مقدّمه
اعتقاد و عقیده از ریشه عقد و عقد به معنای بستن، پیوندزدن و گره خوردن است. پیوند و بستن چیزی به چیز دیگر گاه حقیقی و مادی است، مانند چسباندن جوانه یا شاخه درختی به شاخه درخت دیگر و گاه اعتباری و معنوی است؛ مانند پیوند زناشویی که صیغه عقد، زن و شوهر را به هم پیوند می دهد. 1
عقیده، چیزی است که به ذهن، فکر و جان انسان بسته می شود و پیوند می خورد. وقتی ذهن می پذیرد که انسان پس از مرگ زنده می شود، حقوق دیگران را باید رعایت کرد، به والدین باید احترام گذاشت، زن و مرد به محبت و فرزند به تربیت نیاز دارند و. . . ، معنایش این است که یک باور، نظریه و بینش را انسان پذیرفته و با ذهن شخص پیوند خورده است. این پیوند، عقد و آن بینش عقیده است و زمانی که فردی می گوید: چنین اعتقادی دارم؛ یعنی قلب و دل را بر آن بسته و گره زده ام.
زیربنای همه جهت گیری های انسان در زندگی عقاید و باورهای اوست. بنابراین عقیده، بالاترین نقش را در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. اگر باورهای انسان در زندگی و به ویژه در خانواده صحیح و مطابق با خواسته های خالق هستی باشد، زندگی او هم در مسیر صحیح و کارآمدی2 قرار خواهد گرفت و اگر بینش های نادرست، جهت دهنده زندگی فرد باشد، زندگی را به بی راهه برده، آن را ناکارآمد می سازد. از این روست که اسلام بیش از هر چیز به اصلاح شناخت و بینش های انسان اهمیت می دهد و برترین افراد را از نظر ایمان کسانی می داند که از نظر شناخت بر دیگران برتری دارند. 3
این نوشتار برگرفته از پژوهشی است که نگارنده با عنوان «معرفی شاخص های خانواده کارآمد از دیدگاه اسلام و ساخت آزمون سنجش کارآمدی آن» انجام داده است. در این پژوهش شاخص های بینشی، اخلاقی و حقوقی خانواده کارآمد از دیدگاه اسلام از منابع دینی استخراج شد و بر اساس نتایج به دست آمده آزمون آن نیز ساخته و به جامعه علمی معرفی گردید.
این پژوهش به سؤالات زیر پاسخ می دهد:
1- اعتقادات، بینش ها و باورهای دینی اثرگذار بر کارآمدی خانواده کدام اند؟
2- این بینش ها چگونه بر کارآمدی خانواده اثر می گذارند؟
3- نبود چنین بینش هایی چه اثری بر خانواده می گذارد؟
منابع دینی ما، یعنی قرآن و سنت، سرشار از توصیه های اثرگذار بر کارآمدی خانواده است. مجموعه تعالیم اسلامی در مورد خانواده، ما را به نظامی رهنمون می کند که شاخص های کارآمدی را دربر دارد و پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی خانواده است. در ادامه مهم ترین شاخص های بینشی خانواده کارآمد، از منابع معتبر دینی استخراج و معرفی می شود.
در این زمینه کتاب یا مقاله ای که مستقل و مستقیم به موضوع پرداخته باشد، یافت نشد، ولی می توان به رساله دکتری نگارنده اشاره نمود. 4
1- ایمان به خدا
اساسی ترین باور دینی، ایمان به خدا و یکتاپرستی است. ایمان عبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس در آنچه قبول کرده؛ قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری که اقتضا دارد، تسلیم شود. علامت این تسلیم و قبول آن است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را بپذیرد و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. هرگاه این ایمان نسبت به خدا باشد، آن را «ایمان به خدا» می گویند. ایمان به خدا که همان اعتقاد قلبی و انجام دادن اعمال صالح است، صفات دیگری را نیز در روح مؤمن پدید می آورد و براساس شدت و ضعف ایمان، صفات نیز شدت وضعف می یابد و همین صفات، تعیین کننده رفتارهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی و مادی و معنوی اند. 5
ایمان به خداوند آثار متعددی در رفتار انسان و اعضای خانواده دارد و هریک به شیوه ای خاص بر کارآمدی خانواده اثر می گذارد. فردی که خدا را همواره ناظر بر اعمال خود می بیند6 و براساس کلام وحی، آفریدگارش را از رگ گردن به خود نزدیک تر می بیند7 می کوشد در برخورد با دیگر اعضای خانواده و ادای وظایف و رعایت حقوق، رضایت او را جلب کند و رفتارهایش را در زندگی خانوادگی برای رسیدن به رشد، تعالی و کمال تنظیم نماید. انسانی می تواند به کمال و سعادت برسد که از آرامش برخوردار باشد. آرامش نیز خود در فضای خانواده ای آرام به وجود خواهد آمد و با خانواده آرام کارآمدی آن نیز تأمین خواهد شد. در تعالیم مذهبی اصلی ترین عامل برای رسیدن به آرامش و حفظ آن، «ایمان به خداوند» بیان شده است. در روایتی کوتاه و پرمعنای امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «ایمان بیاور تا در امان باشی. »8 همچنین آن حضرت ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت می دانند و در روایتی دیگر می فرمایند: «ایمان همان امنیت و آرامش است. »9 در ادامه به برخی آثار ایمان و چگونگی آرام بخشی آن اشاره می شود.
الف. خوش بینی
یکی از آثار ایمان مذهبی، خوش بینی به جهان خلقت و هستی است. ایمان به تلقّی فرد مؤمن از جهان شکل خاصی می دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و زندگی را معنادار می کند. از دیدگاه چنین فردی هدف از زندگی خانوادگی رسیدن به تکامل و سعادت است. این طرز تلقّی از جهان، دید انسان را درباره نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه می سازد.
