراغت بدون برنامه ریزی را می توان فراغت بیمارگونه نام نهاد، چون با اتلاف وقت و بیهودگی همراه است و بر اثر آن مشکلات بسیاری گریبان گیر فرد و جامعه می شود.
ب. فراغت انفعالی (غیرفعال)
«فراغت انفعالی»، به نوعی از فراغت اطلاق می گردد که فرد بدون انجام واکنش، در معرض عمل یک محرک دیگر است، به طوری که انسان پذیرای محرک های بیرونی است و از خود تحرک و ابتکار شایان ذکری ارائه نمی دهد. در نتیجه، به راحتی تأثیر پذیرفته و گاهی بدون اینکه متوجه باشد تحت تأثیر پیام هایی قرار می گیرد که از طریق رسانه های مذکور تبلیغ و القا می گردند. تماشای تلویزیون، گوش دادن به رادیو، استفاده از اینترنت، انجام انواع بازی های رایانه ای در زمره فراغت انفعالی طبقه بندی می گردند.
بنابراین، در این شیوه گذران فراغت، فرد در معرض بمباران پیام ارسالی قرار می گیرد، بدون اینکه خود بتواند نقش آفرینی کند. در نتیجه، و به مرور زمان ابتکار عمل از دست وی خارج و به موجودی بی خاصیت تبدیل می شود (همان، ص 294).
لازم به یادآوری است که برای فراغت، کارکردهای متعدد جسمی و روحی است که کارکرد جسمی از طریق ورزش و دیگر فعالیت های بدنی انجام می شود و کارکرد روحی به وسیله آموزش، رفع خستگی، استراحت و... انجام می گردد.
ج. نیمه فراغت
«نیمه فراغت» وضعیتی است که طی آن کار و فراغت توأمان انجام می شود. در این شرایط لذت، کار و بالتبع آن درآمد در هم می آمیزند. از این رو، به آن نیمه فراغت می گویند. کارهای هنری و تزئینی، نقاشی، مجسمه سازی، موسیقی و...، که هم به دنبال لذت، کسب درآمد هم نسبتاً اموری اختیاری و ارادی هستند مشمول وضعیت فوق می گردند (همان، ص 295).
د. فراغت فعال
مطلوب ترین شیوه گذران فراغت، فراغت فعال است. در این شیوه، اهداف عمومی فراغت تحقق می یابد، هم خستگی مرتفع می شود، هم لذت کسب می گردد و هم تحول و تعالی شخصیت مد نظر می باشد. در فراغت فعال، انسان دارای تحرک و حضور ملموس و مؤثر در عرصه عمل است و بر شرایط تأثیر گذارده و آن را تغییر می دهد. از این رو، فراغت به رشد و پویایی شخصیت کمک می کند و روش های مواجهه مطلوب، کارآمد و مؤثر با محیط پیرامون و عناصر آن را تعلیم می دهد. گردشگری، صله رحم و دیدار با خویشاوندان، مطالعه، ورزش کردن از شیوه های مطلوب گذران اوقات فراغت می باشند.
لازم به یادآوری است با بهره وری از متون دینی، می توان اقسام فراغت را به مثبت و منفی تقسیم کرد:
امام سجاد (ع) در خصوص فراغت مثبت می فرماید:
خداوندا، اگر ما را فراغت و آسایشی مقدر فرموده ای، چنان کن که به هنگام آسایش در امان مانیم: نه گناهی ما را گرفتار سازد و نه ملالتی به ما رسد، تا فرشتگانی که گناهان ما را می نویسند، با صحیفه اعمال ما بی آنکه در آن گناهی نوشته شده باشد از نزد ما بازگردند و فرشتگانی که ثواب های ما را می نویسند، شادمان با صحیفه ای نوشته از اعمال نیک ما به نزد تو آیند (صحیفه سجادیه، 1375، ص 76).
