مقدمه
روزه، همچون دیگر عبادت ها علاوه بر احکام و آداب و حکمت ها، اسرارى دارد. بدون تردید، اسرار روزه چیزى فراتر از احکام، آداب و حکمتهاى آن است؛ احکام روزه، مسائلى را مىگویند که کتابهاى فقهى متکفّل آن هستند مانند اینکه روزه چیست؟ چگونه باید روزه گرفت؟ واجبات روزه چیست؟ چه چیزهایى روزه را باطل مىکند و....
آداب روزه، امورى را مى گویند که شخص روزه دار وظیفه دارد آنها را رعایت کند؛ اعم از آداب ظاهرى روزه همچون ترک خوردن و آشامیدن و آداب باطنى آن از قبیل ترک معاصى و حتى مکروهات.
حکمت روزه، عبارت است از فایده، هدف و نتیجه اى که بر آن مترتب مىگردد، همچون تقوا، آرامش روح و روان، سلامت بدن، احیاى فضایل اخلاقى و مانند آن که در روایات معصومین(ع) و کتاب هاى اخلاقى آمده است.
اما سرّ روزه، عبارت است از وجود غیبى روزه که به عالم ملکوت برمىگردد و چیزى است که به درون و باطن روزه مربوط مىشود.
روشن است که اسرار روزه با احکام، آداب و حکمت آن تفاوت دارد و هیچ کدام از آنها را نمى توان جزو اسرار روزه نامید. اگر چه در این میان، بدون آداب روزه نمى توان به اسرار آن دست یافت؛ چرا که آداب روزه، همان علت هاى آماده ساز و اسباب کمک رسان در رسیدن به پارهاى از اسرار روزه است؛ زیرا رسیدن به باطن ممکن نمىشود جز براى کسى که خاطر او پاک و درون او صاف و دل او سالم باشد.
مفهوم شناسى
اسرار جمع سرّ در برابر عَلَن همانند غیب در مقابل شهادت، یعنى نهان، امر مکتوم و پوشیده و چیزى که از دیدهها پنهان باشد.
سرّ بر دو قسم است؛ نخست سرّ مطلق و محض، و آن رازى است که در چارچوب مقدار و اندازه نمى آید و هیچ گاه به منصه ظهور نرسیده و آشکار نمىگردد، مانند علوم و اسرارى که در خزاین غیب الهى قرار گرفته و حکمت خداوندى ایجاب مىکند، هیچ گاه از نهانخانه درون بیرون نیاید.
دوم سرّ مقید و بالقیاس، و آن رازى است که در محدوده مقدار و اندازه در آید؛ در این هنگام قابلیت شهود پیدا مىکند و نسبى و مضاف است؛ بدین معنا که ممکن است کسى بدان دست یازد و براى او به شهادت برسد، ولى دیگرى همچنان این راز براى او پوشیده بماند.[1]
راه اثبات اسرار روزه
آنچه بر وجود راز براى روزه دلالت دارد، دو امر است:
1. دلیل عام
منظور از دلیل عام، دلیل فراگیرى است که وجود راز براى روزه و غیر آن را ثابت مىکند مانند آیه شریفه که مىفرماید:
هلْ یَنظُرُونَ اِلاّ تأْویلَهُ یَوْمَ یَأْتى تَأْویلُهُ یَقُولُ الَّذینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ.... (اعراف: 53)
آیا آنان جز در انتظار تأویل هستند؟ روزى که تأویلش فرارسد، کسانى که آن را از پیش به فراموشى سپردهاند مىگویند: در حقیقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند.
بر اساس این آیه، روزه از امورى است که قرآن کریم در آیات متعددى به طور روشن آن را بیان کرده است و هر چه را قرآن بیان کرده، تأویل دارد، چنان که داراى تفسیر، باطن و ظاهر است و ناچار باید تأویل با تفسیر همخوان بوده و باطن با ظاهر موافق باشد.
تأویل، امر عینى است نه ذهنى، و مصداق خارجى است نه مفهوم درونى که وقتى پردهها کنار رفت آشکار مىگردد.
از آنجا که براى هر امر ظاهرى، درون و لایههاى مترقّىترى وجود دارد و برخى از این درونها در مرتبه، فوق برخى دیگر هستند، براى روزه نیز درونها و تأویلاتى است که درجه بعضى فوق بعضى دیگر است، که در روز قیامت آشکار مىشود.
یا آیهاى که مىفرماید:
وَ لِلّه غیْبُ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ وَ اِلَیْهِ یُرْجَعُ الْاَمْرُ کُلُّهُ. (هود: 123)
نهان آسمانها و زمین از آنِ خداست و همه کارها به او باز مىگردد.
بر پایه این آیه، روزه، جزئى از آسمانها و زمین نظام خارجى موجود است و هر موجودى که پارهاى از نظام عینى و خارجى شمرده شود، براى او جنبه غیب و نهانى است، همان گونه که براى او شهادت است.
در آیهاى دیگر مىخوانیم:
وَ اِن منْ شىْءٍ اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. (حجر: 21)
چیزى نیست ظجز این که گنجینههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معین فرو نمىفرستیم.
بر اساس این آیه نیز براى تک تک اشیا و پدیدههاى جهان طبیعت و از جمله روزه، گنجینههایى وجود دارد که برخى از آنها فوق بعضى دیگر قرار دارند. چون قرآن که در بردارنده روزه و غیر آن است، در جهان طبیعت یک شىء خارجى است؛ از این رو، براى قرآن با محتویاتى که دارد نیز گنجینههایى الهى است که از آن نازل شده است.[2]
آیات «فسُبْحانَ الَّذى بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَىْءٍ.» (یس: 83)؛ «تَبارَکَ الَّذى بیَدِهِ الْملْکُ.» (ملک: 1)؛ «وَ لِلّهِ خَزائِنُ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ.» (منافقون: 7) و «قُلْ اَنْزَلَهُ الَّذى یَعْلَمُ السِّرَ فِى السَّمواتِ وَ الْاَرْض.» (فرقان: 6) نیز وجود راز براى روزه و دیگر عبادتها را ثابت مىکند.
2. دلیل خاص
منظور از آن، دلیلى است که وجود راز نهانى براى خصوص روزه را ثابت مىکند مانند روایاتى که درباره ملکوت و باطن روزه از معصومین(ع) وارد شده است و وجود حقیقى روزه، قبل از اعتبار دنیایى و نیز بعد از آن را به اثبات مىرسانند. برخى از اینگونه روایات در لا به لاى مقاله خواهد آمد.
برخى از اسرار روزه
اصل در روزه و دیگر عبادتها، همان سرّ و نهان آن است و ظواهر احکام و آداب و حکمتهاى آن، فروعاتى هستند که مىتوان به وسیله آنها به این اصل رسید. بر این پایه، مىتوان گفت تنها راه نیل به اسرار روزه حفظ ظواهر احکام، آداب و حکمتهاى آن است.
امام صادق(ع) مىفرماید:
روزه تنها امساک از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه روزه، شرطى دارد که براى تامّ و تمام شدن روزه، چارهاى از حفظ آن شرط نیست و آن عبارت است از خاموشى اندرون. آیا سخن حضرت مریم دختر عمران را نشنیدهاى که گفت: «اِنى نذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْما فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْمَ اِنْسِیّا» (مریم: 26) یعنى خاموشى را نذر کردهام.
بنابراین، هرگاه روزه گرفتید زبانهایتان را از دروغ بازدارید، چشمهایتان را [از حرام] فروپوشید، با یکدیگر نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، بگو و مگو ننمایید، تکذیب نکنید، از مباشرت با زنان دورى جویید، مخالفت نورزید، بر یکدیگر غضب نکنید، دشنام ندهید، یکدیگر را شماتت ننمایید، سستى نکنید، از مجادله بپرهیزید، ظلم نکنید، خود را به جهالت و نادانى نزنید، یکدیگر را اندوهگین نسازید، از یاد خدا و نماز غافل نشوید، با خاموشى، سکوت، حلم، صبر و صدق ملازم بوده، از آنها جدا نشوید. از اهل شر دورى کنید. از سخن باطل و غنا، دروغ، افترا زدن به افراد، دشمنى، سوء ظن و سخنچینى بپرهیزید.
بر آخرت مشرف باشید [به گونهاى که گویا آن را مشاهده مىکنید] و ایام [مرگ] خود را انتظار بکشید؛ انتظار آنچه خداوند به شما وعده داده است، براى «لقاء الله» توشه جمع کنید. بر شما باد به سکینه، وقار، خشوع و خضوع، ذلیل همچون خوارى بندگان ترسان از مولاى خود، نیکوکار، برخوردار از خوف و رجا؛ در حالى که هم رعب و ترس بر او غالب شده و هم به عبادت میل و رغبت نشان مىدهد....
سپس امام(ع) در ادامه حدیث مىفرماید:
فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ کُلَّهُ فَاَنْتَ صائِمٌ لِلّهِ بِحَقیقَةِ صَوْمِهِ، صانِعٌ لَهُ لِما اَمَرَکَ وَ کُلَّما نَقَصْتَ مِنْها شَیْئا فیما بَیَّنْتُ لَکَ، فَقَدْ نَقَصَ مِنْ صَوْمِکَ بِمِقْدارِ ذلِکَ.[3]
چون همه اینها را انجام دادى و تمام این شرایط را به کار بردى، تو براى خدا به روزه حقیقى او روزه خواهى بود و آنچه را که به تو فرمان داده انجام دادهاى، و هر مقدار از آنچه من براى تو بیان کردم کم کنى در حقیقت از روزهات به همان اندازه کم شده است.
امام رضا(ع) نیز مىفرماید:
اِعْلَمْ اَنَّ شَهْرَ رَمَضانَ شَهْرٌ لَهُ حُرْمَةٌ وَ فَضْلٌ عِنْدَ اللّهِ جَلَّ وَ عزَّ فَعَلَیْکَ مَا اسْتَطَعَتَ فیهِ بِحَفْظِ الْجَوارِحِ کُلِّها وَ اِجْتِنابِ ما نَهاکَ عنْهُ فى السرِّ وَ الْعَلانِیَةِ فَاِنَّ الصَّوْمَ فیهِ سِرٌّ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَبْدِ، فَمَنْ رَدَّها عَلى ما اَمَرَهُ اللّهُ فَقَدْ عَظُمَ اَجرُهُ وَ ثوابُهُ، وَ مَنْ تَهاوَنَ فیهِ فَقَدْ وَجَبَ السَّخَطُ مِنْهُ وَ اتَّقُوهُ حَقَّ تُقاتِهِ، فَاِنَّ اللّهَ معَ الَّذین اتقَوْا وَ الَّذینَهُمُ مُحْسِنُونَ.[4]
بدان که ماه رمضان ماهى است که نزد خداوند بزرگ حرمت و فضیلت دارد. بنابراین، تا مىتوانى همه اندامهایت را در این ماه حفظ کن و در نهان و آشکار از آنچه که خداوند تو را از آن نهى کرده، دورى کن؛ زیرا در روزه سرّى بین خدا و بندهاش است. پس هر کس این حرمت و فضیلت را آن گونه که خدایش به آن امر کرده، نگه دارد؛ اجر و ثواب بزرگى مىبرد و هر کس در آن سستى کند خشم خدا بر او لازم مىگردد، تقواى الهى را به گونهاى که حق اوست، پیشه خود سازید؛ چرا که خداوند با پارسایان است و همانان نیکوکارانند.
کسى که همه احکام روزه را مراعات و آداب آن را به شایستگى مراعات کند، به حکمتهاى روزه دست یافته و به همان میزان از سرّ و باطن روزه بهرهمند خواهد شد؛ چرا که انسان با رعایت این ظواهر و آداب به باطن روزه راه پپدا مىکند. امام خمینى(ره) مىفرماید:
ظاهر راهِ باطن است... ؛ کسى که چنین مىبیند که با انجام تکلیفهاى الهى باطن براى او حاصل نشد، بداند که ظاهر را درست انجام نداد و کسى که بخواهد به باطن برسد بدون راه ظاهر، مانند برخى از صوفیان عوام، او هیچ دلیلى از طرف خداوند ندارد.[5]
با توجه به این توضیح، برخى از اسرار روزه را در محورهاى زیر پى مىگیریم:
1. خوشبوتر از مُشک
آنچه در عالم ملک از روزهدارى ظهور مىکند این است که دهان انسان در اثر روزه بویى مطبوع ندارد ولیکن در عالم ملکوت، باطن روزه به صورت عطرى خوشبوتر از مشک بروز مىکند. امام صادق(ع) مىفرماید:
اَوْحَى اللّهُ تبارَکَ وَ تعالى اِلى موسى عَلَیْه السَّلامُ: ما یَمْنَعُکَ منْ مُناجاتى؟ قالَ: یا رَب اُجِلُّکَ عَنِ الْمُناجاتِ لِخَلُوفِ فَمِ الصّائِمِ فَاَوْحَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْهِ: یا مُوسى لَخَلُوفُ فَمِ الصّائِمِ اَطْیَبُ عِنْدى مِنْ ریحِ الْمِسْکِ.[6]
خداوند متعال به حضرت موسى(ع) وحى فرستاد که چرا با من مناجات نمىکنى؟ عرض کرد: پروردگارا [شأن] تو را اجلّ از آن مىدانم که با بوى نامطبوع دهان روزهدار [خود] مناجاتت کنم. خداوند بزرگ به او وحى کرد: اى موسى! بوى دهان روزهدار پیش من از مشک خوشبوتر است.
همان حضرت در روایتى دیگر مىفرماید:
هر کس در روزى بسیار گرم براى خداى بزرگ روزه بگیرد و تشنه شود، خدا هزار فرشته را موکّل مىکند تا چهره او را مسح کنند و به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند بزرگ مىفرماید:
ما اَطْیَبَ ریحُکَ وَ رَوْحُکَ! یا مَلائِکَتى اَشْهِدُوا اِنّى غَفَرْتُ لَهُ.[7]
عجب معطرى و چه بوى خوشى دارى! فرشتگان من شاهد باشید که من او را آمرزیدم.
2. سپر آتش
روزه در عالم مُلک، به صورت سپرى در برابر آفتها و شهوتهاى دنیوى بروز مىکند و راز اصلى سپر بودن روزه را باید در تأثیرگذارى آن در نفس روزه دار جست و جو کرد؛ زیرا همان تأثیر است که باعث حراست آدمى مىشود. ولى در عالم ملکوت، به صورت سپرى در برابر آتش جهنم ظهور مىکند. رسول خدا(ص) در این باره مىفرماید:
اَلصَّوْمُ جُنَّةٌ؛[8] روزه سپر است.
امام صادق(ع) مىفرماید:
اَلصَّوْمُ جُنَّةٌ. اَىْ سَتْرٌ مِنْ آفاتِ الدُّنیا، وَ حجابٌ منْ عَذابِ الاْخِرَةِ.[9]
روزه، مفطراتى صورى دارد و مفطراتى معنوى. روزههاى مصطلح را ده چیز باطل مىکند که معروف است؛ اما روزهاى که سپر آتش و موجب ورود به بهشت است و بوى دهان را از مُشک خوشبوتر مىسازد، ممکن است با غیبت از مسلمانى رخت بربندد.[10]
این است معناى سخن رسول خدا(ص) که فرمود: «اَلصِّیامُ جُنَّةٌ ما لَم یَخرِقْها» روزه زمانى سپر آتش است که سوراخ نشود. گفتند: «وَ بِمَ یَخْرِقْها» به چه چیزى سوراخ مىشود؟ فرمود: «بِکِذْبٍ اَوْ غَیْبَةٍ؛»[11] با دروغ یا غیبتى.
سپر بودن روزه با گناه آسیب مىشود و آن ویژگى باطنى خود را از دست مىدهد.
3. مشاهده ملکوت
اساس راز روزه در شهود عینى روزهدار نهفته است. از جمله برکات روزه حقیقى که خداوند متعال نصیب روزهدارى مىکند این است که پرده از جلو چشم او برمىدارد و به این وسیله مىتواند ماوراى طبیعت را با چشم دل و حقیقت ایمانش ببیند. خداوند سبحان همگان را به نظر در ملکوت عالم دعوت کرده، مىفرماید:
اَوَلَمْ یَنْظُرُوا فى مَلَکُوتِ السمواتِ وَ الْاَرْض وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْءٍ... (اعراف: 185)
آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین و آنچه خدا آفریده، (از روى دقت و عبرت) نظر نیفکندند.
ماه مبارک رمضان و روزه بهترین راه براى رسیدن به باطن عالم و مشاهده ملکوت آن است؛ براى اینکه درهاى آسمان و عالم ملکوت در ماه رمضان باز است و مقتضى براى تعالى روحى فراهم است، فقط همتى مردانه مىخواهد که انسان وقت را غنیمت شمارد و از لحظه لحظه ایام و لیالى این ماه مبارک استفاده کند و خود را در معرض نفحات الهى قرار دهد. رسول خدا(ص) مىفرماید:
اِنَّ اَبْوابَ السَّماء تُفْتَحُ فى اَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ لا تُغْلَقُ اِلى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ...[12]
همانا درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مىشود و تا آخرین شب آن بسته نمىشود.
