ماهان شبکه ایرانیان

اسرار روزه

روزه، همچون‌ دیگر‌ عبادت ها علاوه بر احکام و آداب و حکمت ها، اسرارى دارد. بدون تردید، اسرار روزه چیزى فراتر از احکام، آداب و حکمتهاى آن است؛ احکام روزه، مسائلى را مى‏گویند که کتابهاى فقهى متکفّل آن‌ هستند‌ مانند اینکه روزه چیست؟ چگونه باید روزه گرفت؟ واجبات روزه چیست؟ چه چیزهایى روزه را باطل مى‏کند و....

اسرار روزه

مقدمه

روزه، همچون‌ دیگر‌ عبادت ها علاوه بر احکام و آداب و حکمت ها، اسرارى دارد. بدون تردید، اسرار روزه چیزى فراتر از احکام، آداب و حکمتهاى آن است؛ احکام روزه، مسائلى را مى‏گویند که کتابهاى فقهى متکفّل آن‌ هستند‌ مانند اینکه روزه چیست؟ چگونه باید روزه گرفت؟ واجبات روزه چیست؟ چه چیزهایى روزه را باطل مى‏کند و....

آداب روزه، امورى را مى‏ گویند که شخص روزه‏ دار وظیفه دارد آنها را رعایت کند؛ اعم‌ از‌ آداب ظاهرى روزه همچون ترک خوردن و آشامیدن و آداب باطنى آن از قبیل ترک معاصى و حتى مکروهات.

حکمت روزه، عبارت است از فایده، هدف و نتیجه ‏اى که بر آن مترتب مى‏گردد‌، همچون‌ تقوا‌، آرامش روح و روان، سلامت بدن‌، احیاى‌ فضایل‌ اخلاقى و مانند آن که در روایات معصومین(ع) و کتاب هاى اخلاقى آمده است.

اما سرّ روزه، عبارت است از وجود غیبى روزه که‌ به‌ عالم‌ ملکوت برمى‏گردد و چیزى است که به درون و باطن‌ روزه‌ مربوط مى‏شود.

روشن است که اسرار روزه با احکام، آداب و حکمت آن تفاوت دارد و هیچ کدام از آنها را‌ نمى‏ توان‌ جزو‌ اسرار روزه نامید. اگر چه در این میان، بدون آداب‌ روزه نمى ‏توان به اسرار آن دست یافت؛ چرا که آداب روزه، همان علت هاى آماده ساز و اسباب کمک رسان‌ در‌ رسیدن‌ به پاره‏اى از اسرار روزه است؛ زیرا رسیدن به باطن ممکن‌ نمى‏شود‌ جز براى کسى که خاطر او پاک و درون او صاف و دل او سالم باشد.

مفهوم ‏شناسى

اسرار‌ جمع‌ سرّ‌ در برابر عَلَن همانند غیب در مقابل شهادت، یعنى نهان، امر مکتوم‌ و پوشیده‌ و چیزى‌ که از دیده‏ها پنهان باشد.

سرّ بر دو قسم است؛ نخست سرّ مطلق و محض‌، و آن‌ رازى‌ است که در چارچوب مقدار و اندازه نمى ‏آید و هیچ گاه به منصه ظهور نرسیده و آشکار‌ نمى‏گردد‌، مانند علوم و اسرارى که در خزاین غیب الهى قرار گرفته و حکمت خداوندى ایجاب‌ مى‏کند‌، هیچ‌ گاه از نهانخانه درون بیرون نیاید.

دوم سرّ مقید و بالقیاس، و آن رازى است که‌ در‌ محدوده مقدار و اندازه در آید؛ در این هنگام قابلیت شهود پیدا مى‏کند و نسبى‌ و مضاف‌ است‌؛ بدین معنا که ممکن است کسى بدان دست یازد و براى او به شهادت برسد، ولى‌ دیگرى‌ همچنان این راز براى او پوشیده بماند.[1]

راه اثبات اسرار روزه

آنچه بر وجود راز براى روزه دلالت دارد، دو امر‌ است‌:

1. دلیل‌ عام

منظور از دلیل عام، دلیل فراگیرى است که وجود راز براى‌ روزه‌ و غیر آن را ثابت مى‏کند مانند آیه شریفه که مى‏فرماید:

هلْ یَنظُرُونَ اِلاّ تأْویلَهُ یَوْمَ یَأْتى‌ تَأْویلُهُ‌ یَقُولُ الَّذینَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ.... (اعراف: 53‌)

آیا‌ آنان جز در انتظار تأویل هستند؟ روزى که‌ تأویلش‌ فرارسد‌، کسانى که آن را از پیش به‌ فراموشى‌ سپرده‏اند مى‏گویند: در حقیقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند.

بر اساس این‌ آیه‌، روزه از امورى است که‌ قرآن‌ کریم در‌ آیات‌ متعددى‌ به طور روشن آن را بیان‌ کرده‌ است و هر چه را قرآن بیان کرده، تأویل دارد، چنان که داراى‌ تفسیر‌، باطن و ظاهر است و ناچار باید تأویل‌ با تفسیر همخوان بوده‌ و باطن‌ با ظاهر موافق باشد.