«قیافه دنیا در نظر مردم با ایمان فرق می کند؛ چراکه مردم مذهبی به طور کلی قبول دارند که هر واقعه و امری که به زندگی آنها ارتباط دارد، انعکاسی از مشیت الهی است. » 10 حالت فرد باایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و دستورهای حکومتی آن را صحیح و عادلانه می داند؛ به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و به طور طبیعی زمینه ترقی و تعالی را برای خویش و دیگر اعضای خانواده اش فراهم می بیند و معتقد است تنها چیزی که ممکن است سبب ناکامی او شود، سستی و کم کاری خود اوست. این اندیشه او را با خوش بینی و امیدواری به حرکت و جنبش وا می دارد و برای غلبه بر مشکلات احتمالی از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
اما درون اعضای خانواده بی ایمان پر از عقده، کینه و ناآرامی است. سرپرست خانواده به فکر اصلاح خویش و اعضای خانواده اش نمی افتد. اعضای این جامعه کوچک از زندگی لذت نمی برند و با مشاهده کوچک ترین مشکلی فریاد اعتراض آنان بلند می شود که چرا من باید دچار چنین مشکلاتی باشم. قرآن کریم نیز می فرمایند: «هر کس از توجه و یاد من روبرگرداند، زندگی سخت و پر از فشاری خواهد داشت. »11 براساس مفهوم و معنای این آیه شریفه زندگی خانوادگی برای اعضای مؤمن و خوش بین آن لذت بخش خواهد بود و شرایط سخت آن را نیز برای آنان قابل تحمل خواهد کرد.
خانواده کارآمد نیازمند درک خوبی ها، بدی ها و علل پدیدآورنده آنهاست. اعضای خانواده کارآمد از خوبی ها برای پیشرفت و رسیدن به کمال استفاده می کنند و برای افزایش آنها پیوسته در تلاش اند و با شناسایی عوامل پدیدآورنده بدی ها و ناملایمات راه را بر بروز آنها می بندند. انسان مؤمن براساس ایمان به خدا، جهان را به نور حق و حقیقت روشن می بیند. این روشن بینی فضای روح و جان او را روشن می کند و در پرتو نور ایمان و عنایات خداوند متعال به حل مشکلات و برداشتن موانع پیشرفت می پردازد. برخلاف فرد بی ایمان که در مواجهه با سختی های زندگی دچار اضطراب و به هم ریختگی می شود و جهان در نظرش پوچ و تاریک به نظر می آید. چنین فردی به جای اینکه به تلاش و پیشرفت فکر کند، از زندگی ناامید و فضای مطلوب آن را به محیطی ناامن و ناکارآمد تبدیل می کند. فرزندان این خانواده نیز برای مقابله با عوامل پدیدآورنده ناکارآمدی آموزش کافی نمی بینند.
ب. امیدواری
فرد باایمانِ خوش بین، به نتیجه مطلوب تلاش های خود امیدوار است. در منطق مؤمن، خداوند به تلاش های او بی توجه نیست، بلکه دستگاه آفرینش و خالق آن، پشتیبان افرادی است که در راه حق و حقیقت و درستی و عدالت و خیرخواهی تلاش می کنند و معتقدند اگر «خدا را یاری کنید خداوند شما را یاری خواهد کرد»12 و «اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمی رود. »13 مؤمن به کمک خداوند امیدوار است و در بحران های زندگی و برای دست یابی به اهدافش دست یاری به سوی خداوند دراز می کند و این امید او را به اهدافش خواهد رساند و به خانواده ای کارآمد دست خواهد یافت. کمبودهای زندگی که برای بعضی دردناک و سبب ناکارآمدی است، در پرتو امید به یاری خداوند برطرف خواهد شد.
انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از داشتن آینده ای بدون کمال و همراه با محرومیت گریزان است. هر فردی به این امید تشکیل خانواده می دهد که آینده ای درخشان تر از زمان تنهایی خود داشته باشد. افراد در کنار خانواده کارآمدِ والدین خود نیز به دنبال کسب کمال و سعادت اند، اما سعادت بیشتر را در آینه تشکیل خانواده همراه با فرزندانی با سعادت می بینند. دو چیز مهم و اساسی مایه سعادت انسان و خانواده می گردد: اولی تلاش و دومی اطمینان به شرایط بیرونی برای به ثمر رسیدن تلاش ها و در نتیجه تأمین سعادت و کارآمدی خانواده. مؤمن درباره آنچه به خودش مربوط است تردید ندارد. اما آنچه انسان را در مورد اهداف و نتایج تلاش هایش در آینده به اضطراب و نگرانی می کشاند، بی اطلاعی از همراهی جهان خارج و مادی است. انسان بی ایمان نمی داند و برایش روشن نیست آیا کار خوب فایده دارد؟ آیا صداقت و امانت ثمربخش است؟ آیا با همه تلاش هایی که می کند و وظایفی که انجام می دهد پایان کار محرومیت است یا موفقیت؟ ایمان مذهبی براین اساس که انسان یک طرف معامله است و طرف دیگر آن خداوندی است که به او ایمان دارد، دچار نگرانی از آینده نمی شود و اطمینان خاطر دارد خداوند هرگز او را تنها نخواهد گذاشت و در سختی ها دست او و اعضای خانواده اش را خواهد گرفت. در نگاه انسان باایمان، هرچند او در ظاهر و از جهت مادی پیشرفت نکند، خداوند تلاش هایش را خواهد پذیرفت و از پاداش خود بی نصیب نخواهد گذاشت. آرامش چنین فردی سبب پدید آمدن آرامش در خانواده و در نتیجه کارآمدی آن خواهد شد.
