به گزارش ایسنا، این شاعر در مراسم جشن امضای آثار خود در شهر کتاب مشهد درباره الگوی شعری خود اظهار کرد: بنده در زندگی هنریام الگوی شعری داشتم ولی بعضی از سایتها اطلاعات نادرستی را از شاعر پخش میکنند که صحت ندارد. بنده همیشه الگو داشتم و الگوی بنده طیف شعر دهه 70 کرج است؛ چیزی که در واقع من را با دنیای شعر آشنا کرد. در این دهه جریانسازیها مختلفی در ادبیات کرج شکل گرفت و از آنجا بود که به سایر نقاط کشور شاعر صادر میشد.
او در ادامه بیان کرد: بعضی افراد شاعری میکردند و با ورود به دانشگاههای مختلف کشور به جلسات خاصی راه پیدا میکردند به طوری که شعرشان صادر میشد و کرج در این دوره به عنوان یک منبع جوشان که شاعر صادر میکرد شناخته شد.
آذر درباره ادامه فعالیتها خود خاطرنشان کرد: بنده به خاطر یکسری دلایل شخصی از شعر کرج خداحافظی کردم و بعد از یک مدت خانهنشینی به شعر سایر استانها توجه کردم و در نهایت به شعر مرکز بازگشتم و در خدمت دوستان در شعر تهران قرار گرفتم.
او درباره حضور در این برنامه گفت: از حضور گرم و پرشور شما بسیار سپاسگزارم زیرا انسان از این همه حضور و انرژی مثبت شگفتزده و غافلگیر میشود و برای یک شاعر یا نویسنده یا یک هنرمند که در عرصههای مختلف فعالیت میکند آنچه حائز اهمیت است مخاطب است.
این شاعر درباره تاثیر نیهیلیسم در شعر جدید اظهار کرد: شعر دارای کشف و شهود است. خیلی وقتها آن چیزی که در زیرساخت یک شعر توجه مخاطب را جلب میکند آن چیزی نیست که در ژرفساخت آن مقصود نویسنده بوده است و خیلیها برای شعر «تومور دو» بنده یکسری برچسبها زدند و گفتند که بنده از نیهیلیسم حمایت میکنم.
آذر همچنین درباره سانسور و خودسانسوری گفت: به اندازه کافی برای یک نویسنده و یا برای هر هنرمندی حاشیه وجود دارد. معتقدم در یک کتاب 150 صفحهای اگر یک پاراگراف از آن سانسور شود اما باز هم کتاب فروش خوبی داشته باشد و دیده شود نیازی به شیطنت نیست که به همه اعلام کنی چیزی از کتابت سانسور شده است و این قسمتهای سانسورشده را میتوان در توضیحات کتابهای بعد جانشین کرد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اگر روزی از من چیزی سانسور شود خودم را اینگونه آرام میکنم و میگویم قرار نبوده است آن پاراگراف شنیده شود ولی فایل کامل آن شعر در اختیار علاقهمندانم بوده و همه آن را شنیدهاند.
این شاعر با اشاره به اینکه ما با دو پدیده کاملا مجزا در ارتباط هستیم گفت: آن این است که شما به عنوان یک نویسنده دو مدل متن دارید یک متن محفلی و دوم متن رسمی. در متن محفلی چند تن دور هم جمع میشوند و هجو و هزل و هر داستانی را در آن محل میخوانند. باید با توجه به اینکه جامعه تو از تو نوشتن چه چیزی را انتظار دارد و تو را از حاشیه چقدر دور نگه میدارد شعرت را پالایش کنی و از سانسور استفاده نکنی و همیشه باید برای مخاطبانت چیزی را ارائه بدهی که خودت دوست داری و مورد پسندت واقع شده است.
اذر در پاسخ به اینکه آیا لازمه گفتن شعر عاشقانه، عاشق بودن است، بیان کرد: حتما و صددرصد همینطور است. اصولا کسانی که فکرشان زود بالغ میشود زود عاشق میشوند و کسانی هم که فکرشان همچنان در کودکی مانده است و کودک درون فعالی دارند همیشه در معرض عاشق شدن قرار دارند.
او درباره حس و حال خود برای نوشتن گفت: وقتی یک اتفاق چه تلخ و شیرین در زندگی انسان رخ میدهد و شما را درگیر میکند بین سه تا پنج سال زمان میبرد که آن را بتوانید توسط هنر ارائه دهید؛ یعنی اتفاقی که امروز میافتد ممکن است پنج سال بعد به یک اثر هنری تبدیل شود و اتفاقاتی که چند سال پیش در زندگی من افتاده امروز به اثر هنری تبدیل شده است و شاید حوادث امروز زندگی من سالها بعد به اثر تبدیل شود.
این شاعر در ادامه افزود: وقتی میخواهم اثری را خلق کنم یک هفتهای پریشانم و به خود میپیچم تا بتوانم آن را خلق کنم و اصلا برای سرایش اتاق مخصوص و غار تنهایی ندارم و در هر حالت که باشم و به من حسی القا شود، همان لحظه اثر را خلق میکنم.
آذر درباره اینکه آیا با هنرهای دیگر نیز مانوس است یا خیر، بیان کرد: بنده از 12 سالگی بدون استاد قلم به دست گرفتم و نقاشی، خط و رنگ و روغن کار کردم. حتی 10 سال در تئاتر فعالیت کردم؛ اما در یک مقطع این هنرها در من خشک شد و تنها چیزی که در من ماند نوشتن بود.
او درباره ارتباط خود با موسیقی نیز گفت: از سال 89 وارد موسیقی شدم و وقتی با خوانندگان و آهنگسازان مختلف آشنا شدم این هنر را پیگیری کردم و وارد این عرصه شدم.
این شاعر همچنین درباره جایگاه زن در شعرهایش بیان کرد: زن در شعر من جایگاه والایی دارد. همیشه این عنصر نیاز را نسبت به عنصر ناز رعایت کردهام و هیچوقت از بیان حال و روزی که زن و زنانگی به سرم آورده است، ابایی نداشتهام.