به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، سیدرضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن فولاد، به تکتک این پرسشها پاسخ داد. البته او برخی از پرسشهای اقتصاددانان را به دلیل تنوع موجود در سبد تولید محصولات فولادی کشور، غیرمنطقی توصیف کرد. آنطور که عضو هیئتمدیره انجمن فولاد بیان میکند: صنعت فولاد انرژی ارزان و ماده اولیه ارزان نسبت به دیگر کشورهای جهان در اختیار دارد، اما بهدلیل عدم ارتباط مثبت تجاری ایران با دنیا، هزینههای هنگفتی هم به این صنعت تحمیل میشود؛ بهنحویکه فعالان حوزه فولاد برای دورزدن تحریمها باید هزینههای هنگفتی پرداخت کنند. احمد دنیانور، عضو هیئترئیسه انجمن فولاد نیز عملکرد صنعت فولاد را قابل دفاع توصیف کرده و نرخ بالای بهره بانکی و هزینههای عملیاتی را عاملی میداند که سبب گرانتمامشدن قیمت محصول میشود. با وجود صحبتهای اعضای انجمن فولاد، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که رانت انرژی ارزان و ماده اولیه رایگان که هزینههای آن از طبیعت پرداخت میشود، صنعت فولاد را دارای حاشیه سود بالا کرده است.
اقتصاددانان با طرح هشت پرسش مدعی شدند که فعالان صنعت فولاد به این پرسشها پاسخ نمیدهند. این روزنامه تلاش کرد تا پاسخ این پرسشها را از فعالان صنعت فولاد دریافت کند. نخستین سؤال فعالان اقتصادی این است که میزان نسبت صادرات فولاد ایران به تولید آن چقدر است؟ سیدرضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن فولادعنوان میکند: ما امسال قرار است حدودا 28 میلیون تن فولاد تولید کنیم و حدود 11 میلیون تن صادر کنیم. بنابراین حدود 40 درصد فولاد تولیدی را صادر خواهیم کرد. در گذشته 25 میلیون تن فولاد تولید داشتیم و 8.5 میلیون تن هم صادر کردیم؛ یعنی در گذشته 34 درصد تولید را صادر میکردیم که امسال این رقم به 40 درصد میرسد.
احمد دنیانور دیگر عضو هیئتمدیره انجمن فولاد هم در پاسخ به این پرسش میگوید: درحالحاضر 28 میلیون تن فولاد در داخل تولید میکنیم که هشت میلیون تن آن صادر میشود. این رقم رو به افزایش است و امسال برنامه صادرات 10 میلیون تن فولاد را داشتیم اما معلوم نیست این برنامه محقق شود.
معدل تولید فولاد ایران 160 دلار کمتر از دنیا
دومین پرسش اقتصاددانان از فعالان صنعت فولاد این است که قیمت تمامشده محصول ایرانی با مشابه خارجی به ارز آزاد، چقدر است؟ شهرستانی این پرسش را کمی مشکلدار توصیف میکند. او ادامه میدهد: محصولات فولادی به قدری ماهیتهای مختلف و زنجیره به هم پیوسته دارند که نمیدانیم چه چیزی را با چه چیزی میخواهند مقایسه کنند. ورق یک قیمتی دارد، میلگرد هم یک قیمت دارد. آلیاژیها هم قیمت خاص خود را دارند.
او اضافه میکند: انواع و اقسام این محصولات را داریم. در کل به دلیل اینکه مواد اولیه در ایران وجود دارد و هزینه سوخت هم پایین است، در حدود صد دلار در مواد اولیه جلوتر از دنیا هستیم و در قیمت انرژی هم حدودا 60 دلار جلوتر هستیم. در نتیجه معدل تولیدمان 160 دلار کمتر از دنیا است.
دنیانور، دیگر عضو هیئتمدیره انجمن فولاد هم پاسخ این پرسش را نمیداند.
مصرف 400 متر مکعب گاز به ازای هر تن تولید
سومین پرسش اقتصاددانان از فعالان صنعت فولاد درباره میزان مصرف انرژی به ازای هر تن محصول مشابه خارجی است. شهرستانی با اشاره به اینکه انواع کوره در صنعت فولاد استفاده میشود و مصرف هر یک از این کورهها متفاوت است، طرح پرسش به شکل کلی را غیرمنطقی میداند. او میگوید: بهطور میانگین در بخش ذوب حدود هزار کیلووات انرژی به ازای هر تن فولاد مصرف برق داریم. در این بخش بیشتر با کورههای قوسی سروکار داریم. این میزان انرژی حدودا معادل 400 متر مکعب گاز به ازای هر تن تولید فولاد است.
دنیانور نیز در این زمینه عنوان میکند: قیمت انرژی مصرفی برای تولید هر تن محصول، 120 هزار تومان است. این رقم در کشورهای خارجی نزدیک به 180 هزار تومان است.