تأویل‌، امر‌ عینى است نه ذهنى، و مصداق خارجى است نه مفهوم درونى که وقتى پرده‏ها‌ کنار‌ رفت آشکار مى‏گردد.

از آنجا‌ که‌ براى‌ هر امر ظاهرى‌، درون‌ و لایه‏هاى مترقّى‏ترى وجود دارد‌ و برخى‌ از این درونها در مرتبه، فوق برخى دیگر هستند، براى روزه نیز درونها و تأویلاتى‌ است‌ که درجه بعضى فوق بعضى دیگر‌ است‌، که در‌ روز‌ قیامت‌ آشکار مى‏شود.

یا آیه‏اى‌ که مى‏فرماید:

وَ لِلّه غیْبُ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ وَ اِلَیْهِ یُرْجَعُ الْاَمْرُ کُلُّهُ. (هود: 123‌)

نهان‌ آسمانها و زمین از آنِ خداست و همه‌ کارها‌ به‌ او‌ باز‌ مى‏گردد.

بر پایه‌ این‌ آیه، روزه، جزئى از آسمانها و زمین  نظام خارجى موجود  است و هر موجودى که پاره‏اى از نظام‌ عینى‌ و خارجى‌ شمرده شود، براى او جنبه غیب و نهانى‌ است‌، همان‌ گونه‌ که براى‌ او شهادت است.

در آیه‏اى دیگر مى‏خوانیم:

وَ اِن منْ شىْ‏ءٍ اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ اِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. (حجر: 21)

چیزى نیست ظ‏جز این که‌ گنجینه‏هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‏اى معین فرو نمى‏فرستیم.

بر اساس این آیه نیز براى تک تک اشیا و پدیده‏هاى جهان طبیعت و از جمله روزه، گنجینه‏هایى وجود‌ دارد‌ که برخى از آنها فوق بعضى دیگر قرار دارند. چون قرآن که در بردارنده روزه و غیر آن است، در جهان طبیعت یک شى‏ء خارجى است؛ از این رو، براى‌ قرآن‌ با محتویاتى که دارد نیز گنجینه‏هایى الهى است که از آن نازل شده است.[2]

آیات «فسُبْحانَ الَّذى بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَىْ‏ءٍ.» (یس: 83‌)؛ «تَبارَکَ‌ الَّذى بیَدِهِ الْملْکُ.» (ملک: 1)؛ «وَ‌ لِلّهِ‌ خَزائِنُ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ.» (منافقون: 7) و «قُلْ اَنْزَلَهُ الَّذى یَعْلَمُ السِّرَ فِى السَّمواتِ وَ الْاَرْض.» (فرقان: 6) نیز وجود راز براى روزه و دیگر عبادتها را ثابت‌ مى‏کند‌.

2. دلیل خاص

منظور از‌ آن، دلیلى است که وجود راز نهانى براى خصوص روزه را ثابت مى‏کند مانند روایاتى که درباره ملکوت و باطن روزه از معصومین(ع) وارد شده است و وجود حقیقى روزه، قبل از اعتبار‌ دنیایى‌ و نیز بعد از آن را به اثبات مى‏رسانند. برخى از این‏گونه روایات در لا به لاى مقاله خواهد آمد.

برخى از اسرار روزه

اصل در روزه و دیگر عبادتها، همان سرّ‌ و نهان‌ آن است‌ و ظواهر احکام و آداب و حکمتهاى آن، فروعاتى هستند که مى‏توان به وسیله آنها به این اصل رسید. بر‌ این پایه، مى‏توان گفت تنها راه نیل به اسرار روزه حفظ‌ ظواهر‌ احکام‌، آداب و حکمتهاى آن است.

امام صادق(ع) مى‏فرماید:

روزه تنها امساک از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه روزه، شرطى ‌‌دارد‌ که براى تامّ و تمام شدن روزه، چاره‏اى از حفظ آن شرط نیست و آن عبارت‌ است‌ از خاموشى اندرون. آیا سخن حضرت مریم دختر عمران را نشنیده‏اى که گفت: «اِنى نذَرْتُ‌ لِلرَّحْمنِ صَوْما فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْمَ اِنْسِیّا» (مریم: 26) یعنى خاموشى را نذر کرده‏ام‌.

بنابراین‌، هرگاه‌ روزه گرفتید زبانهایتان را از دروغ بازدارید، چشمهایتان را [از حرام] فروپوشید، با یکدیگر نزاع نکنید، حسد نورزید، غیبت نکنید، بگو و مگو ننمایید، تکذیب نکنید، از مباشرت با زنان دورى جویید‌، مخالفت نورزید، بر یکدیگر غضب نکنید، دشنام ندهید، یکدیگر را شماتت ننمایید، سستى نکنید، از مجادله بپرهیزید، ظلم نکنید، خود را به جهالت و نادانى نزنید، یکدیگر را اندوهگین نسازید، از یاد‌ خدا‌ و نماز غافل نشوید، با خاموشى، سکوت، حلم، صبر و صدق ملازم بوده، از آنها جدا نشوید. از اهل شر دورى کنید. از سخن باطل و غنا، دروغ، افترا زدن به افراد، دشمنى‌، سوء‌ ظن و سخن‏چینى بپرهیزید.

