بر اساس آماری که استارتاپ «نوینهاب» (پلتفرم مدیریت شبکههای اجتماعی) منتشر کرده، تلگرام و واتساپ پرجمعیتترین پیامرسانهای داخل ایران هستند و از آن سو پیامرسانی مانند سروش در جایگاهی بالاتر از توییتر و فیسبوک در میان کاربران ایرانی قرار دارد.
در گزارشی که گزارشی که نوینهاب منتشر ساخته واتساپ و تلگرام هر کدام با بیش از 47 میلیون کاربر محبوبترین شبکههای اجتماعی ایرانیان هستند. در این میان واتساپ با داشتن 47 میلیون و 700 هزار نفر در صدر پیامرسانهای مورد استفاده ایرانیان است و تلگرام با 47 میلیون و 250 هزار کاربر با اختلاف کمی در جایگاه دوم است. این موضوع در حالی رخ میدهد که تلگرام بیش از دو سال است که در کشور فیلتر شده ولی به نظر میرسد فیلترینگ تاثیری در استفاده از این پیامرسان در بین ایرانیان نداشته است.
در ادامه رتبهبندی اپلیکیشنهای ایرانی میتوان دید که اینستاگرام سومین اپلیکیشن محبوب ایرانیان است و 44 میلیون کاربر دارد. لینکدین و فیسبوک هم با 2 میلیون و 700هزار و 2 میلیون و 400 هزار کاربر با فاصله زیاد جزو شبکههای اجتماعی نسبتا مورد توجه ایرانیان هستند. باید گفت آمار ایرانیان فیسبوک روز به روز کمتر میشود و آمار ایرانیان فعال در لینکدین نیز نشان از بلوغ تجارت آنلاین در کشور دارد.
سروش پلاس پیامرسان ایرانی با 2 میلیون و 800 هزار کاربر تنها شبکه اجتماعی محلی است که در کنار شبکههای خارجی حضور قدرتمندی در بین مردم دارد و کمی پایینتر از سروش پلاس، شبکه اجتماعی توییتر قرار دارد که 2 میلیون کاربر ایرانی را در خود گنجانده است.
بر اساس آمار نوینهاب بیشترین پستهایی که توسط مردم نوشته میشود به شبکه اجتماعی اینستاگرام و تلگرام مربوط است. نکته جالب اینجاست که فعالیت ایرانیان و نوشتن پست توسط آنها در فیسبوک رتبه سوم را در اختیار دارد. و در ادامه پلتفرمهایی چون توییتر، لینکدین، پینترست، بله، تامبلر، آپارات و یوتوب و گپ مشاهده میشود و در نهایت میتوان گفت سه پلتفرم ایرانی هستند که مورد توجه تولیدکنندگان محتوا قرار گرفتهاند.
کسبوکارهای ایرانی نیز بیشترین حضور خود را در اینستاگرام و سپس در تلگرام دارند. آنها پس از این دو مورد در بسترهایی چون فیسبوک و لینکدین و البته توییتر فعالیت دارند. در ادامه نیز در آپارات، پینترست، یوتوب، بله، تامبلر و گپ فعالیت میکنند. بهطور دقیقتر میتوان گفت اینستاگرام حدود 58 درصد از سهم کل کسبوکارها در فضای شبکههای اجتماعی را به خود اختصاص داده است و پس از آن با اختلافی زیاد، تلگرام با حدود 11 درصد در جایگاه دوم است. فیسبوک با 9 درصد، لینکدین با 6 درصد و توییتر با حدود 4 درصد در جایگاههای بعدی قرار دارند. آپارات با 47/ 3 درصد محبوبترین شبکه اجتماعی کسبوکارهای ایرانی است و پیامرسانهای بله و گپ نیز در جایگاههای بعدی قرار دارند، هرچند سهم این دو پیامرسان از کسبوکارها نسبتا پایین و به ترتیب 38/ 0 درصد و 17/ 0درصد است.
نوینهاب در گزارش خود تاکید دارد که «عکس» محبوبترین قالب محتوایی در بین کاربران است و حدود 55 درصد محتواها پیرامون عکسها میچرخد. رتبههای بعدی محتوای مورد علاقه ایرانیان نیز تا حد زیادی پیرامون عکس و مسائل بصری میچرخد به طوری که استوری با 22، آلبوم با 10 و ویدئو با 9 درصد در جایگاههای بعدی محبوبترین قالبهای محتوایی کاربران ایرانی قرار دارند.
پنج هشتگ پرطرفدار ایرانیان در شبکههای اجتماعی عبارتند از #تهران #هنر #معماری #ایران #لاکچری. همچنین پرترافیکترین لوکیشن ارسال پست در شبکههای اجتماعی عبارتند از تهران، پاسداران، شیراز، اصفهان و ایران.
براساس این گزارش پرترافیکترین ساعات شبکههای اجتماعی عمدتا بین ساعت 10 تا 15 است. در این میان، ساعت 11 پرترافیکترین ساعت روز را به خود اختصاص داده است.
با نگاهی به آمار نوینهاب میتوان گفت که شبکه اجتماعی اینستاگرام، که جزو معدود پلتفرمهای بینالمللی مصون مانده از تیغ سانسور است در بین ایرانیان طرفدار زیادی دارد و کسبوکارها نیز با علم بر این موضوع، در این شبکه بیشترین فعالیت را صرف میکنند؛ فعالیتی که قاعدتا بیهزینه نبوده و سرمایهگذاری کسبوکارها چه از نوع خانگی چه از از نوع کسبوکارهای بزرگ را با خود به همراه دارد.
زمزمههای مخالفت مجلس یازدهم با فعالیت اینستاگرام اما نشان میدهد که نمایندگان خانه ملت نوک پیکان حمله خود را به سمت محبوبترین اپلیکیشن ایرانی هدف قرار دادهاند و البته آمار تلگرام در این گزارش نشان میدهد که فیلترینگ یک پلتفرم نتوانسته از محبوبیت آن چندان بکاهد.
همچنین باید گفت که با وجود حمایتهای بسیار و تبلیغات متعدد، استفاده کاربران ایرانی از پیامرسانهای بومی هنوز آنچنان رشد پیدا نکرده و در این میان تنها یکی دو مورد هستند که توانستند به یک محبوبیت نسبی دست پیدا کنند و برخی از اپلیکیشنها که بارها در رسانه ملی و بیلبوردها تبلیغ میشوند، هنوز راهی از پیش نبردهاند. این آمارها نشان میدهد که کاربران لزوما رفتاری مطابق با خواست مقرراتگذاران انجام نمیدهند.