ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

عبدی: با اعتراض خیابانی و راه‌بندان به هدف می‌رسیم/ اقتصاد دلیل اصلی تأخیر در "ازدواج" نیست

سعید حجاریان در اظهاراتی آنارشیستی با اشاره به برخی تندروی‌های اصلاح‌طلبان مثل "تحریم انتخابات" تأکید کرده: حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند، خب بداند!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

ادامه روند پیوستن اصلاح‌طلبان به جریان آنارشیسم

سعید حجاریان؛ از تحریم انتخابات تا رأی به تندروی!

در شماره قبلی وبلاگ مشرق خواندیم که سعید حجاریان، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با شماره شنبه گذشته روزنامه همشهری(ارگان شهرداری تهران) چگونه وزارت اطلاعات را متهم به تندروی کرده است.[1]

او اما در این مصاحبه اظهارات قابل تأمل دیگری هم دارد.

حجاریان در صحبت‌های خود اینطور می‌گوید که اصلاح‌طلبی علاوه بر دمکراسی و لوازمش باید درباره 4 مولفه «عدالت»، «بحث شهروندی»، «الگوی سیاست‌ورزی»‌ و «سیاست خارجی» نظر دقیق و صریح داشته باشد.

او با اشاره تلویحی به مقولاتی مثل تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی اصلاح‌طلبان می‌گوید: آیا کسی که به هر قیمت خود را درون بازی از پیش تعیین‌ شده سیاست پرتاب می‌کند، اصلاح‌طلب است؟ آیا کسی که ناظر شرایط موجود است و سیاست داخلی را متغیر درجه دوم می‌داند، اصلاح‌طلب است؟ لااقل، پاسخ من به هر دو پرسش منفی است.

حجاریان پای سیاست‌های جمهوری اسلامی در بحث محور مقاومت را نیز پیش می‌کشد و تصریح می‌کند: واقعیت این است دیگر نمی‌توان در سیاست‌ خارجی از راهبردهای دوگانه سخن گفت و تعارف کرد. یا سیاست خارجی کشور در خدمت توسعه و منافع ملی است، یا فاقد چنین نقشی است و در خدمت توسعه نیست. فرد اصلاح‌طلب بدون مسامحه باید اعلام کند، حامی کدام راهبرد است و صف خود را از راهبردهای هزینه‌ساز جدا کند.

او می‌افزاید: به این مؤلفه‌ها می‌توان مواردی دیگر را اضافه کرد اما باید به یک گزاره وفادار بود؛ اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند همزمان روی دو صندلی بنشینند و هم این باشند و هم آن. حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند، خب بداند![2]

* این رویکرد که سلسله‌جنبان یک جریان سیاسی خاص اعلام می‌کند برخی مسیرهای حرکت اصلی انقلاب و نظام را قبول ندارد و اگر این مسئله تندروی است "خب باشد"! حتما تندروی است.

و حجاریان از آنرو می‌گوید "خب باشد!" که فکر می‌کند فضای جامعه "عام‌البلوی" است و دور، دورِ تندروی...

به سخن دیگر اینکه حجاریان و دوستان او در ستاد کنترل از راه دور فتنه اقتصادی؛ مدت‌هاست که فکر می‌کنند جامعه در شرایط انفجار قرار دارد و این شرایط انفجار نیز به نیروی سیاسی معتقد به فعالیت درون نظام نیازی ندارد! بلکه نیاز به فرماندهانی دارد تا با تشکیل شورای انقلاب! از آب گل‌آلود نارضایتی‌ها ماهی مقاصد خود را بگیرند. ولو حتی اگر این نارضایتی‌ها دستکند خودشان و دولت متبوعشان باشد.

فلذاست که می‌بینیم از سمت دیگر ستاد اصلاحات؛‌ این عباس عبدی است که اقدام به تقدیس خشونت می‌کند، این محمدرضا تاجیک است که نظام را به کشتی تایتانیک تشبیه می‌کند و در ضلعی دیگر این محسن رنانی است که از حوادث خونین حرف می‌زند و یا در یک مانیفست بلندبالای اعتراضی؛ عنوان می‌کند نظام جمهوری اسلامی در مقابل تکرار آبان تاب مقاومت ندارد![3]

آنها به آخر خط رسیده‌اند و از همین‌روست که حتی دیگر از تکرار حرف‌های منافقین هم اِبایی ندارند اما باید دید در این سوی جبهه چه کارهای ناکرده‌ای وجود دارد که سران فتنه اقتصادی می‌توانند حتی تندترین حرف‌ها را بدون هیچ پاسخی مطرح کنند.

برخی محافل تحلیلی معتقدند اثر این رفتارهای بی‌پاسخ در فضای افکار عمومی به وقوع پیش‌لرزه‌های فتنه اقتصادی در دیماه 96 و آبان 98 منتج شده است.

در اینجا باید به این نکته هم بعنوان یک عبرت روزگار اشاره کرد که جریانی سیاسی که دست به تحریم انتخابات بزند؛ طبیعتا به جای آن به "تندروی" رأی خواهد داد!

***

عبدی: با اعتراض خیابانی و "راه‌بندان" به هدف می‌رسیم!

عباس عبدی، از فعالان اصلاح‌طلب، به تازگی در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرده است، در اشاره به اعتراضات این روزها در آمریکا نوشت: «این روزها اتفاقاتی در کرمانشاه و به ویژه خوزستان رخ داده است که نشان می‌دهد درک درستی از کیفیت این ظرفیت خطرناک -اعتراضی- وجود ندارد و مدیران استانی به جای آنکه نگران اصل و ریشه این خطر باشند، نگران رخدادهای تشدیدکننده آن هستند. نکته بسیار جالب این است که چون چنین ظرفیتی برای ابراز نارضایتی وجود دارد، به صورت غریزی هر حادثه معمولی را نیز عاملی جهت نقض امنیت تلقی می‌کنند. البته از یک جهت درست فکر می‌کنند. مثل آن است که در انبار پنبه‌های آغشته به بنزین نگران زدن کوچک‌ترین جرقه شویم که آن را به آتش خواهد کشید. ولی کیست که نداند جرقه‌ها و بالاتر از آن دیر یا زود رخ می‌دهد.»

او همچنین تصریح می‌کند:

"مساله این است که آب و تامین آن برای ساکنان منطقه‌ای گرم چون خوزستان یک مساله جزیی و عادی نیست؛ نه فقط برای آنان بلکه برای همه مردم آب و تامین آب شرب مساله حیاتی است. هیچ کس نمی‌پذیرد که در یک منطقه ثروتمند از نظر منابع طبیعی، وضعیت آبرسانی اسف‌بار باشد. اگر مدیران استان می‌توانستند طی این دو هفته کار را به سرانجام برسانند و تا کنون انجام نداده بودند، به این معناست که آنان با عملکرد خودشان اعتراضات را مشروع و حتی ضروری کرده‌اند، چون معلوم شده است که فقط از طریق اعتراض و راه‌بندان و امثال آن است که مردم می‌توانند به اهداف مشروع خود برسند."[4]

*جالب است که عباس عبدی و دوستان او در تغییر ایدئولوژی سیاسی خود به جایی رسیده‌اند که راه رسیدن مردم به اهداف مشروعشان را به جای "صندوق رأی"؛ راه‌بندان و اعتراض خیابانی معرفی می‌کنند!

در این رابطه و در وهله اول بدانیم که عبدی اگر راست می‌گوید و دلسوز رخدادهایی مثل غیزانیه بوده؛ باید در روزهایی که به "قالیباف" می‌تاخت و او و کارنامه‌ جهادی‌اش را از سبد انتخاب مردم خارج می‌کرد؛ به فکر چنین روزهایی می‌بود...

به سخن دیگر اینکه امروز موسم عذرخواهی عبدی و دوستان اوست نه روزگار مدعی شدن آنها.

چه اینکه آنها می‌دانستند مشکل کشور ناکارآمدی است اما عمداً و در دو انتخابات از گزینه کارآمد حمایت نکردند و بلکه تندترین حملات را هم به او رواداری کردند.

در گام بعد باید دانست که هر نیروی سیاسی که قصد داشته باشد به بهانه یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشد و ب بهانه هر ضعفی از "خشونت مشروع"! سخن بگوید؛ فی‌الواقع در حال بازی در زمین دشمن است.

و دو دیگر اینکه اساساً "خشونت در خیابان" حتی در ولنگارترین نظامات سیاسی در جهان هم گزینه‌ای عقلانی شمرده نمی‌شود و در ظاهر مشخص نیست چرا عبدی و دوستانش طی ماه‌های اخیر بصورتی کاملا روادارانه درباره آن صحبت می‌کنند؟!

