شناسه : ۱۸۹۶۷۰۹ - دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۴۷
چرا معامله قرن ترامپ به سود روسیه است؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، روسیه زمانی که هنوز اتحاد جماهیر شوروی بود، در روند سیاسی جاری میان اسرائیل و اعراب مشارکت داشت. امضای میخائیل گورباچف، رئیسجمهور وقت شوروی، پای دعوتنامههایی است که سال 1991 برای کنفرانس مادرید صادر شدهاند. در مراسم امضای معاهده اسلو در سال 1993 هم معاون وزیر خارجه روسیه عکسش هنوز وجود دارد که در کنار اسحاق رابین، نخستوزیر اسرائیل، ایستاده است. حتی یک سال بعد از آن در سال 1994 از بوریس یلتسین، رئیسجمهور روسیه، برای حضور در مراسم امضای توافق صلح اسرائیل و اردن دعوت شد. حتی جورج بوش هم از روسیه برای حضور در نشست بینالمللی چهارگانهای که «نقشه راه صلح» را در سالهای 2003 و 2007 و در روند صلح آناپولیس امضا کردند، دعوت کرده بود. روسیه همواره بخشی از توافقها و نقشههایی بوده که برای خاورمیانه و فلسطین چیدهاند اما حالا کجاست؟
همانطورکه گفته شد معامله قرن، تحقیری کامل برای طرف فلسطینی است. درست است که این توافق تشکیل کشور جدی فلسطین را در دل خود دارد اما در عمل پیشنهادی که در این توافق برای تشکیل کشور جدید داده شده است، هیچ تضمینی برای طرف فلسطینی ارائه نمیدهد و تنها از آنها خواسته تا شرایطی را که برایشان تعیین شده، بپذیرند و به این تن بدهند که از این به بعد تمامی امورشان از سوی اسرائیل مدیریت میشود. درهمینحال مسکو منتظر ایستاده تا منافع چنین توافقی به او هم برسد نه اینکه این توافق صلح را در خاورمیانه پیش ببرد، بلکه به این دلیل که چنین توافقی اجازه میدهد تا طرف قوی ماجرا شرایط را به طرف ضعیفتر حقنه کند.
اگر توافقی که ترامپ و دامادش جرد کوشنر ارائه دادهاند، اجرا شود، کشور فلسطین توسط مناطق تحت کنترل اسرائیل عملا محاصره میشود درحالیکه هیچ دسترسیای به مرزهای خارجی ندارد؛ تقریبا شبیه شرایطی که مناطق بانتوستان در دوره آپارتاید در آفریقای جنوبی داشتند. در توافق قرن ترامپ، هیچ ماده و تبصرهای برای تضمین ارتباط خاک فلسطین با کشورهای همسایه جز کشور جعلی اسرائیل در نظر گرفته نشده است. درهمینحال توافق قرن از افزایش مساحت کشور جدید فلسطین در مقایسه با شرایط فعلی صحبت کرده؛ مناطقی که قرار است دو واحه را درست وسط صحرای نگب در مرز با مصر شامل شود و با یک جاده به غزه وصل. از آن طرف هم قرار است تونلی ساخته شود که نوار غزه را به کرانه باختری برساند؛ تونلی که هر عقل سالمی میداند تحت هیچ شرایطی ساخته نخواهد شد. بهترین قسمتهای کرانه باختری در این توافق جدا شده و به اسرائیل داده شده است؛ حق کنترل آسمان و آبها و فرکانسهای ارتباطی از طرف فلسطینی سلب شده است و کشور جدید فلسطین بدون هماهنگی و تأیید اسرائیل، اجازه داشتن ارتش و پیوستن به ائتلافهای جهانی و چندجانبه را ندارد. این همان «حق حاکمیت محدودی» است که مسکو زمانی میخواست به جمهوریهای شوروی بدهد.
علاوه بر اینها دولت جدید فلسطین حق ندارد بدون اجازه اسرائیل پناهجویان فلسطینی را که در کشورهایی دیگر از جمله لبنان و اردن هستند، بازگرداند. حتی وضعیت «پناهجوی فلسطینی» بهطورکلی لغو و سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل که برای امدادرسانی به پناهجویان فلسطینی تشکیل شدهاند، حذف خواهند شد. تقریبا تنها نتیجهای که این ابتکار عمل آمریکا خواهد داشت، الحاق شبهقانونی حدود 30 درصد از مناطق تحتکنترل فلسطین در کرانه باختری به اسرائیل است؛ مناطقی که پیش از پذیرش پیشنهاد آمریکاییها قرار است امروز کابینه اسرائیل درباره آن تصمیمگیری کند. در واقع این توافق دقیقا همه آن چیزهایی است که اسرائیل از سال 1967 برای رسیدن به آن تلاش کرده است.
کریمه: کرانه باختری روسیه
مسکو کاملا عاقلانه به دور از هرگونه احساساتی به توافق قرن ترامپ واکنش نشان داد. روسیه اعلام کرد آماده است محتوای این پیشنهاد را بررسی کند و همزمان از تمام گروهها خواست پیش از هر چیزی به دیدگاههای گروههای درگیر در این ماجرا گوش فرادهند. کرملین بیش از آنکه بخواهد همدردی نمادین با فلسطینیها نشان دهد، به روابطش با اسرائیل و سلطنتهای خلیج فارس اهمیت میدهد. مسکو با شرکای جدیدش در منطقه مشورتهایش را میکند و در رابطه با توافق قرن ترامپ بههیچوجه عجله نخواهد کرد. مدتهاست که از همکاری آمریکا و شوروی یا همان روسیه برای آرامکردن بحران میان اسرائیل و فلسطین گذشته است و مسکو ترجیح میدهد دلبستگیاش در این رابطه را کنار بگذارد. واقعیت این است که دیگر مشارکت جهانی برای روسیه هیچ اهمیتی ندارد. سال گذشته زمانی که توافق قرن ترامپ هنوز در مراحل تحقیقاتی بود، روسیه تلاشهایی برای مشارکت در این روند کرد؛ حتی تلاش کرد نشستی را در مسکو بین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین ترتیب دهد؛ نشستی که هرگز عملی نشد. در همین حال سفر اخیر نتانیاهو به مسکو برای تأیید برنامه پیشنهادی ترامپ برای هویتیابی روسیه در خاورمیانه و باور نقش رهبریاش در این منطقه کافی است. کرملین اکنون دلیلی قانعکننده برای بازیکردن در کنار ترامپ و مداخله نکردن در کمپین جهانی علیه مکانیسم حل بحران خاورمیانه دارد. معامله قرن آمریکا به پذیرش جهانی الحاق مناطقی که در جریان عملیات نظامی اشغال میشوند، نیاز دارد. به بیان دیگر پیشزمینه پذیرش این توافق پذیرش مشروعیت حاکمیت روسیه در کریمه است که مسکو سال 2014 با حمله نظامی و برگزاری رفراندوم آن را به خاک خود الحاق کرد. این توافق موضوعی عالی به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه میدهد تا در دیدار آتی شورای امنیت سازمان ملل درباره آن با ترامپ و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، گفتوگو کند.