سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
عملیات فریب حجاریان برای مصونیت "فرماندهان فتنه اقتصادی"
سعید حجاریان، از دستگیرشدگان فتنه 88 و چهره تئوری‌پرداز جناح چپ به تازگی طی یادداشتی با عنوان "خشمگین از امپریالیسم، ترسان از انقلاب" که در سایت مشق نو منتشر شد؛ در اشاره به اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 نوشته است:
"در آن اعتراضات اولاً عنصر سازماندهی غایب و ثانیاً پراکندگی بسیار بود و از آن گذشته سازوکار برخورد بر حسب نقشه امنیتی کشور متفاوت بود، نتیجتاً بخش‌هایی رو به اعتراض آرام رفتند و بخش‌هایی دیگر میل به خشونت کردند."[1]
*این اظهارات آقای حجاریان به مثابه بمب دودزایی ارزیابی می شود که قرار است مانع دید اصولی و رصد تحلیلی جامعه اطلاعاتی کشور و چشمان ناظر جامعه شود.
زیرا اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 دو جزء مرتبط از کل "فتنه اقتصادی" بودند که تماما بصورت راهبری شده و با زمینه‌چینی قبلی رخ دادند. شعارها، خشونت‌ها و مطالبات براندازانه هر دو یکی بود و کسانی قبل از وقوع اغتشاش نیز آدرس خیابان را به معترضین داده بودند.
این اغتشاشات همچنین بصورت کاملا آشکار، فرماندهانی داشتند که اگرچه به دلیل تجربه سال 88 در میانه میدان حضور نداشتند اما همگی با جیب‌خشاب‌های پر! در اتاق‌های کنترل از راه دور نشسته بودند و چه باید کرد را در فرامینی رسانه‌ای به معترضان مشق کرده یا می‌کردند.
و ایضا مقولات یاد شده از آنرو که قابل پیش‌بینی بودند پس ادعای "غیبت سازماندهی" یک حرف ناصحیح است.
در مجموعه وبلاگ مشرق طی سال‌های گذشته پیرامون مفهومی به نام "فتنه اقتصادی" تحلیل‌هایی را به مخاطبان محترم ارائه کرده‌ایم و از پیش از اغتشاشات دیماه 96 تأکید کردیم که برخی آقایان برنشسته در ستاد "هسته سخت اصلاحات" (در کنار عده‌ای دیگر!) در طراحی و راهبری این فتنه احتمالی خانمانسوز نقش دارند.
گزارش‌هایی که تماما با کلیدواژه فتنه اقتصادی در آرشیو مشرق موجود است و مخاطبان و پژوهشگران محترم می‌توانند فکت‌ها و آنالیزهای مربوط به این پروژه تحلیلی را در آنها مطالعه کنند.
مجمل آنکه سعید حجاریان باید توضیح بدهد چگونه مدعی سازماندهی نبودن اغتشاشات دیماه و آبانماه است در حالیکه او و همراهانش در هسته سخت اصلاحات طی 10 سال گذشته علی‌الدوام از "سیاست خیابانی" گفتند، در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری دولت آقای روحانی از لزوم به راه انداختن جمعیت میلیونی علیه نظام حرف زدند، آدرس اشغال مراکز حساس نظام را به مردم دادند، در پرتو سکوت برخی از خواص تا توانستند سیاه‌نمایی کردند و حتی یک نقطه از مثبتات نظام را نگفتند، رفتار شریرانه "تحریم انتخابات" را مرتکب شدند که به مثابه آتش زدن به هیمه اعتراضات مسلحانه به یک نظام نامشروع –به زعم آنها- بود، عبارت پرچم براندازان یعنی "حق براندازی" را مشق کردند و فی‌الجمله هیچ کاری نبود که در زمینه ناراضی‌سازی مردم همراه با دادن آدرس خیابان انجام ندهند.
اینکه حجاریان در نتیجه این رفتارهای مشخص؛ مدعای سازماندهی نبودن آبان 98 و دیماه 96 را دارد؛ بسی جای تعجب و تأمل است.
گفتنیست، تنها خوانش دقیق تیتر انتخاب شده از سوی حجاریان برای نوشتار فوق‌الذکر؛ به وضوح هرچه‌تمامتر نشان می‌دهد که پیش‌لرزه‌های فتنه اقتصادی در دیماه 96 و آبان 98 و ایضاً احتمال وقوع حاقّ این رخداد؛ سازماندهی شده هست یا نیست؟!
***
نماینده تهران:
اگر دولت درد مردم را درک کرده باشد به کالابرگ اعتقاد پیدا می‌کند
غلامحسین رضوانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به مفهومی مبنی بر اینکه طرح ارائه کالابرگ از سوی نمایندگان برای دهک‌های پائین مطرح شد اما معاون اول رئیس‌جمهور اعلام کرد دولت به چنین چیزی اعتقاد ندارد چرا که کالاهای اساسی در کشور به حد لازم وجود دارد، گفت:
"مسلم است که دولت به چنین چیزی اعتقاد ندارد؛ چرا که اگر دولت هم درد مردم را درک کرده باشد به کالابرگ اعتقاد پیدا می‌کند."
او همچنین تصریح می‌کند: سیستم کشور این روزها به خوبی پاسخگوی نیازهای مردم نیست و باید برای معیشت مردم چاره‌جویی شود و امروز با صراحت تمام می‌گویم بیایم مانند زمان جنگ حداقل مواد اولیه لازم را مانند قند و شکر، گوشت، روغن، برنج و غیره را برای طبقات متوسط و پائین جامعه تأمین کنیم و با قیمت مناسب در اختیارشان قرار دهیم.[2]
*علت مقاومت دولت آقای روحانی در مقابل تسهیل معیشت مردم و ساز و کار کالابرگ برای ارائه کالاهای ارزان به جامعه در ظاهر مشخص نیست.
جالب آنکه این مقاومت در شرایطی صورت می‌گیرد که آسیب سیاست‌های اقتصادی لیبرال دولت در بحث بازار آزاد به رأی‌العین نیز آشکار شده و آقایان دیگر هیچ دفاعی هم از رفتارهای خود ندارند و در مواردی حتی از دیدگاه‌هایی مثل "عدم نظارت بر قیمت‌ها" هم عدول کرده‌اند. (بماند که مشخص نیست چرا تأکیدات جدید رئیس‌جمهور مبنی بر نظارت بر بازار نیز اثر اجرایی ندارد!)
اما باز هم می‌بینیم که معاون اول رئیس‌جمهور به جای اینکه درباره علت گرانی کالاها به مردم توضیح بدهد؛ از این می‌گوید که کالا فراوان است و نیازی به کالابرگ نیست![3] و این در حالی است که همه می‌دانیم اقتصاد بزرگی مثل ایران هرگز دچار مشکل قحطی نخواهد شد و مشکل فعلی مردم نیز نه کمبود کالاهای اساسی که گرانی آنهاست.
برخی محافل تحلیلی معتقدند یکی از دلائل مقاومت دولت درباره سازوکار عقلانی کالابرگ؛ نوستالژی دهه شصتی این مقوله و مغایرت آن با شعار انتخاباتی "به عقب برنمی‌گردیم" رئیس‌جمهور روحانی است!
برخی دیگر نیز در این رابطه، تأملاتی امنیتی درباره دست‌های پنهان حاضر در ستاد دولت دارند... دست‌هایی که از یکسو از فضای کشور سیاه‌نمایی می‌کنند، از سوی دیگر اجازه نمی‌دهند منویات رئیس‌جمهور در بحث نظارت بر قیمت‌ها اجرا شود و از سمت دیگر نیز در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری جلسه می‌گذارند و به سخنرانی درباره لزوم اغتشاش میلیونی علیه نظام اسلامی گوش فرا می‌دهند![4]
***
وعده میرسلیم به جوانان مؤتلفه برای جبران پیرسالاری!
مصطفی میرسلیم، عضو ارشد حزب مؤتلفه و نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا باز نشر داد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ارتباط شما با جوانان حزب موتلفه اسلامی چگونه است، برخی مدعی شدند جوانان حزب با شما همراهی ندارند، گفت: شخصا مناسبات خوبی با جوانان مؤتلفه دارم و امیدوارم هرچه زودتر این جوانان برومند که وارثان برحق شهدای مؤتلفه اند پرچم حق‌مداری و مبارزه با باطل و تباهی را به دست گیرند. این کار مهم قدری به تأخیر افتاده است و ان شاءا... بزودی جبران خواهد شد!
او افزوده است: جریانات و کسانی که از افشا شدن ریشه مفاسد بیم دارند و می‌دانند که مؤتلفه در مبارزه با فساد کوتاه نخواهد آمد از ترفندهایی استفاده می‌کنند و برای القای اختلاف در درون حزب یا ادعای بی محلی به جوانان یا وجود شکاف در حزب؛ ولی با این ترفندها اشتباهات و تخلف‌های آنها پاک نخواهد شد. آن افراد و جریانات سخت اشتباه می‌کنند زیرا دوران سکوت در مقابل مفاسد به سر رسیده است و آینده انقلاب را نمی‌توان فدای متخلفان و مجرمان کرد.[5]
*میرسلیم پس از اشاره‌های متواتر محافل رسانه‌ای و سیاسی به انزوای جوانان مؤتلفه مجبور به این اعتراف شده است.[6]
اشاراتی که تأکید داشتند جوانان حزب مؤتلفه نه تنها دست به گریبان حضور بی‌پایان پدرخوانده‌های معمّر این حزب شده‌اند بلکه آینده آنها نیز دستخوش مطامع سیاسی همین پدرخوانده‌ها قرار گرفته است.
کما اینکه حضور ناموفق میرسلیم در انتخابات ریاست جمهوری، تقلّای او برای ریاست مجلسی، مصاحبه‌اش با بی‌بی‌سی و اتهامات بی‌بنیادش علیه قالیباف نیز عملکرد حزب مؤتلفه را به شدت زیر سؤال برده است.
پس از درگذشت مرحوم حبیبی دبیر کل سابق مؤتلفه؛ عملا تمام ظرفیت و سابقه حزب مؤتلفه تبدیل به توپ پینگ‌پنگی شده است که در یک بازی بیهوده و بیستاورد؛ بین آقایان میرسلیم و بادامچیان در حال تبادل است. بدون اینکه هیچ خبری از موضع‌گیری سایر رجال حزب مؤتلفه یا نقش‌آفرینی جوانان این حزب ریشه‌دار باشد.
و جالب است که آقای میرسلیم بالاخره مجبور شد واقعیت را بپذیرد و به آن اذعان کند...
مقوله "جبران" که میرسلیم به آن اشاره کرده است نیز متأسفانه بسیار بعید به نظر می‌رسد. چه اینکه آقای میرسلیم پس از سال‌ها عزلت‌نشینی، تازه به صحنه آمده و رفتارهای حاشیه‌ساز ایشان در چشم هر کنشگر سیاسی به معنی پر حاشیه‌تر شدن در روزهای آینده است نه به معنی برنامه‌ریزی برای تعامل با جوانان حزب!
یعنی آقای میرسلیم و حلقه ستادی معمّرین مؤتلفه اگر عمری باشد قاعدتا مشغول زندگی سیاسی خویش خواهند بود و جوانان و دلبستگان حزب مؤتلفه هم عملا فعلا باید دل به تقدیر بسپارند.
در این زمینه ارجاع آقایان مؤتلفه به تجربه حزب ندای ایرانیان در توجه به جوانان ضروریست.
حزبی که با به در کردن پیرمردهای فاقد عملکرد جوانانه؛ بخش بزرگی از ساختار خود را به جوانان داد و اگرچه با بی‌مهری و حملات شدید اصلاح‌طلبان مواجه شد اما مع‌الوصف سعی کرد در راستای هدف جوانگرایی خود گام بردارد. و اگرچه توفیق چندانی بدست نیاورد اما در توجه به جوانان اصلاح‌طلب روسفید شد.
اقدام عجیب میرسلیم در ربط دادن انتقادات از عملکرد منسوخ و بی‌نتیجه حزب مؤتلفه به مقوله مبارزه با فساد نیز از طنزهای روزگار است.
آقای میرسلیم بهتر از هرکسی می‌داند که مبارزه با فساد و مفسدین در نظام جمهوری اسلامی با پروپاگاندا و مانور رسانه‌ای لغو نخواهد شد. و منتقدین نیز با علم به همین حقیقت است که به واقعیت دیکتاتوری حزبی در مؤتلفه اشاره می‌کنند.
میرسلیم، پیش از این درباره کمیسیون‌های مجلس یازدهم نیز گفته بود که مناصب مجلس با "رایزنی‌های گروهکی" تقسیم می‌شود.[7]
***
1_ http://mashghenow.com/
2_https://www.ilna.news/fa/tiny/news-953188
3_mshrgh.ir/1104218
4_mshrgh.ir/836280
5_https://etemadonline.com/content/425779
6_mshrgh.ir/1101273
7_ mshrgh.ir/1101273