ج. لذت معنوی
یکی دیگر از آثار ایمان مذهبی، برخورداری بیشتر از یک سلسله لذت هاست که «لذت معنوی» نامیده می شود. انسان دارای دو گونه لذت است: یکی لذت هایی که به یکی از حواس انسان تعلق دارد و بر اثر برقراری ارتباط میان یک عضو با جهان خارج حاصل می شود، مانند لذتی که چشم از دیدن، گوش از شنیدن، دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس می برد؛ دیگری لذت هایی که با عمق روح و جان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاصی مربوط نیست و تحت تأثیر برقراری رابطه با یک ماده بیرونی حاصل نمی شود، مانند لذتی که انسان از احسان و خدمت به اعضای خانواده خود می برد، لذتی که از محبوبیت و احترام همسر و فرزندانش دریافت می کند یا لذتی که از موفقیت خود یا فرزندش می برد که نه به عضو خاصی تعلق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است. لذت معنوی مایه شادابی اعضای خانواده و کارآمدی است.
لذت های معنوی از لذت های مادی، هم قوی ترند و هم پایدارتر. در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتی بیش از همه حلاوت ها دارد. لذت معنوی آن گاه مضاعف می شود که کارهایی از قبیل احسان و خدمت به اعضای خانواده از پیروی از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد. بالاترین و بهترین تأثیر لذت معنوی کاهش و رفع اضطراب ناشی از عوامل درونی و بیرونی است. آرامشی که از لذت معنوی برای خانواده و اعضای آن حاصل می شود، کارآمدی خانواده را افزایش می دهد و همه آنان را برای تلاش بیشتر در جهت کمال و بالندگی سوق می دهد.
د. کاهش ناراحتی ها
بشر در زندگی، خواه ناخواه، همچنان که خوشی ها، شیرینی ها، به دست آوردن ها و کام یابی هایی دارد، رنج ها، مصیبت ها، شکست ها، از دست دادن ها، تلخی ها و ناکامی هایی نیز دارد و روشن است که بشر موظف است با طبیعت دست و پنجه نرم کند و تلخی ها را به شیرینی تبدیل نماید. اما برخی از حوادث جهان مثل پیری قابل پیش گیری یا برطرف ساختن نیست. انسان، خواه ناخواه به سوی پیری گام برمی دارد، چراغ عمرش رو به خاموشی می گراید و ناتوانی، ضعف، پیری و سایر عوارض چهره زندگی را دگرگون و فرد را ناراحت می کند. علاوه بر این، اندیشه مرگ و نیستی، چشم بستن از هستی، جدایی از کسانی که به آنها دل بستگی داشته است، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن، به نوعی دیگر انسان را رنج می دهد و سبب از دست دادن امید به زندگی و بی رغبتی به کارها می شود.
ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت می آفریند و تلخی ها را قابل تحمل می کند و انسان باایمان می داند هر چیزی در جهان حساب معینی دارد و اگر واکنش در برابر تلخی ها به نحو مطلوب باشد، به فرض اینکه خود این جبران ناپذیر باشد، به نحوی دیگر از طرف خداوند متعال جبران می شود. پیری به حکم اینکه پایان کار نیست، مطبوع و دوست داشتنی می گردد، به ویژه زمانی که علاوه بر دست یاری خداوند، دست فرزندان نیز یار و یاور والدین سالخورده باشد. در خانواده کارآمد اعضای مؤمن و جوان آن هرگز افراد سالخورده را فراموش نخواهند کرد و بیش از دوران جوانی به آنان رسیدگی خواهند کرد. ایمان مذهبی فرزندانی صالح پرورش می دهد و فرزند صالح به زبان دین «عمل صالح» انجام می دهد و ناراحتی را از دل والدین پیر خود می زداید. فرزندی که با عمل صالح خود دل و جان والدین خود را شاد کرده، امیدوار است که در آینده فرزندان او نیز چنین کنند.
ه. سکینه (آرامش خاطر)
«سکینه» در لغت، به معنای وقار، سنگینی و آرامش است و برخی آن را به هیئت خاص جسمانی معنا کرده اند که از آرامش اعضا حاصل می شود. 14 افراد مؤمن دارای نوعی آرامش و اطمینان اند که هرگونه وحشت و دودلی از آنان زایل می شود. این آرامش زاییده ایمان است. مؤمنان هنگامی که به یاد قدرت بی پایان خداوند متعال می افتند، امیدوارمی شوندودرپرتوآن مشکلات خودراحل شده می بینند.
همان طور که امواج خروشان و غلطان اقیانوس نمی تواند آرامش و ژرفای آن را بر هم زند و امنیت آن را پریشان سازد، شایسته است که دگرگونی های سطحی و موقت زندگی، آرامش درونی انسانی را که عمیقا به خداوند ایمان دارد، بر هم نزند؛ چراکه انسان متدین واقعی، تسلیم دگرگونی نمی شود و توازن شخصیت خویش را حفظ می کند و همواره آماده مقابله با مسائل ناخوشایندی است که احتمالاً روزگار برایش پیش می آورد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و آرامش را بر کسانی که از ایمان بهره ای داشته باشند، نازل می فرماید. »15
مفسران قرآن «سکینه» را از ماده سکون به معنای آرامش دل دانسته اند؛ آرامشی که انسان در عزم و اراده خود دارد و هیچ گونه اضطراب و نگرانی به خود راه نمی دهد؛ مانند شخص حکیم، یعنی کسی که دارای ملکه اخلاقی (حکمت) باشد که در کارهای خودش چنین آرامشی دارد. این آرامش را نیز از خواص ایمان برشمرده اند. علّامه طباطبائی برای واضح شدن معنای «سکینه» مقدّمه ای ارائه می دهند:
انسان روی غریزه فطری، کارهای خود را با تعلیق انجام می دهد؛ یعنی یک سلسله مقدّمات عقلی که مشتمل بر مصالح زندگی و مؤثر در سعادت واقعی و موافق با غرض صحیح اجتماعی است، ترتیب می دهد و از آنها نتیجه می گیرد که چه کاری را بکند و چه کاری را نکند، در صورتی که روی اسلوب فطرت مشی کند و جز آنچه برای سعادت حقیقی اش سودمند است، در نظر نگیرد، این کار فکری با آرامش خاطر و بدون هیچ گونه تزلزل و اضطراب انجام می گیرد، ولی در صورتی که به زندگی مادی بچسبد و از هوا و هوس خود پیروی کند، امر بر او مشتبه شده، نیروی وهم و خیال با فریبندگی و آرایش گری مخصوص به خود در اندیشه هایش مداخله می کند و از سویی از راه راست منحرفش می سازد و از سوی دیگر او را در تصمیم خود سست و در اقدام به کارهای سخت و سنگین، مضطرب می نماید. 16
مؤمن همچون کسی است که بر تکیه گاهی استوار و پایه ای ویران نشدنی تکیه زده و امور خود را بر معارف حق و اعتقادات شک و شبهه ناپذیر، مبتنی ساخته است. او در کارها طبق فرمان الهی اقدام می کند و چیزی را متعلق به خودش نمی داند تا ترس از بین رفتنش را داشته باشد. مؤمن از فقدان چیزی اندوهگین نمی شود و برای تشخیص خیر و شر دچار اضطراب و دودلی نمی گردد. در ادامه، علّامه طباطبائی شخص بی ایمان را همچون افراد بی سرپرستی می داند که به کارشان رسیدگی نمی شود و خیالات و احساسات شوم، از هر طرف بر آنان حمله و آنها را دچار اضطراب شدید می کند.
ایشان برای این ادعای خود، شواهدی از آیات قرآن کریم می آورند: «خدا دوست مؤمنان است. »17 «خدا دوست کسانی است که ایمان دارند. آنان را از تاریکی ها به سوی نور می برد، و کسانی که کفر ورزیدند، دوستانشان گردن کشانند که از نور به سوی تاریکی ها بیرونشان می برند. »18 «ما شیطان ها را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند. »19 «شیطان به شما نوید فقر می دهد و به کار زشت وا می دارد، ولی خدا به شما نوید آمرزش می دهد. »20 «همانا دوستان خدا نه ترسی برایشان است و نه اندوهناک می شوند. . . . »21
خلاصه «سکینه عبارت است از یک روح الهی یا ملازم با یک روح الهی که سبب آرامش دل و اطمینان و آسودگی خاطر می شود. »22
و. توکل
باور دینی دیگری که نتیجه ایمان مذهبی است، توکل بر خداوند است. توکل بر خداوند یعنی فرد در همه امور زندگی اعتماد و تکیه اش بر قدرت اوست. 23 انسان باایمان اداره جهان و تمام تغییر و تحولات آن را در تصرف خداوند و در احاطه اراده او می داند. انسان ها در رویارویی با حوادث و مسائل زندگی به دو دسته عوامل نیازمندند: الف. اسباب و علل مادی در خارج؛ ب. شرایط روانی ویژه ای که به فرد کمک کند با مسائل بهتر مواجه شود. توکل برخداوند هر دو دسته شرایط را فراهم می آورد. گاهی ضعف اراده، ترس، دلهره و اشراف کامل نداشتن بر موقعیت ها موجب می شود فرد نتواند از روش های مناسب و مطلوب برای رویارویی با مشکل و حل آن استفاده کند. توکل بر خدا باعث تقویت اراده و کاهش تأثیر عوامل مزاحم می شود و فرد را در کوشش برای حل مسائل زندگی و رسیدن به تعادل و سازگاری تواناتر می کند و زمینه تحقق خانواده ای کارآمد فراهم می شود. اعضای خانواده در فرآیند زندگی با مشکلات وکاستی های متعددی روبه رو می شوند. ورشکستگی اقتصادی، دزدیده شدن اموال، از دست دادن شغل، بیماری های جسمی و روانی، از دست دادن عزیزان و. . . برای خانواده مشکل سازند و گاهی عامل ناسازگاری در خانواده می شوند و حتی گاهی خانواده را با بن بست مواجه می کنند. در چنین اوضاعی که به ظاهر تمام اسباب و نشانه های مادی از حل نشدن مشکل حکایت می کند، توکل بر خداوند متعال سبب تقویت اراده و قوت قلب اعضای خانواده می شود و روزنه امیدی در برابر افراد می گشاید و گاهی اوقات مشکلات را از راه هایی حل می کند که به هیچ وجه به ذهن افراد خطور نمی کرده است. 24
نکته مهمی که بر کارآمدی خانواده می افزاید و به آنان در مواجهه با نابسامانی ها یاری می دهد، توصیه متقابل اعضای آن به توکل بر خداوند و خالق هستی است. این نکته برای زنان اهمیت بیشتری دارد و مثبت تر ارزیابی شده است؛ زیرا در حالی که حل بیشتر مشکلات و به ویژه مشکلات اقتصادی بر عهده مرد است، تقویت روحیه مرد برای مدیریت و حل مشکلات از جانب دیگر اعضای خانواده و مخصوصا همسر اهمیتی دو چندان دارد. 25
ز. پذیرش مقدرات الهی
رضایت دادن به مقدرات الهی و تسلیم بودن در مقابل آن، از آثار ایمان به خداوند است. پدید آمدن این حالت مبتنی بر فراهم شدن زمینه های شناختی و عاطفی است. فرد باید باور داشته باشد که همه رویدادهای جهان هستی منوط به اذن خداوند و قدرتی است که او به اسباب و علل می دهد. 26 دست یابی انسان به این شناخت و آگاهی که خداوند نه تنها به مصالح انسان آگاه تر است، بلکه خیرخواه تر از خود آنها نسبت به خودشان است، سبب می شود فرد بپذیرد که همه حوادث در جهت خیر و صلاح انسان ها روی می دهد و از جهت عاطفی نیز از بروز حوادث راضی است و در مقابلِ خواست خداوند تسلیم است. این حالت به ویژه برای شرایطی سودمند است که حوادثی روی دهد که تلاش و خواست انسان ها در آن نقشی نداشته باشد. حوادثی مانند زلزله، مرگ عزیزان و بیماری های بی درمان غالبا از حیطه اختیار و اراده افراد خارج است. بروز این حوادث برخی خانواده ها را دچار تنش و ناسازگاری می کند و گاهی ممکن است برخی از اعضا، دیگر اعضا را به سبب بروز مشکل سرزنش کنند و این امر نیز بر ناسازگاری ها می افزاید. 27
در چنین موقعیت هایی اعضای خانواده ای که در برابر قضای الهی تسلیم و راضی باشند، رویارویی آنان با مشکلات سهل تر خواهد شد. حالت رضایت باعث می شود اعضای خانواده بروز حوادث و مشکلات را مثبت و تکامل بخش بشمارند و زمینه سازگاری و پذیرش آنها آسان تر فراهم شود. پذیرش و تسلط بر نابسامانی و ناسازگاری ها تضمین کننده کارآمدی خانواده است.