انرژی را 60 دلار ارزانتر دریافت میکنیم
چهارمین سؤال اقتصاددانان از صنعت فولاد این است که قیمت انرژی مصرفی فولاد ایران با قیمت انرژی رقبا چقدر است؟ شهرستانی میگوید: اختلاف قیمت انرژی در ایران 60 دلار با دیگر کشورهای جهان است. ما 60 دلار ارزانتر انرژی را دریافت میکنیم.
دنیانور هم با اشاره به اینکه قیمت انرژی در ایران پایینتر است، تأکید میکند: سایر شاخصها مثل هزینه حملونقل در ایران بالا است. هزینه نقل و انتقال پول در ایران بالا است. ما نمیتوانیم به مصرفکننده واقعی به دلیل شرایط بینالمللی محصول خود را بفروشیم و به این ترتیب قدرت رقابت پایین میآید. بهرهوری هم در ایران پایین است.این عضو هیئتمدیره انجمن فولاد درباره دلیل پایینبودن بهرهوری در ایران عنوان میکند: دستگاههای ما قدیمی است و به روز نشده است. به دلیل تحریم نمیتوانیم دستگاه مدرن وارد کنیم و بهرهوری پایین است. قیمت پول در ایران و هزینه سرمایهگذاری خیلی بالاست. نرخ تورم بالاست به همین دلیل نرخ سرمایهگذاری هم بالا میرود. ریسک عدم پیشبینی و استمرار تولید و بازار، هزینه سنگینی به تولیدکننده تحمیل میکند.
به گفته دنیانور، بهرهوری در ایران نزدیک به 20 درصد پایینتر از دیگر نقاط جهان است اما خیلی روی آن نمیشود پافشاری کرد؛ زیرا در ایجاد بهرهوری پایین، شرایط خارج از اختیار صنعتگران و واحدهای تولیدی ذیمدخل است.
سنگآهن را ارزانتر میخریم
پنجمین سؤال اقتصاددانان به قیمت نهاده مانند سنگآهن گندله بازمیگردد. آنها میخواهند بدانند که سنگآهن در ایران در مقایسه با نمونه جهانی چقدر است؟ شهرستانی در این زمینه بیان میکند: قیمت سنگآهن ما در ایران حدودا 60 دلار پایینتر است ولی ما برای بهدستآوردن یک کیلوگرم آهن باید 1.6 تا 1.7 کیلوگرم سنگ مصرف کنیم. بهاینترتیب اختلاف قیمت به ازای هر تن فولاد 100 دلار میشود.
او ادامه میدهد: دلیل اینکه ما 1.6 تا 1.7 سنگآهن برای تولید فولاد مصرف میکنیم، این است که این رویه در تمام دنیا وجود دارد. سنگآهن حدودا 60 درصد آهن دارد و باید 1.6 کیلوگرم سنگآهن استفاده کنیم که یک کیلوگرم آهن به دست آورید.
دنیانور درباره این پرسش میگوید: قیمت ما با دنیا یکی است. ما ماده اولیه ارزانتر نداریم. البته ماده اولیه ما مقرون به صرفه است که میتوانیم به دنیا بفروشیم. ولی باید جلوی صادرات را گرفت و باید صادرات بهطور کامل متوقف شود؛ هر نوع خامفروشی اجحاف به صنعت کشور است.
شاخصهای مختلف برای تعیین بهای حملونقل
اقتصاددانان در ششمین سؤال خود از فعالان صنعت فولاد میخواهند بدانند که قیمت حملونقل نهاده به کارخانه به ازای هر تن کیلومتر در حملونقل جادهای یا ریلی در ایران چقدر است و در دنیا وضعیت چگونه است. آنها همین قیمت را برای حمل محصول به بنادر هم میخواهند در اختیار داشته باشند. شهرستانی در واکنش به این پرسش تأکید میکند: اینها سؤالات جالبی نیست. حملونقل بستگی به شرایط متفاوت قیمتهای مختلفی دارد. در کل در ایران به خاطر ارزان بودن هزینه سوخت شامل گازوئیل و حملونقل ریلی شرایط متفاوتی داریم.
او ادامه میدهد: قیمت حملونقل در اروپا به یک نحو است و نزدیک به دو دلار و در چین 1.2 دلار است. بنابراین چنین قیاسی به نظر من خیلی جالب نیست. قیمتهای کامیون در اروپا خیلی ارزانتر است و در آمریکا ارزانتر از اروپا است. هزینه دستمزد راننده در کشورهای مختلف متفاوت است. مثلا سنگ را از برزیل با قیمت 11 دلار به چین میبرند؛ درصورتیکه برای ایران که به چین نزدیکتر است و هزینه حمل آن حدود 37 دلار تمام میشود. بنابراین نمیدانم از طرح این سؤال دنبال چه هستند.
