سرویس ورزش مشرق - وقتی کنفدراسیون فوتبال آسیا حکم عجیب و البته نه چندان تاریخی خود را صادر کرد بی تردید اولین شگفتانه خود را بر پیکره خود کوبید. سپیدپوشان کشورهای حاشیه خلیج فارس در کارنامه سیاسی و غیر فوتبالی کنفدراسیون فوتبال آسیا بارها و بارها چنین زخم هایی را بر بدنه فوتبال پاک (به فرض وجود) وارد کرده اند.
در حافظه فوتبال دوستان ایرانی تاکنون چندبار یا چندین و چند بار پیش آمده که نام جاودانه خلیج فارس از سویی مقامات پایین و بالای کنفدراسیون فوتبال آسیا با حالتی جعلی عنوان شده باشد؟ چند بار پیش آمده که روسای فدراسیون های فوتبال کشورهای عربی یا گاهی کشورهای آسیای جنوب شرقی همداستان با سیاسیون مخالف ایران و غربی های ابداع کننده فوتبال دست به شیطنت های ابلهانه بزنند و از طریق فوتبال هم که شده به کشوری که اهل سازش با استکبار نیست فشار وارد کنند؟
این هم آخرین بار نخواهد بود اما گویا قصه ایستادگی جمهوری اسلامی ایران به سالها یا شاید روزهای حساسی رسیده باشد که این چنین شاهد چنگ اندازی به ظاهر قدرتهای جهانی بر صورت یوز ایرانی هستیم! این شیر زخمی پس از قرن ها تماشای شیطنت ها و جنگ اندازی ها حالا کمی بی حوصله شده و شاید بهتر باشد تذکری جدی به بازیگران این تئاتر کسل کننده بدهد.
بیشتر بخوانید:
دشمنان جمهوری اسلامی ایران شاید علاقه مند باشند فوتبال را سیاسی جلوه بدهند اما قرار نیست رسانه های داخلی نیز بر همین موج سوار بشوند، بنابر این بهتر است با عینکی فوتبالی به فوتبال زخمی کشورمان نگاه کنیم و اگر قضاوتی در کار است دستکم موجه، منصفانه و علمی باشد.
از خودمان شروع کنیم و بعد به ماجرای فوتبال آسیا و موج سواری دوستان آل سعود بپردازیم. یک فدراسیون فوتبال حوالی خیابان سئول با نمای سیاه رنگ در چند صد متری سازمان لیگ در میدان شیخ بهایی، خبرنگاران حوزه فوتبال ملی و باشگاهی ایران با این دو ساختمان خیلی خوب آشنا هستند.
ساختمانهایی که از پس سال ها پیشرفت اجباری اما لاک پشتی هنوز هم در دل خود جایگاهی برای خبرنگار ندارند و در اتاق های تو در توی خود افرادی را پشت میزهای مهم جاسازی می کنند که کوچکترین ارتباطی با دنیای فوتبال ندارند.
این اتهام قدیمی همچنان مانند ابری بر سر فدراسیون فوتبال ایران سایه انداخته که آیا اهلش بر سر کار است؟ آیا فوتبال به دست خانواده فوتبال اداره می شود؟ آیا باید قبول کنیم که عضو خانواده ای هستیم؟ آیا قرار نیست در حداقلی ترین توقع رسانهای و البته مردمی، از فدراسیون فوتبال ایران استقلال و هویت مستقل طلب کنیم؟
برای اهالی حرفهای فوتبال چه در رسانه و چه در جمع خانه نشین های از یاد رفته دردناک است، وقتی اشتباهات عجیب و غریب مدیران نالایق انتسابی و انتصابی توسط وزارت امور خارجه حل می شود تازه اگر حل شود.
کسری بودجه و بدهی های نجومی که باز هم حاصل سوء مدیریت مدیران نالایق فوتبالی است، از سوی وزارت ورزش با بیت المال جبران می شود و این چیزی نیست که بشود به راحتی تکذیب کرد. از اینها گذشته با انفعال مقامات فدراسیون فوتبال چه میشود کرد؟ خانه فوتبال ایران باید ساکت بماند و نظارهگر بیانیه کمیته ملی المپیک یا وزارت ورزش یا کانون هواداران چند باشگاه باشد؟
به نظر میرسد اکنون فدراسیون فوتبال ایران بر سر یک چند راهی است نه بر سر دوراهی، یکی آن که تسلیم شود و دوباره دست در بیت المال هزینه هتل و حمل و نقل و پذیرایی از تیم میهمان را در کشوری ثالث پرداخت کند و دیگری آنکه قید مذاکره و دیپلماسی حرفهای را زده به ماجرای انصراف از لیگ قهرمانان آسیا همچنین بازیهای ملی تن در دهد، که گویی به سمت یک فیفای ایرانی یا شاید به قول یکی از مقامات قدیمی فوتبال یک فیفای اسلامی پیش برود البته شاید نیازی هم به آن نباشد و کل ماجرا خلاصه شود در خروج ایران از خانواده فوتبال جهان!
خیلی واضح است که تسلیم شدن در این نقطه به سرعت سوءاستفاده قدرتهای جهانی را در پی خواهد داشت و و چه کسی می تواند تضمین کند که پس از این تصمیم اشتباه ماجرای فیفا و حضور در کشوری ثالث در بازیهای ملی هم به میان نیاید!
حضور آقایان تاج و کفاشیان در سطوح قابل توجه کنفدراسیون فوتبال آسیا در چنین مقطع حساسی چه سودی برای فوتبال ایران داشته است؟ اگر این شایعه صحت داشته باشد آقای تاج یا آقای کفاشیان همزمان با رسانه ها از این خبر باخبر شده اند نباید به ویترین ایجاد شده در فوتبال ایران شک کرد؟
در چنین شرایطی ذهن هر مخاطب فوتبال دوستی می رسد که با چنین رجل فوتبالی سیاست زده ای اصولاً نداشتن کرسی در سازمان های جهانی با داشتن آن چه تفاوتی دارد؟
از این چند راهه یکی دو راه دیگر هم به نظر میرسد، آنکه از چنین تهدیدی یک فرصت تاریخی ساخته شود و باشگاه های فوتبال ایران به خصوص چهار باشگاه درگیر در این تراژدی تحمیل شده شروع به نامهنگاری کرده و در دادگاه ورزشی دست به یک مطالبه گری حرفهای بزنند. فدراسیون فوتبال ایران از ستارگان بزرگ فوتبال جهان البته هدفمند و حرفه ای دعوت کند تا به ایران سفر کنند از خبرنگاران مستقل و نه وابسته دعوت کنند تا برای تهیه گزارش از امنیت حاکم بر کشور عزیزمان به ایران بیایند، به گروه های مستند ساز معروف جهان پیشنهاد تهیه مستند در فضای آزاد و امن را بدهند.
این چنین است که مقامات فوتبال ایران می توانند دست به کاری بزنند وگرنه بهتر است در این جنگ رسانه ای با سکوت و انفعال و وحشت خود این چنین اهالی فوتبال را آزار ندهند.