2- اعتقاد به رسالت و امامت
دومین رکن دین داری باور به رسالت انسان هایی از سوی خداوند است که در تاریخ اسلام و دیگر ادیان الهی به عنوان انبیای الهی شناخته شده اند. در فرهنگ شیعی در راستای تکمیل رسالت نبی مکرم اسلام و خاتم پیامبران، حضرت محمد صلی الله علیه و آله، وصایت و جانشینی آن حضرت به «امامت» معروف است و این جانشینی به عهده چهارده امام پاک و معصوم واگذار شده است.
نقش باور به اصل نبوت و امامت در زندگی انسان به آموزش امور دینی برمی گردد. شناخت تعالیم دین پس از کلام خداوند (قرآن کریم) منحصر به رجوع به سخنان پیامبر گرامی و جانشینان ایشان است، به گونه ای که حتی استفاده صحیح از کلام وحی مبتنی بر تفسیر اولیای دین و مستلزم درک سخنان آنان است. اساس تنظیم و تهیه این پژوهش نیز براساس استفاده از آیات قرآن کریم و روایات به دست آمده از پیامبر خاتم و ائمّه هدی علیهم السلامبوده است. اما در بحث حاضر تنها به نقش باور به رسالت و امامت در الگوگیری و الگوپذیری از آنان در کارآمدی خانواده می پردازیم.
الگوپذیری، امری ضروری، بایسته و سودمند است و آدمی به اقتضای طبیعت انسانی خود به دنبال الگویابی است. الگوی28 شایسته و بهنجار و سالم، افکار انسان را منظم می سازد و چگونگی به کارگیری توان بالقوّه و استعدادهای نهفته فرد را نیرومند می کند. بر عکس پیروی از الگوهای ناسالم، آسیب های جبران ناپذیری به همراه می آورد و خانواده را از هم می پاشد. بنابراین، نمی توان و نباید از الگوهایی پیروی کرد که درهای سلامت دنیایی و سعادت آخرتی را بر روی اعضای خانواده ببندد و سبب ناکارآمدی خانواده شود.
انسان تحت تأثیر حس کمال جویی که در فطرت و سرشت او نهفته است، به پیروی از الگوهایی راضی می شود که درجه های بیشتری از کمال را پشت سر نهاده و وجود خویش را به فضایل و صفات پسندیده بیشتری آراسته اند. انسان در هر سن و دوره ای از زندگی، به ویژه پس از تشکیل خانواده، کمال گرا و ترقّی خواه است. بنابراین، به عواملی که سبب رشد و شکوفایی این ویژگی شوند، اهمیت می دهد. از این عوامل، الگوهایی هستند که مراحلی از کمال و جاده رشد را پیموده و خانواده کارآمد را تجربه کرده باشند؛ پس قدم در راه آنها می نهد و به پیش می رود. به عبارت دیگر انسان برای سنجش کارآمدی خانواده خود از دو جهت نیازمند الگوی کارآمد است: از یک جهت می خواهد با الگوگیری برای تشکیل خانواده ای کارآمد بکوشد و از سوی دیگر با مقایسه خانواده خود با خانواده های کارآمد می خواهد بداند آیا در مسیر دست یابی به کارآمدی حرکت می کند یا خیر؟
همان گونه که اگر ابزار سنجش و ارزیابی همچون متر، عدد، ساعت و دماسنج را از اجتماع انسانی بگیرند، زندگی، دشوار و رنج آور می شود و انسان ها در عادی ترین مسائل زندگی سرگردان خواهند شد، همچنین اگر الگوهای انسانی مناسب برای افراد بشر وجود نداشته باشد، جامعه در ابهام و سرگردانی به سر خواهد برد.
بنابراین، باید الگوی خانواده ای کامل و کارآمد وجود داشته باشد تا بتوان براساس آنها درباره رفتار خود داوری کرد. چنین اسوه های انسانی، همچون پیامبران، ائمّه و اولیای الهی در طول تاریخ همواره وجود داشته اند و اگر انسان خود را با آنان به عنوان افرادی و خانواده هایی که به معیارهای انسانی آراسته اند، مقایسه کند، به چگونگی کار خود پی خواهد برد و مسیر شکل دهی خانواده ای کارآمد را خواهد پیمود.
الگوها چون معیارها و ملاک ها را در اختیار آدمی می گذارند، ارزش و اهمیت دارند. با این حال، صرف وجود معیارها و ملاک ها، انسان را از وجود الگوها بی نیاز نمی کند. الگو در مقایسه با معیارِ صرف، این برتری را دارد که تحقق معیارها را در موجود انسانی نشان می دهد. بنابراین، اگر کسی معیارها را بشناسد، این امر او را از مزیت مشاهده تحقق آنها بی نیاز نمی کند. برای مثال، ممکن است کسی معیارهای شعر و شاعری را به خوبی خوانده و دریافته باشد با این حال، شاگردی کردن در محضر شاعری برجسته و دیدن آن معیارها در کار و کردار وی، به ویژه از منظر تعلیم و ترتیب، فرصتی است که هرگز نمی توان از آن صرف نظر کرد. بر این اساس، الگوی عملی در جریان تعلیم و تربیت، جایگاهی اساسی و حذف ناشدنی دارد.
جایگاه اساسی الگوی عملی در مکتب های الهی که رسالت اصلی آنها تعلیم و تربیت انسان است، به قدری برجسته است که خداوند در طول تاریخ برای هدایت هر قوم و گروهی، الگویی عملی به عنوان پیامبر و امام فرستاده است تا مردم را هدایت و راهنمایی کند؛ زیرا عملی ترین و پیروزمندانه ترین وسیله تربیت، تربیت شدن و تربیت کردن با توجه به نمونه ای عملی و زنده است.
برای تشکیل خانواده ای کارآمد و چگونگی تنظیم روابط و نوع رفتارها، همانندسازی با انسان هایی که تعالیم دینی به طور کامل در آنان تجلی یافته، ضروری است. در این باره قرآن کریم برای کارایی بهترِ رفتارهای فردی و خانوادگی و دست یابی به کمال معنوی و رشد و بالندگی از افراد دعوت می کند که پیامبر را در زندگی خود الگو قرار دهند29 و از این الگوی کارآمد و نیکو در هیچ یک از مراحل زندگی غفلت نکنند. زیرا بر اساس آیات قرآن پیامبر صلی الله علیه و آله30 و خانواده او ویژگی های شخصیتی و رفتاری بسیار مناسبی دارند و از هرگونه ناهنجاری رفتاری، شخصیتی و اخلاقی دورند31 و پیروان آنان هرگز به گمراهی کشیده نخواهند شد. 32
3- اعتقاد به معاد
اعتقاد به زندگی پس از مرگ در دو بُعد فردی و اجتماعی قابل بررسی است. آثار فردی، در زندگی خصوصی و شخصی هر فردی متجلی می شود، اما لازمه آثار اجتماعی، گرد آمدن افراد در کنار یکدیگر است و تا افراد نباشند آن آثار بروز نخواهد کرد. کانون خانواده اجتماع کوچکی است که از گرد هم آمدن اعضای خانواده تشکیل شده است. با آنکه اعتقاد به معاد بر همه ابعاد زندگی انسان ها اثرگذار است، در این بحث بیشتر بر جنبه های خانوادگی تأکید می شود. باور به معاد در جنبه های مختلف زندگی خانوادگی اثرگذار است و ما در اینجا به آنها اشاره می کنیم.
الف. معنایافتن زندگی
دو کشتی را تصور کنید که با شماری سرنشین در اقیانوسی در حرکت اند. سرنشینان یکی از این دو امیدوارند دیر یا زود کشتی در کرانه اقیانوس پهلو بگیرد، اما مسافران کشتی دیگر، به عللی، از حیات خویش و پهلو گرفتن کشتی در ساحل قطع امید کرده اند و بر این باورند که دیر یا زود امواج اقیانوس آنان را خواهد بلعید و به کام مرگ فروخواهد برد. آیا باور، کردار و واکنش های این دو دسته یکسان خواهد بود؟
بدیهی است که دیدگاهشان با هم برابر نیست؛ بلکه اصلاً با یکدیگر قابل مقایسه نمی باشند. نگاه دسته اول به مجموعه اقیانوس و کشتی و قوانین حاکم بر آن و روابط مسافران و آنچه پیرامون آنها یافت می شود با طرز نگاه دسته دوم بسیار متفاوت است. دسته اول به این مجموعه با دیدی ستایش برانگیز می نگرند؛ زیرا آنها را ارزشمند می شمارند و از اینکه به کشتی سوار شده اند خوشحال اند یا حداقل پشیمان نیستند. اما دسته دوم آرزو می کنند ای کاش سوار نمی شدند و اکنون که گرفتار شده اند، منتظرند هرچه زودتر کشتی به قعر اقیانوس برود و این اضطراب و وحشت پایان پذیرد. در نزد اینها، همه این مجموعه، اعم از اقیانوس، کشتی، مسافران و همه اشیای پیرامونشان بی معنا و بی ارزش است.
اعضای خانواده در فرایند زندگی بسان مسافران آن دو کشتی اند که در اقیانوس بی کران دنیای مادی در حرکت است. آنان که حیات را به همین چند روزه دنیا محدود می دانند و بر این گمان اند که با سپری شدن آن، چیزی جز فنا و نیستی در انتظارشان نیست، مانند سرنشینان کشتی ای هستند که راه به جایی نمی برند و مرگ در انتظارشان است. اینان از اینکه پا به عرصه هستی خانواده گذاشته اند گله دارند و می گویند: ای کاش به دنیا نمی آمدیم و ازدواج نمی کردیم؛ همان گونه که آنان می گفتند: ای کاش بر کشتی سوار نمی شدیم. اینان در خانواده به علت توجه نکردن به اهداف متعالی به کارکردهای محدود زندگی خانوادگی اکتفا می کنند و خانواده بر اثر بی هدفی به راحتی به جدایی و انحلال کشیده می شود. اعتقاد به زندگی پس از مرگ، خانواده را متوجه اهداف پایداری می کند که باعث پیوند هرچه بیشتر اعضا و احساس مسئولیت آنان در برابر یکدیگر می شود.
ب. احساس مسئولیت
احساس مسئولیت، یکی از عوامل مهمِ مهار رفتار فردی و اجتماعی انسان محسوب می شود. بین انسانی که خود را در مقابل کارهای خویش مسئول می داند و دیگری که برای خود مسئولیتی قائل نیست، بسیار فرق هست؛ یکی مقید است هر کاری را انجام ندهد، مگر آنکه برای وی و خانواده اش در آن مصلحتی وجود داشته باشد، برخلاف دیگری که می گوید هرچه پیش آید خوش آید. هرقدر احساس مسئولیت تقویت شود نتیجه های بهتر و دل پذیرتری بروز خواهد کرد و به عکس هرچه تضعیف شود آثار ناهنجاری در پی خواهد داشت.
بر این اساس اهتمام همه مکتب ها بر آن است که این احساس را به روش های گوناگون در وجود پیروان خویش ایجاد و تقویت کنند. شاید مکتبی یافت نشود که برای انسان در مقابل مقامی حقیقی یا حقوقی، مسئولیتی قائل نباشد. البته به مقتضای اختلاف در منشأ این احساس در هر طرز تفکری، طبیعی است که آثار حاصل از آن و گستره تأثیر آن، متغیر و متفاوت خواهد بود.
یکی از آثار پربرکت اعتقاد به معاد بیدار شدن این احساس در سطحی وسیع، در عمق وجود انسان هاست؛ به گونه ای که همه کارهای آدمی را، اعم از جسمی و روحی، درونی و بیرونی تحت الشعاع قرار می دهد و در مقابل هر کاری، فرد را موظف به پاسخ گویی می سازد.
معتقد به معاد، بر این باور است که فردای قیامت در پیشگاه عدل الهی مؤاخذه خواهد شد و کارهای ریز و درشتش را ناقدی بصیر و خبیر به نقد می کشد تا سره از ناسره مشخص گردد.
از منظر قرآن، انسان موجودی مسئول است؛ یعنی باید جوابگوی عملکرد خود باشد و در آنچه از او سر می زند بی اعتنا و سهل انگار نباشد، بلکه باید برای هر کاری دلیلی منطقی داشته باشد. بیان دستورهای دینی، اعم از واجب و حرام، در واقع بیان مسئولیت ها و تعهدهایی است که بر عهده انسان است و تذکر به وی در کتاب الهی کمکی است به او تا به نیکی از عهده مسئولیت ها برآید و اگر بر اساس آنها عمل کند به راحتی از عهده پاسخ گویی به عملکردش برمی آید. پس مسئول بودن، مبنای وظیفه داشتن است. قرآن کریم به منظور تأکید بر مسئولیتِ انسان در برابر عملکرد خویش با لحنی آمیخته به انکار و عتاب می فرماید: «آیا انسان گمان می کند بی هدف رها می شود؟»33 و در نفی این پندار، حیاتِ مجدد انسان، و جریان مسئولیت خواهی و نیز مؤاخذه انسان در روز قیامت را به وی گوشزد می نماید و می فرماید: «پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید، از آنچه انجام می دادند. »34
در مکتب اهل بیت علیهم السلام و روایات نیز مسئول بودن انسان در مقابل خداوند یکی از روشن ترین عناصر ساختاری انسان مؤمن شمرده شده است، به گونه ای که می توان گفت این موضوع، مسلم فرض شده و بیشترین تلاش برای متوجه ساختن مؤمنان به لوازم این باور، صرف گشته است. در این باره رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «آگاه باشید که همه شما نگهبان هستید و در مورد زیردستان خود مسئولید. فرمانروا سرپرست مردم است و درباره آنان مسئول است، مرد سرپرست خانواده است و درباره آنان مؤاخذه خواهد شد و زن سرپرست خانه شوهر و فرزندان اوست و در مورد آنان پرسش خواهد شد. »35
آن گاه که اعضای خانواده به جهان پس از مرگ معتقد باشند و در مقابل یکدیگر احساس مسئولیت کنند، به ادای وظایف و مسئولیت های خود پایبندند و از رفتارهای ناسالم اجتناب می ورزند. در کلمات اولیای دین در ازای اجرای وظایف خانوادگی وعده پاداش داده شده است. توجه به این پاداش ها و نعمت هایی که فرد در جهان آخرت به آنها دست می یابد و سبب آسایش وی در زندگی اخروی می شود، در فرد برای انجام دادن کار انگیزه ایجاد می کند و او را برای فعالیت و کسب نعمت ها و پاداش تشویق می نماید. وقتی که عضو خانواده در قرآن کریم می خواند: «شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت می شوید. سینی هایی از طلا و جام هایی در برابر آنها می گردانند و در آنجا آنچه دل ها بخواهد و چشم ها از آن لذت ببرد، موجود است و شما در آن جاودانید، و این همان بهشتی است که به پاس اعمالی که انجام می دادید، وارث آن شده اید. »36 برای رفتار مناسب و متعادل شوق و انگیزه مضاعف می یابد و رفتارهای بهنجار کارآمدی خانواده را تضمین خواهد کرد. در روایات در مورد پاداش پرستاری از بیمار آمده است فردی که یک شبانه روز در کنار بیمار بماند خداوند او را با حضرت ابراهیم علیه السلام محشور می کند و او با سرعت برق از پل صراط می گذرد. 37 همچنین اگر کسی غذای مناسب میل بیمار را به او بخوراند، خداوند از میوه های بهشتی روزی اش خواهد کرد. 38 چنین تشویق هایی اعضای خانواده را برمی انگیزد که حتی در شرایط دشوار با شوق و انگیزه دیگر اعضای خانواده را یاری کنند. در چنین شرایطی هم فرد یاری دهنده احساس عاطفی مطلوب و مثبتی نسبت به خود و دیگر عضو خانواده پیدا می کند؛ زیرا می داند حتی در صورتی که پاداش خود را در دنیا دریافت نکند، از پاداش اخروی که بیشتر به آن نیاز دارد بی نصیب نخواهد ماند و هم بیمار با احساس رضایت از یاری عضو دیگر خانواده اش به سرعت بهبود خواهد یافت؛ ارتباط عاطفی عمیقی با وی برقرار خواهد کرد و به هنگام نیاز این تلاش را جبران خواهد کرد. در هر صورت چنین رفتارهایی که مبتنی بر اعتقاد به جهان پس از مرگ است سبب استواری روابط اعضای خانواده و کارآمدی آن خواهد شد. روایتی که در مورد بیماری نقل شد، تنها یک مثال است و احادیث متعددی در مورد رفتارهای افراد در خانواده و جامعه وجود دارد که جای ذکر آنها نیست.
ج. مهارکننده و بازدارنده
اعتقاد به جهان آخرت نقش مهارکننده و بازدارنده نیز دارد. بسیاری از ناسازگاری هایی که در خانواده پدید می آید به مهار نکردن رفتارهایی بازمی گردد که اعضا را به تعدّی به حقوق یکدیگر، تحمیل به دیگران و پرخاشگری ها می کشاند. اعتقاد به حسابرسی اعمال در روز قیامت و پاداش و مجازات افراد بر اساس رفتارهایشان و توجه به عواقب نامطلوب تجاوز به حقوق دیگران و فرار از اجرای مسئولیت ها، افراد را تا حد زیادی از رفتارهای نامناسب باز می دارد.
قرآن کریم یکی از آثار بدخلقی در خانواده را فشار روحی در عالم برزخ می داند، به گونه ای که حتی اگر فرد در ابعاد دیگر به وظایف خود عمل کرده باشد ولی در خانواده رفتار نامناسب داشته باشد، در عالم برزخ یعنی فاصله بین انتقال از دنیا و روز قیامت دچار فشار و سختی شدید می شود. 39
در روایات نیز به عواقب نامطلوب بدرفتاری در خانواده اشاره شده است. رسول گرامی صلی الله علیه و آله می فرماید: «هر زنی که همسر خود را با زبان بیازارد، خداوند هیچ کار نیک او را نمی پذیرد تا موقعی که شوهر خویش را از خود راضی گرداند. . . و نخستین کسی خواهد بود که به جهنم می رود؛ این مطلب در مورد مردی که همسر خود را آزار دهد صادق است. »40 نتیجه آنکه پیروان راستین اسلام که به روز جزا ایمان دارند و خویشتن را در پیشگاه خدا مسئول می دانند و همواره مراقب اعمال خود هستند، به واجبات الهی عمل می کنند، از محرمات پرهیز می نمایند و می کوشند دامنشان به گناه و ناپاکی آلوده نشود؛ زیرا یقین دارند هر عمل زشت و ناروایی که در دنیا انجام دهند، در نامه عملشان ثبت می گردد، در قیامت بازخواست می شوند و به تناسب آن عمل، کیفر داده خواهند شد.
نتیجه گیری
1- بر اساس منابع دینی، مهم ترین باورهای دینی که خانواده را به یک خانواده کارآمد تبدیل می کند، عبارت اند از: ایمان به خدا؛ اعتقاد به رسالت؛ اعتقاد به امامت؛ اعتقاد به زندگی پس از مرگ (معاد).
2- بینش ها، و باورهای دینی از سه بُعد زیر بر کارآمدی خانواده اثرگذارند:
معنا دهی به زندگی؛ اجرای وظایف وتکالیف توسط اعضای خانواده؛ مواجهه با مشکلاتی که در خانواده پدید می آید.
3- همچنین بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نبود چنین بینش هایی بر روابط و رفتارهای فردی و اجتماعی اعضای خانواده اثر می گذارد و با شکل گیری رفتارها و روابط نامناسب سبب ناکارآمدی خانواده خواهد شد.
منابع
تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1366-
دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1377-
سالاری فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه و سمت، 1385-
صفورایی، محمدمهدی، «ایمان به خدا و نقش آن در کاهش اضطراب»، معرفت، ش 75، اسفند 1382، ص 918-
طباطبائی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374-
قائنی، محمد، گوهر دین در معرفت اصول و فروع دین، بی جا، بی نا، 1368-
متقی هندی، حسام الدین، کنزالعمال، بیروت، موسسه الرساله، 1409ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
محمدی ری شهری، محمد، مبانی شناخت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1370.
، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1379-
مهدی زاده، حسین، الگوشناسی، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، 1385-
پی نوشت:
1 محمد محمدی ری شهری، مبانی شناخت، ص 126-
2 کارآمد به معنای آنکه کارها را به نیکویی انجام دهد و کاردان باشد علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا. معنای اصطلاحی کارآمد در مباحث خانواده، تقریبا مشابه معنای لغوی آن است. خانواده به عنوان یک نظام پویا، زنده و در حال تغییر و رشد نیز با همین صفت وصف می شود. کارآمد برای تشخیص فرآیند عملکرد خانواده بهنجار به کار می رود. این مفهوم به قضاوت درباره سودمندی الگوهای خانواده در کسب هدف ها اشاره دارد.
3 محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، ح 11874-
4 محمدمهدی صفورائی پاریزی، شاخصه های خانواده کارآمد از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1388-
5 ر. ک: محمدمهدی صفورایی، «ایمان به خدا و نقش آن در کاهش اضطراب»، معرفت، ش 75-
6 حدید: 4-
7 ق: 16-
8 عبدالواحدبن محمد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص 88-
9 همان.
10 محمد قائنی، گوهر دین در معرفت اصول و فروع دین، ص 223، به نقل از: ویلیام جیمز.
11 طه: 124-
12 محمد: 7-
13 توبه: 90.
14 علی اکبر دهخدا، همان.
15 توبه: 26-
16 سید محمدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ذیل آیه 248 سوره بقره.
17 آل عمران: 68-
18 بقره: 257-
19 اعراف: 27-
20 بقره: 268-
21 یونس: 62-
22 سید محمدحسین طباطبائی، همان.
23 رعد: 30.
24 طلاق: 2و3-
25 محمدرضا سالاری فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی، ص 111-
26 کهف: 39؛ اسراء: 20-
27 محمدرضا سالاری فر، همان.
28 ر. ک: مهدی حسین زاده، الگوشناسی، ص 8-
29 احزاب: 21-
30 قلم: 2-
31 احزاب: 33-
32 نجم: 2و3-
33 قیامت: 36-
34 حجر: 9293-
35 حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج 5، ص 289، ح 12911-
36 زخرف: 7072-
37 محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 76، ص 366-
38 همان، ج 81، ص 220-
39 همان، ج 6، ص 220-
40 همان، ج 100، ص 244-