اولین و البته مهمترین گزاره تورم، انتظارات تورمی و نرخ ارز است. تقریبا تمامی سرمایهگذاران و تحلیلگران در بازار سهام نرخ ارز را بهعنوان مهمترین و کلیدیترین عامل تغییرات ارزش سهام شرکتها پذیرفتهاند. تاثیر تغییرات نرخ ارز به سرعت در فروش و سود شرکتها قابل مشاهده است. بهطور خیلی ساده میتوان گفت تا زمانی که انتظارات تورمی و افزایش نرخ ارز داشته باشیم رشد ارزش سهام شرکتها در بورس ادامهدار خواهد بود. نکته مهم بعدی که درخصوص نرخ ارز باید توجه داشته باشیم نوع برخورد مدیریت فعلی بانک مرکزی با افزایش نرخ ارز است و آن عدم سرکوب نرخ ارز در بازار میباشد و به عبارتی قاعده معروف در رابطه با نرخ ارز که بیان میکند نرخ ارز در یک کشور به اندازه تفاوت نرخ تورم آن کشور با نرخ تورم کشورهای طرف تجاری باید افزایش پیدا کند، پذیرفته و عملیاتی شده است. طبیعی است پایبند نبودن به این قاعده و سرکوب نرخ ارز و پایین نگهداشتن دستوری نرخ ارز جز رانت ارزی و جهش ارزی در سالیان بعد نتیجه دیگری نخواهد داشت. میتوان بیان کرد که سیاست بانک مرکزی در افزایش نرخ ارز اعلامی متناسب با افزایش نرخ ارز در بازار در شرایط فعلی که با محدودیتهای ارزی جدی مواجه هستیم کاملا قابل دفاع است. گزاره دوم که در پیشبینی آینده بورس باید در نظر داشت، افزایش عمق بازار سهام از منظر تعداد فعالان در این بازار و به عبارت دیگر افزایش بسیار بالای ضریب نفوذ بورس در بین تقریبا آحاد مردم است که البته آزادسازی سهام عدالت نیز در افزایش هرچه بیشتر این نفوذ کمک کرده است. به یاد داشته باشیم که بورس درحالحاضر بهعنوان یک گروه دارایی در سبد سرمایهگذاری بسیاری از مردم قرار گرفته است که خود آثار مثبت زیادی در بازارهای موازی و کمتر شدن فعالیتهای سفتهبازانه در آنها خواهد گذاشت. گزاره سوم که باید به آن توجه کرد موضوع کاهش نرخ سود بانکی و بهطور کلی نرخ سود اوراق بدون ریسک ازجمله اوراق خزانه دولت است که در یکسال گذشته از حدود 24 درصد به حدود 14 درصد کاهش پیدا کرده است که این خود دو تاثیر مهم بر بورس خواهد گذاشت. ابتدا اینکه سبب افزایش ضریب قیمت بازار به عایدی هر سهم (P/ E) شرکتها در بورس خواهد شد که این مهم به خوبی در رشد قیمتی سهام خصوصا از اواخر سال قبل تاثیرگذار بوده است. تاثیر مهم بعدی آن کاهش نرخ هزینههای مالی شرکتها خواهد بود که در نهایت آن هم سبب بهبود سودآوری شرکتها خواهد شد. ضمن اینکه کاهش نرخ سود بدون ریسک در کنار افزایش تورم، قطعا سبب ورود نقدینگی به بورس خواهد شد کما اینکه این موضوع نیز به خوبی قابل مشاهده است. گزارههای مهم دیگری نیز در جهت پیشبینی آینده بورس قابل بحث و بررسی است که میتوان به قیمتهای جهانی کامودیتیها شامل نفت، فلزات، مواد معدنی و محصولات پتروشیمی اشاره کرد. در اواخر سال قبل و بعد از شیوع بیماری کرونا، قیمت کامودیتیها و خصوصا قیمت نفت افت قابل ملاحظهای کردند ولی در ادامه و با بهبود نسبی شرایط، خصوصا چین که موفق به کنترل و مهار بیماری شد و فعالیتهای اقتصادی در آن کشور از سر گرفته شد. تقاضا از سمت بزرگترین مصرفکننده کامودیتی جهان مجددا افزایش پیدا کرد که خود سبب بهبود قیمتها شد. قیمتها درحالحاضر در نقاطی قرار گرفتهاند که بهنظر نمیرسد افت قابل ملاحظهای داشته باشند، ولی امکان رشد قیمتها تا رسیدن به سقفهای قبلی با مرور زمان محتمل است که این عامل خود باعث بهبود قیمت فروش شرکتهای کامودیتی محور در بورس خواهد شد. گزاره دیگر موضوع کسری بودجه دولت و برنامهریزی برای تامین کسری از طریق فروش سهام در بورس بهطور مستقیم و همچنین غیرمستقیم از طریق تجمیع سهام دولتی در صنایع پالایشگاهی، پتروشیمی و فلزات و خودرو در قالب صندوقهای سرمایهگذاری و فروش آنها در بورس است. باید توجه داشته باشیم که نگاه نه تنها دولت بلکه کل نظام به بورس نسبت به گذشته تغییرات قابل ملاحظهای پیدا کرده است و میتوان گفت بورس از جایگاه ویژهای برخوردار شده است که این مهم نیز به نفع این بازار خواهد بود. آخرین گزارهای که باید آن را هم در نظر داشته باشیم، موضوع تغییر دولت در کمتر از یکسال آینده است. در سالیان قبل همیشه تغییر دولتها یک عامل موثر بر بورس بوده است چرا که نحوه نگاه و تفکر هر دولت نسبت به بورس میتواند متفاوت باشد، اما افزایش قابل ملاحظه ضریب نفوذ بورس در میان آحاد مردم درحالحاضر سبب خواهد شد که دولت بعدی نیز توجه ویژهای به این بازار داشته باشد، بنابراین از این منظر نیز اتفاقات به نفع بورس خواهد بود. در پایان اگر بخواهیم جمعبندی و نتیجهگیری در مورد وضعیت آینده بورس براساس گزارههای مطرح شده در بالا داشته باشیم، میتوان گفت تمامی گزارهها ادامه رونق بورس را تایید میکنند. این رونق به معنای رشد مستمر و پی در پی قیمتها نیست، چراکه کاهشهای موقت در قیمت سهام نهتنها بد نیست بلکه بسیار مفید نیز است.