همچنین مىفرماید:
اَرْبَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهمْ دَعوَةٌ، وَ یُفْتَحُ لَهُمْ اَبْوابُ السَّماءِ وَ یَصیرُ اِلَى الْعَرْشِ: دُعاءُ الْوالِدِ لِوُلْدِهِ، وَ الْمَظْلُومُ عَلى مَنْ ظَلَمَهُ، وَ الْمُعْتَمِرُ حتّى یَرْجعَ، وَ الصّائِمُ حَتّى یُفْطِرَ.[13]
چهار نفرند که دعایشان ردّ نمىشود و درهاى آسمان براى آنان گشوده مىشود و صیرورت آنها به سوى عرش است: دعاى پدر براى فرزندانش، نفرین مظلوم در حق ظالم، شخص عمره کننده تا زمانى که مراجعت کند و روزهدار تا وقتى که افطار نماید.
بر اساس بعضى از روایات، شیطان رهزن انسان براى تعالى روحى و رسیدن به باطن عالم است. امام صادق(ع) در روایتى مىفرماید:
لَوْلا اَنَّ الشَّیاطینَ یَحُومُونَ حَوْلَ قلُوبِ بنى ادَم لَنَظَرُوا اِلى مَلَکُوتِ السَّمواتِ.[14]
اگر شیطانها اطراف دلهاى آدمیزاد گردش نمىکردند بدون تردید ملکوت آسمانها را مىدیدند.
هنگامى که هلال ماه مبارک رمضان طلوع مىکند بر دست و پاى شیطان زنجیر مىکنند: «اِذا طَلَعَ هِلالُ شَهْرِ رَمَضانَ، غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّیاطین»[15]، علاوه اینکه، روزه اسلحهاى است که انسان به وسیله آن مىتواند در برابر هجوم شیطان تاب آورد و او را از خود دور مىسازد. امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود نقل مىکند که پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود فرمود:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِشَىْءٍ اِنْ اَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ، تَباعَدُ الشیْطانُ منْکُمْ کَما تَباعَدُ الْمُشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالُوا: بَلى. قالَ الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ...[16]
آیا شما را به چیزى آگاه نسازم که اگر انجامش دهید، شیطان را از شما دور کند؛ آن گونه که مشرق از مغرب دور است؟ گفتند: آرى. فرمود: روزه روى شیطان را سیاه مىکند.
از سوى دیگر، انسان با روزه گرفتن، ظاهر عالم را مىنگرد. درد تشنگى و گرسنگى را مىچشد و به این وسیله درد گرسنگان و تشنگان را درمىیابد و بر آنها ترحم مىکند و با رعایت آداب ظاهرى و باطنى روزه کم کم به ملکوت عالم راه مىیابد. رسول خدا(ص) مىفرماید:
طُوبى لِمَنْ ظَمَأَ اَوْجاعَ لِلّهِ! اُولئِکَ الَّذینَ یَشْبَعُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ، طُوبى لِلْمَساکینِ بِالصَّبْرِ! اُولئِکَ الَّذینَ یَرَوْنَ مَلَکُوتَ السمواتِ.[17]
خوشا به حال کسانى که براى خدا تشنه یا گرسنه مىشوند! آنها کسانىاند که روز قیامت سیر مىشوند. خوشا به حال مسکینان صابر! آنان کسانىاند که باطن عالم را مشاهده مىکنند.
اما چگونگى دیدن باطن عالم به این گونه است که روزهدار در اثر روزه به کمالى دست مىیابد که چشم دلش باز مىشود و با چشم دل و حقیقت ایمانش ماوراى عالم را مىبیند. چنان که خداوند سبحان در حدیث معراج درباره فضایل اهل آخرت مىفرماید:
وَ لَاَفْتَحَنَّ لِرُوحِهِمْ اَبْوابَ السَّماءِ کُلَّها وَ لَاَرْفعَنَّ الْحجُبَ کُلَّها دُونى.[18]
البته من براى روح آنها همه درهاى آسمان [و ملکوت] را باز مىکنم و همه حجابهاى غیر خودم را بر مىدارم.
اوج سرّ نهانى روزه در شهود خداوند نهفته است که ثمره آن رسیدن به یقین مىباشد؛ همان که در آیهاى از قرآن مىخوانیم: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقینُ» (حجر: 99)
4. سفره رنگین بهشتى
اگر چه شخص روزهدار از اطمعه و اشربه دنیایى در حین روزه ممنوع است و لیکن باطن روزه به صورت انواع خوردنیها و نوشیدنیهاى بهشتى ظهور مىکند که نه چشمى آنها را دیده و نه گوشى شنیده است. پیامبر اکرم(ص) مىفرماید:
اِنَّ اللّهَ جَعَلَ مائِدَةً عَلَیْها ما لا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ، لا یَقْعُدُ عَلَیها اِلاّ الصّائِمُونَ.[19]
همانا خداوند سفرهاى گسترده که بر آن چیزهایى است که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلب کسى خطور کرده است و تنها روزهداران بر سر آن سفره مىنشینند.
5. دعاى فرشتگان
از رازهاى نهانى روزه عبارت از چیزهایى است که فرشتگان براى روزهدار از درگاه خدا مسئلت مىکنند. آنچه را آنان براى روزهداران دعا مىکنند، باطن روزه است. رسول خدا(ص) مىفرماید:
اِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى وَکَّلَ مَلائِکَةً بِالدُّعاءِ لِلصّائِمینَ وَ قالَ: اَخْبَرَنى جَبْرَئیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ رَبِّهِ تعالى ذِکْرُه اَنَّهُ قالَ: ما اَمَرْتُ مَلائِکَتى بِالدُّعاءِ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقى اِلاَّ اسْتَجَبْتُ لَهُمْ فیهِ.[20]
همانا خداوند متعال عدهاى از فرشتگان را مأمور کرده تا براى روزهداران دعا کنند و جبرئیل(ع) به من خبر داد که پروردگار مىفرماید: من هرگز فرشتگانم را به دعا فرمان ندادم جز آنکه دعاى آنان را مستجاب کردم.
6. در ورودى ویژه
باطن روزه در قیامت به صورت درى بهشتى به نام «ریّان» تجلّى مىکند که ویژه مردان و زنان روزهدار است و کسى دیگر حق ورود از آن را ندارد. رسول خدا(ص):
وَ لِلْجَنَّةِ بابٌ یُقالُ لَهُ الرَّیّانُ. لا یُفْتَحُ ذلِکَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ یُفْتَحُ لِلصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ مِنْ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) ثُمَّ یُنادى رِضْوانُ خازِنُ الْجَنَّةِ یا اُمَّةَ مُحَمَّدٍ! هَلُمُّوا اِلَى الرَّیَّانِ، فَیَدْخُلُ اُمَّتى فى ذلِکَ الْبابِ اِلَى الْجنَّةِ...[21]
بهشت درى دارد که به آن «ریّان» مىگویند. این در تا روز قیامت باز نمىشود، ولى در روز قیامت براى زنان و مردان روزهدار از امت محمد(ص) گشوده مىشود. پس از آن رضوان، خزانهدار بهشت ندا مىکند: اى امت محمد! بهسوى ریّان بشتابید و امت من از آن در وارد بهشت مىشوند.
در برخى روایات دارد که کسى غیر روزهداران از آن در وارد نمىشوند و پس از ورود آنان این در بسته مىشود.[22]
7. صورت ملکوتى روزه در برزخ
باطن روزه در عالم برزخ با صورتى نورانى ظهور مىکند و همدم تنهاییهاى انسان در عالم پس از مرگ است. از یکى از دو امام باقر و صادق(ع) روایت شده که مىفرماید:
وقتى بنده مؤمن از دنیا مىرود شش صورت به همراه او وارد برزخ و قبر مىشوند. این صورتها از شش جهت او را از آسیبها محافظت مىکنند. آن کس که طرف راست این بنده مؤمن قرار گرفته در معرفى خود مىگوید: من نمازم. آن که طرف چپ او قرار گرفته مىگوید: من زکات هستم. صورتى که رو به روى او ایستاده مىگوید: من روزه هستم. صورتى که پشت سر اوست و از پشت وى را حمایت مىکند مىگوید: من حج و عمره هستم. اما آن نورى که پایین پاى اوست مىگوید: من نیکیهایى هستم که تو به برادران مؤمن روا داشتى. آن گاه این پنج نفر از آن که بالاى سر مؤمن ایستاده مىپرسند که تو کیستى که از همه ما نورانىتر هستى؟ مىگوید: من ولایت خاندان پیغمبرم.[23]
صورت نورانى و ملکوتى روزه را در عالم برزخ مىتوان دید و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبید. این صورت ملکوتى همیشه زنده است و روز قیامت از روزهدار شفاعت مىکند. رسول خدا(ص) مىفرماید:
اَلصِّیامُ وَالْقُرْآنُ یَشْفَعانِ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقیامَةِ. یَقولُ الصیامُ: اَىْ رَبِّ مَنَعْتُهُ الطَّعامَ وَالشَّهْوَةَ فَشَفَّعْنى فیهِ وَیَقُولُ الْقُرْآنُ: مَنَعْتُهُ النَّوْمَ بِاللَّیْلِ فَشَفِّعْنى فیهِ. قالَ: فیَشْفَعانِ.[24]
روزه و قرآن در روز قیامت براى بنده شفاعت مىکنند. روزه مىگوید: پروردگارا او را از غذا و شهوت منع کردم. پس شفاعت مرا در حق او بپذیر و قرآن مىگوید: پروردگارا از خواب شب او مانع شدم پس شفاعت مرا در حق او بپذیر. بنابراین، آن دو شفاعت مىکنند.
8. لقاء الله
خداوند سبحان در ماه مبارک رمضان همگان را به «ضیافت الله» دعوت کرده است. ماهیت این مهمانى با دیگر مهمانیها تفاوت دارد. در ماه مبارک رمضان خدا با گرسنگى و تشنگى از مهمانهایش پذیرایى مىکند و قطعا اگر براى رسیدن به باطن روزه چیزى بهتر از گرسنگى بود خدا با آن از مهمانهایش پذیرایى مىکرد. کسى که به حقیقت روزه برسد و مهمان خدا شود کم کم از خوردن و آشامیدن مىافتد، همه حواسش به او مىرود و علم و محبت او را سیر و سیراب مىکند.[25]
باطن این مهمانى، معدن نور و عظمت است که در مناجات شعبانیه از خداوند سبحان درخواست مىکنیم: «وَ اَنِرْ اَبصارَ قلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلُوبِ حجُبَ النورِ فتَصِلَ اَلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ».[26]
خداوند تبارک و تعالى براى ورود به این معدن، از بندگانش دعوت کرده است؛ هم این دعوت در عالم آفرینش بىبدیل است و هم نحوه پذیرایى صاحبخانه و هم آنچه پاداش در انتظار روزهدار است آن هم، استثنایى و جزو اسرار نهانى میان روزهدار و خداوند سبحان است. رسول خدا(ص) مىفرماید:
قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: کُلُّ اَعمالِ بنى آدَمَ بِعَشْرَةِ اَضْعافِها اِلى سَبْعَمِائَةِ ضعْفٍ اِلاَّ الصبْرُ فَاِنَّهُ لى وَ اَنَا اَجْزى بِهِ، فَثَوابُ الصَّبْرِ مَخْزُونٌ فى عِلْمِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الصبْرُ الصوْمُ.[27]
خداوند بزرگ فرمود: همه اعمال آدمیزاد از ده تا هفتصد برابر پاداش دارند به غیر از صبر که آن براى من است و من به آن پاداش مىدهم و پاداش صبر در خزانه علم الهى نهفته است و صبر همان روزه است.
در حدیث دیگر مىفرماید که خداى سبحان فرمود:
اَلصَّوْمُ لى وَ اَنا اَجزى بِهِ.[28]
این حدیث را دو گونه مىشود معنا کرد؛ نخست اینکه کلمه «اجزى» به فتح همزه و به صیغه معلوم خوانده شود. در این صورت معناى حدیث چنین است: روزه مال من است و من شخصا پاداش او را مىدهم.
در این فرض تفاوت روزه با دیگر عبادتها این است که در غیر روزه هنگام مرگ ملائکه الهى به استقبال مؤمنان مىآیند، درهاى بهشت را مىگشایند و مىگویند از هر درى که خواستید بفرمایید «سَلام عَلَیْکُمْ طبْتُمْ فادْخُلُوها خالِدینَ.» (زمر: 73) اما درباره روزهدار، خود خداوند، بدون واسطه قرار دادن فرشتهها به روزهدار پاداش مىدهد و به او خطاب مىکند: «فَادْخُلى فى عِبادى وَ ادْخُلى جَنَّتى» (فجر: 29-30).