بر آخرت مشرف باشید [به گونه‏اى که گویا آن را مشاهده مى‏کنید] و ایام [مرگ] خود را انتظار بکشید؛ انتظار آنچه خداوند به شما وعده داده است‌، براى‌ «لقاء الله» توشه جمع کنید. بر شما باد به سکینه، وقار، خشوع و خضوع، ذلیل همچون خوارى بندگان ترسان از مولاى خود، نیکوکار، برخوردار از خوف و رجا؛ در حالى که‌ هم‌ رعب‌ و ترس بر او غالب شده‌ و هم‌ به‌ عبادت میل و رغبت نشان مى‏دهد....

سپس امام(ع) در ادامه حدیث مى‏فرماید:

فَاِذا فَعَلْتَ ذلِکَ کُلَّهُ فَاَنْتَ صائِمٌ لِلّهِ بِحَقیقَةِ صَوْمِهِ، صانِعٌ‌ لَهُ‌ لِما‌ اَمَرَکَ وَ کُلَّما نَقَصْتَ مِنْها شَیْئا فیما بَیَّنْتُ‌ لَکَ‌، فَقَدْ نَقَصَ مِنْ صَوْمِکَ بِمِقْدارِ ذلِکَ.[3]

چون همه اینها را انجام دادى و تمام این شرایط را به کار بردى‌، تو‌ براى‌ خدا به روزه حقیقى او روزه خواهى بود و آنچه را‌ که به تو فرمان داده انجام داده‏اى، و هر مقدار از آنچه من براى تو بیان کردم کم کنى‌ در‌ حقیقت‌ از روزه‏ات به همان اندازه کم شده است.

امام رضا(ع) نیز‌ مى‏فرماید‌:

اِعْلَمْ اَنَّ شَهْرَ رَمَضانَ شَهْرٌ لَهُ حُرْمَةٌ وَ فَضْلٌ عِنْدَ اللّهِ جَلَّ وَ عزَّ فَعَلَیْکَ مَا‌ اسْتَطَعَتَ‌ فیهِ‌ بِحَفْظِ الْجَوارِحِ کُلِّها وَ اِجْتِنابِ ما نَهاکَ عنْهُ فى السرِّ وَ الْعَلانِیَةِ‌ فَاِنَّ‌ الصَّوْمَ‌ فیهِ سِرٌّ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَبْدِ، فَمَنْ رَدَّها عَلى ما اَمَرَهُ اللّهُ فَقَدْ عَظُمَ‌ اَجرُهُ‌ ‌وَ‌ ثوابُهُ، وَ مَنْ تَهاوَنَ فیهِ فَقَدْ وَجَبَ السَّخَطُ مِنْهُ وَ اتَّقُوهُ حَقَّ تُقاتِهِ، فَاِنَّ‌ اللّهَ‌ معَ الَّذین اتقَوْا وَ الَّذینَهُمُ مُحْسِنُونَ.[4]

بدان که ماه رمضان ماهى است که‌ نزد‌ خداوند‌ بزرگ حرمت و فضیلت دارد. بنابراین، تا مى‏توانى همه اندامهایت را در این ماه حفظ‌ کن‌ و در نهان و آشکار از آنچه که خداوند تو را از آن نهى کرده، دورى کن؛ زیرا در روزه سرّى بین خدا و بنده‏اش است‌. پس‌ هر کس این حرمت و فضیلت را آن گونه که خدایش به آن‌ امر‌ کرده‌، نگه دارد؛ اجر و ثواب بزرگى مى‏برد و هر کس در آن سستى کند خشم خدا بر‌ او‌ لازم‌ مى‏گردد، تقواى الهى را به گونه‏اى که حق اوست، پیشه خود سازید‌؛ چرا‌ که خداوند با پارسایان است و همانان نیکوکارانند.

کسى که همه احکام روزه را مراعات و آداب آن‌ را‌ به شایستگى مراعات کند، به حکمتهاى روزه دست یافته و به همان میزان‌ از‌ سرّ و باطن روزه بهره‏مند خواهد شد؛ چرا‌ که‌ انسان‌ با رعایت این ظواهر و آداب به باطن‌ روزه‌ راه پپدا مى‏کند. امام خمینى(ره) مى‏فرماید:

ظاهر راهِ باطن است... ؛ کسى که‌ چنین‌ مى‏بیند که با انجام تکلیفهاى‌ الهى‌ باطن براى‌ او‌ حاصل‌ نشد، بداند که ظاهر را درست‌ انجام‌ نداد و کسى که بخواهد به باطن برسد بدون راه ظاهر، مانند برخى‌ از‌ صوفیان عوام، او هیچ دلیلى از‌ طرف خداوند ندارد.[5]

با‌ توجه‌ به این توضیح، برخى از‌ اسرار‌ روزه را در محورهاى زیر پى مى‏گیریم:

1. خوشبوتر از مُشک

آنچه در عالم‌ ملک‌ از روزه‏دارى ظهور مى‏کند این‌ است‌ که‌ دهان انسان در‌ اثر‌ روزه بویى مطبوع ندارد‌ ولیکن‌ در عالم ملکوت، باطن روزه به صورت عطرى خوشبوتر از مشک بروز مى‏کند. امام‌ صادق‌(ع) مى‏فرماید:

اَوْحَى اللّهُ تبارَکَ وَ تعالى‌ اِلى‌ موسى عَلَیْه‌ السَّلامُ‌: ما‌ یَمْنَعُکَ منْ مُناجاتى؟ قالَ: یا‌ رَب اُجِلُّکَ عَنِ الْمُناجاتِ لِخَلُوفِ فَمِ الصّائِمِ فَاَوْحَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْهِ: یا مُوسى‌ لَخَلُوفُ‌ فَمِ الصّائِمِ اَطْیَبُ عِنْدى مِنْ ریحِ‌ الْمِسْکِ‌.[6]

خداوند‌ متعال‌ به‌ حضرت موسى(ع) وحى‌ فرستاد‌ که چرا با من مناجات نمى‏کنى؟ عرض کرد: پروردگارا [شأن] تو را اجلّ از آن مى‏دانم که‌ با‌ بوى‌ نامطبوع دهان روزه‏دار [خود] مناجاتت کنم. خداوند‌ بزرگ‌ به‌ او‌ وحى‌ کرد‌: اى موسى! بوى دهان روزه‏دار پیش من از مشک خوشبوتر است.

همان حضرت در روایتى دیگر مى‏فرماید:

هر کس در روزى بسیار گرم براى خداى بزرگ روزه‌ بگیرد و تشنه شود، خدا هزار فرشته را موکّل مى‏کند تا چهره او را مسح کنند و به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند بزرگ مى‏فرماید:

ما اَطْیَبَ ریحُکَ وَ رَوْحُکَ! یا مَلائِکَتى اَشْهِدُوا اِنّى غَفَرْتُ لَهُ.[7]

عجب معطرى و چه بوى خوشى دارى! فرشتگان من شاهد باشید که من او را آمرزیدم‌.

2. سپر‌ آتش

روزه در عالم مُلک، به صورت سپرى در برابر آفتها و شهوتهاى دنیوى بروز مى‏کند و راز اصلى سپر بودن روزه را باید در‌ تأثیرگذارى‌ آن در نفس روزه دار‌ جست‌ و جو کرد؛ زیرا همان تأثیر است که باعث حراست آدمى مى‏شود. ولى در عالم ملکوت، به صورت سپرى در برابر آتش جهنم ظهور مى‏کند‌. رسول‌ خدا(ص) در این باره‌ مى‏فرماید‌:

اَلصَّوْمُ جُنَّةٌ؛[8] روزه سپر است.

امام صادق(ع) مى‏فرماید:

اَلصَّوْمُ جُنَّةٌ. اَىْ سَتْرٌ مِنْ آفاتِ الدُّنیا، وَ حجابٌ منْ عَذابِ الاْخِرَةِ.[9]

روزه، مفطراتى صورى دارد و مفطراتى معنوى. روزه‏هاى مصطلح را ده‌ چیز‌ باطل مى‏کند که معروف است؛ اما روزه‏اى که سپر آتش و موجب ورود به بهشت است و بوى دهان را از مُشک خوشبوتر مى‏سازد، ممکن است با غیبت از مسلمانى رخت بربندد‌.[10]

این‌ است معناى‌ سخن رسول خدا(ص) که فرمود: «اَلصِّیامُ جُنَّةٌ ما لَم یَخرِقْها» روزه زمانى سپر آتش است که سوراخ‌ نشود. گفتند: «وَ بِمَ یَخْرِقْها» به چه چیزى سوراخ مى‏شود؟ فرمود: «بِکِذْبٍ‌ اَوْ‌ غَیْبَةٍ‌؛»[11] با دروغ یا غیبتى.

سپر بودن روزه با گناه آسیب مى‏شود و آن ویژگى باطنى خود را از ‌‌دست‌ مى‏دهد.

3. مشاهده ملکوت

اساس راز روزه در شهود عینى روزه‏دار نهفته است. از‌ جمله‌ برکات‌ روزه حقیقى که خداوند متعال نصیب روزه‏دارى مى‏کند این است که پرده از جلو چشم‌ او برمى‏دارد و به این وسیله مى‏تواند ماوراى طبیعت را با چشم دل و حقیقت‌ ایمانش ببیند. خداوند سبحان‌ همگان‌ را به نظر در ملکوت عالم دعوت کرده، مى‏فرماید:

اَوَلَمْ یَنْظُرُوا فى مَلَکُوتِ السمواتِ وَ الْاَرْض وَ ما خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ... (اعراف: 185)

آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین و آنچه‌ خدا آفریده، (از روى دقت و عبرت) نظر نیفکندند.

ماه مبارک رمضان و روزه بهترین راه براى‌ رسیدن به باطن عالم و مشاهده ملکوت آن است؛ براى اینکه درهاى آسمان و عالم ملکوت در ماه رمضان باز است و مقتضى براى تعالى روحى فراهم است، فقط همتى مردانه مى‏خواهد که‌ انسان‌ وقت را غنیمت شمارد و از لحظه لحظه ایام و لیالى این ماه مبارک استفاده کند و خود را در معرض نفحات الهى قرار دهد. رسول خدا(ص) مى‏فرماید:

اِنَّ اَبْوابَ السَّماء تُفْتَحُ‌ فى‌ اَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ لا تُغْلَقُ اِلى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ...[12]

همانا درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نمى‏شود.

همچنین‌ مى‏فرماید‌:

اَرْبَعَةٌ‌ لا تُرَدُّ لَهمْ دَعوَةٌ، وَ‌ یُفْتَحُ‌ لَهُمْ‌ اَبْوابُ السَّماءِ وَ یَصیرُ اِلَى الْعَرْشِ: دُعاءُ الْوالِدِ لِوُلْدِهِ، وَ الْمَظْلُومُ عَلى مَنْ ظَلَمَهُ، وَ الْمُعْتَمِرُ حتّى یَرْجعَ، وَ الصّائِمُ حَتّى‌ یُفْطِرَ‌.[13]

چهار‌ نفرند که دعایشان ردّ نمى‏شود و درهاى آسمان براى‌ آنان‌ گشوده مى‏شود و صیرورت آنها به سوى عرش است: دعاى پدر براى فرزندانش، نفرین مظلوم در حق ظالم، شخص عمره‌ کننده‌ تا‌ زمانى که مراجعت کند و روزه‏دار تا وقتى که افطار نماید‌.

بر اساس بعضى از روایات، شیطان رهزن انسان براى تعالى روحى و رسیدن به باطن عالم است. امام صادق‌(ع) در‌ روایتى‌ مى‏فرماید:

لَوْلا اَنَّ الشَّیاطینَ یَحُومُونَ حَوْلَ قلُوبِ بنى ادَم لَنَظَرُوا اِلى‌ مَلَکُوتِ‌ السَّمواتِ.[14]

اگر شیطانها اطراف دلهاى آدمیزاد گردش نمى‏کردند بدون تردید ملکوت آسمانها را مى‏دیدند.

هنگامى که‌ هلال‌ ماه‌ مبارک رمضان طلوع مى‏کند بر دست و پاى شیطان زنجیر مى‏کنند: «اِذا طَلَعَ‌ هِلالُ‌ شَهْرِ‌ رَمَضانَ، غُلَّتْ مَرَدَةُ الشَّیاطین»[15]، علاوه اینکه، روزه اسلحه‏اى است که انسان به وسیله آن‌ مى‏تواند‌ در‌ برابر هجوم شیطان تاب آورد و او را از خود دور مى‏سازد. امام صادق(ع) از‌ پدران‌ بزرگوار خود نقل مى‏کند که پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود فرمود:

اَلا اُخْبِرُکُمْ‌ بِشَىْ‏ءٍ‌ اِنْ‌ اَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ، تَباعَدُ الشیْطانُ منْکُمْ کَما تَباعَدُ الْمُشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالُوا: بَلى. قالَ الصَّوْمُ یُسَوِّدُ‌ وَجْهَهُ‌...[16]

آیا شما را به چیزى آگاه نسازم که اگر انجامش دهید، شیطان را‌ از‌ شما‌ دور کند؛ آن گونه که مشرق از مغرب دور است؟ گفتند: آرى. فرمود: روزه روى شیطان‌ را‌ سیاه مى‏کند.

از سوى دیگر، انسان با روزه گرفتن، ظاهر عالم را مى‏نگرد‌. درد‌ تشنگى‌ و گرسنگى را مى‏چشد و به این وسیله درد گرسنگان و تشنگان را درمى‏یابد و بر‌ آنها‌ ترحم مى‏کند و با رعایت آداب ظاهرى و باطنى روزه کم کم به ملکوت عالم راه مى‏یابد. رسول‌ خدا‌(ص) مى‏فرماید:

طُوبى لِمَنْ ظَمَأَ اَوْجاعَ لِلّهِ! اُولئِکَ الَّذینَ یَشْبَعُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ، طُوبى‌ لِلْمَساکینِ‌ بِالصَّبْرِ! اُولئِکَ الَّذینَ یَرَوْنَ مَلَکُوتَ السمواتِ.[17]

خوشا‌ به‌ حال‌ کسانى که براى خدا تشنه یا گرسنه‌ مى‏شوند‌! آنها کسانى‏اند که روز قیامت سیر مى‏شوند. خوشا به حال مسکینان صابر! آنان‌ کسانى‏اند‌ که باطن عالم را مشاهده‌ مى‏کنند‌.

اما چگونگى‌ دیدن‌ باطن‌ عالم به این گونه است که‌ روزه‏دار‌ در اثر روزه به کمالى دست مى‏یابد که چشم دلش باز مى‏شود‌ و با‌ چشم دل و حقیقت ایمانش ماوراى عالم‌ را مى‏بیند. چنان که‌ خداوند‌ سبحان در حدیث معراج درباره‌ فضایل‌ اهل آخرت مى‏فرماید:

وَ لَاَفْتَحَنَّ لِرُوحِهِمْ اَبْوابَ السَّماءِ کُلَّها وَ لَاَرْفعَنَّ الْحجُبَ کُلَّها‌ دُونى‌.[18]

البته من براى روح آنها‌ همه‌ درهاى‌ آسمان [و ملکوت]‌ را‌ باز مى‏کنم و همه حجابهاى‌ غیر‌ خودم را بر مى‏دارم.

