انتشار خبرنگار و ترجمه جدیدی از مکبث

ترجمه کتاب «خبرنگار»، قصه‌ها و خاطرات حرفه‌ای باب دوترو و «مکبث» نوشته ویلیام شکسپیر به تازگی منتشر شده‌ است.

انتشار خبرنگار و ترجمه جدیدی از مکبث

به گزارش ایسنا، «خبرنگار: قصه‌ها و خاطرات حرفه‌ایِ باب دوترو» با ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی در 216 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 36 هزار تومان در نشر گویا منتشر شده است.

در مقدمه ناشر بر این کتاب آمده است: این کتاب ترجمه‌ای از خاطرات یک خبرنگار برجسته و ماجراجوست. نویسنده ابتدا به عنوان فیلمبردار و سپس به عنوان خبرنگار به کار رسانه‌ای خود ادامه داده و تجربه‌های او می‌تواند برای خواننده جوان و علاقه‌مند به حرفه خبرنگاری راهگشا باشد.

مترجم کتاب نیز خبرنگار مشهوری است که در دهه‌های 1360 تا 1380 به خبرنگاری و به‌طور کلی به حرفه رسانه‌ای مشغول بوده و از این جهت شاید شباهت‌هایی با نویسنده این کتاب داشته است. البته نویسنده پیشکسوت‌تر از مترجم است. او به نود کشور جهان سفر کرده اما مترجم فقط به چهل کشور سفر کرده و البته تعدادی از رویدادهایی که نویسنده پوشش داده مترجم هم پوشش خبری داده است. مثلا وقتی نویسنده از شوق خود برای مصاحبه با فرانک سیناترا سخن می‌گوید خواننده را بی‌اختیار به یاد تلاش بی‌وقفه مترجم برای مصاحبه با نورمن ویزدوم کمدین انگلیسی یا بابی چارلتون اسطوره فوتبال منچستریونایتد می‌اندازد که با زحمت زیاد بالاخره محقق شد.

هر دو نفر در سال 1981 در ایرلند شمالی خبرهای مربوط به اعتصاب غذای مبارزان ایرلندی از جمله بابی ساند، و در سال 1982 جنگ فالک‌ لند را پوشش داده‌اند. البته آن‌جا که نویسنده در ذکر خاطراتش در ایرلند شمالی از احتمال اصابت گلوله پلاستیکی به خودش سخن می‌گوید به یاد مترجم می‌افتیم که در بلفاست اصابت یکی از همین گلوله‌ها را روی شانه چپ خود تجربه کرده بود.

جالب‌تر آن‌که خانه هر دو خبرنگار بی‌آن‌که با هم آشنایی داشته باشند در دهه 1980 در منطقه ویمبلدون لندن بوده است. شاید در برخی از این رویدادها از کنار هم گذشته‌اند و شاید هم چشم در چشم یکدیگر انداخته باشند. کسی چه می‌داند؟ آن‌چه برای ناشر جذاب بود تشابه فراوان بین تجربه‌ها و خاطرات نویسنده و بخشی از تجربه‌های و خاطرات خبرنگاری مترجم بود. شاید این تجربه‌ها و خاطرات در بین همه خبرنگاران شباهت داشته باشد.

 در نوشته پشت جلد کتاب هم آمده است: یک روز خبر رسید که فرانک سیناترا برای کنسرت به لندن می‌آید. با شنیدن این خبر از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختیم. هرچه پس‌انداز کرده بودیم روی هم ریختیم تا بتوانیم بلیت کنسرت را بخریم. فرانک سیناترا در نظر جوانان لندنی یک نماد بود و ما این را می‌دانستیم. ما سال‌ها به هنگام عبور شبانه از خیابان‌های تاریک لندن ترانه‌هایش را زمزمه کرده بودیم و حالا هنرمند مورد علاقه‌مان به شهر ما می‌آمد و ما می‌توانستیم او را در برابر خود ببینیم.

 همچنین ترجمه دیگری از «مکبث» ویلیام شکسپیر به قلم علی سلامی در 312 صفحه با شمارگان 500 نسخه و قیمت 48 هزارتومان در نشر یادشده عرضه شده است. این کتاب به صورت دوزبانه منتشر شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «مکبث» کوتاه‌ترین تراژدی ویلیام شکسپیر است که در بین سال‌های 1606 و 1607 نوشته شد و برای نخستین‌بار در سال 1623 منتشر شد. این نمایش اثری شخصیت‌محور است و مکبث در شصت‌ درصد زمان نمایش در صحنه حضور دارد. گودارد در کتاب «معنای شکسپیر»، مقایسه‌ای  زیبا بین «مکبث» و «جنایت و مکافات» داستایوسکی انجام می‌دهد و می‌نویسد: «مکبث همانند جنابت و مکافات، مطالعه  شر از طریق مطالعه قتل است. هریک، اثر چابک، فشرده، وحشتناک و احتمالا متعالی نویسنده است. هریک کابوسی طولانی است که وارد قلمر هنر شده است.» این کتاب بر اساس نسخه «مکبث» متعلق به بنیاد شکسپیرشناسی فولجر در واشنگتن طبق تفاهم‌نامه مترجم با این مرکز و اخذ مجوز لازم از انتشارات سایمن اند شوستر ترجمه شده است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان