این فعال فرهنگی افغان ساکن ایران که به عنوان نامزد خارجی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در عرصه ترویج کتاب و کتابخوانی برای جایزه «آسترید لیندگرن» انتخاب شده است، در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: بابت این ماجرا خیلی خوشحال هستم. از انجمن نویسندگان کودک و نوجوان سپاسگزارم که بالاخره کارهایی را که برای کودکان مهاجر انجام میشود، دیدند؛ البته من تنها نیستم و دوستان زیادی هستند که در طول این سالها برای آموزش کودکان مهاجر که به هر دلیل نمیتوانستند در مدارس ثبتنام کنند، کار کردند.
او افزود: من از سال 79 برای آموزش کودکان مهاجر کار میکنم با شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم که بالاخره به نحوی صدای کودکان افغانستان و کودکان مهاجر به گوش جامعه جهانی میرسد. این صدا تنها صدای کودکان مهاجر نیست. من فکر میکنم کودکان مهاجر افغانستانی در ایران خیلی خوشبخت هستند زیرا از فضای فرهنگی که در ایران وجود دارد و از کتابهایی که برای کودکان ایرانی تولید میشود و از مدارس ایران استفاده میکنند. در حال حاضر 500 هزار کودک مهاجر افغانستانی در ایران داریم که در مدارس ایران درس میخوانند.
موسوی در ادامه گفت: من از طرف ایران برای کشور افغانستان نامزد شدهام، امیدوارم این اتفاق باعث شنیده شدن صدای کودکان افغانستان شود. کودکان از دونترین طبقات اجتماعی در افغانستان حساب شده و حقوقشان پایمال میشود. در هیچجای افغانستان کودکان را نمیبینید نه در طراحی شهری، نه در کتاب و نه در پاک. اگر شما بخواهید در افغانستان برای کودکان کار کنید، شما را ریشخند میکنند و با دید تمسخر نگاه میکنند که ببینید برای کودکان کار میکند. کودکان افغانستان مظلوم هستند. امیدوارم این اتفاق باعث شود کودکان افغانستان دیده شوند و کاری برای آنها انجام شود.
مسئول خانه کودکان افغانستان تأکید کرد: اگر امروز کاری برای کودکان افغانستان انجام نشود، وضعیت افغانستان همینطور خواهد بود. آینده این کشور را همین کودکان میسازند. هرچند در سالهای اخیر اتفاقهای خوبی در افغانستان رخ داده است اما کافی نیست. میزان ویرانی به قدری زیاد است که توجه بیشتری را میطلبد. اگر میخواهیم افغانستان از این چرخه ویرانگر خارج شود باید روی کودکان و آموزش آنها سرمایهگذاری کنیم. یکی از دلایلی که به من انگیزه میدهد تا برای کودکان کار کنم این است اگر ما این کودکان را آموزش ندهیم هر کدام پتانسیل این را دارند به یک طالب، انتحاری و کسی که تفنگ به دست بگیرد، تبدل شوند. اگر ما به بچه آموزش ندهیم چرخه ویرانی ادامه خواهد داشت و ما میخواهیم این چرخه را کمکم کمرنگ و سپس قطع کنیم؛ بنابراین بر روی آموزش درست و فرهنگ کودکان کار میکنیم که در افغانستان به فراموشی سپرده شده است. البته جسته و گریخته فعالیتهایی در ایران و افغانستان انجام میشود اما برای خیل عظیم بچهها کافی نیست و خیلی از کودکان افغانستان کتاب و مدرسه ندارند. فکر میکنم 18 سال پیش که میخواستند در افغانستان صلح بیاورند، اگر بخشی از هزینهها بر روی مدرسه و آموزش کودکان سرمایهگذاری میشد، الان ثمرهاش را میدیدیم و آدمهایی میآمدند که چرخه ویرانگری را کند میکردند.
او تاکید کرد: فلسفه اصلی این جایزهها، دیده شدن کسانی است که کار میکنند اما صدایشان به جایی نرسیده و دیده نشدهاند. آنها ملاکهایی دارند که این فعالیتها را بررسی میکنند، امیدوارم فعالیتهای ما دیده شود.
نادر موسوی در پایان با تشکر از انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، گفت: خوشبختانه در این سالها پل ارتباطی خوبی با انجمن نویسندگان و شورای کتاب کودک داشتیم. بارها در این نهادها حضور داشتیم و کارهایی که میشد به صورت مشترک انجام بدهید، انجام دادهایم. آنها نویسندگان و شاعران را برای کتابخوانی برای بچهها به مدرسه ما فرستادند. امیدوارم همکاریها بین جامعه ادبی کودکان ایران و افغانستان بیشتر برقرار شود. زبان و فرهنگ ما یکی است و امیدوارم تولیدات فکری فراوانی که برای کودکان ایران انجام میشود در حوزه شعر و داستان، به شکل گستردهتری وارد افغانستان شود و کودکان بیپناه افغانستان از آن استفاده کنند. در پایان باید بگویم کودکان افغانستان را بیشتر ببینید چه آنهایی که در ایران هستند و چه آنهایی که در داخل افغانستان.