اوج سرّ نهانى روزه در شهود خداوند نهفته است که‌ ثمره‌ آن رسیدن به یقین مى‏باشد؛ همان‌ که در آیه‏اى‌ از‌ قرآن‌ مى‏خوانیم: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ‌ حَتّى یَأْتِیَکَ الْیَقینُ» (حجر: 99)

4. سفره رنگین بهشتى

اگر چه شخص روزه‏دار از اطمعه ‌و اشربه‌ دنیایى‌ در حین روزه ممنوع است و لیکن‌ باطن‌ روزه‌ به‌ صورت‌ انواع خوردنیها و نوشیدنیهاى‌ بهشتى‌ ظهور مى‏کند که نه چشمى آنها را دیده و نه گوشى شنیده است. پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید:

اِنَّ‌ اللّهَ‌ جَعَلَ‌ مائِدَةً عَلَیْها ما لا عَیْنٌ رَأَتْ وَ‌ لا‌ اُذُنٌ‌ سَمِعَتْ‌ وَ‌ لا‌ خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ، لا یَقْعُدُ عَلَیها اِلاّ الصّائِمُونَ.[19]

همانا خداوند سفره‏اى گسترده که بر آن چیزهایى است که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر‌ قلب کسى خطور کرده است و تنها روزه‏داران بر سر آن سفره مى‏نشینند.

5. دعاى فرشتگان

از رازهاى نهانى روزه عبارت از‌ چیزهایى‌ است که فرشتگان براى روزه‏دار از درگاه خدا مسئلت مى‏کنند. آنچه را آنان براى روزه‏داران دعا مى‏کنند، باطن روزه است. رسول خدا(ص) مى‏فرماید:

اِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى وَکَّلَ‌ مَلائِکَةً‌ بِالدُّعاءِ لِلصّائِمینَ وَ قالَ: اَخْبَرَنى جَبْرَئیلُ عَلَیْهِ السَّلامُ عَنْ رَبِّهِ تعالى ذِکْرُه اَنَّهُ قالَ: ما اَمَرْتُ مَلائِکَتى بِالدُّعاءِ لِاَحَدٍ مِنْ خَلْقى اِلاَّ اسْتَجَبْتُ‌ لَهُمْ‌ فیهِ.[20]

همانا خداوند متعال عده‏اى‌ از‌ فرشتگان را مأمور کرده تا براى روزه‏داران دعا کنند و جبرئیل(ع) به من خبر داد که پروردگار مى‏فرماید: من هرگز فرشتگانم را به دعا فرمان‌ ندادم‌ جز آنکه دعاى آنان‌ را‌ مستجاب کردم.

6. در ورودى ویژه

باطن روزه در قیامت به صورت درى بهشتى به نام «ریّان» تجلّى مى‏کند که ویژه مردان و زنان روزه‏دار است و کسى دیگر حق ورود از آن‌ را‌ ندارد. رسول خدا(ص):

وَ لِلْجَنَّةِ بابٌ یُقالُ لَهُ الرَّیّانُ. لا یُفْتَحُ ذلِکَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ یُفْتَحُ لِلصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ مِنْ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) ثُمَّ یُنادى رِضْوانُ خازِنُ الْجَنَّةِ یا اُمَّةَ‌ مُحَمَّدٍ‌! هَلُمُّوا اِلَى‌ الرَّیَّانِ، فَیَدْخُلُ اُمَّتى فى ذلِکَ الْبابِ اِلَى الْجنَّةِ...[21]

بهشت درى دارد که به آن «ریّان» مى‏گویند. این‌ در تا روز قیامت باز نمى‏شود، ولى در روز قیامت براى‌ زنان‌ و مردان‌ روزه‏دار از امت محمد(ص) گشوده مى‏شود. پس از آن رضوان، خزانه‏دار بهشت ندا مى‏کند: اى امت محمد‌! ‌‌به‏سوى‌ ریّان بشتابید و امت من از آن در وارد بهشت مى‏شوند.

در برخى روایات دارد‌ که‌ کسى غیر روزه‏داران از آن در وارد نمى‏شوند و پس از ورود آنان این در بسته‌ مى‏شود.[22]

7. صورت ملکوتى روزه در برزخ

باطن روزه در عالم برزخ با صورتى‌ نورانى ظهور مى‏کند و همدم‌ تنهاییهاى‌ انسان در عالم پس از مرگ است. از یکى از دو امام باقر و صادق(ع) روایت شده که مى‏فرماید:

وقتى بنده مؤمن از دنیا مى‏رود شش صورت به همراه او وارد برزخ‌ و قبر مى‏شوند. این صورتها از شش جهت او را از آسیبها محافظت مى‏کنند. آن کس که طرف راست این بنده مؤمن‌ قرار‌ گرفته در معرفى خود مى‏گوید: من نمازم. آن که طرف چپ او قرار گرفته مى‏گوید: من زکات هستم. صورتى که رو به روى او ایستاده مى‏گوید: من روزه هستم. صورتى‌ که‌ پشت سر اوست و از پشت وى را حمایت مى‏کند مى‏گوید: من حج و عمره هستم. اما آن نورى که پایین پاى اوست مى‏گوید: من نیکیهایى هستم که تو به برادران‌ مؤمن‌ روا داشتى. آن گاه این پنج نفر از آن که بالاى سر مؤمن ایستاده مى‏پرسند که تو کیستى که از همه ما نورانى‏تر هستى؟ مى‏گوید: من ولایت خاندان پیغمبرم.[23]

صورت‌ نورانى‌ و ملکوتى‌ روزه را در عالم برزخ‌ مى‏توان‌ دید‌ و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبید. این صورت ملکوتى همیشه زنده است و روز قیامت از روزه‏دار شفاعت مى‏کند. رسول‌ خدا‌(ص) مى‏فرماید‌:

اَلصِّیامُ وَالْقُرْآنُ یَشْفَعانِ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقیامَةِ. یَقولُ الصیامُ‌: اَىْ‌ رَبِّ مَنَعْتُهُ الطَّعامَ وَالشَّهْوَةَ فَشَفَّعْنى فیهِ وَیَقُولُ الْقُرْآنُ: مَنَعْتُهُ النَّوْمَ بِاللَّیْلِ فَشَفِّعْنى فیهِ. قالَ: فیَشْفَعانِ.[24]

روزه و قرآن در روز‌ قیامت‌ براى‌ بنده شفاعت مى‏کنند. روزه مى‏گوید: پروردگارا او را از غذا‌ و شهوت منع کردم. پس شفاعت مرا در حق او بپذیر و قرآن مى‏گوید: پروردگارا از خواب شب او مانع‌ شدم‌ پس‌ شفاعت مرا در حق او بپذیر. بنابراین، آن دو شفاعت مى‏کنند‌.

8. لقاء‌ الله

خداوند سبحان در ماه مبارک رمضان همگان را به «ضیافت الله» دعوت کرده است. ماهیت‌ این مهمانى‌ با دیگر مهمانیها تفاوت دارد. در ماه مبارک رمضان خدا با گرسنگى‌ و تشنگى‌ از‌ مهمانهایش پذیرایى مى‏کند و قطعا اگر براى رسیدن به باطن روزه چیزى بهتر از گرسنگى‌ بود‌ خدا‌ با آن از مهمانهایش پذیرایى مى‏کرد. کسى که به حقیقت روزه برسد و مهمان خدا‌ شود‌ کم کم از خوردن و آشامیدن مى‏افتد، همه حواسش به او مى‏رود و علم و محبت‌ او‌ را‌ سیر و سیراب مى‏کند.[25]

باطن این مهمانى، معدن نور و عظمت است که در مناجات شعبانیه‌ از‌ خداوند سبحان درخواست مى‏کنیم: «وَ اَنِرْ اَبصارَ قلُوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ‌ اَبْصارُ‌ الْقُلُوبِ‌ حجُبَ النورِ فتَصِلَ اَلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ».[26]

خداوند تبارک و تعالى براى ورود به این معدن، از‌ بندگانش‌ دعوت کرده است؛ هم این دعوت در عالم آفرینش بى‏بدیل است و هم نحوه پذیرایى‌ صاحبخانه‌ و هم آنچه پاداش در انتظار روزه‏دار است آن هم، استثنایى و جزو اسرار نهانى میان روزه‏دار و خداوند‌ سبحان‌ است. رسول خدا(ص) مى‏فرماید:

قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: کُلُّ اَعمالِ بنى‌ آدَمَ‌ بِعَشْرَةِ اَضْعافِها اِلى سَبْعَمِائَةِ ضعْفٍ اِلاَّ الصبْرُ‌ فَاِنَّهُ‌ لى‌ وَ اَنَا اَجْزى بِهِ، فَثَوابُ الصَّبْرِ مَخْزُونٌ‌ فى‌ عِلْمِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الصبْرُ الصوْمُ.[27]

خداوند بزرگ فرمود: همه اعمال‌ آدمیزاد‌ از ده تا هفتصد برابر‌ پاداش دارند به‌ غیر‌ از‌ صبر که آن براى من است‌ و من‌ به آن پاداش مى‏دهم و پاداش صبر در خزانه علم الهى نهفته است‌ و صبر‌ همان روزه است.

در حدیث دیگر‌ مى‏فرماید که خداى سبحان‌ فرمود‌:

اَلصَّوْمُ لى وَ اَنا اَجزى‌ بِهِ‌.[28]

این حدیث را دو گونه مى‏شود معنا کرد؛ نخست اینکه کلمه «اجزى» به‌ فتح‌ همزه و به صیغه معلوم خوانده‌ شود‌. در‌ این صورت معناى‌ حدیث‌ چنین است: روزه مال‌ من‌ است و من شخصا پاداش او را مى‏دهم.

در این فرض تفاوت روزه با دیگر‌ عبادتها‌ این است که در غیر روزه‌ هنگام‌ مرگ ملائکه‌ الهى‌ به‌ استقبال مؤمنان مى‏آیند، درهاى‌ بهشت را مى‏گشایند و مى‏گویند از هر درى که خواستید بفرمایید «سَلام عَلَیْکُمْ طبْتُمْ فادْخُلُوها خالِدینَ‌.» (زمر‌: 73) اما درباره روزه‏دار، خود خداوند‌، بدون‌ واسطه‌ قرار‌ دادن فرشته‏ها به روزه‏دار‌ پاداش‌ مى‏دهد و به او خطاب مى‏کند: «فَادْخُلى فى عِبادى وَ ادْخُلى جَنَّتى» (فجر: 29-30).

دوم اینکه‌ کلمه‌ «اجزى‌» به ضمّ همزه و به صیغه مجهول خوانده‌ شود‌. در‌ این‌ صورت‌ معناى‌ حدیث چنین است: روزه مال من است و من جزاى آن هستم. در این جا سرّ و باطن روزه به صورت لقاى خدا ظهور مى‏کند و براى انسان، همتى بالاتر‌ از لقاى حق فرض ندارد.[29]

در هر دو صورت؛ چه آنجا که خداوند به طور مستقیم و بدون واسطه فرشتگان متکفل پاداش روزه‏دار مى‏شود و چه آنجا که خود خداوند و لقاى او‌ پاداش‌ روزه‏دار باشد، آنچه بین خداوند و بنده‏اش مى‏گذرد و همچنین چگونگى پاداش دادن خداوند به بنده‏اش، از مکنونات‌ و اسرارى است که در روایت پیشین با عبارت «فَثَوابُ الصَّبْرِ مَخْزُونٌ فى عِلْمِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالصَّبْرُ الصَّوْمُ» از آن یاد شد.[30]

بدون تردید‌ وقتى‌ روزه‏دار به این سرّ روزه‌ دست‌ پیدا کند به معدن نور و عظمت الهى دست یافته و در آن محضر غرق لذت، سرور و شادمانى خواهد شد، ولى چون در آن جا مقام‌، مقام‌ عنداللهى شدن «عِنْدَ مَلیکٍ‌ مُقْتَدِرٍ‌» (قمر: 55) است، سخن از لذایذ ظاهرى نیست. بلکه سخن از کمالات و لذایذ معنوى است. از همین رو است که امام صادق(ع) مى‏فرماید:

لِلصّائِمِ فَرْحَتانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ الْاِفْطارِ وَ فَرْحَةٌ‌ عِنْدَ‌ لِقاءِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[31]

روزه‏دار دو وقت خوشحال است؛ یکى هنگام افطار و دیگر هنگام ملاقات با خداوند بزرگ.

نتیجه‏گیرى

از مجموع آنچه گذشت مى‏توان نتیجه گرفت:

1. روزه، علاوه بر‌ احکام‌، آداب و حکمتها‌، اسرارى هم دارد.

2. اسرار روزه با احکام و آداب و حکمتهاى آن تفاوت دارد.

3. آنچه بر وجود راز براى‌ روزه دلالت مى‏کند، عبارت است از دلیل عام و دلیل خاص.

4. برخى‌ از‌ آیات‌ قرآن کریم وجود راز براى روزه و غیر آن را ثابت مى‏کند.

5. اصل در هر عبادتى، سرّ و نهان ‌‌آن‌ است.

6. تنها راه رسیدن به باطن روزه حفظ ظواهر احکام، آداب و حکمتهاى آن‌ است‌.

7. روایات‌ متعددى درباره سرّ و باطن روزه از معصومین(ع) رسیده است.

8. برخى از اسرار روزه عبارت است‌ از: عطرى خوشبوتر از مشک، سپر آتش جهنم، مشاهده ملکوت، سفره رنگین بهشتى‌، دعاى فرشتگان، در ورودى‌ ویژه‌ به بهشت، صورت ملکوتى ‌برزخى، لقاء الله.

پى نوشت ها

[1] ر.ک: رازهاى نماز، آیت الله جوادى‌ آملى‌، ص 18‌-19.

[2] ر.ک: همان، ص 21-25.

[3] بحار الانوار، ج 96‌، ص 292‌-293‌.

[4] همان، ص 381.

[5] سرچشمه اندیشه، آیت الله جوادى آملى‌، ج 5، ص 201‌.

[6] روضة المتقین، ج 3، ص 229.

[7] الکافى، ج 4، ص 64.

[8] بحار الانوار، ج 96، ص 251.

[9] همان، ص 254.

[10] تسنیم، آیت الله جوادى آملى، ج 9، ص 307.

[11] الدر المنثور، ج 1، ص 437.

[12] بحار الانوار، ج 96، ص 344.

[13] همان، ص 256-257.

[14] محجة البیضاء، ج 2، ص 125‌.

[15] بحار‌ الانوار‌، ج 96، ص 260.

[16] الکافى، ج 4، ص 62.

[17] وسائل الشیعه، ج 7، ص 299.

[18] بحار الانوار، ج 77، ص 24.

[19] الدر المنثور، ج 1، ص 441.

[20] روضة المتقین، ج 3، ص 228.

[21] بحار الانوار، ج 96، ص 355.

[22] ر.ک: الدر المنثور، ج 1، ص 436.

[23] ر.ک: بحار الانوار، ج 6، ص 234-235.

[24] الدر المنثور، ج 1، ص 440‌-441‌.

[25] ر. ک: مصباح‌ الهدى در نگرش و روش عرفانى اهل محبت و ولاء، مهدى طیّب، ص 33. برگرفته از سخنان مرحوم‌ دولابى‌

[26] مفاتیح‌ الجنان، مناجات شعبانیه.

[27] بحار الانوار، ج 96، ص 252.

[28] روضة المتقین، ج 3، ص 225.

[29] ر.ک: حکمت عبادات، آیت الله جوادى آملى، ص 137‌.

[30] بحار الانوار، ج 96، ص 252.

[31] همان، ص 248.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان