ماهان شبکه ایرانیان

ویژه‌های مشرق؛

ترکان:ظریف قهرمان دیپلماسی امروز ایران است/ مهندسی آرا توسط خاتمی به روایت هادی غفاری

اصلاح طلبان این روزها باز هم خود را حامی حقوق زنان معرفی کرده‌اند. این در حالی است که این طیف پس از قتل همسر دوم نجفی، شهردار اسبق اصلاح طلب تهران را که «قاتل یک زن» بوده، تا حد یک قهرمان بالا بردند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**ترکان:ظریف قهرمان دیپلماسی امروز ایران است

«اکبر ترکان» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اول روحانی به دلیل در اختیارداشتن پست های متعدد مدیریتی به «ابوالمشاغل دولت» مشهور شده بود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:«وزیر امور خارجه حقیقتا قهرمان دیپلماسی امروز ایران است...در 2 سال ابتدایی دولت تدبیر و امید به‌ویژه پس از انعقاد توافق برجام، عملا اوضاع اقتصادی ایران رو به بهبود بود، به ‌طوری ‌که پس از سال‌ها بالاخره رشد اقتصادی جمهوری اسلامی مثبت شد».

ترکان در ادامه نوشت:«این روند البته همچون تخریب‌ها ادامه داشت تا اینکه دولت دونالد ترامپ در ایالات‌متحده امریکا روی کار آمد. آن زمان مخالفان داخلی و خارجی توافق هسته‌ای برجام به ‌شکلی غیرمنتظره دست به دست هم دادند و در یک مسیر و به‌ منظور نابودی این توافق تلاش کردند تا اینکه درنهایت امریکا به‌ صورت یک‌جانبه از توافقی بین‌المللی خارج شد».

«علی نجفی خوشرودی» مشاور وزیر امور خارجه نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«برخی از دلواپسان حال حاضر در مجلس ابتدا کبریت را به برجام کشیده و با این عملکرد آنها بود که چوب برای آتش‌افروزی بدخواهان این مرزوبوم را فراهم کردند».

نجفی خوشرودی در ادامه گفت:«وزارت خارجه جای دعواهای سیاسی و جناحی و خط و نشان کشیدن نیست، تنها یک سیاست خارجی داریم و همین یک رویکرد و سیاست زیر نظر مقام معظم رهبری است. ممکن است در روش و چگونگی تحقق رسیدن به آرمان‌ها و اهداف بین جریانات سیاسی بحث‌هایی وجود داشته باشد اما ما یک هدف و روش در این حوزه را دنبال می‌کنیم که موردتایید مقام معظم رهبری است».

در روزهای اخیر رسانه های اصلاح طلب در حجمی وسیع به قهرمان سازی از ظریف پرداخته و منتقدان را آماج توهین و فحاشی قرار داده اند.

«علیرضا سلیمی» عضو هیات رئیسه مجلس در روزهای گذشته با گلایه از نوع مواجهه ظریف با انتقادها گفت:«آقای ظریف چگونه است زمانی که با 1+5 مذاکره می کنید لبخند به لب دارید اما با توپ پر به مجلس می آیید. آقای ظریف ما خودی هستیم یا خیر. این چه لحن و ادبیاتی است. شما باید تمرین کنید که حرف نماینده مردم را به گوش جان بخرید».

یک سوال، چرا ظریف این روزها و به خصوص در صحن علنی مجلس اینقدر عصبانی بود؟! پاسخ را باید در کارنامه وزارت خارجه و به خصوص کارنامه برجام جستجو کرد.

دولت روحانی که با تمسخر منتقدان، مدعی بود که مسلط به «زبان دیپلماسی» است، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است را مطلقاً در برجام رعایت نکرد و عملاً توافق، به شکل دو مرحله‌ای (واگذاری نقد و یکجای امتیازات در مقابل وعده‌های نسیه تدریجی و فاقد ضمانت طرف مقابل) تدوین و اجرا شد.

پس از اوبامای دموکرات، ترامپ جمهوری خواه بر سر کار آمد. همان طیفی که اوباما را فردی مودب! و باهوش! معرفی کرده بود، این بار ترامپ را یک دیوانه و تافته ای جدابافته از سیستم حاکمه آمریکا معرفی کرد.این در حالی است که ترامپ از همان روح برجامی سخن گفت که اوباما به آن اشاره کرده بود. ترامپ همان تحریم ویزایی را علیه ایران به اجرا گذاشت که زیرساخت قانونی آن را دولت اوباما مهیا کرده بود. دونالد ترامپ در ادامه قانون تحریمی آیسا در دولت اوباما، قانون کاتسا 2017 (مشهور به سیاه چاله تحریم‌ها) را امضا کرد.

محمد جواد ظریف -سال 94- در شورای راهبردی روابط خارجی گفت:«آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود»! اما ترامپ-18 اردیبهشت 97- از برجام خارج شد.

ظریف- 11 شهریور 97- در نشست علنی مجلس گفت:«آمریکا شکست خورده و نتوانسته از برجام به نفع خود استفاده کند، لذا از برجام خارج شده است».

