پیشکسوت عرصه خوشنویسی:

معاصریت در خوشنویسی از مسیر دانشگاه می‌گذرد

تهران- ایرنا- پیشکسوت عرصه خوشنویسی از ناتوانی در به‌کارگیری ظرفیت‌های هنر خوشنویسی کشور در عرصه‌های جهانی گلایه کرد و گفت: فضای سنتی خوشنویسی تا همین جایی که درحال حاضر ایستادیم کامل و تکامل یافته است و باید برای رسیدن به معاصریت در هنر خوشنویسی بیندیشیم که چگونه برای این هنر در فضای دانشگاهی طرح درس بنویسیم.

معاصریت در خوشنویسی از مسیر دانشگاه می‌گذرد

خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه در سرزمین‌های اسلامی و ایران اهمیت بسیاری در میان هنرهای بصری دارد. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی هندسه ای منظم میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل خطوط را دارد. این هنر کاربردی در گذشته با پویایی و تکامل توانسته است تعادلی میان قالب و محتوا را با آراستگی و ملایمت تام و تمام برقرار کند و شکل مناسب را برای مفاهیم قدسی و زمینی  فراهم آورد.

اقدام ترکیه برای ثبت هنر خوشنویسی به عنوان میراث ناملموس خود، بهانه ای شد تا با محمدتقی اسدی یکی از خوشنویسان فعال معاصر، گفت‌وگویی کنیم و نظر او را در مورد وضعیت فعلی هنر خوشنویسی به عنوان قدیمی‌ترین و اصیل ترین هنر ایرانی در این سال‌ها و راه‌های رونق مجدد این هنر، جویا شویم:

درباره جایگاه هنر خوشنویسی ایران کجاست؟ 

هنر خوشنویسی به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با متون و مضامین دینی داشته از همان ابتدای ورود اسلام به ایران مورد استقبال حاکمان و علی الخصوص مردم قرار گرفته است. همچنین لوح ها و سنگ نوشته‌های به جا مانده از ایران قبل از اسلام هم، نشان دهنده ذوق ایرانی در راستای هر چه زیباتر نشان دادن خط با همان مفهوم ابتدایی آن است. البته خط به معنای خوشنویسی و زیبانوشتن، بعد از ظهور خط کوفی در ممالک اسلامی به ویژه ایران، رشد قابل توجهی پیدا کرد که حتما وجود بستر مناسب مفاهیم و مضامین عالی دینی و حمایت حاکمان در رشد و تعالی آن موثر بوده و هر وقت این حمایت بیشتر و جدی تر شده این هنر هم بیشتر خودنمایی کرده است.

آیا روند پیشرفت این هنر از نظر افزایش تعداد هنرمندان، کیفیت آثار و اعتبار جهانی در سال های اخیر رضایت بخش بوده است؟

به نظرم پیشرفت های رو به رشد همه رشته‌های خوشنویسی قابل مقایسه با وضعیت آنها در چهل یا پنجاه سال گذشته نیست. اما اگر نگاه دقیقتری به آثار بزرگان در تاریخ خوشنویسی داشته باشیم این قضاوت کمی دشوار می شود. البته نه به دلیل پایین بودن کیفیت خط در دوران معاصر بلکه به دلیل بالا بودن سطح آثاری که بزرگان در گذشته پرافتخار خوشنویسی از خود به جا گذاشتند. به طور واقعی موزه های ما پر از آثار فاخر، درجه یک و حتی می توان گفت آثار تکرار نشدنی آنهاست.

به نظر شما چه دلایلی ترکیه را برای ثبت این هنر به نام خود پیش قدم کرده است؟

به نظرم دلایل حاکمیتی و سیاسی است که کشورها را تشویق می کند تا افتخارات بیشتر و بهتری را در زمینه های مختلف به خودشان و سرزمینشان نسبت دهند و گذشته از آن ثبت این هنر به نام یک کشور، آورده اقتصادی برای هنرمندان آن کشور دارد و باعث بالارفتن جایگاه آنها در سطح بین المللی می شود. شاید به همین دلیل است که کشورهای مختلف تلاش های بسیاری انجام می دهند تا بزرگان علم و ادب دیگر سرزمین ها را به خودشان نسبت دهند. مثلا مجسمه‌های آن شخصیت‌ها را در شهرهای مختلف کشورشان نصب و در یک جمله تلاش می کنند تا تاریخ خود را غنی تر نشان دهند. البته که این غنا حتما در سطح مسائل سیاسی و نظیر آن تاثیر گذار است. به طور مثال چند وقت پیش کتابی را دیدم که در ترکیه چاپ شده بود. در آن یکی از قطعات میرعماد را منتشر و در توضیحاتش میرعماد را هنرمند ترکیه‌ای معرفی کرده بودند. جالب است که محل تولد و زندگی میرعماد بر همه روشن است اما با این حال آنها دست به چنین اقدامی زده بودند.