آیا آنها نمی‌دانند که در انتهای رواداری خشونت چیزی جز ریخته شدن خون نخواهد بود؟ پاسخ این است که می‌دانند و برای همین امثال محسن رنانی و عباس آخوندی از چیزی با مضمون "خونریزی" حرف می‌زنند![5]

پس مشخص است که آنها در این خونریزی منافعی را می‌جویند که اقدام به توصیه آن می‌کنند و مشروع جلوه‌اش می‌دهند.

از وظایف خواص در موقعیت خطیر کنونی آنست که ضمن تأکید بر راه حل "صندوق رأی"؛ بر این نکته پافشاری کنند که با سیاست خیابانی و تکرار راهبندان غیزانیه نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه امنیت مردم بعنوان لازمه اصلی حل مشکلات نیز خدشه‌دار می‌شود.

عبدی به تازگی اظهاراتی مبنی بر "تقدیس خشونت" و "آرزوی بدتر شدن اوضاع" نیز داشته است.

***

اقتصاد دلیل اصلی تأخیر در "ازدواج" نیست

دکتر جعفر اردبیلی، روانشناس و مسئول «موسسه فرهنگی – بین المللی خانواده امین» در گفت‌وگو با شفقنا در پاسخ به این سوال که فشارهای اقتصادی امر مهم ازدواج را به تاخیر انداخته است. در چنین شرایطی چه راهکاری هایی وجود دارد تا ازدواج تسهیل شود؟ گفته است: من تصور می کنم تاخیر در ازدواج دلیل اقتصادی ندارد. موضوع کاملا اجتماعی است و ریشه در فضای اجتماعی ما دارد. باید ابتدا به این سوال پاسخ داد که چرا کسی باید زیر بار تعهد برود؟ این اولین سوال کسانی است که برای مشاوره به ما مراجعه می کنند. کسی به این سوال جواب نمی‌دهد. اگر دلیل کاهش ازدواج، اقتصادی باشد جمعیت بالا شهر تهران امروز باید تماما متاهل باشند در حالی که وضعیت اقتصادی این طیف خوب است. حتی در طبقه متوسط نیز مشکلات اقتصادی حاد نیست و طبیعتا باید (در مناطق متوسط نشین) همه ازدواج کرده باشند!

او می‌افزاید: من با صراحت می‌گویم که بلوغ فکری افراد با تاخیر مواجه شده است و رسیدن به نقطه‌ای که باید تصمیم بگیرند و خانواده‌ای تشکیل بدهند و تعهد بدهند حتی به ذهن فرد خطور نمی‌کند و صبر کرده‌اند تا سن به 40 و 50 برسد تا در آن زمان کاری بکنند. چرا که برخی زوج ها بچه هم نمی‌خواهند و لزومی برای ازدواج نمی‌بینند.

اردبیلی تصریح می‌کند: برخی جوانان در حال حاضر معتقدند ازدواج به شما آرامش نمی‌دهد و فقط رابطه جنسی شما را تنظیم می‌کند. مساله همینطور پیش می‌رود و حتی بدتر از این نیز خواهد شد.

این فعال مسئله خانواده در ادامه از "فرهنگ‌سازی" بعنوان راه حل مسئله ترویج ازدواج نام می‌برد.[6]

*ما صحبت‌های دکتر اردبیلی را از باب توجه مخاطبان و مسئولان محترم منتشر کردیم.

در بحث ازدواج همچنین بایستی به دو گزینه نقش خانواده‌های جوانان و مسائل جنسی نیز توجهات ویژه‌ای را مبذول کرد. مقولاتی که برای تحقق ازدواج خوب و مانا بودن آن حیاتی به نظر می‌رسند اما توجه قابل ذکری در نهادهای دولتی و اجتماعی به آنها نمی‌بینیم.

خاصّه آنکه آمارهای منتشره از علت طلاق‌ها نشان می‌دهد که عمده این دلیل را بایستی در بحث روابط زناشویی جستجو کرد.

***

1_ mshrgh.ir/1083204

2_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/102473

3_ mshrgh.ir/1068352

4_ https://etemadonline.com/content/411668

5_ mshrgh.ir/1080836

6_ https://fa.shafaqna.com/news/957890/

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان