این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتو گو با ایسنا، درباره وضعیت تصویرگری کتابهای کودک، اظهار کرد: تصویرگری ایران به اعتبار جوایزی که ما در سطح دنیا میگیریم، وضعیت خوبی دارد، و شاید بعد از فیلم یکی از بهترین وضعیتها را در عرصه هنر در این زمینه داریم؛ اما در ارتباط متن و تصویر هنوز به جایگاه خوبش نرسیدهایم.
او درباره چرایی این موضوع گفت: برای ارتباط متن و تصویر به تعامل نویسنده و تصویرگر نیاز است که این موضوع زمانبر است و پروسه تولید کتاب ممکن است مقداری طول بکشد. ما هنوز به آن جایگاه نرسیدهایم. از طرفی تصویرگر باید بداند این تعامل به نفعش است و نویسنده نیز این موضوع را درک کند که تصویر گر حق دارد دنیای ذهنی خودش در ارتباط با کتاب را به تصویر بکشد و او میتواند صرفا پیشنهادهایی بدهد و به تصویرگر کمک کند.
اکبرپور خاطرنشان کرد: قبل از اینکه ارتباط تصویرگر و نویسنده را داشته باشیم، هر دو طرف به آموزش نیاز دارند که این تعامل باید به چه شکل باشد، اینکه آیا قرار است کامل حق با نویسنده یا کامل حق با تصویرگر باشد و چگونه میتوان تعادل ایجاد کرد و در عین حال خلاقیت تصویرگر را هم محدود نکرد. نویسنده تصویرگر نیست، متن را نوشته است و میتواند صرفا به نویسنده تصویرهای خوبی بدهد، اما در نهایت باید اجازه بدهد خلاقیت تصویرگر ظهور کند. با اینکه نویسنده و تصویرگر ارتباطی نداشته باشند، موافق نیستم، بلکه نویسنده حداقل باید پیشنهادهایش را ارائه بدهد و تصویرگر نیز آنها را بشنود، در نهایت هم خلاقیت تصویرگر کار خود را انجام دهد.
نویسنده «کرم شلوارپوش» و «کنسرتهای فیل بیجنبه» افزود: جدیدا برخی ناشران از جمله طوطی و هوپا اجازه این تعامل را به نویسنده و تصویرگر میدهند، اما ناشران سنتی به خاطر زمانبر بودن این اجازه را به آنها نمیدهند. از طرف دیگر ما درباره حدود این تعامل آموزش ندیدهایم. یکی از مهمترین ورکشاپهایی که باید برای ما بگذارند، نحوه تعامل تصویرگر و نویسنده است. از طرفی ما به این تعامل نیاز داریم و از طرف دیگر حق و حقوق خودمان و این را که حد تعامل باید چقدر باشد نمیدانیم.
او سپس بیان کرد: گرانی قیمت رنگ تأثیر مخربی بر کتابهای تصویری گذاشته و ناشران دیگر از کتاب تصویری استقبال نمیکنند. بیشتر نویسندها هم سراغ رمان نوجوان رفتهاند. این درحالی است که ما کتابهای تصویری را راحتتر میتوانیم به زبانهای دیگر ترجمه و چاپ کنیم اما کمتر سراغ آن رفتهایم.
اکبرپور همچنین درباره اینکه برخی معتقدند ضعف برخی از متنها در پشت تصاویر زیبا پنهان میشود درحالی که متنها ارزش ادبی چندانی ندارند، گفت: هر دو حالت را داریم؛ زمانی متن قوی است و تصویر ضعیف است و زمانی هم تصویرهای شاهکاری داریم که متن درخور و شایستهای ندارد. فکر میکنم این موضوع دوطرفه است.
او افزود: گاهی تصویرگر تصویری میکشد که من ترجیح میدهم متن را عوض کنم، این اتفاق برایم افتاده و تجربه خوبی برای من بوده است. من کتابی به نام «من یک گوزن بودم» دارم که تصویرگر آن خانم نرگس محمدی اول تصویرها را آماده کرده بود، حدود 60 درصد کار، و بعد از من خواست برای این تصاویر متن بنویسم. این تجربه فوقالعادهای بود. میخواهم بگویم همیشه اینطور نبوده که نویسنده بنویسد و تصویرگر تصویر بکشد.