امام علی (ع) نیز فرمودند: «شب زنده داری با یاد خدا، فرصتی است برای افراد سعادتمند، و تفریح و آسایشی است برای اولیای خدا» (تمیمی آمدی، 1410ق، ص 404).
این کلام از پیامبر اکرم (ص) را می توان فراغت منفی تلقی نمود: «دو نعمت است که بسیاری از مردم در مورد آنها مغبون هستند: تندرستی و آسایش» (نهج الفصاحه، 1386، ص 410-411).
همچنین امام محمد باقر (ع) فرمودند:
حضرت موسی بن عمران در پیشگاه الهی عرض کرد، پروردگارا، کدام یک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد بغض است. فرمود، آنکه شب ها چون مرداری در بستر خفته و روزها را به بطالت و تنبلی می گذراند» (مجلسی، 1403ق، ج 73، ص 180).
6. بررسی مفاهیم همگن
در اینجا جهت دریافت مفهوم «فراغت» و «اوقات فراغت»، مفاهیم کار، بازی، تفریح، سرگرمی، ورزش بررسی می شوند:
الف. کار
در یک نگاه کلی، کار هر فعالیتی است که از طریق آن کالایی و یا خدماتی برای استفاده فوری و یا مبادله تولید می شود. براساس این تعریف کلی، کار فعالیت فکری، عملی و عاطفی انسان است که اولاً، غایتمند و ثانیاً، اجتماعی است. کار و فراغت به عنوان دو نیاز اساسی بشر، در پی انقلاب صنعتی و بسط مناسبات سرمایه داری از یکدیگر منفک شدند.
همچنان که کار عملِ خلاق مولد و تغییر دهنده است، فراغت نیز فعالیت نسبتاً خود انگیخته و آزادانه فرد در باز آفرینی خود، خود ـ بیانگری و بازیابی خویشتن دانسته می شود. در جوامع پیش سرمایه داری، کار و فراغت در هم ادغام و از یکدیگر نامتمایز بودند. در چنین جوامعی، نه اینکه زمان فراغت یا حتی سرگرمی وجود نداشت، اما فراغت و سرگرمی و در کل بازی بیشتر به صورت آیین ها و جشن های دینی یا غیردینی نمود می یافت که در واقع، بخشی از روند کار محسوب می شد (قاضی مرادی، 1387، ص 16-20).
افزون بر این، اوقات فراغت زاییده صنعت می باشد. از دوران شهرنشینی و صنعتی شدن، اوقات فراغت کم کم معنا پیدا کرده است. از آغاز شهرنشینی و صنعت طی سنوات 1750 تا 1900 و انقلاب صنعتی، که در انگلستان به وقوع پیوست، کار بر مردم مسلط گشت. روان شناسان اولیه درصدد افزایش بهره وری و تولید بودند و انسان کارگر به مثابه یک ابزار بود. روان شناسی نوین و روندهای مدیریت کلاسیک و به دنبال آن نئوکلاسیک، موجب توجه به افراد شد، موقعیتی را فراهم آورد تا در ساعاتی از کار، افراد به فعالیت آزاد یا استراحت بپردازند (سازمان ملی جوانان، 1384، ص 5).
ب. بازی
بین اوقات فراغت و بازی رابطه وجود دارد، چنان که در بسیاری از جنبه های اوقات فراغت، بازی نقش مهمی ایفا می کند. مثل اینکه عده ای شطرنج بازی می کنند. بازی یکی از جنبه های مهم زندگی است، به نحوی که هونیزینگا جامعه شناس هلندی از نخستین نظریه پردازان بازی، آن را یکی از بنیادهای فرهنگ و گسترش تمدن به شمار می آورد (همان، ص 4).
بازی نوعی فعالیت فراغتی است که دارای سه خصیصه می باشد: انگیزه هایی درونی، فردی و خود انگیخته دارد؛ با رفتارهای شاد، شوخ و سبک بال همراه است؛ گرایش به واقع گریزی و اهداف غیرجدی دارد.
اگر چه معمولاً اصطلاح فراغت را برای بزرگسالان به کار می برند، ولی در حقیقت بازی بخش مهمی از فراغت همگان محسوب می شود. طبق پژوهش های جدید روان شناختی، بازی نقش بسیار مؤثری در تکامل شخصیت و سلامت روانی کوچک و بزرگ ایفا می کند (مهندسان مشاور فر نهاد، 1383، ص 27-28).
ج. تفریح
تفریح نوعی فعالیت فراغتی است که اغلب بر هدف های جمعی و سازمان گروهی استوار است. از این رو، معمولاً به عنوان یک نهاد اجتماعی تلقی می شود که هدف هایی جامعه پسند مثل تجدید قوا و مشارکت اجتماعی دارد. مانند رفتن به ورزشگاه، سمینار، تئاتر، موزه، سیر و سیاحت. بنابراین، خصایص تفریح عبارت است از: فعالیت جمعی، سازماندهی، و سودمندی اجتماعی که ممکن است در دیگر فعالیت های فراغتی وجود نداشته باشد (همان، ص 27).
چارلز آ. بوچر (1984) در کتاب مبانی تربیت بدنی، برای تفریح شش هدف را ذکر می کند. در واقع، وی فعالیت های مربوط به اوقات فراغت را شرح می دهند:
1. فعالیتی که به طور خصوصی و با میل شخصی انجام می شود؛ 2. روابط انسانی در آن آزاد است؛ 3. علاقه فرد در آن مطرح است و مهارت او افزایش می یابد؛ 4. بهداشت و آمادگی بدنی را به همراه دارد؛ 5. موجب بروز خلاقیت و اظهار وجود می شود؛ 6. شرایط مناسب محیطی را برای گذراندن اوقات فراغت فراهم می سازد (اوست و ابوچر، 1374، ص 38).
لازم به یادآوری است که مفهوم فراغت و بازی و تفریح دارای مضامین مشترک می باشند از قبیل آزادی و رهایی، خود انگیختگی، تجربه درونی، لذت و رضایت، عدم ضرورت (مهندسان مشاور فر نهاد، 1383، ص 27).
در حقیقت، تفریح و سرگرمی یکی از راه های گذران اوقات فراغت است؛ به عبارت دیگر، محصول اوقات فراغت است. بنابراین، با اوقات فراغت متفاوت است. تفریح می تواند یکی از مهم ترین و ضروری ترین کارها در اوقات فراغت باشد، هر انسانی نیازمند اوقاتی است که در آن به تفریح و سرگرمی بپردازد (شریفی، 1391، ص 73 و 83).
تفریح دارای سه رکن است: گردشگر، گردشگاه، کارکرد گردشی. در این منظر جایگاه های تفریح در گذران اوقات فراغت سه حالت دارند:
1. در خانه (فردی مثل استراحت و مطالعه، یا جمعی مثل مهمانی و ورزش)؛ 2. درون شهری (فضای بسته مثل سینما و موزه، فضای باز مثل پارک و خیابان)؛ 3. برون شهری (کشوری مثل ایرانگردی یا جهانگردی).
در این راستا، یکی از تلاش های ویژه در امر فعالیت های تفریحی و پُر کردن مؤثر اوقات فراغت، اردوهای ورزشی و فوق برنامه در نظام های آموزشی است (قاسمی و دیگران، 1390، ص 170).
با توجه به مطالب مزبور در بازی و تفریح، باید افزود که فراغت پدیده ای فراگیر و چندبُعدی است که با زمان، فعالیت و کیفیت تجربه درونی انسان ارتباط دارد. از این نظر، می تواند جوانب بسیاری از بازی و تفریح را شامل شود.
د. سرگرمی
در واقع واژه سرگرمی ( Amusememt یا Entertainemt) گاه در معنای تفریح و بازی به کار می رود، ولی می توان گفت: سرگرمی نوعی گذران فراغت است که جنبه خلاقیت و فعالیت در آن کمتر وجود دارد و بیشتر معطوف به وقت گذرانی، مشغول بودن و گریز از یکنواختی و حتی وقت کشی است. مثل پرسه زدن در خیابان، بازی با دستگاه های ماشینی، شرط بندی. امروزه با توجه به گسترش جامعه شناسی فراغت و روان شناسی پرورشی، سعی می شود که از طریق برنامه ریزی فراغت، پدیده سرگرمی مورد نظارت و هدایت قرار گیرد و محتوای آن با اهداف فراغت دمسازتر گردد (مهندسان مشاور فر نهاد، 1383، ص 28).
ه. ورزش
ورزش همواره بازتاب اصلی ترین ارزش های مجموعه فرهنگی است که در آن انجام می شود و به عنوان منتقل کننده فرهنگی عمل می کند. حاصل آنکه، مهم ترین ویژگی ورزش در هر موقعیتی، نتیجه هنجارهای فرهنگی است. بنابراین، ورزش با استفاده از رسانه بازی رقابتی، چیزی درباره ارزش های مشترک جامعه بیان می کند. اینکه ورزش ماهیتاً شبیه بازی است یا شبیه کار، باید گفت: در موقعیت هایی، ورزش در زمان فراغت به صورت بازی انجام می شود. در مواقعی دیگر، با جدیت و جهت گیری وظیفه انجام می شود که به کار شبیه می گردد (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 20).
7. رابطه مفهوم فراقت، بازی، کار و غیر بازی
با توجه به نکات مزبور می توان بین کار، فراغت، بازی و غیر بازی به گونه ذیل رابطه برقرار نمود:
فعالیت را می توان با توجه به میزان کار، فراغت، بازی و غیربازی تعریف کرد:
در ربع 1: فعالیت هایی قرار دارند که هدفمند هستند و شبه کار می باشند و انسان از آنها لذت می برد مثل بازی در کار.
در ربع 2: شامل اشکالی از رفتار مثل بازی هنگام فراغت و فعالیت های لذت بخشی می شود که انسان به سادگی آنها را انجام می دهد.
در ربع 3: اشکالی از کار قرار می گیرد که برای فرد لذت بخش نیستند، ولی شخص نسبت به آن اهداف متعهد است و احساس وظیفه می کند.
در ربع 4: فعالیت هایی هستند که ظاهراً مربوط به فراغت می باشند و کاملاً برای آن انجام می شوند، اما هیچ احساس لذتی در فرد ایجاد نمی کند و نوع خستگی و جان کندن در آنها مشاهده می شود (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 19).
ویژگی های اوقات فراغت
مهم ترین و بارزترین ویژگی های اوقات فراغت به شرح ذیل می باشند:
1. فراغت از کار رسمی و روزانه
یکی از شاخصه های اوقات فراغت این است که انسان از کار رسمی و روزانه خود فارغ باشد. شاید همین ویژگی است که موجب شده است برخی افراد، اوقات فراغت را به معنای اوقات بیکاری تلقی کنند. اوقات فراغت اوقاتی است که از کار رسمی و روزانه فارغ می شویم. فراغت از کارهای رسمی، به معنای بیکاری نمی باشد (شریفی، 1391، ص 73). چنان که غلامعلی افروز به نقل از جی بی نیش در کتاب فراغت و تفریحات سالم می آورد: «فراغت مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن آزاد است یا در خواب نیست» (افروز، 1370، ص 124).