برخلاف این اظهارنظر، آمریکا پس از تضمین روحانی به موگرینی درخصوص ماندن ایران در برجام و سپس تضمین اروپا به آمریکا درخصوص فشار به ایران در حوزه موشکی و منطقه‌ای، با خیالی آسوده از برجام خارج شد.

برجام در دولت اوبامای دموکرات به صورت فاحش نقض شد و در دولت ترامپ جمهوری خواه پاره شد.

روحانی در مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی در دولت اصلاحات تاکید داشت که اروپایی‌ها قدرت دست دوم جهان هستند و توافق با آمریکایی‌ها راحت‌تر است. وی در ابتدای مذاکرات برجام نیز تاکید داشت که اروپایی‌ها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحت‌تر است. با این وجود دولت روحانی پس از ناکامی در خوش‌بینی به آمریکا، به اروپای آقا اجازه دل خوش کرده‌ است!

به عبارت دیگر در صنعت هسته‌ای بتن ریخته شد و حدود 5 سال زمان و سرمایه‌های عظیم کشور هزینه شد تا از «اروپا آقا اجازه است و بستن با کدخدا راحت‌تر است» برسیم به «آمریکا موجود مزاحم است و با اروپا ادامه می‌دهیم»! و این یعنی دولت بدون توجه به عبرت‌های برجام، دوباره به سراغ تکرار تجربه شکست خورده توافق سعدآباد رفت. اکنون دو سال و اندی از تعامل یکطرفه دولت با اروپا نیز سپری شده و این رویکرد نیز هیچ منفعتی برای مردم نداشته است.

با این اوصاف، آقای ظریف عصبانی است؛ چون در طول هفت سال وزارتش ضعیف ترین دیپلماسی منطقه ای برای ایران رقم خورد. لگدمال شدن برجام توسط دولت های اوباما و ترامپ، بی عملی اروپا در توافق هسته ای و رفتارهای توهین آمیز اروپا در قبال ایران از جمله اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی و...

کارنامه دوران وزارت آقای ظریف، قابل دفاع نیست. برای همین وی با عصبانیت نمایندگان را مورد خطاب قرار می دهد. دولت روحانی و شخص آقای ظریف در سالهای اخیر برجام را از یک توافق به یک مسئله حیثیتی برای خود بدل کردند. برای همین رسانه های دولتی و اصلاح طلب برای دیده نشدن مرگ برجام، در حجمی وسیع به قهرمان سازی از ظریف می پردازند.

**مهندسی آرا توسط خاتمی به روایت هادی غفاری

«هادی غفاری» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «به‌ نظر شما آقای خاتمی رهبر جریان اصلاحات است؟ بحث‌های مطرح‌شده از سوی کارگزاران درباره عدم یا ضعف رهبری خاتمی از چه نظر است؟» گفت:«نظر من این است که در جریان اصلاحات ممکن است آقای خاتمی قابل احترام باشند و احزاب از او مشورت بگیرند و اخلاقا ایشان را بپذیرند، اما راهکار قانونی این نیست که پدرسالاری حاکم باشد. این دیکتاتوری است؛ چه دیکتاتوری اصلاح‌طلبی باشد و چه دیکتاتوری اصولگرایی؛ باید به آرای عمومی اجازه دهیم مثل همین شورای هماهنگی.»

غفاری در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که«نقش مجمع روحانیون مبارز با حضور چهره‌های مطرح از جمله آقای موسوی‌خوئینی‌ها در تصمیم‌های اصلاح‌طلبان چیست؟ آیا حزب اتحاد ملت رأی مضاعفی در تصمیم‌گیری‌ها دارد؟» گفت:«ما با پدرسالاری سیاسی مخالف هستیم؛ حتی مجمع روحانیون هم نباید نقش پدرسالار را بازی کند و مانند همان حزبی که نام بردید، یکی از احزاب شورای عالی است. آنها حق ندارند برای بقیه تعیین تکلیف کنند...احزاب رأی مضاعف ندارند. بعضی از احزاب رأی خودساخته دارند، وقتی از یک حزب پنج نفر شرکت می‌کردند، بعضی‌ها هم‌حزب نبودند که با مصلحت‌اندیشی برادر عزیزمان آقای خاتمی و آقای عارف، در جلسات شرکت کردند و این کار قطعا مهندسی آراست».

اصلاح طلبان تاکنون بارها از روند تصمیم گیری در شورای عالی اصلاحات انتقاد کرده اند. فعالین اصلاح طلب نوع رفتار سران اصلاحات در این شورا را مصداق دیکتاتوری معرفی کرده اند.

چندی پیش «محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «شورای عالی اصلاح‌طلبی از همان آغاز شورایی بود برای «شور» نکردن، برای «عالی» نبودن و برای «اصلاح‌طلب» نبودن. در درون این شورا، از همان آغاز «شوراها» برپا بود و بازی زبانی هفتادودو گروه و حزب و شخصیت. بنابراین از همان آغاز در پس و پشت هر تصمیم و تدبیر، هر ورود (عضویت) و خروجی (عدم عضویت)، هر موضع و مواضعی، هر استراتژی و تاکتیکی، هر ائتلاف و انفصالی و بالاخره هر دم و بازدمی، نوعی تنازع قدرت و بقا نقش بازی می‌کرد. عده‌ای در این شورا، از همان آغاز از سانترالیسم دموکراتیک، فقط سانترالیسم آن را فهم کردند و بساط نوعی توتالیتاریسم فردی و گروهی (حزبی) را در صحن عمومی و خصوصی شورا گستراندند و به‌ نام نامی اصلاح‌طلبی آوردند و بردند، گذاشتند و برداشتند، نوشتند و خط زدند...صریح بگویم، امروز «تغییر» این شورا در «تعطیلی» آن است».

خاتمی علاوه بر ایفای نقش ویژه در شورای عالی اصلاح طلبان، با «تَکرار می کنم»، مردم را به رای دادن به دولت روحانی و لیست امید مجلس دهم و شورای شهر پنجم تشویق کرد.

در دولت روحانی فقط در سه سال اخیر دلار 472 درصد، سکه 700 درصد و مسکن 316 درصد افزایش داشته است!

در شورای شهر و شهرداری اصلاح طلب تهران نیز بنابر اظهارات «محسن هاشمی» رئیس شورای شهر تهران، در سه سال اخیر حتی یک کیلومتر مترو نیز ساخته نشده و حتی یک اتوبوس نیز به ناوگان حمل و نقل تهران افزوده نشده است.

لیست امید در مجلس دهم نیز به قدری ضعیف عمل کرد که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم علیرغم حضور 43 کاندیدا در حوزه انتخابیه تهران، با شکست سنگینی مواجه شدند.

«مجید انصاری» در انتخابات مجلس یازدهم به عنوان سرلیست اصلاح طلبان انتخاب شد و چیزی حدود 70 هزار رای کسب کرد. این در حالی است که «محمدباقر قالیباف» به عنوان سرلیست ائتلاف اصولگرایان حدود یک میلیون و سیصد هزار رای داشت.

**حامیان «همسرکشی نجفی» باز هم ژست دفاع از حقوق زنان گرفتند

روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «جایی برای زن ها نیست؟» نوشت:«در مجلس یازدهم، با پیروزی نسبتا کامل اصولگرایان، رکورد حضور 17 زن در مجلس تکرار شد. البته این تعداد با فوت فاطمه رهبر، یکی از این منتخبان به 16 نفر رسید، اما با توجه به حضور یک زن در کاندیداهای انتخابات دور دوم، می‌تواند باز هم به 17 نفر برسد. این در حالی است که تکلیف چند حوزه انتخابیه نیز در انتخابات میاندوره‌ای مشخص خواهد شد و در آن‌ها هم امکان کاندیداتوری و انتخاب زنان وجود دارد تا این رکورد بهتر هم شودبا این حال به نظر می‌رسد توجه اصولگرایان به حضور زنان در مجلس، صرفا تا پر کردن صندلی‌های سبز نمایندگی بیشتر نیست!».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«گفتنی است که پیش از انتخابات هیئت رئیسه، صحبت از تلاش‌های دو تن از زنان مجلس برای حضور در هیئت رئیسه و دست رد مردان بهارستان به این خواسته مطرح شده بود».

واقعیت این است که ژست دفاع از حقوق زنان به قیافه اصلاح طلبان زار می زند. همان طیفی که پیش از این وقتی «محمد علی نجفی» سیاستمدار اصلاح طلب، مرحوم «میترا استاد» همسر دوم خود که زنی جوان بود، با سلاح غیرمجاز و با شلیک 5 گلوله به قتل رساند و این جماعت به دفاع تمام قد از قاتل پرداختند.

این طیف در نهایت ناجوانمردی و بی اخلاقی، مقتول را بدکاره! و مهدورالدم! نامیده و «قاتلِ یک زن» را قهرمان جلوه دادند!

متاسفانه نگاه اصلاح طلبان به زنان، نگاهی ابزاری و جنسیتی است. طیف اصلاح طب پیش از این از پیشنهاد سخیف «عقیم سازی زنان کارتن خواب» دفاع کرده بود. اصلاح طلبان در سالهای گذشته با توهین با بانوان ایرانی،  برای بازی‌خوردگان در پروژه تحقیرآمیز «دختران خیابان انقلاب» چک‌پول می فرستادند!

فعالین اصلاح طلبان تاکید دارند که زنان باید برای تماشای بازی مردان به استادیوم بروند تا «هم فحش بدهند و هم فحش بشنوند»! و «اگر زنان برای دیدن بازی مردان به استادیوم نروند، دچار بیماری روحی و روانی می شوند»! و...

برای همین است که می گوییم این طیف با چنین دیدگاهی و چنین کارنامه ای هیچگاه نمی تواند خود را حامی حقوق زنان معرفی کند.   

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان