چند هفتهای پیش مقالهای نوشتم که در آن گفتم دههی 1980 بهترین زمان برای کارتونها بود. و در حالیکه همچنان بر سر حرفم هستم، متقاعد شدهام که اکنون ممکن است دومین زمان عالی برای عصر کارتونها باشد. چه چیزی نظر من را اینقدر عوض کرد؟ بسیار خب، گذشته از بازخوردهای بسیار زیادی که در فرومها دریافت کردم، که میگفتند کارتونهای کلاسیک مدرنی مانند «سیمپسونها»، «فیوچراما»، «مرد خانواده»، و «باب اسفنجی، شلوار مکعبی»، که بدون شک همگی مجموعههایی بودهاند که میشناسیم و عاشقشان هستیم، را فراموش کردهام. من اخیرا با مجموعهی کارتون جدیدی آشنا شدهام که ممکن است کفهی ترازوی بهترین دورهی کارتون را از دههی 1980 به امروز سنگینتر کند. خانمها و آقایان، آن کارتون هوشمندانه و زیرکانه، «وقت ماجراجویی» Adventure Time نام دارد.

در حالیکه کارتونهای “بانمک” دیگری وجود داشتهاند، و انیمیشنهای اکشن ماجراجویی بسیاری در دهههای قبل ساخته شدهاند، هنوز مجموعهای را ندیده بودیم که بین این دو تعادل برقرار کند، و بتواند هم بچهها و هم بزرگسالان طرفدار انیمیشن را مجذوب خود کند.
بهترین مثال برای آن، «باب اسفنجی» میتواند باشد، مجموعهای که چارچوبهای سنی و جمعیتشناسی را برهم میزند و داستانهایی جذاب روایت میکند. «وقت ماجراجویی» مانند آن است، اما بهتر.
همچنین بخوانید:
معرفی و نقد سریال Tokyo Ghoul
«وقت ماجراجویی» با ترکیب ریچارد اسکاری، دیوید مککی، کوئنتین بلیک و اولیور پستگیت، دربارهی ماجراجوییهای هفتگی جیک است، یک سگ که شبیه هالک هوگان است و میتواند تغییر شکل بدهد، و فین، یک پسر نوجوان که شباهتی غیر قابل انکار به مکس در «جایی که وحشیها هستند» دارد.

جیک و فین تنها ساکنان دنیای جادویی “او” نیستند، چرا که این مکان عجیب و شگفتانگیز پر از شهرها و زمینهای عجیب و غریب است، مثلا قلمرو شیرینی که پرنسس بابلگام و لیدی رینکورن (که نیمی رنگینکمان و نیمی تکشاخ است) در آن فرمانروایی میکنند، و یا قلمرو یخ، که در آن پادشاه یخ، ملکهی خونآشام، مارسلین، جنگلهای ممنوعه، باغهای جادوگران، شهر دزدا، کوههای سخنگو، و پرنسس لامپی اسپیس وجود دارند، و همگی در قسمتهای کوتاه دوازده دقیقهای (هر هفته دو قسمت) معرفی میشوند. نکتهی جالب اینجاست که آنها طوری به نظر میرسند که انگار گروهی از بچههای کودکستانی آنها را طراحی کردهاند.
زیبایی مجموعه «وقت ماجراجویی» در همین است. خالق آن، پندلتون وارد، دنیایی خیالگونه ساخته است که ترکیبیست از شخصیتهای بسیار بانمک، هیولاهای شگفتانگیز، و موجودات مرگبار (که آنقدرها هم مرگبار نیستند،) با پالتی از رنگهای شاد کارتونی که نه بیش از حد بانمکاند، و نه به سختی سبکبندی شدهاند.

هرگز هیچ دلیل واقعی برای اینکه چرا فین در این دنیای کذایی گرفتار شده است ارائه نمیشود، و اهمیتی هم ندارد. مجموعه «وقت ماجراجویی» نیاز به پیشینهای عمیق، نتیجهگیری، یا هیچ شکلی از منطق ندارد. پس آیا ممکن است در قسمتی از آن فین یک دستگاه لحن خودکار قورت داده باشد، یا کوهی تختهسنگ بگرید چرا که بربرهای آبیرنگ با خشونت زیادی میجنگند؟ بله، و اهمیتی هم ندارد.
هر ماجراجویی سرشار از سرگرمی و هیجانزدگی است، بدون ناسزا و بدون کنایه. برای مدتهای طولانی این اولین بار است که یک کارتون کاملا سرگرمکننده، متکی بر استفاده از کنایه و برقراری ارتباط ضمنی با بخش خاصی از مخاطبان، نیست.
دقیقا به همین دلیل است که مجموعه «وقت ماجراجویی» عالی است. این اولین کارتون در مدتهای اخیر است که تخیل خالص است، و بر اشارات پیوسته به فرهنگ عامه تکیه ندارد (البته به جز بخش دستگاه لحن خودکار)، و چشمانداز کلی آن هم مثبت و پر از سرگرمی است.

زمان بازی است، و همهچیز راحت حل میشود. حتی وقتی اوضاع کمی متشنج میشود، با یک بغل سریع، همهچیز به حالت عادی خود بر میگردد و یک ماجراجویی دیگر پیش روی مخاطب و شخصیتها است.
در حالیکه این سبک نویسندگی پیوسته و درخشان “خوشحالها خوششانستراند” به راحتی میتواند مسخره شود، اما چشمانداز مثبت هرگز به زور به خورد مخاطب داده نمیشود؛ بلکه صرفا وجود دارد و حس معصومانه و نوستالژیک دههی 1970 را القا میکند. دورهای که در آن کارتونها مجبور نبودند اسباببازیها و بازیهای رومیزیشان را بفروشند.
این بازگشت به تخیل، لذت و سرگرمی بدین معنی است که حتی ذهنیت خودخواه و بدبین منِ 35 ساله تحت تاثیر لذت نابی که از این مجموعه بردم قرار گرفت.

زنان و مردانی که در فردریتور استودیوز کار میکنند، در کنار پندلتون وارد، با همکاری هم انیمیشنی مدرن ساختهاند که بلافاصله حس نوستالژی انیمیشنهای کلاسیک را به مخاطب منتقل کرده و خود تبدیل به اثری کلاسیک میشود. در روند ساختن سرزمین معصومانهی او، چیزی خلق کردهاند که اولیور پستگیت را سربلند میکند.
«وقت ماجراجویی» در زمان اکران خود موفقیت بزرگی برای شبکهی کارتون نتورک به لحاظ امتیازهای کسب شده محسوب میشد. در ماه مارس 2013 گزارش میشد که هر قسمت این مجموعه به طور میانگین 2 تا 3 میلیون بیننده دارد. آخرین قسمت این مجموعه به نام «با من بیا» 0.92 میلیون بیننده داشت و امتیاز 0.25 را در رتبهبندی نیلسن در ردهی سنی 18 تا 49 سال به دست آورد، به این معنی که این قسمت توسط 0.25 درصد افراد 18 تا 49 ساله که در زمان پخش آن، تلویزیون تماشا میکردند، تماشا شده است.
این مطلب برگرفته از نوشتهی راب مکلافلین در وبسایت Den of Geek است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
189