دنیانور نیز میگوید: من هزینه حمل ایران با دنیا را مقایسه نکردهام.
نرخ بهرهای که دستکاری میشود
هفتمین سؤال اقتصاددانان درباره نرخ تسهیلات صنعت فولاد است که آیا نرخ بهره این صنعت بهصورت حقیقی یا اسمی است. شهرستانی دراینباره عنوان میکند: نرخ بهره در صنعت فولاد اسمی است اما در کشور ما همهچیز اسمی است اما نرخ بهره حقیقی است. چندین بار نرخ بهره را دوبرابر میکنند. تلاش میکنند طوری قوانین را دور بزنند که نرخ بهره اسمی را به نرخ بهره حقیقی تبدیل کنند. دنیانور درباره نرخ بهره میگوید: بر اساس نرخ بهره اسمی تسهیلات به صنعت فولاد داده میشود ولی متأسفانه نرخ بهره بهطورکلی در ایران بالاست؛ این مسئله شامل فولاد و صنعت فولاد هم میشود. نرخ بهره بالا باعث بالارفتن قیمت تمامشده میشود. نرخ بهره در ایران تقریبا چهاربرابر دنیاست. نرخ بهره ما 400 درصد نسبت به دنیا فرق دارد. دنیا با سه تا چهار درصد تسهیلات میدهد. نرخ بهره ما در خوشبینانهترین حالت 23 تا 24 درصد است. بانکها مبالغی را نگه میدارند، سود را چرخشی و مرکب حساب میکنند و این مسئله باعث میشود قیمت تمامشده پول در ایران بالا برود و نرخ سود بالای 30 تا 35 درصد باشد.
عدم ارتباط تجاری و افزایش هزینهها
آخرین سؤال اقتصاددانان این است که چطور کره جنوبی و ژاپن هیچ قلم اولیه تولید فولاد یا مزیت اولیه ندارند اما وارد تولید و صادرات فولاد شده و برند جهانی هم هستند؟ شهرستانی دراینباره بیان میکند: آنها مدیران خوبی دارند. علت اینکه آنها میتوانند و ما نمیتوانیم، یکی این است که بهرههای بانکی ما بالای 30 درصد است. آنها بهره نزدیک صفر و یک درصد میپردازند.
او اضافه میکند: آنها در خط تولیدشان توقف ندارند. به موقع کالاهایشان میآید و هزینه نگهداری و سرمایه آنها در حداقل است ولی ما اینجا برای انجام کارها با کمبود و چالشهای متعددی مواجه هستیم. نکته بعدی این است که آنها با دنیا روابط تجاری خوبی دارند ولی ما این تعاملات تجاری را با دنیا نداریم.
این عضو هیئتمدیره انجمن فولاد ادامه میدهد: ما در اینجا به خاطر نبود ارتباط تجاری با دنیا هزینههای هنگفتی باید پرداخت کنیم که تحریمها را دور بزنیم. هزینههای مالی داریم ولی آنها ندارند. آنها چون خودشان صاحب تکنولوژی هستند، قیمت تمامشدهشان برای احداث کارخانهها پایین است. اینجا قبلا خطوط تولید را میخریدند اما درحالحاضر خوشبختانه صاحب تکنولوژی شدهایم و اگر دولت بگذارد کار کنیم، صنعت فولاد آینده خوبی خواهد داشت.
دنیانور نیز با اشاره به اثر تحریمها، عملکرد صنعت فولاد را قابل دفاع میداند. او میگوید: در سال 57، 380 هزار تن تولید میکردیم و امروز سقف تولید فولاد در ایران به 28 میلیون تن رسیده است. ما در شرایط تحریم کامل هستیم. اگر تحریم نبود، 100 میلیون تن فولاد تولید میکردیم.
او تأکید میکند: هیچ نقدی به صنعت فولاد وارد نیست. این عضو هیئتمدیره انجمن فولاد در واکنش به انتقادات مطرحشده درباره عدم تولید آلیاژ فولادی در ایران میگوید: ما برای فولاد آلیاژی نباید سرمایهگذاری کنیم. کره جنوبی بزرگترین تولیدکننده فولاد است و بزرگترین خریدار ورق از ما است. اینکه کره جنوبی بزرگترین تولیدکننده فولاد است، معنیاش این نیست که همه محصولات فولادی را تولید میکند؛ باید آنهایی را که مقرون به صرفه نیست، وارد کنیم. خود ما در سال گذشته 500 هزار تن محصولات فولادی وارد کردیم. برخی اقلام مقرون به صرفه نیست. باید برخی آلیاژهای خاص را وارد کنیم. کسی دو، سه هزار میلیارد تومان برای کمی مصرف نوع خاصی از فولاد سرمایهگذاری نمیکند.