دوم اینکه کلمه «اجزى» به ضمّ همزه و به صیغه مجهول خوانده شود. در این صورت معناى حدیث چنین است: روزه مال من است و من جزاى آن هستم. در این جا سرّ و باطن روزه به صورت لقاى خدا ظهور مىکند و براى انسان، همتى بالاتر از لقاى حق فرض ندارد.[29]
در هر دو صورت؛ چه آنجا که خداوند به طور مستقیم و بدون واسطه فرشتگان متکفل پاداش روزهدار مىشود و چه آنجا که خود خداوند و لقاى او پاداش روزهدار باشد، آنچه بین خداوند و بندهاش مىگذرد و همچنین چگونگى پاداش دادن خداوند به بندهاش، از مکنونات و اسرارى است که در روایت پیشین با عبارت «فَثَوابُ الصَّبْرِ مَخْزُونٌ فى عِلْمِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالصَّبْرُ الصَّوْمُ» از آن یاد شد.[30]
بدون تردید وقتى روزهدار به این سرّ روزه دست پیدا کند به معدن نور و عظمت الهى دست یافته و در آن محضر غرق لذت، سرور و شادمانى خواهد شد، ولى چون در آن جا مقام، مقام عنداللهى شدن «عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ» (قمر: 55) است، سخن از لذایذ ظاهرى نیست. بلکه سخن از کمالات و لذایذ معنوى است. از همین رو است که امام صادق(ع) مىفرماید:
لِلصّائِمِ فَرْحَتانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ الْاِفْطارِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقاءِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[31]
روزهدار دو وقت خوشحال است؛ یکى هنگام افطار و دیگر هنگام ملاقات با خداوند بزرگ.
نتیجهگیرى
از مجموع آنچه گذشت مىتوان نتیجه گرفت:
1. روزه، علاوه بر احکام، آداب و حکمتها، اسرارى هم دارد.
2. اسرار روزه با احکام و آداب و حکمتهاى آن تفاوت دارد.
3. آنچه بر وجود راز براى روزه دلالت مىکند، عبارت است از دلیل عام و دلیل خاص.
4. برخى از آیات قرآن کریم وجود راز براى روزه و غیر آن را ثابت مىکند.
5. اصل در هر عبادتى، سرّ و نهان آن است.
6. تنها راه رسیدن به باطن روزه حفظ ظواهر احکام، آداب و حکمتهاى آن است.
7. روایات متعددى درباره سرّ و باطن روزه از معصومین(ع) رسیده است.
8. برخى از اسرار روزه عبارت است از: عطرى خوشبوتر از مشک، سپر آتش جهنم، مشاهده ملکوت، سفره رنگین بهشتى، دعاى فرشتگان، در ورودى ویژه به بهشت، صورت ملکوتى برزخى، لقاء الله.
پى نوشت ها
[1] ر.ک: رازهاى نماز، آیت الله جوادى آملى، ص 18-19.
[3] بحار الانوار، ج 96، ص 292-293.
[5] سرچشمه اندیشه، آیت الله جوادى آملى، ج 5، ص 201.
[6] روضة المتقین، ج 3، ص 229.
[8] بحار الانوار، ج 96، ص 251.
[10] تسنیم، آیت الله جوادى آملى، ج 9، ص 307.
[11] الدر المنثور، ج 1، ص 437.
[12] بحار الانوار، ج 96، ص 344.
[14] محجة البیضاء، ج 2، ص 125.
[15] بحار الانوار، ج 96، ص 260.
[17] وسائل الشیعه، ج 7، ص 299.
[18] بحار الانوار، ج 77، ص 24.
[19] الدر المنثور، ج 1، ص 441.
[20] روضة المتقین، ج 3، ص 228.
[21] بحار الانوار، ج 96، ص 355.
[22] ر.ک: الدر المنثور، ج 1، ص 436.
[23] ر.ک: بحار الانوار، ج 6، ص 234-235.
[24] الدر المنثور، ج 1، ص 440-441.
[25] ر. ک: مصباح الهدى در نگرش و روش عرفانى اهل محبت و ولاء، مهدى طیّب، ص 33. برگرفته از سخنان مرحوم دولابى
[26] مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.
[27] بحار الانوار، ج 96، ص 252.
[28] روضة المتقین، ج 3، ص 225.
[29] ر.ک: حکمت عبادات، آیت الله جوادى آملى، ص 137.
[30] بحار الانوار، ج 96، ص 252.