دلزدگى در زندگى زناشویى

وقتی زوجین دوران هیجانی اول ازدواج را سپری می‌کنند، هر حادثه کوچکی را بهانه می‌کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی‌احساسی‌شان تلقی می‌شود و یک‌بار محبت نکردن زن‌ها نشانه نامهربانی.

دلزدگى در زندگى زناشویى

دکترپروانه صفایى‌مقدم؛ روانشناس بالینى

دلزدگی زناشویی روندی تدریجی است و ذره ذره در روان ما ته نشین می‌شود. دلزدگی زناشویی آن قدر مؤثر است که حتی می‌تواند بدن ما را هم درگیر کند.

علائم دلزدگی

نشانه‌های جسمی: بعضی افراد اصلاً دلزدگی را یک نوع احساس خستگی و کسالت می‌دانند، دلزده‌ها علامت‌هایی مثل بی‌حالی، سردردهای مزمن، دردهای شکمی و بی‌اشتهایی یا پرخوری هم از خودشان نشان می‌دهند. دلزده‌ها از نظر جسمی کاملاً خسته وناتوان هستند.

نشانه‌های عاطفی: دلزده‌ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می‌کنند. آن‌ها حس می‌کنند در زندگی مشترک راحت نیستند.

تمایلی به حل مشکلات نشان نمی‌دهند و امیدی هم ندارند مشکلات‌شان حل شود. آن‌ها احساس می‌کنند زندگی پوچ و بی‌معنایی دارند. حس می‌کنند کسی را در زندگی ندارند که از آن‌ها حمایت عاطفی کند.

 نشانه‌های روانی: دلزده‌ها خودشان را باور ندارند، حس می‌کنند شکست خورده‌اند و خودشان را دوست ندارند، به عبارت دیگر اعتماد به نفس بسیار کمی دارند.

درست همین احساسات را نسبت به همسرشان هم دارند. آن‌ها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می‌توانند او را دوست داشته باشند.

علت وقوع

توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه:

گاهی توقعات ما آن‌قدر بالا و غیرواقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی‌تواند توقعات ما را ارضا کند. مثلاً زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یک‌ساله هم خانه و هم ماشین بخرد معلوم است با دیدن واقعیت دچار دلزدگی می‌شود.

گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج:

وقتی زوجین دوران هیجانی اول ازدواج را سپری می‌کنند، هر حادثه کوچکی را بهانه می‌کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی‌احساسی‌شان تلقی می‌شود و یک‌بار محبت نکردن زن‌ها نشانه نامهربانی.

بروز ندادن احساسات:

اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه زناشویی، پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن

نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی جنسی افزایش می‌یابد.

درمان‌های مؤثر در بهبود روابط زوجین

به گفته روانشناسان، روش‌های متنوعی وجود دارد که اثربخشی آن‌ها برای حل مسائل زوجین به اثبات رسیده است. در بسیاری از این روش‌ها، بر اهمیت تمرین ارتباطی، شفاف‌سازی موقعیت‌های عدم توافق، افزایش صمیمیت بین زوجین، مفهوم انتظارات زوج‌ها از زندگی و تأثیر این انتظارات بر روابط میان آن‌ها تأکید شده است.  به طور کلی انتخاب نوع مؤثر درمان برای کمک به همسران دچار ناسازگاری زناشویی بسیار مهم است. هر روش درمانی بر یک یا چند بعد از ابعاد ناسازگاری می‌تواند مؤثر باشد. شاید بتوان گفت روشی که بر تمامی ابعاد ناسازگاری مؤثر باشد وجود ندارد. با این حال، رویکردهای متعدد خانواده درمانی بطور عام و زوج درمانی به طور خاص در این حوزه بیشتر بکار رفته‌اند.

تأثیر مثبت زوج درمانی

در طول سال‌های اخیر، مشاوران و روان درمانگران علاقمند به حوزه زوج از فنون و روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا مشکلات زوجین را کاهش داده

 و سطح رضایت زناشویی آن‌ها را ارتقا بخشند.

امروزه با توجه به افزایش اختلافات بین زوجین و بالا رفتن آمار طلاق، نقش مشاوران و درمانگران حوزه زوج درمانی و خانواده درمانی بیش از پیش برجسته و مهم است.

زوج درمانی نوعی روان درمانی است که با هدف تعدیل روانشناختی تعامل دو نفر طراحی شده است که بر سر یک یا چند معیار و شاخص اجتماعی، روانی، جنسی یا اقتصادی با هم تعارض دارند.

در زوج درمانی فرد آموزش دیده‌ای بر اساس قراردادی درمانی با یک زوج بیمار و از طریق انواع معینی از ارتباط‌ها می‌کوشد تا آشفتگی آن‌ها را تخفیف دهد، الگوهای غیر انطباقی رفتار را در آن‌ها رفع یا اصلاح کند و رشد و نمو شخصیت را در آن‌ها تشویق کند.

زوج درمانی را زمانی می‌توان شروع کرد که یا درمان فردی از حل مشکلات ارتباطی زوج عاجز مانده باشد یا رنج و عذاب یک یا هر دو طرف به وضوح در پی یک مشکل ارتباطی شروع شده باشد یا زوج دچار تعارض، خود، خواستار زوج درمانی شده باشد.

مشکلات ارتباطی زوجین ضرورت اصلی برای زوج درمانی است و دلزدگی یکی از مهم‌ترین دلایلی است که همسران می‌توانند برای رفع آن به زوج درمانگر مراجعه کنند.

لزوم درمان احساس دلزدگی

افزایش طلاق و نارضایتی‌های زناشویی نشان دهنده نیاز مبرم همسران به اجرا و پیگیری درمان‌ها و آموزش‌های تخصصی در این زمینه است. مطالعات و تجارب بالینی نشان می‌دهد که در جامعه معاصر، زوج‌ها مشکلات شدید و فراگیری را در هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه و سازگاری با یک‌دیگر تجربه می‌کنند که این خود می‌تواند مهم‌ترین عامل برای بروز ناسازگاری و دلزدگی در زندگی شود.

بنابراین تأثیر مشاوره و روان درمانی در ارتقای کیفیت یک رابطه قابل چشم‌پوشی نیست و لازم است در صورت وجود هر گونه مشکل ارتباطی که منجر به بروز احساس دلزدگی زناشویی می‌شود، هر چه سریع‌تر در جهت درمان و رفع مشکل خود اقدام نمایید.

راه‌های درمان دلزدگی توقع‌های منطقی و منصفانه

روانشناسان می‌گویند توقع‌های غیرمنطقی بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. این‌که ما باور داشته باشیم توافق نداشتن باعث تخریب رابطه زناشویی است اولین باور غیرمنطقی است. باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. باید خودمان نیازهای‌مان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهن‌مان را بخواند.

کمال‌گرایی جنسی هم از جمله باورهای غیرمنطقی است که به دلزدگی زناشویی می‌انجامد. اگر ما تفاوت‌های بین جنسیت خودمان و جنسیت همسرمان را نشناسیم و توقع داشته باشیم همسرمان هم مثل خودمان مردانه یا زنانه عمل کند باعث دلزدگی زناشویی می‌شود.

خودتان رابطه را تازه نگه‌دارید

در روزهای اول ازدواج همه چیز تازه و هیجان برانگیز است. اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده می‌شوند. در این مواقع گذاشتن انرژی برای رابطه زناشویی می‌تواند آن را همچنان هیجان برانگیز نگه‌دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیزی برای هم بگذارید. به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر