ابریشم در قرآن و روایات

گرچه در قرآن واژه ابریشم به  کار نرفته است، اما چند واژه دیگر وجود دارد که مفسران به کمک روایات و نظر اصحاب پیامبر(ص) آن را به ابریشم تفسیر کرده اند

گرچه در قرآن واژه ابریشم به  کار نرفته است، اما چند واژه دیگر وجود دارد که مفسران به کمک روایات و نظر اصحاب پیامبر(ص) آن را به ابریشم تفسیر کرده اند. صریح ترین این واژه ها «حریر» است که در آیه 23 حج/22 در وصف لباس های بهشتیان آمده است. شیخ طوسی در باره این آیه می گوید: معنای سخن آن است که لباس اهل بهشت ابریشم خالص است.  طبرسی نیز دراین باره می گوید: خداوند لباس حریر را در دنیا برای مردان حرام کرده و آنان را به پوشش آن در بهشت مشتاق گردانید.  وی در جای دیگری حدیثی نقل می کند که گویای ظرافت و بدن نمایی بسیار بالای ابریشم بهشتی است؛ به گونه ای که ساق بانوان بهشتی از پس هفتاد پوشش ابریشمی آشکار است.  در آیه 53 دخان/44 هنگامی که خداوند از جایگاه متقیان در بهشت گزارش می دهد، یاد آور می شود که پوشش آنان در آنجا از «سندس» و «استبرق» است. شیخ طوسی به نقل از حسن بصری می گوید که مقصود از سندس، حریر است و از قول قتاده بازگو می کند که مقصود از استبرق دیبای درشت بافت است و اشاره می کند که کاربرد این تعبیر به خاطر آن است که مردم در این دنیا با این نوع لباس آشنایی دارند و گرنه لباس های آنجا بسیار برتر و زیباتر هستند.  طبرسی، این آیه را وعده به عرب ها نسبت به چیزهایی می داند که در نظرشان بسیار ارزشمند بود و آرزوی آن را داشتند. وی دیدگاهی را هم نقل می کند که در آن، سندس به لباس ابریشمی واستبرق به فرش ابریشمی تفسیر شده است.  در آیه 21 انسان/76 نیز از لباس بهشتیان با واژه سندس و استبرق یاد شده است. شیخ طوسی در ذیل این آیه، به این نکته اشاره کرده است که افرادی براین باور هستند که استبرق به لباسی گفته می شود که بافت آن پرانباشت و سفت باشد، نه آنکه تارهای ابریشمی آن درشت باشد.

در آیه 54 الرحمن/55 سخن از پشتی هایی به میان آمده که باطن آنها از استبرق است. به گفته شیخ طوسی «متکا، همان پشتی است که در مجالس پادشاهان برای حرمت نهادن و لذت بردن می گذارند» و استبرق بنا به نظر عکرمه و ابن‌اسحاق دیبای درشت بافت است. گفته شده که رویه این پشتی ها از سندس که ابریشم نرم است درست شده و آستر آن از استبرق که پارچه ابریشمیِ درشت بافت است تشکیل یافته است. این نیز گفته شده که استبرق نوعی حریر چینی است که بینابین است. بغوی نیز سندس را لباس ابریشمی زربافت می داند. از آنجایی که تعبیرهایی که در قرآن برای ابریشم به کار رفته همگی مربوط به لباس بهشتیان است، مفسران نیز بحث را در همین چارچوب منحصر داشته اند.

در احادیث، به چند عنوان از این کالا نام برده شده است. «ابریسم، حریر، وشی و قزّ»، واژه هایی هستند که در احادیث به ابریشم و منسوجات به دست آمده از آن اطلاق شده است. بیشترین بحث ها پاسخ هایی هستند که برای پرسش محدثان درباره چند و چون وحدود حلّیت و حرمت بهره گیری از این کالا صادر شده است. کلینی، شماری از این احادیث را در کافی جمع آوری کرده است؛ مانند روایت محمد بن‌عبد الجبار که در آن از امام عسکری (ع) درباره نماز با کلاهِ ابریشمی سئوال می شود و امام در پاسخ، نمازگزاردن در لباسی از حریر خالص را به طور کلی ناروا می شمارند.  در روایتِ جراح مدائنی از امام صادق(ع) آن حضرت پوشیدن لباس حریر، وشی و نیز استفاده از رواندازِ ابریشمیِ سرخ رنگ شتر را که به نام «میثره» خوانده می شود، ناپسند دانسته است.  در روایتی حنان بن‌سدیر از امام صادق (ع) درباره پوشیدن لباسی که در آن حریر به کار رفته در حال احرام سؤال می کند و امام در پاسخ، لباسی به نام «قرقبی» از محصولات منطقه ای بین کوفه، بصره و اهواز را نشان داده و می گوید من در این لباس که در آن حریر به کار رفته است احرام می بندم.  در روایتی، احمسی از امام صادق (ع) درباره پوشیدن عمامه سابری توسط زنان در حال احرام می پرسد، که امام در پاسخ می فرمایند که ایرادی نداشته، و لباسی نارواست که تار و پودش از ابریشم باشد. آن گاه امام (ع) می افزاید: ابوسعید از من درباره پوشیدن «خمیصه» که تار آن از ابریشم است، توسط زنان پرسید و من گفتم بپوشد.  در روایت عیص بن‌قاسم از امام باقر (ع)، آن حضرت پوشیدن همه نوع لباس را برای زنان در حال احرام به جز لباس ابریشمی و «قفازین» روا می شمارد.  در روایت اسماعیل بن‌فضل از امام (ع) پوشیدن لباس حریر برای زن در حال احرام ناروا و در غیر احرام روا دانسته شده است.  این روایات درباره پوشیدن ابریشم در حال احرام بود؛ اما کلینی روایاتی را نقل کرده که حاکی از جواز پوشیدن لباس حریر برای مرد در جنگ است؛ مانند روایت اسماعیل بن‌فضل از امام صادق (ع) که در آن امام (ع) پوشیدن لباس حریر برای مرد را جز در حال جنگ روا ندانسته اند.  روایت نخستِ همین باب نیز چنین صراحتی دارد و روایت دوم آن، گویای این است که رسول خدا(ص) به اسامة بن‌زید لباس حریری هدیه داد که اسامه در غیر زمان جنگ آن را پوشید و آن حضرت خطاب به وی فرمود: افرادی این لباس را می پوشند که تمایلی به خیر و نیکی ندارند! آن را بین زنانت تقسیم کن.  شیخ صدوق در معانی الاخبار روایتی نقل می کند که در آن علی بن‌ابی طالب (ع) از نهی رسول خدا (ص) از انجام چند کار سخن می گوید که از جمله آن ها پوشیدن لباسی به نام «قسی» مربوط به مصر بوده و در آن ابریشم به کار می رفته است.  محمد بن‌سلیمان کوفی گزارشی از اهدای یک طاقه پارچه تمام ابریشم به رسول خدا (ص) نقل می کند که حضرت، آن را به علی بن‌ابی طالب (ع) می دهد تا برای پوشش فاطمه ها [فواطم] مورد استفاده قرار دهد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان