سرویس فرهنگ و هنر مشرق - این روزها اخباری شنیده میشود که تغییراتی بسیار قابل تأمل و مهم در ترکیب ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی در حال انجام است. بر اساس شنیدهها «محسن رجب پور» با حمایت «مهدی افضلی» مدیر جدید بنیاد رودکی در حال ورود به مدیریت ارکستر ملی است. «مهدی افضلی» قراردادی بزرگ با «لوریس چکناواریان» را آماده کرده تا چیزی با نام سمفونی دفاع مقدس تدارک دیده شود، شاید در سراسر کشور تعداد افرادی که آثار سمفونیک را ادراک کرده، متوجه شوند یا مخاطبش باشند، به یکصد نفر واقعی نرسد و در وضعیت فعلی اقتصادی کشور، نادیده انگاشتن چنین موضوعی، تحمیل سلایق شخصی به بیت المال است و بیپروایی در انتخاب های بیدلیل با هزینههای چند میلیارد ریالی بسیارقابل تامل است.
«تینا جامه گرمی» و «بردیا کیارس» که با حمایت «محسن رجب پور» و «مهدی افضلی» در سالهای 9٠ و 91 نیز وارد ارکستر سمفونیک شدند و در سفر به کویت با اقدامی بسیار دور از ذهن مقدمات یک حاشیه ملی را فراهم آوردند، این دو حالا قرار است دوباره به ارکستر ملی بازگردانده شوند. با فرض انتخاب بردیا کیارس در این مقام و سابقه رهبری این ارکستر توسط الکساندر (علی) رهبری باید این موضوع دوباره بررسی شود چرا کسانی سابقه شفاف هنری ندارند به عنوان رهبران ارکستر انتخاب میشوند؟
بردیا کیارس سابقه همکاری با ارکستر «دیوان غربی شرقی» با مدیریت «بارن بویم» متعلق به رژیم صهیونیستی را دارد، ارکستری که شعار و هدفش ایجاد دوستی بین ملل مسلمان با اسرائیل است و در دولت یازدهم قراربود با حمایت «علی مرادخانی» وارد کشور شوند.
فیلم حضور "تینا جامه گرمی" در اجراهای خارج از کشورش
بیشتر بخوانید:
دو نفر یعنی «تینا جامه گرمی» و «بردیا کیارس» با دستور «مهدی افضلی» وارد ارکستر سمفونیک شدهاند و قرار است «بردیا کیارس» به عنوان رهبر ارکستر معرفی شود! پرسش مهم این است که چرا «الکساندر رهبری» که سابقهی رهبری ارکستر تل آویو را داشت به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک انتخاب شده بود؟ چرا باز فردی با سابقهی ارتباط با عناصر تابلودار صهیونیستی مجددأ وارد ارکستر سمفونیک میشود؟
آیا «سید عباس صالحی» و «سید مجتبی حسینی» از اقدامات مدیرعامل جدید بنیاد رودکی مطلع هستند؟ آیا اطلاع ندارند؟ آیا در هر دو صورت مرتکب خطای راهبردی نشدهاند؟ آیا حراست ارشاد از سوابق این عناصر آگاه نیست؟ آیا آگاه است؟ در معاونت هنری ارشاد چه اصراری برای عادی سازی به کارگیری عناصری که به هرشکل و هر توجیهی با جریانات صهیونیستی مرتبط بودهاند، وجود دارد؟
***بررسی سوابق و استنادات همکاری الکساندر رهبری و بردیا کیارس با گروه صهیونیستی بارن بویم
الکساندر رهبری متولد سال 1327 تهران است، در هنرستان موسیقی شاگرد رحمت اله بدیعی بود، او از طریق بورسیه دولتی که با تایید دربار انجام می شد به اتریش رفت و در آکادمی موسیقی وین به تحصیل موسیقی پرداخت. در سال 1351 با دعوت رسمی وزیر وقتِ فرهنگ و هنر، مهرداد پهلبـد به ایران بازگشت تا به جای مصطفی کمال پورتراب در هنرستان عالی موسیقی مدیریت کند.
در سال 1353 مجددا به خارج از کشور بازگشت، درسال 1356 با فون کارایان، رهبر ارکستر فیلارمونیک برلین همکار شد و در سال 1363 او با تایید حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی در ژوهانسبورگ روی صحنه رفت و با ارکستری متشکل از آفریقایی تباران و سفیدپوستان موسیقی اجراء کرد.
رهبری در دوران دولت نهـم از طریق بسترسازی جریان سیال موسیقی کشور به ایران بازگشت، اما پس از مدتی با انتشار نامه ای اعتراض آمیز خطاب به آقای صفارهرندی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجددا ایران را ترک کرد. علی رهبری در اروپا نام خود را به الکساندر تغییر داد و تمامی آثار منتشر شده از او در تمام ایام با نام الکساندر رهبری منتشر شده و می شود.
او با ارکسترهای مختلفی همکاری و رهبری آن ها را پذیرفته است، اما قابل تامل ترین موضوع، رهبری ارکستر سمفونیک معروف رژیم اسرائیل است، هرچند روزنامههای زنجیره ای در اعتراض به افشاگری روزنامه ی کیهان در این زمینه به صورت گسترده ای واکنش نشان دادند و روزنامه شرق در این زمینه با الکساندر رهبری مصاحبه مفصلی داشت و او ارتباطش با دربار رژیم پهلوی را رد میکند، ارتباط همسرش با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را رد میکند و هرگونه همکاری با ارکستر سمفونیک رژیم جعلی اسرائیل را اکیـدا کذب می داند، اما به راستی مسائل مطروحه از سویِ الکساندر رهبری صحیح نبوده و نیست.
در ارتباط با رژیم آپارتاید، نکته قابل توجه این است که او توانست مجوز اجرای ارکستر را با تایید همان رژیم دریافت کند، در خصوص ارتباط با دربار پهلوی نیز باید گفت بدون دعوت و تایید مهرداد پهلبد، او دلیلی برای بازگشت به ایران نداشت و بدون تایید پهلبد نمیتوانست مدیر هنرستان عالی موسیقی شود.
اما مهم ترین موضوع، رهبری ارکستر سمفونیک اسراییل است.موضوعاتِ مرتبط با ارکستر سمفونیک هیچگاه به صورت استودیویی قابل ضبط و تولید نیست، این گونه اجراها بر اساس پارتی تور یا رِپِرتوارِ انتخابی باید به صورت زنده اجراء و ضبط شود.
سمفونی چهارم چایکوفسکی از مجموعه یِ همکاری های او با ارکستر سمفونیک اسرائیل است که به صورتِ یک محصولِ هنری هم اینک نیز در بخش بزرگی از کشورهای مختلف و حتی برخی تارنماهای فروشِ آثار موسیقایی به فروش میرسد و در سایت آمازون موجود است.
متاسفانه روشنگری رسانه ها ارزشی برای جلوگیری از ورود مجدد الکساندر رهبری برای فعالیت در ارکستر سمفونیک در هیچ جـا منجمله دستگاه هایِ نظارتی دیده نشد و او با حکم علی مرادخانی معاون هنری ارشاد به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک منصوب شد.
به هر روی در ماجرایِ انتصاب الکساندر رهبری به مدیریت ارکستر سمفونیک تهران، به صورت تعمدی موارد بسیاری نادیده انگاشته شده است، نخست آن که چرا باید الکساندر رهبری انتخاب شود؟، دوم آن که چرا از میان افراد واجد شرایط داخلی که از حاشیه کمتری برخوردار هستند کسی انتخاب نمی شود؟ سوم آن که ضرورت ایجاد بحران و تاوان برای کشور در قبال افرادی با چنین سابقهای چه انگیزهای برای مدیران وقت داشته است؟
اما برخلاف ادعاهای الکساندر رهبری که ادعا میکند هیچ همکاری با ارکستر سمفونیک اسرائیل نداشته شود، شواهد و آنچه در سایت آمازون وجود دارد نشان میدهد، تمامی پیش فرضها را در مورد همکاری او با ارکستر سمفونیک رژیم صهیونیستی اثبات میکند.
درباره الکساندر رهبری و دیوان شرقی - غربی بیشتر بدانیم
تقسیم کار هنرمندان و مدیران برای تکمیل پروژه قبحزدایی از رابطه با اسرائیل +تصاویر
«دیوان غربی شرقی» عنوان یک گروه [ارکستر] موسیقی است که رهبری آن را «دانیل بارن بویم» [Daniel Barenboim] نوازنده و رهبر ارکستر اسرائیلی به عهده دارد.این ارکستر سالهاست که با هدف ترویج و تعمیق صلح بین رژیم اشغالگر قدس و فلسطینیان فعالیت میکند و شعار این ارکستر نیز همین است، یکی از روشهای مهم در ایجاد مزیت رقابتی و افزایش ضریب نفوذ این ارکستر استفاده حداکثری از نوازندگان و عوامل مسلمان، به ویژه ایرانی است.
«الکساندر (علی) رهبری» رهبر ارکستر که سالها قبل، پس از خروج از ایران نام خود را از علی به «الکساندر رهبری» تغییر داده بود، سالها در مقام رهبری ارکستر سمفونیک «تل آویو» فعالیت داشت و هنوز آثار اجراء شده در دوران وی در فضای مجازی در دسترس است او همچنین از همکاران نزدیک ارکستر اسرائیلی دیوان غربی شرقی بود. وی در دوران وزارت «علی جنتی» از «بارن بویم» برای سفر به ایران و اجراء در تهران دعوت کرد و تمامی مراحل نیز انجام شد اما از این رخداد با هوشمندی خاصی پیشگیری شد.
حال در سال 1398 مجددا جریان یاد شده احیاء شده و با دعوت از «بردیا کیارس» به ارکستر سمفونیک تهران قصد دارند که وی را در آیندهای بسیار نزدیک به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران معرفی کنند.
«بردیا کیارس» متولد 1357 تهران، از موسیقدانانی است که سابقه همکاری با ارکستر «دیوان غربی شرقی» را دارد، از آنجا که این ارکستر و «بارن بویم» به عنوان نماد لابیگری و رایزنی رژیم صهیونیستی از مسیر هنر موسیقی در سطح بین الملل مشهور هستند، چگونه میتوان سوابق این همکاریها را که همچنان در تارنمای دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در دسترس است، نادیده انگاشت؟
علت انتخاب و موافقت مدیر جدید بنیاد رودکی برای بازگرداندن خط مشکوک مرتبطین با رژیم صهیونیستی چیست؟ آیا معاون هنری ارشاد از این برنامهریزیها که به تعمیق سطح نفوذ کمک شایان توجهی میکند؛ مطلع است؟
مدت ها قبل بردیا کیارس که سابقه همکاری با ارکستر صهیونیستی دیوان غربی – شرقی را داشته، این موضوع را همانند اتهامی سترگ رد می کرد ،اما اینک در دوران دولت یازدهم با افتخار از این همکاری یاد می کند. تصویر اعتراف به این همکاری است.
با استنادات غیرقابل انکار موجود، سئوال مهم این است که چرا رهبری ارکستر سمفونیک ملی کشورمان باید بر عهده کسانی باشد که در کارنامه خود سابقه همکاری با گروه بارن بویم و صهیونیستها را دارا هستند. الکساندر رهبری با این ارکستر همکاری داشته و بعدا به عنوان رهبر ارکستر ملی برگزیده میشود و حالا جایگزین او سابقهای مشابه با او را داراست و چرا وزرات ارشاد واکنشی به این رویدادها نشان نمیدهد؟