2. وجود میل و فعالیت دلخواه و در نهایت داشتن حقّ انتخاب
عده ای از صاحب نظران تنها داشتن حق انتخاب را به عنوان بارزترین ویژگی اوقات فراغت برشمردند. همان گونه که برخی معتقدند که بارزترین ویژگی اوقات فراغت، وجود نیروی انگیزه و عامل مهم انتخاب است. به دلیل وجود همین میل و انگیزه شخص و انتخاب آزادانه، بهره وری از اوقات فراغت، هر هدفی را که به همراه داشته باشد، قطعاً برای فرد خوشایند و مطلوب است (افروز، 1370، ص 125). به دیگر سخن، اینکه فرد در این ویژگی از روی اجبار و اکراه، کار و فعالیت خود را انتخاب نمی کند، بلکه با اختیار تام و میل دلخواه اقدام به انجام کار و فعالیت می نماید.
3. نداشتن انگیزه و نفع اقتصادی
عده ای از اندیشمندان، علاوه بر دو ویژگی مزبور، به نداشتن انگیزه های اقتصادی در اوقات فراغت اشاره نمودند. برای نمونه، در تعریف اوقات فراغت آورده اند که اوقات فراغت، ساعاتی که باید بدون اجبار صرف اموری شود که شخص به آن تمایل دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص محسوب گردد (کوهستانی و دیگران، 1378، ص 64-65). نداشتن انگیزه و نفع اقتصادی از ویژگی هایی است که اوقات فراغت را از اوقات اشتغال تفکیک می کند؛ زیرا در اوقات فراغت غالباً افراد انگیزه مادی و سودجویانه ندارند (شریفی، 1391، ص 74).
اهمیت اوقات فراغت در زندگی
بحث در مورد پُر نمودن بهینه اوقات فراغت از آن جهت مهم است که این اوقات همچون شمشیری دو لبه است؛ لبه ای از آن می تواند رشد دهنده و اصلاحگر باشد و لبه ای دیگر زایل کننده نیروی جوانی و حتی بیهودگی و فساد انگیز. به همین دلیل می توان ادعا نمود نحوه گذراندن اوقات فراغت، چه از جنبه های مثبت و سازنده و چه از جنبه های مخرب و فساد انگیز، در حدی است که سایر جنبه های زندگی هر فرد را به طور چشمگیری تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت بسته به سازنده یا نامطلوب بودن آن، در رشد و شکوفایی و یا بعکس در تخریب و انحطاط شخصیت نوجوانان و جوانان مؤثر است (کریمیان، 1388، ص 113).
از این رو، عدم توجه به اوقات فراغت مخاطراتی را به همراه خواهد داشت. چنان که اوقات فراغت در عصر ما به جای آنکه ارزش و اعتبار فرهنگی پیدا کند ممکن است، وسیله ای برای لذت جویی و عامل غفلت و فراموشی شود. گرچه فراغت، نتیجه گزینش آزاد انسان در برابر فرصت های زندگی است، ولی عدم توجه به نحوه گذران آن منجر به فاجعه خواهد شد.
اوقات فراغت در دنیای معاصر از جهات مختلفی اهمیت دارد:
1. زمانی برای فرهنگ سازی
یکی از مهم ترین جهات اهمیت آن این است که بهترین زمان ها برای القای فکر و اندیشه و فرهنگ مورد قبول خود به افراد و جامعه، اوقات فراغت آنان است. با مدیریت اوقات فراغت افراد می توان باورها، ارزش ها، رفتارها و امیال و خواسته هایشان را به سمت و سوی مورد نظر سوق داد. با عنایت به مجموعه تعالیم اسلامی راجع به اهمیت وقت و فرصت از جمله «الفرصهُ تَمُرُّ مَرِّ السَّحابِ» (نهج البلاغه، 1379، ص 626) و نکوهش بطالت و لهو و لعب و تنبلی: امام علی(ع) «إیّاکُم وَ الکَسَلَ، فَإنَّهُ مَن کَسَلَ لَم یَؤُدُّ حَقَّ اللَّهِ» (حکیمی، 1380، ج 5، ص 494)؛ از تنبلی بپرهیزید؛ زیرا که آدم تنبل حق خدا را ادا نمی کند؛ می توان گفت: نگاه اسلام به مقوله اوقات فراغت، نگاهی تربیتی و اخلاقی است؛ یعنی باید گذران اوقات فراغت، اخلاقی تربیتی شود.
2. فرصتی برای ایجاد اشتغال
یکی از بهترین فرصت ها برای ایجاد میلیون ها شغل، برنامه ریزی برای مدیریت اوقات فراغت مردم است. بدین منظور، اوقات فراغت مردم نیاز به کارهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی فراوانی است. عده ای باید امکانات تفریحی و ورزشی مورد نیاز برای گذران اوقات فراغت را بسازند و از آنها نگهداری کنند و گروهی باید مکان های نمایشی مثل سینماها، خانه های تئاتر و نمایشگاه های عکس و فیلم و... را تأمین کنند و بعضی برای ساختن فیلم ها خود و صدها نفر را در روزها و سال های مختلف مشغول کار سازند. پس یکی از راه های ایجاد اشتغال در دنیای مدرن، تلاش در جهت پُر کردن اوقات فراغت اقشار مختلف مردم است.
3. زمان شمولی و فرد شمولی
اوقات فراغت مختص قشر خاص و سن خاص یا زمان خاص نیست، بلکه زمان شمول و فرد شمول است. همه افراد جامعه نه تنها نیازمند داشتن اوقات فراغت هستند، بلکه خواه ناخواه بخش زیادی از زندگی آنان را می توان زیر مجموعه اوقات فراغت دانست.
4. تهدیدی برای سلامت اخلاقی جامعه
اوقات فراغت برای مؤمنان لحظات نیایش با معبود، برای عالمان دقایق تفکر و تأمل و برای هنرمندان زمان ساختن و ابداع است. در عین حال، برای عده ای اگر طرح و برنامه مشخصی نداشته باشند، این اوقات ملال آورترین لحظات خواهد بود. بنابراین، اوقات فراغت در کنار همه خوبی ها و برکاتی که دارد، اگر به درستی ساماندهی نشود، می تواند به عنوان یکی از جدی ترین تهدیدات برای سلامت اخلاقی و روانی جامعه به شمار آید. به نظر می رسد، یکی از مهم ترین علل انحرافات و بزهکاری ها و کج روی های اجتماعی، بی برنامگی فردی و اجتماعی در حوزه اوقات فراغت است (شریفی، 1391، ص 74-76).
لازم به یادآوری است که نگرش دین اسلام نسبت به اهمیت و نحوه گذران اوقات فراغت، بر جهت گیری های عملی انسان تأکید داشته و وی را مکلف می کند تا نسبت به گذراندن اوقات فراغتش احساس مسئولیت کند. از این رو، نه تنها فرد اوقات فراغت خود را صرفاً برای تأمین خواسته های نفسانی خویش سپری نمی کند، بلکه مقداری از اوقات فراغت را نیز صرف امور معنوی و عبادی خواهد کرد (سازمان ملی جوانان، 1381، ص 41). چنان که خداوند می فرماید: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ. وَ إِلی رَبِّکَ فَارْغَبْ» (شرح: 7-8)؛ پس هنگامی که از کار مهمی فارغ می شوی به مهم دیگری پرداز و به سوی پروردگارت توجه کن.
از منظر الهی، اوقات فراغت در کنار اوقات کار قرار دارد، و فرصتی است که باید از آن برای پاسخ دادن به حس کمال جویی انسان بهره برداری کرد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابُکَ قَبلَ هَرَمِکَ وَ صِحَّتُکَ قَبلَ سُقمِکَ وَ غِناکَ قَبلَ فَقرِکَ وَ فَراغُکَ قَبلَ شَغلِکَ وَ حَیاتُکَ قَبلَ مَوتِکَ» (نهج الفصاحه، 1382، ص 225)؛ پنج چیز را پیش از پنچ چیز غنیمت شمار: جوانی پیش از پیری، صحت پیش از بیماری، ثروت پیش از نیازمندی، فراغت پیش از اشتغال، زندگی پیش از مرگ.
نتیجه گیری
1. فراغت زمانی است به اینکه آنچه را می توانیم یا می خواهیم انتخاب می کنیم. با این بیان که برای انسان دو زمان قابل تقسیم است: زمان کار و زمان خارج از کار. زمان خارج از کار، خود به چهار دسته تقسیم می شود:
الف. زمانی که ارتباط به کار روزانه دارد. مثل رفت و آمدها یا مطالعه مطالبی که مرتبط به کار یا شغل فرد است؛ ب. زمانی که برای رفع احتیاجات زیستی صرف می گردد مثل خواب، تغذیه؛ ج. زمانی که صرف انجام وظایف و فرائض دینی می شود؛ د. زمان فراغت یا زمان باقیمانده برای آزاد شدن فکر.
2. با پیشرفت صنعت و تکنولوژی، اوقات فراغت افراد افزایش یافته و از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد.
3. اوقات فراغت بخشی از اوقات آزاد فرد است.
4. نحوه گذران اوقات فراغت برای افراد، امری آزاد و انتخابی است نه اجباری.
5. فعالیت های مربوط به اوقات فراغت، بسته به فراغت گر (دارنده فراغت) تعریف می گردد.
6. فعالیت های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان از آن به مثابه آیینه فرهنگ جامعه یاد کرد.
7. خلأ فراغت یا اوقات فراغت بی برنامه، همان فراغت بیمارگونه است که موجبات اتلاف وقت و بیهودگی را فراهم نموده و بشر را دچار مشکلات عدیده ای می کند.
8. فراغت معقول و مقبول و مشروع، فراغت فعال می باشد و آن مطلوب ترین شیوه گذران فراغت است.
9. اوقات فراغت بهترین بستر برای فعالیت ها و نوآوری ها، در عین حال زمینه ساز بسیاری از انحرافات می باشد.
10. فراغت با بطالت تفاوت دارد؛ زیرا بطالت و بیکاری بغض و خشم الهی را به همراه دارد، ولی فراغت موجبات آسایش و آرامش را فراهم خواهد نمود.
11. نتیجه گذران اوقات فراغت، نوعی رضایت خاطر، آرامش و رفع خستگی ناشی از کار می باشد.
12. از منظر دین اسلام، انسان هنگامی از کار مهمی فارغ می شود، باید به مهم دیگری بپردازد و به سوی پروردگارش توجه کند. این یک ضرورت است. طبق بینش اسلامی، اوقات فراغت زمان رهایی از قیود زندگی اجتماعی و تعهدات خانوادگی است، اما نوع تفریح انتخابی می بایست تضمین کننده سلامت روح و روان انسان باشد.
13. عبادات و نیایش ها در اوقات فراغت، فرد را به سوی کمال و اعتلای روحی سوق می دهد.
منابع
نهج الفصاحه (1386)، ترجمه محسن شیرمحمدی، قزوین، سایه گستر.
نهج الفصاحه (1382)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ چهارم، تهران، بی نا.
نهج البلاغه (1379)، ترجمه محمد دشتی، قم، تهذیب.
صحیفه سجّادیه (1375)، ترجمه عبدالحمید آیتی، چ دوم، تهران، سروش.
افروز، غلامعلی، «هنگامه فراغت، زمینه ساز بهداشت روانی و بستر خلّاقیت ها» (تابستان 1370)، پیوند، ش 142، ص 124- 130.
بیرو، آلن (بی تا)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان.
اوست، دیوار و چارلز ابوچر (1374)، مبانی تربیت بدنی و ورزش ها، ترجمه احمد آزاد، تهران، کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران.
ایورموریش (1373)، درآمدی به جامعه شناسی تعلیم و تربیت، ترجمه غلامعلی سرمد، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.
بندر ریگی، محمد (1366)، فرهنگ عربی به فارسی، ترجمه منجد الطلاب، چ پنجم، تهران، اسلامی.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد (1410ق)، غرر الحکم و درر الکلم، محقق سیدمهدی رجائی، چ دوم، قم، دار الکتاب الإسلامی.
جلالی فراهانی، مجید (1391)، مدیریت اوقات فراغت و ورزش های تفریحی، چ هفتم، تهران، دانشگاه تهران.
جلیلی، مهناز، «غنی سازی اوقات فراغت در بسیج خواهران، شیوه ها و راهکارها» (1387)، مطالعات بسیج، سال یازدهم، ش 38، ص 107- 130.
حسینی زبیدی، محمد مرتضی (1414ق)، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر.
حکیمی، محمدرضا و دیگران (1380)، الحیاه، ترجمه احمد آرام، تهران، فرهنگ اسلامی.
دهخدا، علی اکبر (1365)، لغت نامه دهخدا، بی جا، مؤسسه لغت نامه دهخدا.
ریتزر، جورج (1374)، نظریه های جامعه شناختی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی.
زاهدی اصل، مجید (بی تا)، جامعه شناسی فراغت (جزوه درسی)، قم، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه.
سازمان ملّی جوانان (1381)، بررسی وضعیت اوقات فراغت جوانان، تهران، مؤسسه فرهنگی اهل قلم.
سازمان ملّی جوانان (تابستان 1384)، گزارش اوقات فراغت جوانان طی سال های 1380 الی 1382، معاونت مطالعات و برنامه ریزی.
سعدی، مصلح الدین، (1367)، کلیات سعدی، تصحیح ذکاء الملک (محمدعلی فروغی)، چ ششم، تهران، جاویدان.
شریفی، احمدحسین (1391)، همیشه بهار ( اخلاق و سبک زندگی اسلامی )، قم، معارف.
عمید، حسن (1378)، فرهنگ فارسی عمید، چ پانزدهم، تهران، امیرکبیر.
فراهیدی، خلیل بن احمد (1349ق)، کتاب العین، چ دوم، قم، هجرت.
قاسمی، حمید و دیگران 1390، اصول سازمان و مدیریت ورزشی، چ دوم، تهران، علم و حرکت.
قاضی مرادی، حسن (1387)، کار و فراغت ایرانیان، چ دوم، تهران، اختران.
کریمیان، حسین، «نیم نگاهی به اوقات فراغت؛ زمینه ها و راهکارها» (1388)، معرفت، سال هجدهم، ش 141، ص 111- 126.
کوهستانی، حسینعلی و دیگران (1378)، پژوهشی در اوقات فراغت و راههای بهره وری از آن، مشهد، تیهو.
مجلسی، محمد باقر (1403ق)، بحار الأنوار، چ دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
معدن کن، ایراندخت (1369)، نقش ورزش در جلوگیری از انحرافات اخلاقی جوانان، بی جا، سازمان برنامه و بودجه.
معین، محمد، (1363)، فرهنگ فارسی، چ ششم، تهران، امیرکبیر.
مقصودی، ناهید (1349)، سرپرستی و نظارت در کوشش های فوق برنامه، پایان نامه کارشناسی ارشد، فلسفه اخلاق، تهران، دانشگاه تهران.
مهدوی نژاد، محمدجواد (1388)، «معماری اوقات فراغت در نظام توسعه فرهنگی شهر تهران»، در: مجموعه مقالات همایش اوقات فراغت در شهر تهران، تهران، مؤسسه نشر شهر.
مهندسان مشاور فر نهاد (1383)، تدوین راهبردی ملّی گذران فراغت جوانان، مبانی نظری گذران فراغت جوانان، سازمان ملّی جوانان.
نظامی گنجوی، الیاس (1376)، خسرو و شیرین، تصحیح برات زنجانی، چ هفتاد و ششم، تهران، دانشگاه تهران.