آیا پشتوانه ترکیه در هنر خوشنویسی اسلامی بیشتر از ایران است؟

می توان با قاطعیت گفت خیر؛ به لحاظ تاریخی شاید از اولین ها و بزرگترین اساتید ترک بتوان به حمدالله اشاره کرد که تقریبا معادل سلطانعلی مشهدی (قرن نهم و دهم) ما در ایران بوده است. در حالی که ما قبل از سلطانعلی ده ها و صدها هنرمند تراز اول و همچنین هزاران متن، کتاب و قرآن دست نویس در کتابخانه ها داشتیم. در حال حاضر ما فقط نزدیک به 5 هزار قرآن دست نویس در مخزن آستان قدس رضوی داریم که هریک از آنها مربوط به قبل از جدی شدن خط و خوشنویسی در ترکیه است. یا مثلا ابن مقله چندین سده قبل از این تاریخ، حرکت بزرگی را در خوشنویسی رقم زد. همچنین در حال حاضر کتابخانه‌های سراسر کشور پر از آثار بزرگان و خوشنویس تراز اولی است که شاید امروزه فقط اسمی از آنها باقی مانده و یا کمتر هنرمندی آنها را می شناسد.

عملکرد ما در حوزه خوشنویسی اسلامی چگونه بوده است؟ آیا می توان از آن دفاع کرد؟

متاسفانه ما نتوانستیم از این ظرفیت بزرگ فرهنگی کشورمان که بیش از هر هنر دیگری در آن قدمت داریم استفاده کنیم و جهت ساختن تمدن جدید ایرانی و اسلامی از آن بهره بگیریم. البته به دلیل قداستی که خوشنویسی دارد همیشه مورد احترام بزرگان سیاسی و فرهنگی در کشور واقع شده اما مشکل اصلی در نوع عملکرد است. نتوانستیم از این ظرفیت خروجی خوبی بگیریم که هم آثار فرهنگی برای جامعه داشته باشد و  هم هنرمندان از دستاوردهای اقتصادی آن بهره مند شوند. با احترام به تلاش های بزرگان و اساتید این هنر، اما کوتاهی هایی در معرفی خوشنویسی صورت گرفته و حتما عملکرد قابل نقد است. این وضعیت همفکری اهل نظر را می طلبد که معایب را بررسی و اشکالات را برطرف کنند.

برای رونق مجدد خوشنویسی اسلامی در ایران چه پیشنهادهایی دارید؟

شاید رجوع دوباره به عملکردی که در این چند دهه داشتیم و تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف بتواند کمک کند. نخستین گام، آکادمیک کردن خوشنویسی است که سالها یکی از دغدغه های خوشنویسان بوده است ولی متاسفانه نه به صورت کلی و نه جزئی اجرایی نشده است. درصورتی که اگر آکادمیک شود شاید بتوان تا حدودی با زبان روز این هنر را ارائه کرد. از طرفی اشتراکاتی که امروزه هنر خوشنویسی با گرافیک و هنرهای دیگر دارد در فضای دانشگاهی قابل بررسی است. وگرنه فضای سنتی خوشنویسی تا همین جایی که درحال حاضر ایستادیم کامل و تکامل یافته است و ضرورت تغییر دیگری دیده نمی شود باید بیندیشیم که در دنیای معاصر چطور برای خوشنویسی در فضای آکادمیک  طرح درس بنویسیم، کتاب داشته باشیم و بتوانیم یک بیان و زبان جدیدی از این هنر سنتی را مطرح کنیم.

سپس حمایت سازمان ها و ارگان های دولتی و استفاده از بودجه های آنان جهت تولید آثار فاخر را نیازمندیم. البته قانون درصدی از بودجه های دولتی را به خرید آثار هنری در کشور تصویب کرده اما یا اجرا نمی شود و یا  اینکه درست اجرا نمی شود. در مرحله بعد، برگزاری جلسات مشترک با هنرمندان کشورهای دیگر به پیشرفت این هنر کمک می‌کند. همچنین برپایی مسابقات بین المللی برای پویاتر شدن این رشته و تعامل هنرمندان کشورمان با هنرمندان دیگر کشورها اتفاقات خوبی است که اگر رخ دهد نتایج قابل قبولی به همراه دارند.

انتظار شما به عنوان نماینده جامعه خوشنویسی برای صیانت از این هنر اصیل ایرانی چیست؟

در حال حاضر جشنواره های زیادی در کشور برگزار می شود اما چون جزیره ای عمل می کنند و تحت برنامه بزرگتر و مدون پیش نمی روند، خروجی لازم را نمی بینیم. به طور مثال شاید در کشور ترکیه هرچند سال یکبار یک نمایشگاه برگزار شود اما در کشور ما هر سال چندین نمایشگاه برگزار می شود. از نظر هزینه‌ای هم شاید آنها خیلی کمتر از ما پول خرج می کنند اما وقتی یک هنرمند عرب یا درگیر ملیت‌ها در آن مسابقه جایزه می گیرد افتخار می کند که من در فلان مسابقه شرکت کردم. اینکه ما نتوانستیم چنین جایگاهی را به دست آوریم باعث می شود هنرمندان سایر کشورها رغبتی برای شرکت در جشنواره های ایرانی نداشته باشند. اگر مشکلات این نوع برگزاری نمایشگاه و برنامه ها رفع شود حتما جایگاه هنر ما ارتقاء می یابد و به معرفی بهتر گذشتگان و هنرمندان معاصر کمک شایانی می کند.

محمد تقی اسدی سابقه حضور 30 ساله در خوشنویسی کشور را دارد. در ماه رمضان سال جاری مجموعه ای از آیات قرآنی با خط این هنرمند بر بیلبوردهای شهر تهران نقش بست. این هنرمند در سال های اخیر مشغول کتابت کامل قرآن به خط نسخ است. همچنین سیه بر سپید عنوان کتاب این هنرمند است که همزمان با نمایش آثار در نمایشگاهی از آن رونمایی شد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان